نامهنگاری مسعود نیلی و توکلی
پس از نامه احمد توکلی به اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور درباره آمار بیکاری و شرایط اقتصادی کشور ، مسعود نیلی نامهای با توضیح آمار بیکاری و آمار اشتغال در دولت یازدهم به احمد توکلی نوشته که در آن آمارهای قابل توجهی از اشتغال کشور داده است.
پس از نامه احمد توکلی به اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور درباره آمار بیکاری و شرایط اقتصادی کشور که در آن استناد به اظهارات مشاور رئیسجمهور در امور اقتصادی نیز شده بود، مسعود نیلی نامهای با توضیح آمار بیکاری و آمار اشتغال در دولت یازدهم به احمد توکلی نوشته و توکلی هم به این نامه پاسخ داده است. نیلی در نامه خود به توکلی نوشته است: «در نامه تاریخ سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ جنابعالی که بعنوان جناب آقای جهانگیـری معاون اول محـترم رییس جمهور انتشار عمومی پیدا کرد، علاوه بر مطالبی که خطاب به ایشان نوشته اید و بنده به آنها نمی پردازم، در پاراگراف دوم بند «۴» به مصاحبه اینجانب در مورد میزان بسیار اندک خالص اشتغال ایجاد شده طی سال های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ براساس آنچه اینجانب در برنامه پایش ۲۵ فروردین ۱۳۹۲ ارائه کردم پرداخته و اعلام نموده اید: «ضمن مقایسه آمار مشابه تعداد شاغلان سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ نشان داد در طول سالهای میانی دولت سابق، هر سال فقط ۱۴هزار شغل ایجاد شده است. رسانه های منسوب به اصلاح طلبی، فردای پخش آن برنامه پایش، آمار ارائه شده توسط دکتر نیلی را تکان دهنده خوانده و با تمسخر تعداد اشتغال ایجاد شده در دوره آن دولت را حدود صفر اعلام کردند». در ادامه با ارائه آماری ادعا کرده اید که با بکارگیری همان روشی که بنده آمار مذکور را استخراج کرده ام می-توان نتیجه گرفت که خالص اشتغال ایجاد شده در فاصله ۲۷ ماه فعالیت این دولت (از پایان تابستان ۱۳۹۲ تا پایان پاییز ۱۳۹۴) با بیش از ۱۴۴ هزار نفری کاهش مواجه بوده است، به این معنی که عملکرد دولت یازدهم در زمینه اشتغال، به مراتب بدتر از آن چیزی است که بنده در آن تاریخ گزارش کرده ام. ضمناً، در همان تاریخ، مطلب دیگری تحت عنوانِ: «در دولت فعلی هر ماه ۵۳۵۲ نفر شغلشان را از دست داده اند»، با کلماتی کاملاً مشابه، این بار از طرف بخش اقتصادی سایت الف انتشار پیدا کرده که همان ادعا را مطرح نموده است. در ادامه توضیح خواهم داد که جنابعالی مرتکب اشتباهی محاسباتی شده اید و از آنجا که این اشتباه از نظر مبانی آماری بدیهی و ابتدایی است، تنها عاملی که می تواند باعث بروز آن شده باشد، تعجیل و غفلت یا اغماض غیر اخلاقی از مبانی آماری مربوطه در فضای انتخاباتی کنونی است. ۱. آماری که از سوی اینجانب در برنامه پایش ارائه شد، از مقایسه میزان اشتغال «سالانه» طی سال های ۱۳۸۵ و ۱۳۹۰ بدست آمده بود که به دلیل اهمیت بالای نتایج و وسواس اینجانب، با نتایج سرشماری سال های ۱۳۸۵ و ۱۳۹۰ نیز کنترل مجدد و راستی آزمایی شده و اساساً به دلیل کنترل با نتایج سرشماری بود که سال شروع بررسی را بجای سال ۱۳۸۴ یعنی شروع بکار دولت نهم، سال ۱۳۸۵ قرار داده بودم. چون نمی خواستم خدشه ای در این ارزیابی مهم از نظر علمی وارد شود. آمار ارائه شده توسط