7 عادت پولی که همسرتان را دق میدهد
احتمالا همسرتان چند عادت پولی دارد که شما را دق میدهد. و شاید چند مسئله دربارهی نحوهی مدیریت امور مالی توسط شما وجود داشتهباشد که اعصاب همسرتان را به هم میریزد. متاسفانه این آزردگیها میتوانند به اختلافات و درگیریهای مهم منجر شوند.
برد کلانتز، روانشناس امورمالی و نویسندهی "مواظب پولتان باشید"، میگوید: "این مسائل میتوانند مثل خوره به جانتان بیفتند و رابطهتان را خراب کنند."
برای همین مهم است که زوجها عادتهای مالی را که ممکن است باعث رنجششان میشود شناسایی کنند، و تشخیص دهند این عادتها چگونه میتواند به زندگی مشترکشان لطمه بزند. در این نوشته ۷ عادت پولی که معمولا همسران را زجر میدهد، و نیز نحوهی مقابله با آنها آمدهاست.
عادت پولی شمارهی ۱: ولخرجی
کلانتز میگوید رایجترین آزردگی در میان زوجها عادت ولخرجی همسر است. او میگوید اگر همسرتان پسانداز میکند و شما خرج میکنید، ممکن است همسرتان از اینکه شما به جای ذخیره کردن پول برای آینده، آن را برای خرید خرت و پرت خرج میکنید ناامید شود.
لورن گرویتمن یک کارشناس پسانداز است که در وبلاگی به نام من چنین خانمی هستم مطلب مینویسد. او میگوید در گذشته، یقینا همسرش مارک را با عادتهای خرج کردناش آزار دادهاست.
گرویتمن میگوید: "من معمولا آنی تصمیم میگیرم و بدون اینکه خوب فکر کنم میروم و خرت و پرت میخرم." او میگوید همسرش کاملا از حد و حدود خرج کردناش آگاه نبودهاست.
کلانتز میگوید وقتی آزردگی تبدیل به درگیری میشود، خیانت مالی میتواند وارد بازی شود. ممکن است همسرتان دربارهی خرج کردناش به شما دروغ بگوید، یک حساب بانکی پنهانی برای خرید باز کند یا بدهی به بار بیاورد.
چگونه با آن مقابله کنیمکلانتز میگوید صحبت بیپرده کلید مقابله با آزردگی ناشی از عادتهای پولی است. زوجها باید برای شروع، دربارهی ترسها و اهداف مالیشان، چگونگی پرداختن به امور مالی در خانهای که در آن بزرگ شدهاند، و چیزهایی که والدینشان دربارهی پول به آنها یاد دادهاند، با یکدیگر گفتوگو کنند.
کلانتز میگوید: "دانستن پیشینهی یکدیگر برای ما بسیار سودمند خواهدبود." این میتواند عادات همسرتان- و واکنش شما نسبت به آنها- را در یک چشمانداز قرار دهد. مثلا، ممکن است متوجه شوید همسرتان به خرج کردن بیشتر از پسانداز علاقه دارد چون پدرش همیشه پسانداز میکرده، اما پیش از آنکه بتواند از بازنشستگیاش لذت ببرد از دنیا رفتهاست.
او میگوید وقتی چشمانداز همسرتان را درک کنید، مذاکره دربارهی یک توافق آسانتر خواهدبود. شاید بتوانید روی یک مبلغ به توافق برسید که همسرتان میتواند بدون هیچ سوالی هر ماه خرج کند. یا شاید بتوانید راههایی، از قبیل خرید از فروشگاههایی که اجناس دست دوم میفروشند، بیابید که همسرتان بدون تمام کردن بودجه به خریددرمانی بپردازد.
یک گفتوگوی صریح و بیپرده چیزی است که به گرویتمن کمک کردهاست. سرانجام لورن گرویتمن با عادت خرج کردناش کنار آمد و وبلاگاش را آغاز کرد.
