داستان تأسف بار کارخانه آبنمکسازی
گزیده ای از تحلیل محمدحسین کریمیپور -مشاور رئیس اتاق بازرگانی ایران-درباره آب و خشکسالی دردناکترین قتلگاه طبیعت ایران گتوند است. پیمانکار به کارفرما فشار میآورد محل احداث سد چند کیلومتر تغییر کند.
در فضایی آکنده از بلاهتی تاسفآور، این تغییر مکان بدون تکرار مطالعات پایه صورت میپذیرد. محل جدید سد جایی است که یکی از بزرگترین سازندهای نمکی کشور یعنی سازند گچساران را دریاچه غرق خواهد کرد. از آن همه مدیر و کارشناس و مهندس حاضر و مشاور و پیمانکار کسی حتماً به وجود دو معدن نمک متروک و چشمههای آبنمک فعال در محیط مخزن توجه نمیکند. اینها شواهدی است که حتی یک دانشجوی زمینشناسی را هوشیار میکند. مقادیری خرج و کار جلو میرود. ایراد کشف و گزارشهایی تهیه میشود. اما کسی جرات تعطیلی کار را ندارد! چرا من سد را تعطیل و نمایندگان مجلس و ذینفوذان محلی و رقبای سیاسی را به جان خود بیندازم؟ کار در سه دولت با همین منطق طلایی پیش میرود. سد با هزینه دو میلیارد دلار تکمیل میشود همه هشدار میدهند! کسی گوش نمیکند. سد آبگیری میشود و حال چهار سال است که بزرگترین کارخانه آبنمکسازی تاریخ بشر مشغول شور کردن زمینهای ارزشمند مرغوب زیردست است. خاک کمیاب و ارزشمند خوزستان همچنان شور میشود و هیچکس جرات ندارد این مضحکه را جمع کند. هفته نامه تجارت فردا، حال سدی داریم که صدها میلیون مترمکعب آب فوق شور (شورتر از آب دریا) در قسمت تحتانی آن جمع شده که باز قدرت سترونسازی آن از چند بمب اتمی بیشتر است و ما همچنان با قدرت به تجمیع آبنمک ادامه میدهیم. گتوند نمونه بارز سهلانگاری و بلاهت مدیریتی ماست.