راه مغشوش بنزین و یارانه
پرونده بودجه سال آینده در حالی بسته شد که معضل نبود فلسفه روشن در قبال سیاستهای عدالتگرایانه همچنان به چشم میخورد.
این نکته را میتوان معضل مهم سیاست و اقتصاد و سیاستگذاری اقتصادی و اجتماعی در ایران دانست. دیروز جلسه مجلس شورای اسلامی تحت تاثیر دو واژه بود؛ یارانه و سهمیهبندی، یکی بر پرداخت نقدی و حذف یارانه اقشار برخوردار دلالت داشت و دیگری بر وضعیت توزیع سوخت در کشور. نمایندگان مجلس معتقدند باید یارانه ٢٤ میلیون برخوردار در ایران قطع شود و بنزین نیز دوباره با هدف اعمال سیاستهای عدالتگرایانه دو نرخی شود اما باید این نکته را مد نظر داشت که تصمیمات مذکور نیز از بیماری تعارض در رنج هستند.
اگر بخواهیم سیاستهای عدالتگرایانه را در ایران مورد بررسی قرار دهیم بدون تردید به یک نتیجه اصلی میرسیم، اینکه در غیاب یک فلسفه روشن و بدون وجود نقشه راه، انبوهی از تصمیمات با هدف حمایت از اقشار آسیبپذیر و فرودست اتخاذ میشود اما در عمل به دلیل همان بیماری که بدان اشاره شد، در بهترین حالت راه به جایی نمیبرد و در بدترین حالت به ضد خود تبدیل میشود.
گواه این مدعا تصمیماتی است که در سه دهه گذشته با هدف حمایت از بخشهای آسیبپذیر و آسیب دیده اتخاذ شده است و تاثیر آن تنها بدتر شدن موقعیت زندگی این افراد و به خطر افتادن موقعیت زندگی اقشار میانی بوده است. هر چند تمام دولتها و مجلسها اهداف عدالتگرایانه داشتند اما من در توضیح دستاورد آنها از عبارت «هولناک» استفاده میکنم تا نشان دهم نتیجه این دست سیاستگذاریها چه بوده است. در چنین شرایطی مجلس از یک سو با دو نرخی شدن بنزین موافقت کرده و از سوی دیگر با حذف یارانه ٢٤ میلیون نفر؛ که در ذات این تصمیمات نیز وقتی کنار هم قرار میگیرند، تناقضی آشکار را به نمایش میگذارند.
از یک سو نمایندگان دولت را مکلف میکنند که یارانه ٢٤ میلیون برخوردار را در ایران قطع کند، این طرح به ذات خود طرحی پسندیده و مناسب است و میتواند به شفافتر شدن وضعیت پرداخت یارانهها در ایران منجر شود اما از سوی دیگر همین نمایندگان مقابل بنزین تک نرخی میایستند و دولت را مکلف میکنند نسبت به اعلام سهمیه و قیمت متفاوت برای بنزین سهمیهای و آزاد اقدام کند. به این ترتیب نتیجه اجرایی شدن طرح دوم پیچیدهشدن فضا، شکلگیری ابهام و همچنین ایجاد بستر سوءاستفاده خواهد بود. چطور میشود نمایندگان محترم خواستار ایجاد شفافیت و ابهام توامان باشند؟ همانطور که گفته شد نبود نقشه راه سبب شده است چنین اتفاقی در کشور رخ دهد و نهاد قانونگذاری برای دستیابی به یک هدف اجرای دو سیاست متناقض را به دولت تکلیف کند. باید نگاه به سابقه پرداخت یارانه نقدی و همچنین سهمیهبندی بنزین بیندازیم تا معلوم شود نتیجه اجرای این تصمیمات در جامعه چیست؟ هیچ کدام از تصمیمات مذکور اهداف «ضد عدالت» نداشتند اما در حقیقت دستاوردهایشان به نوعی ضد عدالت بود و رویای دستیابی به موقعیت بهتر با کابوس بدتر شدن موقعیت در این حوزه جا عوض کرد و نه تنها وضعیت زندگی مردم بهتر نشد بلکه شکاف طبقاتی به درهای عظیم تبدیل شد که امروز دولت را با بحرانی جدی مواجه کرده است.
با این توضیحات برای من و ناظران بیرونی جای خوشبینی چندانی باقی نمیماند. کسی نمیتواند با استناد به توضیحات نمایندگان مجلس به این نتیجه برسد که دستاورد اجرای این طرح پرداخت پول بیشتر از سوی برخورداران و هزینه کمتر برای نیازمندان خواهد بود. راههای فرار در این حوزه به حدی باز است که در عمل دوباره برخورداران میتوانند همچنان با مصرف بیشتر، پول کمتر بپردازند و نیازمندان مجبور به پرداخت هزینه بیشتر باشند.
شوکهای متعددی که از محل تصمیمات متناقض به مردم تحمیل میشود نیز در حساب و کتاب و عدد و رقم نمیگنجد. در همین سالها یک بار با سهمیهبندی بنزین، جامعه با شوک روبهرو شد و هزینه حمل و نقل بیشتری را پرداخت کرد، باری دیگر با آزادسازی قیمت بنزین جامعه شوکی را شاهد بود و اینبار با بازگشت سهمیهبندی دوباره، باید آمادگی پذیرایی از شوکی دیگر را داشته باشد. در این میان لازم است مسائل سیاسی مرتبط با این مصوبات نیز مدنظر قرار گیرد. تزریق دوباره این شوک به معنای از دست رفتن تمام تلاشها در سال گذشته است و از سوی دیگر حذف یارانه برخورداران همزمان با حذف یارانه بگیران برخوردار میتواند موجب کاهش محبوبیت دولت شود.
به نظر میرسد دولت نباید نگران از دست رفتن پایگاه اجتماعی خود باشد چرا که امروز جامعه کاملا آگاهی دارد که این تصمیمات از سوی مجلس شورای اسلامی اتخاذ شده و اتفاقا مسوولیت اتخاذ آنها و عواقب اجرایشان نیز بر عهده همان طیفی است که میخواهد دولت را با مشکل روبهرو کند. به نظر میرسد دولت باید بدون ترس، وارد میدان شود و روشنگری کند که نتیجه نگاه این طیف به اقتصاد و اجتماع و سیاست چیست. در این مسیر مشخص میشود که چگونه طرفداران سیاسی این گروه از یک سو دولت را مکلف به حذف یارانه میکنند و از سوی دیگر وعده یارانههای چند برابری میدهند.
٭ استاد دانشگاه الزهرا