اعتصاب در کویر
نویسنده مقاله، جان فرانچسکو تورانو در 1962 در شهر رجو کالابریا در جنوب ایتالیا زاده شد.یادداشتهای این نویسنده و روزنامهنگار از سال 1979 در دو روزنامه شهره ایتالیایی «کوریره دلاسرا» و «لارپوبلیکا» منتشر میشود.
از «تورانو» کتابهای بسیاری در ایتالیا نشر یافته که با استقبال فراوان روبهرو شده است. شاید نشر این نوشته به این پرسش پاسخ دهد که از چه رو جنگزدگان و مهاجران عرب راه آب و دریا را با همه خطرها و بیم غرقشدن در پی میگیرند، دریایی که از آغاز سال نو مسیحی، صدها قربانی از کودک و زن و مرد گرفته است، اما از سفر و گذر به کشورهای همزبان و هممذهب میگریزند؟ مترجم، دکتر چنگیز صنیعی آرشیتکت و منتقد سینماست که سالهاست در فلورانس زندگی میکند و به امور ادبی و هنری و انسانی میپردازد. تصویری گویا از روزگار و زندگی، از رنج و درد کارگران مهاجر در کشورهای عربی خلیجفارس در این نوشته آمده است. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از شرق ، کارگران خارجیای که در این کشورها در شرایط دشوار برای دستمزدی ناچیز کار میکنند از هرگونه حقوق قانونی محروماند، ولی در اثر فشارهای سازمانهای بینالمللی نخستین اعتراضات و اعتصابها برای تغییر این وضع شروع شده است. در سال ١٩٩٨ درحالیکه در اتوبان شیخ زاید دوبی که اماراتالمخدوم را به ابوظبی وصل میکند در حرکت بودم، در نزدیکیهای العرب، یعنی هتل هفتستارهای که به شکل کشتی بادبانی در کناره ساحل جومریه ساخته شده است، توفان شدید شن همهجا را گرفت. ماشینها نخست سرعتشان را کم کرده و چون میدان دید به صفر رسید، توقف کردند. با اینکه عصر بود، ولی هواسنج ماشین درجه حرارت بیرون را ٥١/٥ نشان میداد، ولی اداره هواشناسی رسمی، حرارت را ٤٩/٥ اعلام کرد! علتش این بود که بنا به قوانین موجود، اگر درجه حرارت از ٥٠ درجه سانتیگراد بالا بزند میبایست کارگران دست از کار بکشند و کارگاههای ساختمانی تعطیل شوند؛ چون کار در فضای باز در آن درجه ممنوع است، ولی کارگاهها همواره باز میکنند و کارگران همچنان کار میکنند تا رؤیای شیوخ عرب هرچه زودتر به واقعیت درآید. کولر ماشین روشن است و هوای درونش خنک، نمیتوان فهمید که درجه رطوبت در بیرون چه اندازه است، ولی میتوان گمانه زد که در اثر بادهای خشک ربعالخالی رطوبت پایینتر از ٩٠ درصد استاندارد ویژه این فصل است.
در نخستین خط شش کرسی اتوبان صف طولانی از کامیونها دیده میشود، ولی با کامیونهای حملونقل کالا بارکشهایشان از فلز ساخته شدهاند کارگران این کامیونها کارشان جابهجا کردن کارگران ساختمانی به کارگاههایشان است، رانندگان صبح زود آنان را از خوابگاههای آلونکیشان برمیدارند و به کارگاههای محل کارشان میبرند و پس از شیفت کاری آنها را به خوابگاهها برمیگردانند. از پشت نردههای بارکش کامیون تنها میتوان انگشتان دستهای این کارگران را دید که در پی مقابله با توفان شن و کمی اکسیژن برای تنفس هستند. دوبی، اکنون، ٢٠١٥، پس از ١٧ سال تغییر کرده و مدرنتر شده است، ولی برای ٢٤ میلیون کارگر مهاجر که در کشورهای عربی خلیجفارس به کار مشغولاند شرایط کار تغییر زیادی نکرده است. بنا به آمار رسمی بانک جهانی این کارگران در سال بیش از ٦٠ میلیارد دلار پول برای خانوادههایشان به کشورشان روانه میکنند.
