برجام برای میعانات گازی چه کرد؟
«صادرات میعانات گازی به کرهجنوبی به 400 هزار بشکه در روز میرسد». این خبر کوتاه که زنگنه در حاشیه دیدارش با وزیر انرژی کرهجنوبی اعلام کرد، یکی از مهمترین و فوریترین پیامدهای توافق بر سر برجام به شمار میآید.
میعانات گازی، خاصترین کالای نفتی/گازی است که هم بهلحاظ تولید، هم به لحاظ بازار و مشتریان بالقوه و هم بهلحاظ سازوکار قیمتگذاری به هیچیک از دیگر حاملهای انرژی ازجمله نفت، گاز طبیعی و دیگر فراوردههای نفتی، شباهت ندارد. از این رو، مدیریتکردن تولید و فروش میعانات گازی یکی از بزرگترین چالشهای شرکت ملی نفت و درواقع «چشم اسفندیار» شرکت ملی نفت ایران بوده است. درباره پیامدهای مثبت برجام همین بس که این توافق، برای تولید و فروش میعانات گازی، فرجام نیکی رقم زد.
میعانات گازی چیست؟ به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق ، میعانات گازی، محصول جانبی گاز طبیعی است که هنگام بهرهبرداری از مخازن گاز طبیعی، بهناچار تولید میشود. میعانات گازی یا «کاندنسیت» هیدروکربورهایی هستند که در شرایط و دمای مخزن به صورت گاز هستند اما، در شرایط و دمای متعارف سطح زمین به مایع تبدیل میشوند. گاز طبیعی پس از استخراج از میدان و انتقال به محیط پالایشگاه، از یک رشته خطوط لوله با شیب اندک گذرانده میشود. هیدروکربورهای سنگینتر گاز طبیعی در دما و فشار سطح زمین به صورت مایع درآمده و در این لوله جریان یافته و به مخازن انتقال مییابد. به این ترتیب، تولید میعانات گازی به توسعه میدانهای گازی وابسته است و با افزایش تولید گاز، رابطه مستقیم دارد. از هر فاز پارس جنوبی به طور میانگین روزانه ٤٠ هزار بشکه میعانات گازی تولید میشود.
میعانات گازی چگونه قیمتگذاری میشود؟ ماهیت بازار میعانات گازی بهگونهای است که هم از سمت عرضه و هم از سوی تقاضا، با نااطمینانیهایی روبهروست. نابسامانی بازار، از آنروست که عرضه میعانات گازی از تغییرات قیمت نفت خام پیروی نمیکند، بلکه تابعی از تحولات صنعت گاز است. از اینرو، تولید آن به قیمت و بازار نفت خام، ارتباط ندارد. زیرا افزایش و کاهش قیمت نفت بر تعیین مقدار تولید گاز طبیعی و بهتبع آن میعانات گازی، تأثیر چندانی ندارد. هم ازاینرو، قیمتگذاری آن نیز در قیاس با قیمتگذاری دیگر حاملهای انرژی، دشواری بیشتری دارد.
افزون بر ناهمخوانی قیمت و تولید در سمت عرضه، در سمت تقاضا نیز رابطه میان قیمت و تقاضا، به سبب تأثیرپذیری از تحولات دو صنعت متفاوت، چندان روند روشنی ندارد. بازار میعانات گازی از سمت تقاضا نیز بیشتر از تحولات صنعت پتروشیمی تأثیر میپذیرد تا صنعت پالایش. در چند سال گذشته، تحولات بازار فراوردههای نفتی و محصولات پتروشیمی، گاهی بر بازار میعانات گازی تأثیرات متفاوت و ناهمسویی بر جای گذاشته است. در واقع، تقاضای میعانات گازی، از تقاضای محصولات نهایی در دو صنعت مختلف پیروی میکند. گاهی این تأثیرات همسو است و گاهی برخلاف جهت یکدیگر عمل میکنند. ازاینرو، بازار این محصول، بسیار پرنوسان بوده است. به گونهای که قیمت میعانات گازی «راس گاز» قطر که در سال ٢٠٠٨ براساس فرمول «دوبی به علاوه ٨ دلار» معامله میشد، در سال ٢٠٠٩ به «دوبی منهای ٢٠ دلار» رسید و پس از آن، بار دیگر افزایش یافت و به اندکی بیش از قیمت نفت خام دوبی رسید.
هزینههای سنگین نگهداری میعانات گازی در دوران تحریم ویژگیهای منحصربهفرد میعانات گازی سبب شد با اعمال تحریم بر ضد ایران، بیش از هر چیزی از ناحیه میعانات گازی به کشور آسیب وارد شود. کاهش صادرات نفت خام و تعیین سهمیه واردات نفت خام برای کشورهایی نظیر ژاپن و کرهجنوبی سبب شد این دسته از کشورها از خرید میعانات گازی از ایران صرفنظر کنند. زیرا در طبقهبندیهای بینالمللی، میعانات گازی در رده نفت خام تعریف میشود. با کاهش خرید نفت خام از ایران، به طور طبیعی تولید نفت خام کاهش مییابد چنانکه در زمان تحریم کاهش یافت اما نیاز روزافزون به گاز طبیعی و ضرورت توسعه میدان مشترک پارس جنوبی موجب شد که خواهناخواه تولید میعانات گازی از این میدان به بیش از ٥٠٠ هزار بشکه در روز افزایش یابد. این در حالی است که بزرگترین مصرفکنندگان میعانات گازی از جمله کرهجنوبی و ژاپن، در عمل امکان خرید میعانات گازی از کشور را نداشتهاند. هم از این رو، بهناچار بخشی از میعانات گازی تولیدشده به مخازن شناور و خشکی انتقال یافت و برای نگهداری آنها هزینههای سنگینی بر دوش کشور بار شد.
