اقتصاد مقاومتی نقشه راه میخواهد
«اقتصاد مقاومتی»، شعار و برنامه راهبردی اقتصادی است که در سالهای گذشته و پس از تشدید تحریمهای خارجی علیه ایران از سوی مسئولان حکومتی به دستگاههای اجرایی ابلاغ شد و از آن به عنوان اصلیترین برنامه اقتصادی ایران در این سالها یاد میشود.
اما در چند ساله گذشته اقتصاد مقاومتی فقط در حد شعار باقی مانده و به نظر میرسد هنوز اجرای آن با اما و اگرهای مختلفی همراه است. شاید به همین دلیل هم هست که مقام معظم رهبری سال ۹۵ را سال «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» خواند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، جمشید پژویان، اقتصاددان و استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، در زمینه اقتصاد مقاومتی و چالشها و دستاوردهای آن به گفتوگو نشسته است.
اقتصاد مقاومتی چند سالی است که در دستور کار دولتهای مختلف قرار دارد، آیا اجرای آن تا به امروز با موفقیت همراه بوده است؟
با کمال تاسف در چند دهه اخیر رهنمودهایی که رهبری در برابر قوه مجریه، مقننه و مجموعه حکومت قرار داده است، آنگونه که باید به اجرا نرسیدهاند و بیشتر نهادهای کشور فقط به موضوع آن پرداختهاند. در نتیجه در این مدت فقط تشکیلات جدیدی راهاندازی شده و یا شاهد طرح تبلیغاتی در زمینه اقتصاد مقاومتی بودهایم. همچنین بعضی گروهها با سوار شدن بر موج اقتصادی و سیاسی کشور صرفا در اندیشه تامین منافع شخصی و گروهی خود برآمدهاند. متاسفانه هیچگاه در هیچ کدام از برنامههای گروههای مختلف نقشه راه و برنامهای کارآمد تعریف نشد تا این شعارها به واقعیت بپیوندند.
آیا اکنون هم روال گذشته پابرجاست؟
بله، در حال حاضر هم روند گذشته ادامه دارد. زمانی که به شعار اقتصاد مقاومتی، عبارت اقدام وعمل هم اضافه میشود به روشنی متوجه دو معنا میشویم که این شعار در دل خود جای داده است. یکی آنکه تا به امروز اقدام اساسی در زمینه اقتصاد مقاومتی انجام نشده است و در ثانی نیاز به نقشه راه و مجموعه سیاستهایی برای عملی شدن این برنامه احساس میشود. امروز کاملا مشخص است که بعد از گذشت چندین ماه از سال جاری هیچ اقدامی صورت نگرفته است و من با اطمینان میگویم که تمام سال هم به همین منوال سپری میشود. امسال نیز همانند گذشته هیچ اقدام عملی صورت نمیگیرد که ما را به اهداف اقتصاد مقاومتی برساند تا به یک اقتصاد کارآمد دست یابیم.
در سال جاری برنامههای مختلفی برای تاثیر اقتصاد مقاومتی در کشور پیریزی شده، آیا شما با این برنامهها مخالف هستید؟
امسال نیز همچون سالهای گذشته هر گروهی سعی میکند به صورتی تبلیغاتی را صورت دهد و خود را مشتاق به ادامه فعالیت در مسیر اقتصاد مقاومتی نشان دهد. ولی با چنین رویکردهایی نتیجهای حاصل نمیشود، چراکه هیچ نقشه راهی وجود ندارد.
معاون اول رئیسجمهور به ارائه نقشه راه و اولویتبندی اقتصاد مقاومتی پرداخته است، نظرتان در این مورد چیست؟
در واقع اینها نقشه راه نیستند. نقشه راه را نباید مسئولان دولتی ارائه دهند، بلکه باید عدهای اقتصاددان خبره با آگاهی از اقتصاد کشور و تجربیات دیگر کشورها و با تسلط به علم اقتصاد، ارائه دهند. بهقطع هر دولتی در تنظیم برنامههای اقتصادی منافع گروهی خود را در نظر میگیرد و ممکن است مسائل اقتصادی را فدای مسائل سیاسی کند. ما در تمام چند سال گذشته هیچگاه به مسائل اقتصادی به صورت درست و صحیح نگاه نکردیم. به عنوان مثال اگر یک بیماری شایع شود ما بدون توجه به مسائل حاشیهای، سعی میکنیم از پزشکانی که در این زمینه از تبحر بیشتری برخوردارند کمک بگیریم تا بیماری هر چه سریعتر بهبود یابد و درمان شود، بنابراین در زمینه اقتصادی هم باید چنین رویکرد و عملکردی وجود داشته باشد. متاسفانه در اقتصاد که افراد بیشتری یعنی حدود ۸۰ میلیون نفر را تحت تاثیر خود قرار میدهد، حتی یک بار هم نشده برای حل مشکلات از حاذقترین و مسلط ترین اقتصاددانان استفاده شود، بلکه همانند بحثها و مسائل سیاسی سعی شده است عدهای از یاران را دور هم جمع کنند که آنها فقط عنوان اقتصاددان را با خود به یدک میکشند، هرچند که بعضا آگاهی چندانی ندارند. گواه آن وعده و وعیدهایی است که تا به امروز راه به جایی نبردهاند. در این سالها چندین بار در زمینه رکود و رفع آن سیاستگذاری شده و وعده خروج از رکود هم داده شده، اما در حال حاضر به کجا رسیدهایم؟ چرا انتظار داریم آنچه معاون رئیسجمهور مطرح میکند دارای یک نوع نظم اقتصادی باشد؟ در واقع برنامههایی که بدین شکل مطرح میشوند، هیچ کمکی به اقتصاد نمیکنند تا شاهد کارآمدی آن باشیم.