در دوبی امروز، اتوبوسهای شهری با ایستگاههای سربسته و مجهز به تهویه هوا و مترو وجود دارد. کامیونهای بارکش کارگران جایشان را به مینیبوسها داده است و حدی برای ساعت کار تعیین شده است (ولی معمولا این قواعد و مقررات رعایت نمیشوند) و بعضی از کارگران کوپن غذایی هم در کنار دستمزد دریافت میکنند. منطقهای که شش کشور عربی خلیجفارس را دربر میگیرد شورای همکاری خلیجفارس نام دارد و به طور مخفف «GCC» جیسیسی خوانده میشود. این شورا گذشته از سعودیها و امارات عربی، عمان، قطر، بحرین و کویت را دربر میگیرد.در اثر فشار نهادهای بینالمللی، همچون «عفو بینالمللی»، کنفدراسیون متحده سهگانه کارگران، «حافظان حقوق بشر»، «سازمان جهانی کار» و دیپلماسی کشورهای این کارگران و در رأس آنها کشور هند و از همه مهمتر و مؤثرتر اعتراضات و اعتصابهای خود کارگران است که از مقابله با پلیس ابایی نداشته و از دستگیری و زندان و بازگرداندهشدن به کشورشان (اخراج) هراسی ندارند. این کارگران از کشورهای نپال، افغانستان، سریلانکا، فیلیپین، تاجیکستان، اریتیره و بنگلادش میآیند. تنها در سال ٢٠١٣، صد هزار کارگر خارجی از عربستان سعودی برای انتقامجویی از اعتراضات و اعتصابها اخراج شدهاند. کارشناسان معتقدند تازه این آغاز کار است. همچنین در امارات متحده عربی سال گذشته پس از اعتصابهای کارگران در «عربتک» اخراجهای شدیدی صورت گرفته است. نخستین اعتصابها در دوبی به سال ٢٠٠٦ برمیگردد. در آن زمان، هزاران کارگر ساختمانی که در حال ساختن «برج خلیفه» بودند دست از کار کشیدند، دوبی بیدرنگ تعداد زیادی از اعتصابیون را اخراج کرد. امروزه پلیس امارات یک شماره سبز رایگان برای اعتراض کارگران به بدرفتاری و سوءاستفاده کارفرما اختصاص داده است، ولی بسیار کم از آن استفاده میشود و تعداد کمی حدود کمتر از هزار بار در سال گذشته با آن شماره تماس گرفتهاند و نمیتوان فهمید تا چه حد به درخواست و شکایات این چند صد نفر رسیدگی شده است، ولی بیشک نمیتوان پیام سیاسی این کار را فهمید و آن این است: اگر مشکل و مسئلهای دارید اعتراض و اعتصاب نکنید، به این شماره زنگ بزنید. این سیستم مراقبت دولتی بههیچوجه موثر نیست. تا این حد که در عمان خود بازرسان کار، دست به اعتصاب زدند تا قدرت بیشتری برای مراقبت و جریمه شرکتهای متخلف به دست آورند! این تنها کارگاههای ساختمانی نیستند که دست به اعتراض میزنند، بلکه این به درون خانههایی که کارگران مهاجر در آنها کار میکنند نیز سرایت کرده است. دو میلیون (Dome Stic Workers) کارکنان خانگی (کلفت) عموما وضع بهتری از کارگران ساختمانی ندارند.
چه از نظر ساعات کار که تمامی ندارد و بدون حق توقف کار برای استراحت و چه به لحاظ دستمزد که ناچیز است و معمولا دیر پرداخت میشود و هم از نظر وضع سکونت. فشار جسمی و روانیای که از طرف صاحبکار (ارباب) که در همان خانه زندگی میکند و دائم کارکنان را زیر نظر دارد به آنان اعمال میشود، حتی امکان گفتوگو و تبادلنظر بین این کارگران را غیرممکن کرده است؛ برای نمونه پیشخدمتی به نام زیرانا نفیک از کشور سریلانکا در سال ٢٠١٣ در ملأعام گردنش را زدند. از او در زیر فشار و شکنجه اعتراف گرفته بودند که نوزادش را کشته است. این رویداد دلخراش توفانی دیپلماتیک بین دو کشور به وجود آورد. همین مشکل بین دولتهای فیلیپین و عربستان سعودی و بعد بین اندونزی و قطر به علت بدرفتاری با زنان پیشخدمتی که در اثر فشار کار و بدرفتاری اربابانشان گریخته بودند همچنین امارات عربی که از طریق کانال رسانهای الجزیره و سرمایهگذاری در تیمهای فوتبال غربی به غلط لقب کشور لیبرال را به دست آورده است در مرکز انتقاداتی شدید قرار گرفته است. در کارگاههای ساختمانی قطر که در حال تدارک مسابقات جهانی فوتبال در ٢٠٢٢ است، تاکنون بیش از هزار کارگر مردهاند (کشته شدهاند) و پیشبینی میشود این قتلعام به بیش از چهار هزار نفر برسد و این تعداد برای ٥٠٠ هزار کارگر خارجی رقم بالایی است. اگر تدابیری اندیشیده نشود این بسیار وخیم است.