عادت پولی شمارهی ۲: خسیس بودن
روشهای پول جمعکردن همسر نیز میتواند آزاردهنده باشد. گرویتمن میگوید: "من از اینکه مارک هر تصمیم به خرید را به تعویق میانداخت آزرده میشدم. هنگام انتخاب مبلمان من میخواستم بروم و همان موقع بخرم. او میخواست هر تصمیم به خرید را به تعویق بیندازد، و این من را آزار میداد! "
کلانتز میگوید گاهی ممکن است همسرانی که بیش از حد نگران پسانداز کردن نیستند در واکنش به ولخرجی همسرشان خسیس شوند. سپس میگویند نمیخواهند برای هیچچیز پول خرج کنند.
چگونه با آن مقابله کنیمباز هم، با یک گفتوگو آغاز کنید. فیل جاکوبسن، عضو هیات مدیرهی شعبهی راکفورد سازمان مدیریت مالی یونایتد کپیتال، میگوید فهمیدن نوع ذهنیتی که شما و همسرتان نسبت به پول دارید میتواند مفید باشد.
او میگوید ذهنیت بیشتر آدمها نسبت به پول در یکی از این ۳ گروه قرار میگیرد:
ترس- منتظر وقوع اتفاق هستند تعهد- میخواهند دیگران را تامین کنند شادی- میخواهند حداکثر لذت را از روزشان ببرندبنابراین، اگر شما ذهنیت ترس دارید و میخواهید پسانداز کنید، در صورتی که همسرتان ذهنیت شادی داشتهباشد و بخواهد خرج کند ممکن است، ممکن است باعث آزردگی او شوید.
شما میتوانید با استفاده از ابزار "ذهنیت پولیتان را بیابید" که سازمان یونایتد کپیتال ارائه کردهاست، ذهنیت خودتان و همسرتان را شناسایی کنید. وقتی ذهنیت پولی یکدیگر را درک کنید، مقابله با تفاوتها آسانتر خواهدبود. جاکوبسن میگوید: "نقاط استرس از درک نکردن نشأت میگیرند".
گرویتمن میگوید توانستهاست با وقت گذاشتن برای درک رویکرد همسرش، با آزردگی خود از عدم تمایل همسرش به خرج کردن، مقابله کند. او میگوید: "من مجبور بودم همراه با او منتظر بمانم، و این واقعا برای من خیلی آموزنده بود."
او اضافه میکند که یاد گرفتهاست به تعویق انداختن تصمیمگیری قبل از خرید تا چه حد میتواند برای "گرفتن تصمیمات بهتر" مفید باشد.
عادت پولی شمارهی ۳: عدم مشارکت در تصمیمات مالی
بعضی همسران با بیرغبتی نسبت به مشارکت در امور مالی خانواده شریک زندگیشان را آزار میدهند، خواه تنظیم بودجه باشد یا تعیین اهداف مالی یا حتی فقط صحبت کردن درمورد پول. همسری که به مسائل مالی بیتوجه است ممکن است تصور کردهباشد چون همسرش بیشتر به این مسائل علاقه دارد و در مدیریت پول بهتر عمل میکند، میتواند تمام مسئولیت را به عهدهی او بگذارد. اما ممکن است این برای همسری که تمام بار مالی را به دوش میکشد آزاردهنده باشد.
جاکوبسن میگوید در بعضی موارد، رویکرد همسری که به مسائل مالی توجه دارد مانع از مشارکت همسرش میشود که به مسائل مالی بیتوجه است. جاکوبسن میگوید ممکن است همسر مالی بخواهد دربارهی راهبردها صحبت کند، در حالیکه همسر غیرمالی فقط میخواهد به زبانی ساده بداند آیا پول کافی دارند یا نه.
چگونه با آن مقابله کنیمکارشناسان مالی عموما اتفاق نظر دارند که اشکالی ندارد یکی از زوجین امور مالی روزمره را مدیریت کند. اما همسر غیرمالی نیاز دارد از جریان نقدی و میزان مخارجشان آگاه باشد. و هر دو طرف باید در ساختن اهداف مالی مشترک ایفای نقش کنند تا بتوانند خرج و پسانداز را همسو کنند.