فروش میعانات گازی به کرهایها در دوره تحریم؛ کمتر از ٢٠ هزار بشکه اکنون با برطرفشدن تحریمها، بازار بزرگ و روبهرشد کرهجنوبی به روی کشور باز شده و در همین اندک زمان پس از توافق برجام، خرید میعانات گازی این کشور از ایران جهش چشمگیری داشته است. در زمان تحریم، میانگین خرید روزانه میعانات گازی کرهجنوبی از ایران کمتر از ٢٠ هزار بشکه بود. هماکنون به بیش از ١٠ برابر رسیده و با قراردادهایی که در دو هفته گذشته با شرکتهای کرهای بسته شده است، بهزودی به ٤٠٠ هزار بشکه در روز خواهد رسید. به این ترتیب، نهتنها نگران افزایش میزان ذخیرهسازیهای غیرضروری نخواهیم بود که با فزونیگرفتن صادرات از میزان تولید کنونی، میعانات ذخیرهشده نیز بهتدریج به بازار جذب خواهد شد.
بیش از ٨٥ درصد میعانات گازی در بخش پتروشیمی و بهعنوان خوراک جداسازها (Splitter) به مصرف میرسد و تنها ١٥ درصد از آن میتواند در بخش پالایش به کار برده شود. در واقع به لحاظ فنی مصرف بیش از ١٥ درصد از خوراک بسیار سبک میعانات گازی، شدنی نیست. از این رو، این محصول نه در پالایشگاههای داخلی بیش از این امکان مصرف داشته است و نه پالایشگران خارجی میتوانند بیش از آن را بهعنوان خوراک به مصرف برسانند؛ حتی اگر به قیمت بسیار ناچیز فروخته شود. از این رو، نباید تصور کرد که با کاستن شدید از قیمتها میشد بازار جدیدی برای آن گشود. در بخش پتروشیمی نیز، ژاپن و کرهجنوبی مهمترین مصرفکنندگان میعانات گازی هستند که در زمان تحریم در قالب سهمیههای تعیینشده از ایران خرید میکردند و به سبب متعهدبودن به تعهدات بینالمللی در عمل به هیچ قیمتی حاضر نبودند بیش از سهمیههای تعیینشده از ایران خرید کنند. در نتیجه، قطر بزرگترین صادرکننده میعانات گازی منطقه از این فرصت بهره برد و میعانات گازی خود را به قیمتی بسیار بهتر از ایران به فروش رساند. اکنون پس از بازشدن گره تحریمها، قیمتهای ایران به قیمتهای میعانات گازی قطر بسیار نزدیکتر شده و شرکتهای خریدار با خیالی آسوده به خرید میعانات گازی از ایران مبادرت میورزند.
خبری که باید با صدای بلند فریاد زد موانع و مشکلات توسعه و راهاندازی پالایشگاه ستاره خلیجفارس، گره دیگری است که تحریم بر کار فروبسته میعانات گازی زده بود. این پالایشگاه در سه فاز و برای پالایش روزانه ٣٦٠ هزار بشکه میعانات گازی پارس جنوبی طراحی شده است. اگر این پالایشگاه میتوانست بهموقع راهاندازی شود، نهتنها از رویآبرفتن مقدار زیادی از میعانات گازی جلوگیری میشد که نیمی از آن به بنزین با استاندارد یورو چهار تبدیل میشد. به این ترتیب، کشور از واردکردن بنزین تحریمشده نیز بینیاز میشد. بنابراین هزینههای جانبی واردات بنزین نیز بر کشور بار نمیشد. هماکنون، با رفع موانع تحریم، فاز نخست ستاره خلیجفارس نیز در شرف راهاندازی است و بار سنگینی را از دوش صنعت گاز کشور برخواهد داشت.
جان کلام اینکه نه میتوان از تولید میعانات گازی به سبب داشتن ویژگیهای خاص، کاست و نه در شرایط تحریم میتوان تمام تولید مازاد را فروخت. حتی نشد در شرایط تحریم واحدهایی که میتوانند میعانات گازی را بهعنوان خوراک به مصرف برسانند را به پایان رساند. این حامل انرژی با وجود داشتن ارزشی برابر نفت خام، اهمیتی بهمراتب بیش از نفت خام دارد و اهمیت رتقوفتق امور تولید و فروشش بسیار بیشتر از نفت خام است. از اینروست که باید خبر «فروش روزانه ٤٠٠ هزار بشکه میعانات گازی به کرهجنوبی» را با صدای بلند فریاد زد و خاطرنشان کرد که توافق برجام، میعانات گازی را نیکفرجام ساخت. *سعید خوشرو . کارشناسارشد بازار نفت