اینجانب، ارقام قابل مقایسه با هم را مبنا قرار داده بود. در حالیکه همانطور که توضیح داده خواهد شد، در محاسبه جنابعالی یا افرادی که برای شما این محاسبات را انجام داده اند، ارقام «فصلی» ناهمسان با یکدیگر مبنای مقایسه قرار گرفته است. لازم به توضیح است کسانی که حداقل آشنایی با دادههای اقتصادی دارند میدانند که غالب متغیرهای اقتصادی، دارای «رفتار فصلی» هستند که همین ویژگی باعث می شود ارقام سالانه، جمع ساده ارقام فصلی نباشد و در اصطلاح، پس از «فصلی زدایی» مورد استفاده قرار گیرند. توجه به رفتار فصلی، و بویژه در آمار بازار کار ایران به دلیلِ تعداد قابل توجهِ شاغلین بخش های کشاورزی و ساختمان دارای اهمیت زیاد است. لذا کارشناسان (و طبیعتاً اقتصاددانان) هیچگاه آمار فصل پاییز یک سال را با آمار فصل تابستان سال دیگر مقایسه نمیکنند؛ چرا که قیاس صورت گرفته قیاس نادرستی است. ۲. همانطور که در نمودار (۱) این نوشتار مشاهده می شود، تعداد شاغلان کل کشور همواره در فصول بهار و تابستان بیش از پاییز و زمستان بوده است. از آنجا که برخی شغلها در کشور، بخصوص در بخش های کشاورزی و ساختمان، فصلی است، در فصول بهار و تابستان که فصل فعالیت های بیشتر است، افراد بیشتری نسبت به فصول پاییز و زمستان مشغول کار هستند. بنابراین اگر کسی بخواهد مخاطب را به اشتباه بیاندازد، مستقل از اینکه چه دوره ای را بررسی می کند می تواند آمار پاییز را با تابستان مقایسه کند و نتیجه دلخواه خود را در زمینه نامطلوب بودن عملکرد اشتغال بگیرد. برای تشخیص بهتر تغییرات فصلی تعداد شاغلان، در نمودار (۲) متوسط تعداد شاغلان فصول چهارگانه کشور طی سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۳ منعکس شده است. مشاهده میشود که در ۱۰ سال گذشته، اشتغال فصل پاییز بطور متوسط، حدود ۶۳۰ هزار نفر از فصل تابستان کمتر بوده است. لذا ممکن است اشتغال فصل پاییز در یک سال کمتر از اشتغال فصل تابستان سال قبل باشد ولی کل اشتغال سال بیشتر باشد یا بالعکس. به همین دلیل متغیرهای فصلی را در هر فصل «صرفاً با فصول مشابه» در سالهای مختلف مقایسه میکنند و مقایسه آمار فصل پاییز یک سال با فصل تابستان ۲ سال قبل اساساً مقایسهای نادرست و بیمعنی است.
۳. با توجه به توضیحات ارائه شده، اگر بجای مقایسه نادرستِ آمار اشتغال فصل تابستان ۱۳۹۲ با پاییز ۱۳۹۴، بطور صحیح، تعداد شاغلان فصل تابستان و پاییز ۱۳۹۲ متناظراً با تابستان و پاییز ۱۳۹۴ مقایسه شود مشاهده خواهید کرد که برخلاف نتیجه ای که جنابعالی گرفته اید، در فصل تابستان ۱۳۹۴ نسبت به تابستان ۱۳۹۲، ۲۱۲ هزار نفر (ماهانه۸۸۳۳ نفر افزایش اشتغال) و در فصل پاییز ۱۳۹۴ نسبت به پاییز ۱۳۹۲، یک میلیون و ۱۷۹ هزار نفر به تعداد شاغلان (افزایش ماهانه بیش از ۴۹ هزار نفر) طی ۲۴ ماه گذشته افزوده شده است (ارقام در نمودار ۱ نشان داده شده است). البته برای اعمال دقت و اطمینان کامل، لازم است ارقام فصلی زدایی شده سالانه مورد استفاده قرار گیرد اما تا زمان انتشار آن، محاسبه ارائه شده در اینجا، حداقل از این نظر که ارقام قابل مقایسه با یکدیگر را مورد استفاده قرار داده، اشتباه فاحش رخ داده در محاسبات جنابعالی را ندارد. در اینجا برای جلوگیری از اطاله کلام به افزایش غیر طبیعی تعداد شاغلان در دو فصل اول سال ۱۳۹۲ نمی پردازم. کسانی که