x
۱۶ / خرداد / ۱۳۹۵ ۱۱:۳۰

کالاهای چینی: عالی، متوسط و یا بی‌کیفیت؟

کالاهای چینی: عالی، متوسط و یا بی‌کیفیت؟

برای بیشتر ما ایرانیان، برخورد با محصولات چینی و حتی نحوه استفاده از آن، با علامت سؤال بزرگی همراه است و غالباً نمی‌دانیم که چه رویکردی را در برابرشان در پیش گیریم.

کد خبر: ۱۳۰۶۹۰
آرین موتور
در این گیرودار، برخی از هم‌وطنان با تعصب و حرارتی بس شگفت‌انگیز، منکر هر نوع کیفیت و زیبایی در محصولات تولیدی این کشور هستند و برخی دیگر نیز، نظری کاملاً متفاوت و یا برعکس آن دارند. البته غالب افراد هم اصلاً نظری نداشته و منتظر خاتمه این جدال بیهوده و چند ساله هستند!

در حدود پنج سال پیش، یکی از نویسندگان قدیمی و نام‌آشنای مجله ماشین یعنی مهندس فرهاد کاشانی، متنی مبسوط را درزمینهٔ کیفیت محصولات چینی و نحوه عملکرد کارخانه‌های صنعتی آن دیار، درج نمود که در جای خود تا حدی می‌تواند ما را با ماهیت و چیستی کالاهای چینی بهتر آشنا نماید. البته همین‌جا این توضیح را بدهم که از 5 سال پیش به این سو، صنایع خودروسازی چین، تحولات و دگرگونی‌های فوق‌العاده‌ای را از سر گذرانده‌اند و حتی برخی از شعبات برندهای غربی و ژاپنی مستقر در آن، ازجمله هوندا، بیوک، ولو و…شروع به صادرات محصولات تولیدی خود از خاک این کشور نموده‌اند. در اینجا توجه شما را به آن متن جلب می‌کنم: هفت یا هشت ساله بودم که برای اولین بار رادیو ترانزیستوری به ایران آمد و برای بار نخست با کلمه «ساخت ژاپن» آشنا شدم. آن زمان (حدود سال 1340) لفظ ژاپنی به معنای «بنجل و بدردنخور» بود یعنی همان چیزی که امروز به محصولات چینی گفته می‌شود. ژاپنی‌ها به کمک دو استاد آمریکایی یعنی دکتر «دمینگ» و دکتر «جران» توانستند کیفیت محصولات خود را کم‌کم افزایش داده و به‌جایی رسیدند که اکنون محصولات ژاپنی حرف اول را در مبحث کیفیت در دنیا می‌زنند. داستان چین اگرچه به نظر می‌رسد که مشابه داستان ژاپن باشد ولی تفاوت فاحشی بین چین 2010 و ژاپن 1960 وجود دارد. ژاپن در سال 1960 واقعاً محصولات بی‌کیفیت تولید می‌کرد درحالی‌که به نظر این‌جانب و در حال حاضر در چین سه گروه محصول با سه کیفیت متفاوت تولید می‌شود. گروه اول محصولاتی که برای شرکت‌های آمریکایی، اروپایی، ژاپنی، تایوانی و سنگاپوری ساخته می‌شود که دارای کیفیت بسیار بالایی هستند. اگر کسی به کیفیت محصولات اپل (APPLE) شک دارد باید از خود بپرسد که چگونه اپل توانسته از نظر ارزش سهام به مقام دومین شرکت جهان پس از شرکت نفتی اکسان (EXXON) دست یابد؟ بسیاری از محصولات اپل در چین ساخته می‌شود. گروه دوم شرکت‌های چینی هستند که برای کشورهای دیگر ولی با مدیریت چینی محصول می‌سازند که کیفیت کارشان اندکی پایین‌تر است. گروه سوم آن‌هایی هستند که با مدیریت چینی برای کشورهای جهان سوم و چین محصول می‌سازند و «کمیت» از «کیفیت» برایشان مهم‌تر است. به نظر نگارنده اکثر آنچه به ایران می‌آید محصولات چینی گروه سوم هستند که نظر مردم را تا این حد نسبت به محصول چینی بد کرده‌اند. از شرکت‌هایی که با مارک تقلبی اروپایی و آمریکایی محصول می‌سازند نمی‌توان انتظار کیفیت داشت ولی اگر تلفن همراه با برند رسمی نوکیا، ساخت چین دیدید حتماً آن را بخرید! مطمئن باشید که کیفیت آن درجه یک خواهد بود ولی اگر کپی برابر اصل تلفن اروپایی را که ساخت چین است می‌خرید، شما از گروه سوم تولیدکنندگان چینی خرید می‌کنید و انتظار زیادی نباید داشته باشید. متأسفانه آنچه که امروز به‌عنوان کالای چینی در ایران شناخته می‌شود اکثر محصولات درجه سه هستند و کسی دقت نمی‌کند که دریابد تلفن آمریکایی اپل و کفش‌های رنگارنگ ورزشی هم ساخت چین هستند که هیچ مشکل کیفیتی ندارند و بسیاری از محصولات سونی نیز در چین ساخته می‌شود. در چین فولکس‌واگن، آئودی، تویوتا و بیوک هم ساخته می‌شود که البته چون مونتاژ هستند اجازه صادرات ندارند ولی کیفیت آن‌ها معادل کیفیت محصولات اروپایی آمریکایی این شرکت‌ها است. جامعه چین به خاطر دیسیپلین بسیار و حرف‌شنوایی کارگران و کارمندان از نظر کیفیتی می‌تواند بسیار قوی عمل کند. در چین برند شناخته شده کم وجود دارد و چینی‌ها بیشتر رل خود را به‌عنوان OEM (ORIGINAL EQUIPMENT MANUFACTURER) می‌بینند. در فلسفه ساخت OEM، شما یک کارخانه بی‌هویت هستید که برای کارخانه‌های دیگر محصول می‌سازید.