خالد الثانی، رئیس دپارتمان حقوق بشر و عضو خاندان سلطنتی متعهد شده است تا وضع کارگران کارگاههای ساختمانی را بهبود بخشد.ولی کارگران در این کارگاهها با ضرباهنگ ٢٠ تا ٢٥ نفر در ماه همچنان جان میبازند. سندیکاهای کارگری در این کشورها تا امروز به خاطر «امنیت ملی» حق وجود نداشتهاند.فوتبالیستی به نام ظاهر بلیونس ٣٤ ساله، بازیکن حرفهای فرانسوی اعلام کرد برای دو سال در دوبی گروگان گرفته شده بوده است و باشگاه فوتبالی که در آن بازی میکرده است حقوقش را نمیپرداخته و گذرنامهاش را مصادره کرده بوده است. بلیونس آدم صاحبامتیازی است که تا پیش از دعوا با باشگاهش درآمد خیلی خوبی داشته است. درحالیکه کارگران ساده کارگاههای ساختمانی استادیومها دستمزدشان صد دلار در ماه است و کارگران متخصص حداکثر ٣٠٠ دلار در ماه درآمد دارند، ولی همگی باید ساعت چهار از خواب برخیزند و در صف دستشویی و توالت جمعی قرار گیرند تا پس از چند ساعت انتظار برای نظافت و صرف صبحانه، دستکم ١٢ ساعت در کارگاههایشان کار کنند تا بعد به باکس (آلونکهای چوبی)شان برگردند و دوباره برای توالت و دستشویی صف ببندند و غذا بخورند و پس از نظافت، غذاخوری بروند و در این آلونکهای چوبی که در همان کارگاهها قرار دارند با ١٠ نفر دیگر چند ساعتی بخوابند. البته این درست است که کشورهای عربی خلیجفارس با هم تفاوتهایی دارند و در بعضی از آنها که نسبت به فشارهای بینالمللی کمی حساسترند، تغییراتی مؤثر در مدت کمی برای بهبودی اوضاع کارگاههای ساختمانی به وجود آمده است و این نیز درست است که کشورهای صادرکننده نیروی کار به این درآمدهای کارگران در کشورهای عربی نیاز دارند، درست به همان اندازه که کشورهای عربی به این نیروی کار خارجی نیازمندند. لازم به یادآوری است که این کارگران خارجی ٨٠ درصد جمعیت کشورهای نامبرده را تشکیل میدهند، ولی مهمتر از اینها این است که پیش از انتقادهای اخلاقی به این بردهداران جدید که از سیستم کفاله عربی بهره فراوان میگیرند، نباید فراموش کرد که شرکتهای پیشرفته و غربی نیز از این سیستم سودهای بسیار میبرند. امید است که آنان در این تغییرات برای بهبودی وضع کارگران مهاجر کشورهای عربی پیشقدم شوند و کارگران را برای دسترسی به حقوق ابتداییشان کمک و یاری رسانند.
سیستم کفاله سیستم کفاله رایجترین شکل قرارداد کاری در کشورهای عربی خلیجفارس است. یک اسپانسر (ضامن) که میتواند یک شرکت و حتی یک فرد باشد، برای کارگر مهاجر ویزا، اجازه اقامت و کار را تضمین میکند و در قبالش سهمی از حقوق کارگر را به خود اختصاص میدهد و از این مهمتر یکسری حقوق دیگر را از آن خود میکند که عمدهترینش اجازه خروج است که میتواند بدون هیچ دلیلی انکار شود (داده نشود) یا اینکه کارگر حق تغییر کار نخواهد داشت، مگر با اجازه ضامنش. اگر کارگر از این قواعد سر باز زند میتواند به زندان محکوم یا حتی گروگان گرفته شود. از آن بدتر این است که اگر کارگر فرار کند به حُرب محکوم شده و عملا به برده فراری تبدیل میشود. تخمین زده میشود که ٦٠٠هزار کارگر، اسیر و قربانی این سیستم شدهاند. در بحرین توسط ملک حامد الخلیفه در سال ٢٠١٣ این حکم لغو شد و حتی حق تشکیل انجمنهای آزاد به رسمیت شناخته شد ولی همین آزادی انجمنها در بسیاری از کشورهای عربی خلیجفارس تبدیل به ابزاری قانونی برای واردات فحشای خارجی شد. برخلاف اینکه فقه اسلامی فحشا را حرام دانسته و آن را ممنوع میکند، ولی در این کشورها به طور گستردهای رایج است.