علاقمند به بررسی این موضوع جالب هستند می توانند به مجموعه مقالات ارائه شده در کنفرانس سال گذشته اقتصاد ایران برگزار شده توسط موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی مراجعه کنند. همین قدر اشاره کنم که تابستان سال ۱۳۹۲ مبنای مناسبی برای ارزیابی مقایسه ای اشتغال نیست. از مطالب ارائه شده می توان نتیجه گرفت که بر خلاف ادعای کاهش اشتغال طی دوره مورد اشاره به میزانِ بیش از ۵۰۰۰ نفر در ماه، اگر مقایسه بصورت صحیح انجام شده و سعی نشود از آمار و ارقام بطور نادرست در ایام انتخابات استفاده شود، مشاهده خواهد شد که تعداد شاغلان افزایش نیز داشته و انتظار میرود با تداوم این روند، اشتغال سال ۱۳۹۴ بطور معناداری بیش از اشتغال سال ۱۳۹۲ باشد. لازم به توضیح است اساساً موضوع اشتغال و بیکاری مساله پیچیدهتری نسبت به تورم و رشد اقتصادی است و لذا بهبود وضعیت بازار کار در دوره طولانیتری نمود پیدا می کند. باید توجه داشت بازار کار کشور در اثر تحولات اقتصادی یک دهه گذشته و عدم اشتغالزایی طی این دوره به وضعیت کنونی رسیده است و نباید انتظار داشت طی ۲ سال مشکلات آن حل شود. بهبود وضعیت بازار کار نیاز به زمان و اتخاذ سیاستهای صحیح اقتصادی دارد. از طرفی توفیق سیاست های اقتصادی نیز نیازمند فضای آرام سیاسی و اقتصادی در کشور است. بنابراین شایسته است افرادی که خود را خیرخواه مردم معرفی میکنند سعی نکنند با بازی با آمار و ارقام، فضای سیاسی اقتصادی کشور را متلاطم کرده و مردم را نسبت به سیاستهای اقتصادی که طی دو سال گذشته سبب ثبات اقتصادی کشور شده و برخی شاخصهای اقتصادی را از وضعیت بحرانی سالهای ۹۱ و ۹۲ به دامنههای قابلقبولتری رسانده، بی اعتماد کنند. ۴. جناب آقای دکتر توکلی، جنابعالی در مناسبت های مختلف، خود را به عنوان یک فرد منصف و فارغ از مناقشات گروهی معرفی کرده اید. واقعاً جای این سوال بطور جدی وجود دارد به عنوان کسی که تحصیلات اقتصاد دارد و سال ها در کسوت نمایندگی گزارش های مختلف اقتصادی تهیه شده توسط سازمان ها و وزرتخانه های مختلف را ملاحظه کرده، چگونه عدم ایجاد اشتغال در فاصله سال هایی که کشور بطور استثنایی از وفور درآمدهای نفتی برخوردار بوده است را آن هم با یک محاسبه غلط -که احتمال سهوی بودن آن کم است- با دوره ای که اقتصاد ایران از یک طرف بزرگترین رکود تورمی تاریخ خود را تجربه کرده و از طرف دیگر با شدیدترین کاهش مهمترین عنصر درآمدی خود (درآمدهای نفتی) مواجه است و اتفاقاً در دوره وفور، بسیار به آن وابسته تر شده مقایسه می کنید. مطمئن هستم این را می دانید که کل درآمد ارزی حاصل از صادرات نفت امسال کشور بسیار نزدیک به رقم حدود ۲۱ میلیارد دلار تحت عنوانِ عجیبِ اشتباهاتِ آماری!!! یک سال دوره وفور و تنها کمی بیشتر از درآمد نفتی دو ماه کشور در سال ۱۳۹۰ بوده است. ارقامی که نمی دانم چطور از سوی جنابعالی نادیده گرفته شد. همچنین مطمئن هستم که می دانید کشور با تنگنای شدید ارزی، بسیار دشوار اداره می شود و در بیان جزییات این دشواری هم محدودیت هایی دارد که باز مطمئنم به آن واقفید. آنگاه فقط برای جلب توجه انتخاباتی همه این بدیهیات را نادیده می گیرید. گزارشی را که من در سال ۱۳۹۲ از اشتغالزایی نزدیک به صفر ۵ ساله اقتصاد ارائه کردم حاصل یک محاسبه ساده بود. از صمیم قلب آرزو می