آسیب قاچاق به صنعت بیش از کاهش تعرفه
آمارهای قاچاق بسیار ضد و نقیض است. زمانی اعلام میشد که 20میلیارد دلار قاچاق در اقتصاد ایران وجود دارد ولی اخیرا رییس کل گمرک ایران اعلام کرد که این رقم تنها 6.5میلیارد است.
حتی با در نظر گرفتن رقمی که اخیرا رییس کل گمرک اعلام کرده است باز هم میزان قاچاق در مقابل 40 میلیارد دلار واردات بسیار عظیم است. حال سوال اساسی این که تشکلها در این میان چه وظیفهیی بر عهده دارد. قاچاق از یک سوی بر کسب و کار تجارت خارجی اثر دارد و از سوی دیگر به صنایع آسیب میزند پس طبیعتا مبارزه با آن یکی از مهمترین مسائل تشکلهای بخش خصوصی محسوب میشود. اما سوال اساسی این است که چگونه این کار توسط بخش خصوصی انجام میشود.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل ، در همین رابطه گفتوگویی با سیدمحمد جعفری رییس کمیسیون مدیریت واردات اتاق بازرگانی داشتیم؛ وی در عین حال رییس انجمن ملی حمایت از حقوق مصرفکنندگان محسوب میشود و از 2 زاویه با پدیده قاچاق دست به گریبان است. برخی قاچاق را یک کار خلاف قانون میدانند که باید تنها از طرق قضایی و حاکمیتی با آن برخورد شود، نظر شما چیست؟ برخلاف این دوستان من قاچاق را کاملا یک پدیده اقتصادی میدانم که باید کاملا به صورت تخصصی و علمی به آن بپردازیم. اقتصاد برای قاچاق راهکارهای مناسبی دارد و اگر در یک اقتصاد همهچیز بر اساس اصول منطقی باشد طبیعتا قاچاق به حداقل ممکن خواهد رسید. تجربه چند دهه گذشته هم به خوبی نشان داد که نگاه تعزیراتی نمیتواند برای حل این مشکل پاسخگو باشد. برای مقابله با قاچاق باید بسیاری مسائل همزمان برطرف شود. یک فعال اقتصادی با آبرو هیچگاه حاضر به ورود به بحث قاچاق نخواهد شد پس اگر حجم قاچاق در کشور تا این اندازه زیاد شده است پس طبیعتا مشکل اساسی وجود دارد. با این حساب مهمترین مشکلات اقتصادی که منجر به قاچاق میشود از نظر شما چیست؟ از دیدگاه من مهمترین مشکل بحث تعرفهها و نظام تعرفهیی ترخیص کالاست. این نظام به حالت غیرتخصصی در نظر گرفته میشود. در سازمان توسعه تجارت افراد با دولت به چانهزنی بر سر تعرفه میپردازند و بر اساس این چانهزنی تعرفه کالا مشخص میشود. در حالی که تعرفه یک پدیده کلان اقتصادی است و نمیتوان با دیدگاه خرد با این موضوع مقابله کرد. نتیجه این شده است که آنقدر تعرفه کالا بالا بسته میشود که سود قاچاق بیشتر از حدی است که افراد را از این کار بازدارد. وقتی قیمت کالای وارداتی قابل رقابت نباشد و امکان قاچاق وجود داشته باشد طبیعتا این مشکلات رخ خواهد داد. از طرفی یکی از موضوعاتی که برای بستن تعرفه گاهی مد نظر قرار دارد، مساله درآمد دولت است. اما مشکل این است که به جای جذب این درآمد برای دولت این سود به جیب قاچاقچی میرود. اگر تعرفهها در سطحی منطقی کاهش پیدا میکرد طبیعتا درآمد دولت نیز به خاطر افزایش واردات بیشتر میشد. دولت نگران است که بگویند واردات افزایش یافت در حالی که در این سالها در بخش پنهان اقتصاد یعنی قاچاق این موضوع وجود داشت و تنها دو فرق رخ میدهد. در حالت کاهش تعرفه اولا دولت پول بیشتری به دست میآورد و ثانیا نظارت بر کیفیت و نوع کالاها بیشتر خواهد بود. مشکل دوم که منجر به قاچاق میشود مساله تسهیل واردات است. در اقتصاد امروز دنیا مهمترین مسأله زمان است. یک کارخانه نمیتواند یک ماه منتظر یک کالا باشد در حالی که یک ماه و نیم در برخی گمرکات معطلی وجود دارد. هرچند در سالهای اخیر تحت مدیریت دکتر کرباسیان اتفاقات خوبی در گمرک رخ داده است و تغییرات اساسی در این خصوص را شاهد هستیم ولی حتی گمرکیها نیز قبول دارند که از حالت ایدهآل فاصله داریم. زمان یک تا یک و نیم ماه در مقایسه با کار قاچاقچی که در چند روز کالا را به دست متقاضی میرساند به هیچوجه قابل مقایسه نیست. مساله سوم بحث سختی کار و مکانیسمهای پیچیده گمرکی است. سامانه