x
۱۴ / ارديبهشت / ۱۳۹۵ ۱۰:۲۲
علی دینی‌ترکمانی تشریح کرد:

ساختار اقتصاد سیاسی باید اصلاح شود

ساختار اقتصاد سیاسی باید اصلاح شود

انواع برنامه‌های توسعه‌ای، سند چشم‌انداز 1404، استراتژی توسعه صنعتی و. . . حالا هم «اقتصاد مقاومتی»؛ طرحی که نخستین‌بار از سوی مقام معظم رهبری مطرح شد و به سرعت شبکه‌های پرداختن به آن شکل گرفت؛ طرحی مناسب برای هر اقتصادی که در سراشیبی است.

کد خبر: ۱۲۶۲۴۲
آرین موتور

طرحی که می‌خواهد اقتصاد را از وابستگی‌های خارجی رها کند؛ راهبردی که در پی آن است تا اقتصاد کشور را از شوک‌های خارجی مصون بدارد و ساختار اقتصاد را در بخش‌های مختلف قوی کند. «اما» به‌راستی چه تضمینی وجود دارد که این طرح هم مانند همه برنامه‌های نوشته شده، پس از چندی به حاشیه نرود و به دست فراموشی سپرده نشود؟ ضامن اجرای این طرح چیست؟ نکته این است که بیشتر برنامه‌هایی که تاکنون برای پیشرفت اقتصادی و توسعه همه‌جانبه کشور نگاشته شده‌اند از نظر تئوری، برنامه‌های قابل اعتنایی بوده‌اند؛ راهبردهایی که اگر اجرایی می‌شدند اکنون اقتصاد کشور در مرحله‌ای دیگر بود.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد ، معاون اول رییس‌جمهوری آخرین روز فروردین ماه در ابلاغیه‌هایی جداگانه به دستگاه‌های اجرایی، «تصویبنامه ستاد فرماندهی اقتصاد» را در مورد پروژه‌های مصوب کارگروه‌های برنامه ملی اقتصاد مقاومتی ابلاغ کرده است؛ ابلاغیه‌هایی ناظر به پروژه‌های اولویت‌دار برنامه‌های ملی اقتصاد مقاومتی که در آن وظایف و تکالیف هریک از دستگاه‌ها برای اجرای این پروژه‌ها به وضوح مشخص شده است.

در این ابلاغیه در پنج بند مجزا برای تسریع در روند اجرایی شدن برنامه ملی اقتصاد مقاومتی تاکید شده است اما به‌راستی اقتصاد ایران، امروز آمادگی پیشبرد این اهداف را دارد؟ آیا عزمی ملی که نه تنها مسوولان و کارمندان دولتی را در برگیرد، میان شبکه‌های مختلف روابط انسانی در سطح جامعه وجود دارد؟ عزمی که با تلاش از بالا به پایین دولت بروز پیدا کند؟

برنامه در ایران مرکب روی کاغذ است «برنامه‌ها در اقتصاد ایران مانند مرکب روی کاغذ است؛ متاسفانه ساز و کار کمک به برنامه وجود ندارد و به همین دلیل است که نگاشتن آن هرگز منجر به اجرایی شدنش نمی‌شود.» این را علی دینی‌ترکمانی، عضو هیات علمی موسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی، در پاسخ به پرسش می‌گوید. او توضیح می‌دهد: برای آنکه به این پرسش‌ها پاسخ گفت، باید نخست معنای «اقتصاد مقاومتی» را تشریح کرد. این عبارت در دو معنا به‌کار می‌رود؛ نخست برای زمانی که کشوری درگیر جنگ است. هر کشوری که چنین شرایطی را دارد باید سیاست‌های خاص اقتصادی متناسب با شرایطی که در آن قرار دارد طراحی کند؛ سیاست‌هایی که بتواند از آسیب‌پذیری اقشار مختلف آن کشور بکاهد. نمونه‌های آن هم توزیع کالای کوپنی است.

دینی ادامه می‌دهد: اما اقتصاد مقاومتی را می‌توان در معنای دیگری هم به‌کار برد. زمانی که کشوری در حال تجهیز اقتصاد خود برابر شوک‌های خارجی است. جامعه‌ای که برای کاهش میزان آسیب‌پذیری از تکانه‌های خارجی تلاش می‌کند باید سیاست‌هایی را طراحی کند تا بتواند در عین ارتباط با جهان، کمترین آسیب را از شوک‌های بیرونی ببیند. به گمان این اقتصاددان، چنین سیاست‌هایی از انواع هوشمندانه‌ترین سیاست‌ها است که می‌تواند نسل‌های آینده یک کشور را هم مصون کند چرا که در این روند ضریب وابستگی تکنولوژی کشور به دیگر جوامع کم می‌شود و تولید علم در کشور رونق پیدا می‌کند.