جاکوبسن میگوید باید به همسری که به مسائلی مالی علاقه نشان نمیدهد اجازه دهید اول اهداف پولیاش را به اشتراک بگذارد. او مراجعاناش را وادار میکند اول یک فرآیند رتبهبندی اولویتهای مالی را طی کنند تا بتوانند پیببرند چهچیزی مهم است و دربارهی آن صحبت کنند.
بنابراین، اگر لازم است، چند نمونه از اهداف مالی را به همسرتان پیشنهاد دهید تا گفتوگو را آغاز کنید.
عادت پولی شمارهی ۴: دادن پول بیش از اندازه به بچهها
بعضی همسران هنگام بزرگ شدن امکانات مادی زیادی نداشتهاند، برای همین میخواهند فرزندشان این امکانات را داشتهباشند چون خانواده از پس تهیهی آنها برمیآید. با این حال، ممکن است طرف دیگر از این موضوع آزرده شود، چون فکر میکند اگر بچهها هرچیزی را که میخواهند، داشتهباشند ممکن است در نهایت احساس برحق بودن بکنند.
یا شاید یکی از زوجین بخواهد در پرداخت هزینهی دانشگاه به فرزندان کمک کند، اما طرف دیگر ترجیح بدهد برای بازنشستگی پسانداز کند.
جاکوبسن میگوید اختلاف بر سر میزان خرج کردن برای بچهها در میان زوجها رایج است. اما اگر دربارهی میزان حمایتتان از فرزندانتان به تفاهم نرسید، آزردگی میتواند تبدیل به درگیری شود.
چگونه با آن مقابله کنیمکلانتز میگوید برای شروع، با همسرتان دربارهی اینکه چرا میخواهد پول بیشتری به بچهها بدهد، گفتوگو کنید. سپس، دربارهی بودجهای که هر دوی شما را راضی میکند مذاکره کنید.
شاید معنی این گفتوگو این باشد که فقط برای تولد و تعطیلات به بچهها هدیه بدهید، اما به همسرتان اجازه بدهید در آن روزهای خاص برای هدیه دادن واقعا آزاد باشد. یا ممکن است به معنی رسیدن به این توافق باشد که بعد از کنار گذاشتن ۱۰ یا ۱۵ درصد درآمد ماهانه برای بازنشستگی، اگر پول کافی باقی ماند، در یک حساب پسانداز برای هزینههای دانشگاه فرزندان پول کنار بگذارید.
عادت پولی شمارهی ۵: بیش از حد ریسک کردن در سرمایهگذاری
بعضی آدمها باور دارند برای بُردهای بزرگ باید دست به ریسکهای بزرگ بزنند. آنها احساس میکنند باید در سرمایهگذاری پرتکاپو باشند تا بتوانند پول زیادی درآورند. اما دیگران نگران این هستند که ریسک خیلی زیاد میتواند منجر به از دست دادن همهی آن پول شود.
جاکوبسن میگوید آدمهایی را دیدهاست که در پورتفوی سرمایهگذاریشان ریسک خیلی زیادی میکنند. این نهتنها میتواند همسر ریسکناپذیر را آزار دهد، بلکه میتواند به پیامدهای مالی جدی نیز منجر شود.
چگونه با آن مقابله کنیممعمولا به سرمایهگذاران گفته میشود هنگام انتخاب سرمایهگذاری به میزان تحمل ریسک خود فکر کنند- یعنی در نظر داشتهباشند از پس چه میزان ریسک برمیآیند. اما جاکوبسن میگوید یک رویکرد بهتر این است که "ظرفیت" ریسکتان را بیابید- یعنی پیببرید برای رسیدن به اهدافتان چهقدر ریسک لازم است.
مثلا، اگر شما و همسرتان جوان هستید و تا بازنشستگی دههها فرصت دارید، میتوانید با سرمایهگذاری در بورس یا صندوق سهام، ریسک بیشتری را بپذیرید تا پولتان با نرخی سریعتر از نرخ تورم رشد کند. اما اگر به بازنشستگی نزدیک هستید و اندوختهای فراهم کردهاید، ممکن است لازم باشد از ریسک کردن دست بکشید تا پساندازتان را حفظ کنید.