جدید گمرکی اصولا با همین فلسفه ایجاد شد و گامهای اساسی در این خصوص برداشته شد ولی باز نیاز به کار است و باید به سمت شرایط بهتر حرکت کنیم. در مجموع از نظر من تغییر نظام تعرفه گمرکی مهمترین بحثی است که میتواند مشکلات در این بخش را کاهش چشمگیر دهد. نقش تشکلها در این میان دوگانه است. تشکلها با دو گروه ذینفع روبهرو هستند که منافع آنها همراستا ولی متفاوت است. از سوی اول دولت قرار دارد و از سوی دیگر بخش خصوصی که به دلایل مختلف به هر دوی این گروهها آسیب میرسد. تشکلهای بخش خصوصی و در راس آن اتاق این قدرت را دارند که پیگیر مسائل قاچاق باشند و در حل مساله قاچاق راهکارهای لازم را ارائه دهند. مساله اصلی این است که دیدگاه درباره قاچاق تصحیح شود. بحث کاهش ندادن تعرفه غالبا به دلیل حمایت از صنایع است و نه درآمدهای دولت. اگر ما تعرفه را کاهش دهیم صنعت را قربانی مبارزه با قاچاق نکرده ایم؟ خیر، اصلا اینگونه نیست. این ظاهر ماجراست ولی لایههای عمیقتر را باید دید. ضربهیی که امروز صنعت از قاچاق میخورد بسیار شدیدتر از ضربهیی است که در صورت برداشته شدن تعرفه به صنعت خواهد خورد. اصولا اینکه ما میگوییم تعرفه کاهش پیدا کند، بخش مهمی به خاطر صنعت است. کالای قاچاق در خیلی از موارد رقیب کالای وارداتی نیست و این کالاها در بسیاری بخشها همگن نیستند اما در بخش صنعت این کالاها مستقیم به کالای تولید داخلی آسیب میزند. واردکننده رسمی معمولا در کشور نمایندگی دارد و همیشه به کیفیت کالای خود دقت میکند اما کالاهای قاچاق عمدتا بحث قیمت تمام شده را مدنظر قرار میدهند و کالاهایی با کیفیت پایین ولی ارزان را به ایران وارد میکنند. به نظر شما کدام یک به صنعت آسیب میزند؟ ما اعتقاد به رقابت صنعتی داریم ولی صنعت هم نمیتواند با کالای صنعتی بیکیفیت وارداتی رقابت کند. اصولا این موضوع از مباحث مهم کمیسیون واردات است که 10 روز دیگر در یک نشست تخصصی قرار است به آن بپردازیم. در کمیسیون واردات ما بحث مدیریت واردات را داریم یعنی واردات چه کالایی با چه کیفیتی به نفع ماست و چه کالایی نیست. وقتی ما واردات را به سمت نیمه پنهان اقتصاد سوق دهیم طبیعتا کالا بدون نظارت کیفی به کشور وارد میشود. اتفاقا ما در دام یک دیدگاه اشتباه افتادهایم. کاهش تعرفه عملا وضعیت صنایع را بهتر میکند چرا که در صورت حذف قاچاق با تعرفه بالاتری روبهرو هستند. برای روشن شدن بحث مثلا تعرفه واردات یک کالا 40 درصد است ولی به دلیل قاچاق صنعت با تعرفه 5 درصدی روبهروست. اگر تعرفه به 15درصد کاهش یابد طبیعتا صنعت نیز از این موضوع سود میکند. شما مسوول یکی از تشکلهای طرف مصرف هستید. موضع تشکلهای مصرفی در خصوص قاچاق کالا چیست؟ ما در این تشکلها دنبال رفاه بیشتر واردکننده هستیم. در این رابطه بحث این است که اگر کالایی دارای مزیت در تولید نیست چرا در کشور تولید شود و فشار آن را مصرفکننده تحمل کند. ما هم مانند همه تشکلهای اقتصادی دنبال ارتقای فعالیت بخش خصوصی هستیم ولی سوال من این است که آیا هزینه این کار را باید مصرفکننده بپردازد. این یک دور باطل است که تعرفه صنعت را تنبل کرده است و برای جبران تنبلی صنعت تعرفه وضع میکنیم. در این میان راه در رو قاچاق است که مشکلات را دوچندان کرده است. ما نیاز به یک طرح آمایش صنعتی داریم. باید یک بار بدون ترس بگوییم چه کالاهایی در ایران صرفه تولید دارند و چه کالاهایی اصولا نباید تولید شوند. باید ببینیم این نظام تعرفهیی برای کدام بخش مفید و کدام بخش مضر است. به جواب اول خودم بر میگردم. نه فقط در موضوع تعرفه بلکه در بسیاری از بخشها من جمله واردات و قاچاق موضوع از دیدگاه خرد مورد بررسی قرار گرفته است و منافع یک صنعت لحاظ شده است در حالی که در این موارد باید منافع عمدهتر مانند منافع کل کشور را دید. کل کشور شامل بخشهای صنعت، بازرگانی و علاوه بر آنها بخش مصرفکنندگان است.