دینی می‌گوید: نکته اینجاست که پیش از این هم در برنامه‌های توسعه‌ای که تدوین شدند، در سند چشم‌انداز بیست ساله و دیگر برنامه‌های تدوینی، سیاست‌هایی طراحی شده که دنبال کاهش وابستگی اقتصاد کشور به نفت بوده است؛ در پی فاصله گرفتن از اقتصاد تک محصولی، افزایش سطح دانش فنی و. . . بوده‌ایم که همه آنها هم به نوعی اقتصاد را برابر شوک‌های خارجی ایمن می‌کرد اما امروز دیده می‌شود که ضریب تحقق آنها تا چه حد پایین است. هرچند شاید بخشی از آن سیاست‌ها غیر واقع‌بینانه طراحی شده بود، اما به هر حال آمار نشان می‌دهد حتی درصد پایینی از آنها هم هنوز محقق نشده است.

مدرس اقتصاد دانشگاه تهران ادامه می‌دهد: اینجا است که چنین پرسشی مطرح می‌شود. آیا نگاشتن برنامه‌های مختلف و جدید می‌تواند به کمک اقتصاد ایران بیاید؟ آیا ایران مشکل برنامه‌نویسی داشت؟ یا باید مشکل را در جای دیگری جست‌وجو کرد؟ مشکل اینجا است که برنامه‌ها در اقتصاد ایران، تنها مرکب روی کاغذ است چرا که ساز و کارهای کمک به اجرایی شدن آنها وجود ندارد. نتیجه همه برنامه‌هایی که تدوین، ابلاغ و تا حدودی اجرایی شده‌اند، اتلاف گسترده منابع در پروژه‌های سرمایه‌گذاری، بهره‌وری پایین، بالا بودن متوسط هزینه‌های تولید، وام‌هایی که به گسترش مطالبات معوق دامن زده‌اند و... است.

با حلوا حلوا گفتن، دهن شیرین نمی‌شود «دستگاه در دستگاه، نهاد در نهاد و دولت در دولت؛ این آن‌چیزی است که امروز اقتصاد ایران به آن گرفتار است؛ مشکلی که باعث می‌شود ناهماهنگی در سیاست‌گذاری گسترش پیدا کند و نظارت هر روز مهجورتر شود؛ فساد گسترش پیدا کند و دور زدن قوانین آسان شود.» دینی با بیان این نکته می‌گوید: پس با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمی‌شود. او تاکید می‌کند: تا زمانی که فکری به حال این تو در تویی نهادی نشود، هیچ برنامه‌ای به کمک اقتصاد ایران نخواهد آمد. اقتصاد مقاومتی یکی از بهترین ساز و کارها را میان همه برنامه‌های تاکنون طراحی‌شده در اختیار کشور می‌گذارد، اما تا زمانی که مقدمات آن فراهم نباشد امکان اجرایی شدن نخواهد داشت. این طرح هم تا چند سال دیگر کنار دیگر برنامه‌ها قرار می‌گیرد و لابد آن زمان هم باید به فکر طرحی نو برای تدوین و ابلاغ باشم.

سازوکار اقتصاد سیاسی بایداصلاح شود دینی تاکید می‌کند: اگر برنامه‌هایی که در ایران تدوین می‌شوند هرگز میوه نمی‌دهند، دلیلش ضعف تدوین آنها نیست؛ بلکه ساز و کار اقتصاد سیاسی است که باید اصلاح شود. به گمان این اقتصاددان از راه ابلاغیه معاون اول، اتفاق خاصی نخواهد افتاد؛ تنها و تنها عده‌ای از این نمد برای خود کلاه درست می‌کنند؛ سمینار می‌گذارند؛ مقاله می‌نویسند؛ پروژه‌های مختلف تحقیق و بررسی درست می‌کنند و... او تاکید می‌کند: نیازی به بحث در این باره نیست؛ باید پیش از ابلاغیه برای اجرایی شدن سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، بررسی می‌شد که چه عواملی تا این حد بر کوچک بودن ظرفیت تولیدی مولد اقتصاد ایران اثر می‌گذارد؟ به گفته دینی باید اصلاحات ساختاری هرچه سریع‌تر کلید بخورد. این ساختار بدون اصلاح نهادی و سیاستی، امکان رونق ندارد؛ بدون اصلاح ریشه‌ای آن، هر برنامه و طرحی آب در هاون کوبیدن است.

اصلاح ساختاری مقدم بر سیاست‌های خرد به گفته این اقتصاددان یکی از عوامل اثرگذار بر ظرفیت ضعیف تولیدی کشور، مهجور ماندن مهارت‌های مدیریتی است؛ همه سال‌هایی که گذشته، گویی هیچ کس به فکر تربیت مدیران شایسته و جوان برای اداره کشور نبوده است دیده می‌شود که مدیران مناسب و حتی در سطح وزرا، همان افراد قدیمی هستند که شاید امروز پیرتر از اداره یک وزارتخانه به‌نظر بیایند؛ پس تربیت مدیر یکی از نکاتی است که باید به آن توجه شود. او ادامه می‌دهد: همین مدیران متوسط اجرایی هم درگیر بی‌ثباتی‌های پی‌درپی هستند. موضوعی که متاسفانه کادرسازی را از بین می‌برد و امکان استارت زدن و به ثمر رسیدن پروژه‌های بلندمدت را از هر نهاد می‌گیرد. دینی می‌گوید: عامل دیگر اثرگذار بر ظرفیت ضعیف تولیدی کشور، کوچک ماندن شبکه‌های فنی، علمی و تولیدی است. موضوعی که نخست از ارتباط ناقص با دنیا شروع شده و حالا خودش معضل است.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x