اردوغان در آینده چه تحولاتی را رقم خواهد زد؟
«رجب طیب اردوغان»، رئیسجمهور ترکیه و رهبر حزب عدالت و توسعه این کشور، سالی پرتنش را پشت سر گذاشت. آیا سال جدید نیز برای اردوغان پرفراز و نشیب خواهد بود؟
اردوغان در داخل و خارج با چالشهای مهمی روبهرو شد که از مهمترین آنها میتوان در عرصه داخلی، به شکست حزب عدالت و توسعه در انتخابات پارلمانی و از دست دادن اکثریت در پارلمان این کشور، اعتراضهای مردمی به بمباران مواضع کردها و در عرصه بینالمللی، به بحران پناهجویان که منجر به اعتراضهای اتحادیه اروپا به رفتارهای ترکیه در مدیریت این بحران شد و همینطور بالا گرفتن تنشهای این کشور با روسیه، در پی سرنگونی یک فروند جنگنده سوخوی 24 روسیه توسط نیروی هوایی این کشور اشاره کرد. اردوغان از سال 1994 تا 1998 شهردار استانبول بود که در دوران تصدی این پست به محبوبیت رسید و اصلاحاتی را در سیستم حمل و نقل استانبول ایجاد کرد که در همین دوره گروههای اسلامی ترکیه درگیر اختلافنظر شدند که اظهارات و اقدامات اردوغان در بروز این اختلافات بیتاثیر نبود. از جمله اظهارات جنجالی اردوغان میتوان به منطبق دانستن جشن سال نو میلادی به عنوان یکی از اصول سکولاریسم در کشور و بلااشکال دانستن مصافحه با جنس مخالف اشاره کرد. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از اقتصاد، او در سال 2014 میلادی، در انتخابات ریاستجمهوری ترکیه پیروز شد و دوره پرچالش خود را آغاز کرد. جنجالهای سیاسی اردوغان در سال 2015 و 2016، باعث شده مجله معتبر «تایم»، او را از افراد واجد شرایط برای انتخاب به عنوان چهره سال بداند. مجله تایم در توجیه این انتخاب میگوید: فهرست نامزدهای احراز چهره سال، همیشه تلفیقی از رهبران سیاسی، چهرههای شناختهشده فرهنگی و هنری، چهرههای جنجالی، فعالان حقوق بشری و... بوده است. این بار اعلام نام اردوغان 61ساله، به عنوان یکی از چهرههای سیاسی در بین نامزدهای چهره سال 2016 میلادی، با انتقادات و جنجالهای بسیاری همراه بوده است. با این حال، به نظر میرسد اوضاع سیاسی اردوغان چندان هم مساعد نیست و دلایل متعددی برای نگرانی درباره آینده سیاسی او وجود دارد. از سویی اردوغان این احساس را منتقل میکند که به دنبال افزایش قدرت خود است که در نتیجه آن با سودای رهبری در منطقه، دموکراسی ترکیه را به خطر انداخته است. در واقع، خودکشی سیاسی اردوغان زمانی آغاز شد که او با اتکا به اعتماد به نفس بالای خود تلاش کرد تا نفوذ و قدرت خود در منطقه را اثبات کند؛ به عنوان مثال، او در حالی خواستار سرنگونی حکومت بشار اسد شد که تا پیش از این روابط دوستانهای با او داشت اما هماکنون شاهد هستیم که این اظهارات نابخردانه چه فتنهای در منطقه به پا کرد. اعتماد به نفس کاذب اردوغان باعث شد تا به این توهم دچار شود که همه به این حرف او اعتنا خواهند کرد و با سرنگونی بشار اسد، میتواند نام خود را به عنوان رهبر بلامنازع منطقه مطرح کند. اما درواقع، ثابت شد تاثیر اردوغان در منطقه بسیار ضعیفتر از چیزی است که او توهمش را داشت و تنها سبب وخامت بیشتر اوضاع در منطقه شد و ترکیه را در معرض مشکلات ریشهای نظیر ملیگرایی کردها قرار داد که به یکی از بزرگترین چالشهای سیاسی اردوغان بدل شد. با تباه شدن رویای دموکراسی از موج بهار عربی یا