عادت پولی شمارهی ۶: پول دادن به دیگران
در بعضی از زندگیهای مشترک، ممکن است یکی از طرفین شدیدا احساس کند باید به دیگران کمک کند- به سازمانهای خیریه، موسسات مذهبی، یا دوستان و اقوامی که تنگدست هستند. اما کلانتز میگوید ممکن است طرف دیگر چنین کمکهایی را دستودلبازی مالی تلقی کند و از آن آزرده شود.
کلانتز میگوید عدم تمایل یک فرد به کمک میتواند تا حد زیادی بسته به چیزهایی باشد که هنگام بزرگ شدن دربارهی کمک کردن آموختهاست. اگر با این انتظار بزرگ شدهاید که باید به دیگران-بهویژه خانواده و اقوام-کمک کنید، شاید این عادتی باشد که دوست ندارید آن را ترک کنید.
چگونه با آن مقابله کنیمکلانتز میگوید نباید از هیچکس انتظار داشتهباشید به خاطر اینکه شریک زندگیاش کمک کردن را آزاردهنده میداند، از کمکهای ساده دست بکشد. اما فردی که میخواهد کمک کند باید با همسرش دربارهی راهحلی برد-برد مذاکره کند.
کلانتز میگوید شما میتوانید فقط بخشی از درآمدتان را صرف کمک کردن بکنید. یا شاید تمایل داشتهباشید-به جای حمایت مالی-وقت بیشتری را صرف کمک کردن به دیگران بکنید.
عادت پولی شمارهی ۷: صحبت کردن با دیگران دربارهی امور مالیتان
معمولا پول یک تابو است، اما بعضی آدمها با صحبت کردن دربارهی پول مشکلی ندارند. درواقع، ممکن است برای این آدمها، صحبت کردن دربارهی پول روشی فوقالعاده برای راهنمایی گرفتن از دیگران درمورد مدیریت بهتر پول باشد. آدمهای دیگر با صراحت و بیپرده بودن این گروه مخالف هستند، و ممکن است هر وقت همسرشان دربارهی پول صحبت میکند به خودشان بپیچند.
کلانتز میگوید: "معمولا پول موضوع خجالتآوری است. یا خیلی زیاد دارید، یا به اندازهی کافی ندارید." و ممکن است یکی از طرفین دوست نداشتهباشد همسرش نیاز مالیشان را همه جا پخش کند- یا برعکس، به همه بگوید خیلی بیشتر از دوستان و خانواده پول دارند.
چگونه با آن مقابله کنیمممکن است همسرتان مجبور باشد بپذیرد که شما از صحبت کردن دربارهی امور مالی بهطور کامل دست نمیکشید چون ذاتا اهل حرف زدن هستید. اما کلانتز میگوید باید از آدمهایی که میتوانید با آنها دربارهی مسائل پولی حرف بزنید فهرستی تهیه کنید که مورد توافق هر دوی شما باشد. همچنین باید از آدمهایی که یقینا نمیتوانید اطلاعات مالی را با آنها درمیان بگذارید نیز یک فهرست تهیه کنید.
به جای آنکه با دیگران دربارهی امور مالیتان صحبت کنید، مشاوره گرفتن از یک متخصص آموزشدیده را در نظر داشتهباشید. کلانتز میگوید زوجهایی که به مشاور مراجعه میکنند عموما قبل از حضور در نخستین جلسهی درمان ۷ سال دعوا میکنند. به هر حال، بهتر است دیر یا زود از یک مشاور کمک بگیرید.
از همه مهمتر، درک کنید که هرچند شناسایی عادتهای پولی آزاردهندهی یکدیگر و گفتوگو دربارهی آنها مهم است، اما شاید نتوانید این عادتها را از بین ببرید. کلانتز میگوید: "سعی نکنید طرز فکر شریک زندگیتان را تبدیل به طرز فکر خودتان بکنید. بیشتر اوقات این شدنی نیست. باید یاد بگیرید از نقطهنظری قابل درک، باملایمت با او مذاکره کنید."