کردم که برای اثبات حسن نیت و منصف بودن، این جنابعالی بودید که همانند این روزها که خیلی فعال با آمار و ارقام برخورد می کنید در آن زمان هم آمار بروز فاجعه اشتغال را اعلام می کردید. هرچند از متن ارائه شده در نامه شما اینطور بر می آید که بجای ناراحتی از بروز این فاجعه، از اینکه رسانه های اصلاح طلب از این گزارش استقبال کرده اند ناراحت شده اید. قبول کنید که اشتغال و توجه به فاجعه ذکر شده، نباید به سطح یک مساله جناحی اصولگرایی و اصلاح طلبی تنزل داده شود، بلکه باید به عنوان مساله مهم کشور و نظام جمهوری اسلامی مورد توجه قرار گیرد. بنده تا آنجا که می شد صبر کردم که شاید فرد دیگری از جمله جنابعالی آن آمار را اعلام کند اما متاسفانه اینگونه نشد. موارد از این دست که جنابعالی و همکارانتان در این دوره در مقایسه با دوره قبل بطور کاملا تبعیض آمیز با آن برخورد می کنید متاسفانه زیاد است که شاید در فرصت مناسبی به آن بپردازم. اما نکته قابل توجـه در برخـورد با این گونه موارد آن است که وقـتی در جایگاه یک سیاسـتمدار به تحلیل مسایل می پردازید اصول اخلاق و علم را فراموش نکنید. چون اگر این دو فراموش شود، حتی اگر به تعبیر متواضعانه شما، سیاستمدار «توفیق خدمت» را با رای مردم پیدا کرده باشد، اسب سیاست، سیاستمدار را به ناکجا آباد می برد. بیاد روزی افتادم که حتماً بخاطرتان هست، جنابعالی به من گفتید که شما کارشناسی و من سیاستمدار. امروز به خوبی متوجه می شوم که این تفکیکِ عنوان، دقیقاً با چه صفت یا صفاتی ما را متمایز می کند و دقیقاً این وجوه تمایز را به روشنی مشاهده می کنم. اما با تاسف بسیار. خدا را شاکرم که کارشناس مانده ام و سیاستمدار نشده ام. در پایان پیشنهاد می کنم برای نشان دادن حسن نیت و برای ردّ این شبهه که ارائه آمار نادرست ذکر شده جنبه انتخاباتی نداشته، صادقانه اعلام کنید که محاسبه صورت گرفته از سوی جنابعالی اشتباهی سهوی بوده است. این اقدام می تواند یک گام بسوی اثبات حسن نیت شما باشد. آزمونی بسیار ساده اما بسیار مهم برای شما خواهد بود.» توضیح احمد توکلی اما پس از انتشار این نامه در سایت الف، این سایت توضیحات احمد توکلی را هم به شرح زیر منتشر کرده است: «درباره نامه آقای دکتر نیلی، ضمن تشکر از ایشان، دو نکته را امروز قابل ذکر میدانم: ۱- استدلال ایشان از حیث استناد به آمارها و استنتاج وضعیت بیکاری در دولت فعلی درست است و چنانچه خودشان هم اشاره داشتند اشکال کار من ناشی از اعتماد به گزارش کارشناسی تهیه و منتشر شده در سایت الف بوده است. ۲- ۲- آقای دکتر نیلی ضمن توضیح درستی که دادهاند دعاوی نادرستی نیز داشتهاند. مانند اینکه من در دولت قبلی در برابر کژروی ها موضع نمی گرفتم یا در تحلیل عملکرد دولت فعلی توجه به تفاوت امکانات این دولت و دولت سابق ندارم یا انگیزه انتخاباتی محض از بیان آمارها داشته ام. پاسخگویی به این موارد را به بعد از انتخابات موکول میکنم تا باز زمینه تعبیر و تفسیر انتخاباتی فراهم نشود و سوء تصور جدیدی پیش نیاید. البته آقای دکتر نیلی به حقیقت مهمی که جانمایه پاسخ اینجانب به معاون اول محترم رئیسجمهور بوده است اذعان کردهاند که کشور دچار فراگیرترین و بیسابقهترین رکود شده است حقیقتی که با اعلام مکرر رئیسجمهور محترم مبنی بر خروج کشور از رکود مغایرت آشکار دارد.»