این می‌تواند طراحی آن‌ها و یا حتی طراحی خود شما باشد. وقتی که کارخانه‌ای در چین برای یک کمپانی مشهور محصول می‌سازد، باید قوانین کنترل کیفیت آن شرکت را رعایت کند، چون رل OEM را بازی می‌کند. در بیزنس OEM چون شما نشانی از خود بر جای می‌گذارید، اصراری بر تولید کیفیت بیش از آنچه از شما خواسته شده ندارید ولی اگر همین کارخانه دارای برند خود باشد مجبور است که برای حفظ نام خود بر کیفیت محصولات بیفزاید.

اولین شرکت کامپیوتری که در ایالات‌متحده در آن کار می‌کردم یک شرکت OEM بود با نام کانورجنت تکنولوژیز. شاید نام آن را نشنیده‌اید ولی احتمالاً نام‌های Unisys ،NCR، موتورولا را شنیده‌اید شرکت ما 90 درصد محصول خود را به نام حدود یک‌صد شرکت دیگر درست می‌کرد و به بازاریابی چندانی احتیاج نداشت و سطح کیفیت را نیز مشتریان تعیین کرده و به ما یاد می‌دانند. چین را می‌توان به یک OEM بزرگ تشبیه کنید که بی‌نام‌ونشان است ولی برای هر محصولی که فکر کنید از سونی تا اپل، از HP تا آدیداس، محصول می‌سازد و کیفیت محصولاتش بسته به خواست مشتریان است. حالا اگر یک ایرانی بخواهد یک کامیون از چین وارد کند و انتظار زیادی برای کیفیت نداشته باشد و بیشتر تجهیزات سفارشی مناسب همچون ABS و… را نیز حذف کند (که ماشین ارزان‌تر شود) نتیجه آن می‌شود که شد. در چین کیفیت نیز یک «آپشن» یعنی سفارشی است. اگر می‌خواهید کیفیت بالا از یک شرکت بی‌نام‌ونشان و بدون برند جهانی دریافت کنید باید مشخصاً خواسته خود را بگویید و بر اساس آن قیمت بگیرید. در چین ضرب‌المثل «هرچه پول بدهی آش می‌خوری»، بیشتر از سایر نقاط دنیا صادق است.

وقتی به‌جای وارانتی (گارانتی) تقاضای یک درصد تخفیف در قیمت کنید یعنی خیال سازنده را از بابت کیفیت راحت کرده‌اید و او دیگر هیچ مسئولیتی ندارد ولی اگر مثلاً سازنده ماشین را مجبور کنید که برای چند سال یا چند صد هزار کیلومتر پول تمام تعمیرات را بدهد، آن زمان مجبور است کیفیت بهتری را به شما عرضه کند و قطعاً کیفیت محصول خود را بالاتر خواهد برد و از آنجا که ما ایرانی‌ها فقط به سودهای کوتاه‌مدت علاقه‌مند هستیم، در مذاکرات سعی می‌کنیم که پایین‌ترین قیمت ممکن را گرفته و دیگر فکر عواقب آن را نمی‌کنیم که نتیجه آن می‌شود که تا به حال شده! مخلوط مشتری ایرانی و تولیدکننده چینی بسیار خطرناک است؛ زیرا ایرانی می‌خواهد پول کم بدهد و چینی نیز برندی ندارد که با کیفیت بد آن را به خطر بیاندازد.

هر وقت یک شرکت ایرانی تصمیم گرفت به سود درازمدت فکر کند و از شرکت طرف معامله در چین کیفیت خواست و پول آن را نیز پرداخت کرد، خواهید دید که چینی‌ها چقدر مردم توانمندی هستند و کاملاً قابلیت تولید جنس با کیفیت را نیز دارند. اگر در ایالات‌متحده اعلام کنید جنس چینی مرغوبیت ندارد، با تعجب همگان روبه‌رو خواهید شد زیرا اصلاً درباره جنس چینی، چنین فکری نمی‌کنند.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x