آیا گوهر تاج عربستان خصوصی خواهد شد؟
ایران و عربستان، دو همسایه دیوار به دیوار که با یکدیگر قهر هستند اما این مساله از حساسیت این دو همسایه نسبت به هر اتفاق کوچکی که پشت دیوارهای رقیب خود میگذرد، نمیکاهد.
بیژن زنگنه وزیر نفت ایران در نشست خبری که ماه گذشته با خبرنگاران داشت، تصمیم شرکت نفت سعودیها آرامکو، برای فروش و واگذاری بخشی از سهام خود را نوعی اقدام برای ضربه زدن به ایران قلمداد کرد. البته این اظهارنظر در حالی صورت گرفت که طبق مطالعات صورت گرفته که این روزنامه پیش از این به آنها پرداخته بود، شرکتهای نفتی هیبریدی که از تلفیق شرکت نفت دولتی و خصوصی ایجاد میشوند، اکنون به یکی از کاراترین مدلهای شرکت نفتی تبدیل شدهاند.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تعادل ، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نیز در گزارشی به خصوصیسازی شرکت نفتی آرامکو پرداخته است. در این گزارش درباره پیشینه شرکت آرامکو آمده است: «زمان آغاز به کار شرکت سعودی آرامکو به 22 مه 1933 برمیگردد. در آن هنگام دولت عربستان سعودی با انعقاد قراردادی انحصاری با شرکت استاندارد اویل کالیفرنیا، امتیاز اکتشاف نفت در عربستان سعودی را به آن شرکت واگذار کرد. شرکت استاندارد اویل کالیفرنیا، این امتیاز را به یک شرکت کاملا وابسته به خود، به نام شرکت استاندارد اویل کالیفرنیای غربی )کاسوک( انتقال داد. از آنجا که این شرکت توفیقی در اکتشاف نفت به دست نیاورد، در سال 1936 میلادی 52 درصد از امتیاز اکتشاف نفت عربستان را به شرکت نفت تگزاس واگذار کرد.» مرکز پژوهشها در برآورد داراییهای این شرکت مینویسد: «آمار و ارقام نشان میدهد، اگر قرار باشد روزی سهام این شرکت کامل فروخته شود، ارزشمندترین شرکت دنیا خواهد بود. منابع هیدروکربوری در اختیار آرامکو بیش از 10برابر ذخایر اکسون موبیل، بزرگترین شرکت خصوصی نفت دنیاست که ارزش کنونی آن 323میلیارد دلار است. بنابر گزارش فایننشال تایمز، تحلیلگران ارزش کل آرامکو را 12 تریلیون دلار تخمین زدهاند.» اما نکته جالب توجه، شیوه اداره این داراییها که شامل دو حوزه بالادست و پاییندست میشود، است شیوهیی که باید فارغ از احساسات، مورد الگو قرار گیرد، مرکز پژوهشهای مجلس در این باره مینویسد: «شرکت آرامکو همواره محافظ داراییهای بالادست خود بوده است و بدون مشارکت یا سرمایهگذاری مشترک با شرکتهای بینالمللی در داراییهای کلیدی، کنترل دقیقی بر تولید نفت و گاز خود داشته است. در سالهای اخیر شرکتهای پاییندستی آرامکو سرمایهگذاریهای مشترکی را با شرکتهای خارجی در تعدادی از پروژهها داشتهاند.» در ادامه این بخش از گزارش آمده است: «علاوه بر توسعه سرمایهگذاریهای بزرگ مشترک پاییندست در داخل عربستان، شرکت آرامکو دارایی سهامداران شرکتهای پالایش در خارج از کشور را خریداری کرده است. این مشارکت، شرکت را ملزم کرده است تا در مورد داراییهای به اشتراک گذاشته شده خود در پاییندست شفافتر عمل کند.» اما پژوهشگران مجلس، شروع بحث خصوصیسازی این ابرشرکت نفتی را اینگونه توضیح میدهند: «محمدبن سلمان، معاون ولیعهد عربستان سعودی و رییس شورای جدید امور اقتصادی و توسعه پادشاهی سعودی با مصاحبه خود در مجله اکونومیست به تاریخ 7 ژانویه 2016 و اعلام اینکه شرکت آرامکو به عرضه اولیه عمومی سهام 1) (IPO) میاندیشد، صنعت نفت را با شوک مواجه کرد.» در ادامه گزارش افزوده شده است: «شرکت آرامکو درحالی که مراقب بود تا با اظهارات محمدبن سلمان تضادی نداشته باشد، به سرعت اقدام به تعدیل انتظارات کرد. در 8 ژانویه، این شرکت بیانیه مطبوعاتیای منتشر کرد که درحال بررسی گزینههای مختلف برای مشارکت عمومی گسترده از طریق واگذاری درصد مناسبی از سهام این شرکت یا فهرستی از شرکتهای تابعه پاییندستی آن است.» در نهایت اما مرکز پژوهشهای مجلس مینویسد: «بسیاری از کارشناسان بازار انرژی معتقدند که دولت عربستان هرگز «گوهر تاج خود» (آرامکو) را از دست نخواهد داد و در عوض، برنامههای بلندمدت فروش سهام، امپراتوری گسترده پالایش و پتروشیمی آرامکو را سرعت میبخشند که ارزش آن دهها میلیارد دلار تخمین زده شده و در سال 2015 مجموع تولید آن به 8.2 میلیون تن رسیده است.» با این حال شاید هرگز دقیقا مشخص نشود، سعودیها با گوهر تاج خود چه خواهند کرد، بسیاری از کشورهای تولیدکننده نفت، بخشی از سهام شرکتهای نفتی ملیشان را واگذار کردهاند، اما عمدتا به دلیل اهمیت در اختیار داشتن کنترل کامل منابع نفتی برای دولتهای عضو اوپک هیچ یک از کشورهای عضو اوپک تاکنون این اقدام را انجام ندادهاند. با توجه به این نکته که عربستان سعودی بزرگترین تولیدکننده نفت جهان است و تنها دارنده ظرفیت تولید مازاد با حجم بسیار زیاد به شمار میرود، افشای دقیق فعالیتهای آرامکو یک افشاسازی بزرگ در صنعت نفت خواهد بود.