سهم از بازار، شریان حیاتی اوپک
7 روز تا نشست 169 سازمان کشورهای صادرکننده نفت باقی است. نشستی که نسبت به نمونههای سابق حداقل در ظاهر تفاوتهای زیادی دارد، سطح تولید نفت خام ایران افزایش یافته است، عربستان با وزیری جدید در این نشست شرکت میکند و تنشهای داخلی بر تولید نفت ونزوئلا و نیجریه تاثیر گذاشته است.
اما تمام این مسائل نتوانستند بازار را قانع کنند که نشستی «متفاوت» پیشرو خواهد بود. اتفاقی که شاید بتوان ریشه آن را در کنار عملکرد اعضای اوپک در 2 سال گذشته، در شکست مفتضحانه مذاکرات دوحه در پی سیاست لجوجانه عربستان سعودی جستوجو کرد. به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل ، حدود نیم قرن پیش و زمانی که طلعت شیبانی، وزیر نفت وقت عراق نمایندگانی از 4 کشور صادرکننده نفت اعم از ایران، عربستان سعودی، کویت و ونزوئلا را برای «بررسی نحوه مقابله دستهجمعی با IOCها» به بغداد دعوت کرد، شاید هیچ یک از 5 شرکتکننده در این نشست که همگی افرادی جسور و آرمانگرا نیز بودند، تصور نمیکردند 50سال بعد سازمان اوپک تا این اندازه از چیزی که برای آن تاسیس شد فاصله گرفته باشد. درواقع طی این سالها مساله «هماهنگی» برای کاهش مخاطراتی که شرکتهای بزرگ نفتی پیشروی شرکتهای ملی نفت میگذاشتند، به باد فراموشی سپرده شد و اوپک حتی در دوران اوج خود صرفا مانند گروهی موقتی برای کنترل قیمتها عمل کرد. شاید به همین واسطه است که یک هفته مانده به نشست 169 این سازمان، نیک ویلسون در آلبرتا اویل مگزین مینویسد که اکنون دیگر نیازی به این نیست که به خود زحمت داده و منتظر نتیجه نشست اوپک باشیم. این سازمان مدتهاست عملکردی نداشته است. این دست اظهارنظرها را البته میتوان از منظرهای متفاوتی بررسی کرد. درواقع طی 2 سال گذشته و با به نتیجه نرسیدن اعضای اوپک در نشستهای خود، رسانههای غربی بیشترین تمرکز خود را در این راستا به کار گرفتند که این سازمان را «ناکارا» و «بدون تاثیر» به تصویر بکشند. اتفاقی که اگر نگاهی به تاریخ بیندازیم، موارد مشابهی را در تاریخ تشکیل اوپک مییابیم. برای مثال طبق روایت غلامرضا تاجبخش در کتاب «ناگفتههایی درباره سیاست نفتی ایران در دهه پس از ملی شدن و یادداشتهای فواد روحانی» در زمانی که عمر کوتاهی از سازمان اوپک گذشته بود، سر جفری هریسن سفیر انگلستان در تهران در اظهارنظری بیان کرده بود: «اوپک سازمان قابل ملاحظهیی نیست و کارش پیشرفتی نخواهد داشت» رییس شرمت بیپی، موریس بریجمن نیز در گفتوگویی که در همان اوایل پیدایش اوپک با فواد روحانی دبیرکل ایرانی این سازمان داشت به صورت نیمهشوخی و نیمهجدی و با لحنی تقریبا پدرانه به او توصیه کرده بود که «بهتر است پای خودش را از اوپک بیرون بکشد، قبل از آنکه همان رفتاری که با عبدالله الطرقی کردند با او هم بکنند». عدم نگاه مثبت غرب به اوپک در ابتدا به حدی بود که دولت سوییس حاضر به تامین امنیت دفتر اوپک در زوریخ نشد و به همین واسطه سازمان دفتر خود را به وین در اتریش منتقل کرد. بازنگری این مسائل در وضع فعلی به این واسطه اهمیت پیدا میکند که حتی در گذشته نیز غرب صرفا تظاهر به بیاهمیتی و بیتاثیری اوپک داشت، اما در عمل به جد در پی مانعتراشی پیشروی تصمیمهای این سازمان بود که تاثیر مستقیم خود را بر وضعیت مالی IOCها که غربی بودند میگذاشت. دوگانهسازی سهم اوپک شکی در این نیست که اوپک در حال حاضر با چالشهای بنیادین فراوانی مواجه است. پایگاه خبری اویل پرایس در این باره مینویسد: «تعاملات میان کشورهای اوپک اکنون به نزاعی بین عربستان سعودی و ایران تبدیل شده و دیگر اعضا نیز صرفا نظارهگران این نزاع هستند». این پایگاه خبری در ادامه به نقل از یکی از اعضای اوپک مینویسد: «وحدت سازمان اکنون بیش از هر زمان دیگری مورد توجه است. آیا میتوانیم امیدوار باشیم که خالدالفالح وزنهیی به قدرتمندی علیالنعیمی باشد؟ آن هم در وضعیتی که تقریبا برای همه مشخص شده تصمیمها از سوی شاهزاده سعودی گرفته میشود». اما از سویی طرح یک پرسش میتواند «بدون تاثیر بودن اوپک» را زیر سوال ببرد؛ این پرسش که چرا اعضای این سازمان هنوز به دیدارها و مذاکرات در کنار یکدیگر ادامه میدهند؟ این پرسشی است که گارو اگنیهوتری، تحلیلگر وبسایت سیکینگ آلفا در مقالهیی با دیدگاهی متفاوت سعی در پاسخ دادن به آن داشته است. این تحلیلگر 3 روز پیش این مقاله را به بهانه اظهارات تند مدیرعامل رس نفت درباره بدبینیاش به مذاکرات مشترک اوپک و روسیه در دوحه قطر نوشت و نوشت وقتی ما به این مساله پی میبریم که رس نفت پیشتر در پی همکاری با اوپک برای طرح فریز نفتی بوده است، حرفهای ایگور سچین مدیرعامل این شرکت بیش از پیش مضحک و متناقض به نظر میرسد. اگنیهوتری ادامه میدهد: «درست است که اعضای اوپک در گذشته و حال حاضر سهم متفاوتی داشتهاند. عربستان در حال حاضر به واسطه تولید بیش از 10میلیون بشکهیی خود و فاصله قابل توجه با عراق به عنوان دومین و ایران به عنوان سومین تولیدکننده این سازمان، پادشاه بیچون و چرای این سازمان به حساب میآید.» او ادامه میدهد: «یکی از مهمترین شاخصهها برای تعیین عملکرد یک سازمان، سطح تولید آن است. اکنون در آوریل سال 2016 تولید اوپک با 189هزار بشکه در روز افزایش، به 32میلیون و 400هزار بشکه در روز رسیده است؛ اتفاقی که به واسطه افزایش تولید نفت ایران و عراق رخ داده است. به همین واسطه سهم سازمان اوپک از تولید جهانی نفت خام در ماه آوریل به 34درصد رسید. این اعداد نشان میدهند که از منظر تولید جهانی، اوپک هنوز سازمانی نیرومند به حساب میآید که بیش از یکسوم تولید نفت دنیا را کنترل میکند. این تحلیلگر میافزاید: «همچنین اعضای اوپک مانند ایران و کویت برنامههایی درازمدت برای افزایش تولید نفت خود دارند. کویت تا سال 2022 معادل 40میلیارد دلار در صنعت نفت خود سرمایهگذاری خواهد کرد و از سوی دیگر نیز افزایش تولید نفت ایران در پی برداشته شدن تحریمها، بیشتر از حد انتظار بوده و قرار است ادامه پیدا کند.» این مساله که بر سر برخی مسائل ازجمله طرح فریز نفتی میان برخی اعضای اوپک مانند ایران و عربستان اختلاف نظر وجود دارد، قابل انکار نیست اما این مسائل در سازمان اوپک جدید نیستند. اوپک زنده است اگنیهوتری در آخرین قسمت مقاله خود که به وضوح با بسیاری از تحلیلهای فعلی تفاوت دارد با تمرکز بر نشست هفته آینده اوپک مینویسد: «نگاهها اکنون به روز 2 ژوئن دوخته شده است. روزی که یکی از تفاوتهای قابل توجه آن با دو دهه گذشته این است که عربستان با نمایندهیی جدید در آن شرکت خواهد کرد. آیا خالد الفالح، قادر خواهد بود به شیوه همتای سابق خود به اعضای اوپک امر کند؟ در کنار اینکه اکنون مشخص شده است سیاستهای عربستان توسط شاهزاده بن سلمان کنترل میشود، عربستان قطعا در پی این خواهد بود که موضع تهاجمی خود را حفظ کند. ما بهطور قطع میتوانیم مجادلهیی میان ایران و عربستان بر سر طرح فریز نفتی را در نشست بعدی پیشبینی کنیم و همچنین ماجراهای ونزوئلا، نیجریه، لیبی و کانادا نیز از محورهای صحبت در نشست 169 این سازمان خواهد بود. درنهایت فارغ از نتیجه این نشست، نباید در این شکی داشت که تصمیمات سیاسی آینده اوپک بهطور قطع بر بازار نفت تاثیر خواهد گذاشت». این سوی ترازو تحلیل و کلمات آقای اگنیهوتری خواندنی و قابل توجه هستند، اما به سادگی میشود فهمید که او در گروه اقلیت قرار میگیرد. قریب به اتفاق تحلیلگران بازار نفت بر این باورند که سازمان کارایی خود را در وضع فعلی از دست داده است. مرتضی بهروزی فرد، کارشناس موسسه مطالعات بینالمللی انرژی نیز در گروه دوم قرار میگیرد. او درباره انتظار از نشست 169 اوپک میگوید: «درنهایت این جلسه جمعبندی لابیهایی است که بیرون از آن صورت میگیرد. نتایج این لابیگریها در این جلسات اعلام میشود. با این تفسیر تا زمانی که توافق و لابی میان ایران و عربستان اتفاق نیفتد، در نشست اوپک نیز تصمیمی اعلام نخواهد شد». او ادامه میدهد: «تنها تفاوت فعلی، تغییر وزیر نفت عربستان است که بر استراتژیهای این کشور اثر نخواهد گذاشت و شاید حتی بتوان خالدالفالح را جدیتر از علیالنعیمی در این زمینه دانست. بازار نفت هم درنهایت به نشست اوپک به همین شیوه واکنش نشان خواهد داد و انتظار تاثیر خاصی نخواهد داشت».