معاون اول رئیسجمهور برقراری انضباط مالی در بخش عمومی و کاهش وابستگی به بودجه نفت را یکی از راهکارهای اجرای اقتصاد مقاومتی دانستهاند و در پروژههای اقتصادی به این امر توجه میشود، آیا این برنامه کارساز نیست؟
مگر انضباط مالی و قطع وابستگی به بودجه نفت با شعار و حرف به وجود میآید؟ اگر قرار بود چنین نظم و انضباطی با شعار برقرار شود، ۴۰ سال پیش این اتفاق به وقوع میپیوست. زمانی که ما میگوییم وابستگی به بودجه نفت را کاهش میدهیم، در واقع به دلیل ناچاری دولت است، زیرا امروز شاهد پایینترین حد قیمت نفت در بازارهای بینالمللی هستیم. زمانی ما میتوانیم از صادرات کالایی سود به دست آوریم که این کالا توانایی رقابت با کالاهای دیگر کشورها در بازارهای مختلف داشته باشد. باید ما یک اصلاح ساختاری برای اقتصاد کشور داشته باشیم، سپس این شعار را سر دهیم. آیا چنین برنامه ساختاری را ارائه کردهایم که امروز مدعی اجرای آن هستیم؟ در نتیجه اقتصاد ما به این دلیل اکنون در این نقطه قرار دارد که از ۴۰ سال گذشته دائم در شعار دادن گرفتار شدهایم و اقدام و عمل خاصی صورت در پیش نگرفتهایم.
شما به عنوان یک اقتصاددان چه نقشه راهی ارائه میدهید؟
تا زمانی که اقتصاد مقاومتی به طور شفاف مطرح نشود، نمیتواند نقش مهمی در حل مشکلات اقتصادی داشته باشد. در نتیجه برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی باید از مجموعه سیاستهایی که یک اقتصاد را کارآمد میکند استفاده کنیم و این امر نیازمند برنامهریزی صحیح است. به طور کلی اقتصاد مقاومتی دنباله یک سری از واژگان است که از سالهای قبل توسط مقام معظم رهبری عنوان شدهاند و همگی آنها زنجیره هم هستند. سند چشمانداز، اصلاحات اصل ۴۴ قانون اساسی، بهبود الگوی مصرف و ... بخشهایی از اقتصاد مقاومتی است که به طور زنجیروار به یکدیگر متصلاند و باید در اجرای تک تک این برنامهها متمرکز شویم تا بدین وسیله به اهداف نهایی اقتصاد مقاومتی برسیم.
در مجموع آیا سیاست اقتصاد مقاومتی را سیاستی کارآمد برای برونرفت از مشکلات اقتصادی میدانید؟
اقتصاد مقاومتی اگر به عنوان یک راهکار برای کارآمد کردن اقتصاد باشد چه کسی میتواند با آن مخالفت کند؟ حال مساله اساسی این است که هیچ راهکاری برای دستیابی به این نوع اقتصاد و عملی شدن آن، اجرا و حتی ارائه نمیشود. اگر راهکاری برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی ارائه شود، میتوان نظر کارشناسان را در این زمینه پرسید. البته تا به امروز پیشنهاداتی ارائه شده که تمامی آنها به دور از علم اقتصاد بوده و بهقطع نظر من درباره آنها منفی است. به نظر میرسد ریشه تمام مشکلات اقتصادی امروز ایران در ساختار اقتصاد است و از طریق سیاستهای خرد میتوان آن را رفع و رجوع کرد و از طریق سیاستهای بخش عمومی بسیاری از این مشکلات قابل حل هستند که متسفانه در هیچکدام از پیشنهادهای ارائه شده توجهی به این امر نشده، چون مسئولان آگاهی دقیقی از علم اقتصاد ندارند.