با امید واهی، اقتصاد را به قهقرا نبرید
فصل تحریمها گذشت و دیپلماسی سیاسی دولت به نتیجه رسید. باید بابت حل شدن مساله تحریمها و به سرانجام رسیدن سیاستهای دولت در زمینه روابط خارجی به آنها تبریک گفت. اما یک مساله وجود دارد؛
انتظار از حل یک مشکل باید به اندازه همان مشکل باشد. امروز ما شاهد این اتفاق هستیم که یک امید واهی از برداشته شدن تحریمها و ایجاد ارتباط مجدد میان تجار ایرانی و تجار سایر کشورها به ویژه کشورهای اروپایی در دل ایرانیها ایجاد شده است. همه انتظار دارند که با رفع تحریمها و ایجاد ارتباط مجدد همه مشکلات اقتصادی رفع شود. نگاهها به سفر تجار به ایران و در مقابل سفر تجار ایرانی به کشورهای اروپایی بسیار اغراقآمیز است.در سفر هیات ایرانی به ایتالیا و فرانسه این تصور شکل گرفت که قرار است تمام مشکلات اقتصادی حل شود. هیچ کس از خود نمیپرسد مگر ایران در زمانی که تحریم نبود، مشکل اقتصادی نداشت؟ مگر همه مشکلات ایران در زمان تحریم شکل گرفت. در حقیقت در چند سال گذشته دولتها پشت نقاب تحریم مخفی میشدند و این واقعیت فراموش شده بود که عمده مشکلات اقتصاد به مسائل داخلی بازمیگردد. امروز صحبت از افت تجارت خارجی میشود و سعی میشود با افزایش تعداد هیاتها این مشکل را حل کرد درحالی که در محل اشتباهی به دنبال راهحل میگردیم و به این روابط در پساتحریم امید واهی بستهایم.مساله اصلی امروز اقتصاد ایران بحث رکود است و رکود جز با تولید
حل نمیشود. راهکارهای کاهش رکود و افزایش تولید به خوبی در علم اقتصاد توضیح داده شده است. تولید تنها در صورتی ممکن است که سرمایهگذاری در ایران صورت پذیرد. باید بپذیریم که ما 35سال از اقتصاد پایدار به دور بودهایم. سرمایهگذاری تنها با تامین سرمایه ممکن است و سرمایه نیاز به امنیت دارد. اگر مشکل امنیت سرمایه در اقتصاد ایران حل میشد حتی بدون ارتباطات خارجی توان تامین سرمایه مورد نیاز کشور وجود داشت. نبود امنیت به این معنی نیست که کسی سرمایه ایران را تاراج میکند بلکه به این معنی است که قوانین موجود مخل سرمایهگذاری در اقتصاد ایران هستند. حال اگر بپذیریم که این سرمایهگذاری وجود ندارد از این ازدحام تجار خارجی چه انتظاری داریم. شرکتها و سرمایهگذارهای خارجی به ایران سفر میکنند و همه فرصتهای کشور را رصد میکنند اما حقیقت این است که آنها در نهایت به دنبال بهره و نتیجه هستند. آنها به خوبی متوجه هستند که ایران کشوری تشنه سرمایهگذاری با اقتصادی بکر است اما شرایط اقتصاد کشور به هیچوجه پذیرای حضور آنها نیست. برخی آمدهاند که کالا بفروشند و این فروش کالا به دلیل رکود و کمبود تقاضای موثر ممکن نیست. آنها هم که برای
سرمایهگذاری و ایجاد کسب و کار به ایران میآیند به خوبی مشکلات مختلف در اقتصاد ایران را مشاهده میکنند. قوانین متضادی که امروز در کشور ما وجود دارد در عمل دفعکننده هر فعال اقتصادی است که براساس منطق اقتصادی تصمیم بگیرد. یکی از مهمترین قوانین برای هر فعال اقتصادی و اصولا برای ایجاد هر کسب و کاری قانون مالیاتی است. به اصلاحیه جدید قانون مالیتها که قرار است در سال 1395 اجرایی شود، نگاه کنید. از جای جای این قانون مشخص است که به روز نشده است. برای مثال در چندین بند آن به صندوق تعاون اشاره شده است. این صندوق مدتهاست که دیگر وجود ندارد و به بانک تبدیل شده است. با وجود این، هنوز از آن در قانون جدید به عنوان صندوق تعاون نام برده میشود. همین کلمه نشان میدهد که حتی در سطح ابتدایی هم بازنگری قانون صورت نگرفته است. در بخشی از قانون گفته شده است که این قانون در سال 95 اجرایی میشود و در جای دیگر گفته میشود که این قانون مشمول سال 94 نیز هست. در هیچ کجای دنیا قانون اقتصادی عطف به ماسبق نمیشود. خود را به جای یک فعال اقتصادی خارجی بگذارید. وی با خواندن این قانون میگوید اگر بعد از حضور من در ایران قانونی سرمایه من
را مصادره کرد یا قانونی روی تمام فعالیتهای گذشته من اثرگذاشت آن وقت تصمیم چیست؟ جان کلام اینکه این رفت و آمد هیاتها بسیار ضروری است و اصولا یک پدیده منفی محسوب نمیشود ولی باید برای استفاده از آن استراتژی داشت و پیش از هر کاری شرایط را برای بهبود اقتصاد مهیا کرد. ما از ساز و کارهای لازم اقتصاد دنیا عقب افتادهایم. سیستم بانک داری متفاوت شده است. این رفت و آمدها در مرحله اول باعث شناسایی ضعفهایی میشود که ما مدتهای مدیدی است با آنها دست به گریبانیم و اصولا برای ما عادی شده است. با وجود این، جای خالی یک استراتژی توسعه اقتصادی صحیح و به تبع آن استراتژی توسعه روابط تجاری به خوبی احساس میشود. از طرف دیگر باید بپذیریم حضور بسیاری از این هیاتها برای کنجکاوی درباره بازارهای ایران است و نباید اجازه دهیم یک تصور منفی از ساختار اقتصاد ایران در دیدگاه جامعه جهانی شکل بگیرد. *فعال اقتصادی
ارسال نظرات