بیداری اسلامی در منطقه و تبدیل این جریان نخست به اختلال و سپس به خشونت کشیده شدن آن، رویای اردوغان نیز رنگ باخت. با این حال، اردوغان به جای آنکه از تجربیات اشتباه خود درس بگیرد و رویکرد جدیدی در سیاستهای خود و کشورش ایجاد کند، در عوض تلاشهای خود را برای تحکیم قدرتش افزایش داد و اگر نخواهیم این اقدامات او را ناامیدکننده بخوانیم، باید بگوییم این اقدامات عمیقاً بینتیجه بود. در سال 2014 میلادی، وقتی اردوغان وارد کاخ ریاستجمهوری شد و خود را در میان گارد ریاستجمهوری دید، این بار بیش از هر زمانی سودای احیای امپراتوری عثمانی را در ذهنش بیدار کرد. اردوغان آنقدر مست قدرت شده بود که دچار اشتباهات محاسباتی بسیاری شد که هماکنون باید بهای این اشتباهات را بپردازد. یکی از مهمترین اشتباهات سیاسی اردوغان، درافتادن با همتای خود، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه بود. این دو رئیسجمهور اشتراکات بسیاری با هم دارند چراکه هردو پس از نخستوزیری به ریاستجمهوری رسیدند و در داخل با اقلیت جداییطلب درگیر هستند. در ترکیه کردها و در روسیه جداییطلبان چچن، مهمترین چالش داخلی دو کشور محسوب میشود. با این حال، شرکت دو کشور در ائتلاف جهانی ضدتروریسم در منطقه علیه تروریستهای داعش، زمینهساز اختلافات مسکو و آنکارا شد. این اختلافات، پس از آنکه نیروی هوایی ترکیه، یک فروند هواپیمای سوخوی روسیه را به بهانه نقض حریم هوایی کشورش سرنگون کرد، تشدید شد؛ اظهارات اردوغان مبنی بر اینکه هرگز از روسیه بابت این اتفاق عذرخواهی نخواهد کرد، روابط مسکو و آنکارا را به شدت دچار تنش کرد به طوری که پوتین با محکوم کردن این اقدام ترکیه، تحریمهایی را علیه این کشور تصویب کرد و علاوه بر اینکه بزرگترین بازار صادرات میوه ترکیه را از این کشور گرفت، اعلام کرد سه میلیون گردشگر روس که سالانه به ترکیه سفر میکنند، دیگر حق سفر به این کشور را ندارند. پوتین در مهمترین سخنرانی سال خود خطاب به اردوغان گفت او از این کار خود پشیمان خواهد شد. دردسرهای اردوغان تمامی نداشت تا اینکه روسیه اسنادی را رو کرد که در آن نشان میداد ترکیه اصلیترین مشتری نفت داعش است و پسرش «احمد براق اردوغان»، با یکی از سرکردههای اصلی این گروه تروریستی مراوده دارد. به تازگی نیز، دونالد ترامپ، نامزد حزب جمهوریخواهان در انتخابات 2016 آمریکا، اردوغان را به حمایت از داعش متهم کرده است. به نظر میرسد اردوغان همچنان میخواهد به لجبازیهای خود ادامه دهد چراکه او به تازگی این بار برای آمریکا، شمشیر را از رو بسته و برای یکی از اصلیترین همپیمانان ناتو شاخ و شانه کشیده است. اردوغان در تازهترین اظهارات خود واشنگتن را به بهراه انداختن «حمام خون» در سوریه متهم کرده است. باید منتظر ماند و دید که ترمز تندرویهای اردوغان که یک روز در سخنانش به تمجید از «هیتلر» میپردازد و یک روز با قدرتهای منطقه درمیافتد، چه زمانی کشیده خواهد شد اما آنچه مسلم است، اردوغان به واسطه تصمیمات اشتباهش، علاوه بر آنکه قدرت دیپلماتیک ترکیه را کاهش میدهد بلکه این کشور را به شدت در برابر تروریسم تضعیف میکند. همچنین، تضعیف ترکیه، این کشور را نهتنها در برابر اروپا شکننده میکند، بلکه در خاورمیانه که این روزها به شدت نیازمند ارکان ثبات است، آسیبپذیرتر خواهد کرد.