یک شورا تصویب کرد ، یک شهروند ابطال!
نفسهای کنکور دیگر به شماره افتاده است، بیش از چند ماه دیگر تا زمان مو عود نمانده، گویی قرار است دنیا به آخر برسد و در گوشهای از تخته سیاه روز شمار مینویسند از سه، چهار ماه این روز شمار شروع میشود....
بچهها هر روز که به خانه میآیند با استرس میگویند چهار ماه دیگر تا کنکور بیشتر نمانده، و همینطور شمارش معکوس برای بر گزاری بزر گترین ماراتن زندگی نوجوانان و جوانان کنکوری ادامه دارد. اضطراب و استرس کنکور ظاهرا حالاحالاها نمیخواهد دست از سر بچههای ما بردارد اما کنکور سال ۹۵ با آزمونهای سال گذشته متفاوتتر برگزار میشود چرا که ﻫﻴﺄﺕ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺩﯾﻮﺍﻥ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺍﺩﺍﺭی در پی شکایت یک شهروند عادی که نامش «فاطمه کریمی» است رأیی را صادر کرده که براساس آن یکی از مهمترین مصوبههای شورای سنجش و پذیرش دانشجو ابطال شده است.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از قانون ، در مصوبه سومین جلسه شورای سنجش و پذیرش دانشجو که در ۲۳ مهر سال گذشته تصویب شده، تمام دیپلمههای نظام جدید آموزش متوسطه رشتههای ریاضی فیزیک، علوم تجربی، علوم انسانی و علوم و معارف اسلامی که دیپلم نظام جدید خود را در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۳ گرفتهاند و امتحانات سال سوم دبیرستان آنان به صورت نهایی و سراسری برگزار شده است، مشمول سوابق تحصیلی بوده و سوابق تحصیلی آنان حداکثر به میزان ۲۵درصد و با تأثیر قطعی در گزینش نهایی آزمون سراسری سال ۱۳۹۴ است. به گفته شاکی «طبق ماده یک قانون سنجش و پذیرش دانشجو سوابق تحصیلی این گونه تعریف شده است: نمرات دروس ۳سال آخر دوره متوسطه که به صورت سراسری، نهایی و استاندارد برگزار میشود. درحال حاضر در کشور ما، فقط در یکسال یعنی فقط در سال سوم متوسطه امتحانات به صورت نهایی برگزار میشود و بیش از دو سوم سوابق تحصیلی که در این قانون مصوب شده برای بنده و سایر دانشآموزان موجود نیست. درحالیکه طبق این قانون تأثیر سوابق تحصیلی، فارغ از میزان تأثیر آن باید شامل نمرات هر ۳سال باشد نهتنها سال سوم اما با این حال سازمان سنجش قصد دارد فقط نمراتسال سوم را تحتعنوان سوابق تحصیلی در کنکور تأثیر قطعی (مستقیم) بدهد. اجرایی کردن تأثیر سوابق تحصیلی تا زمانی که دولت و آموزش و پرورش زیرساختهای لازم را ایجاد نکرده و امتحانات نهایی به صورت استاندارد در هر سه سال برگزار نمیشود و همچنان در امتحانات نهایی تقلب بهطور گسترده صورت میپذیرد و هنوز داوطلبان اشکالات عمدهای را به نحوه تصحیح و نحوه اداره حوزه امتحانات نهایی وارد میکنند، ظلمی بس بزرگ در حق دانشآموزان است کما اینکه امکان جبران سوابق تحصیلی هم به هیچوجه پیشبینی نشده است.» در این دادخواست آمده است: «در کنکور هر فرد میتواند چندین بار امتحان بدهد و شانس خود را برای ورود به دانشگاه بیازماید اما مثلاً کسی که چهار سال پیش دیپلم گرفته است، نمیتواند نمرات خود را ارتقا بدهد؛ با تأثیر قطعی دادن سوابق تحصیلی، اگر کسی به هر دلیلی در زمان امتحانات دچار مشکلی شد و نتوانست امتحانات را به خوبی سپری کند، دیگر هیچ فرصتی برای جبران نتایج آن ندارد. آیا به خاطر همین مسئله باید آیندهاش تباه شود؟» «از آنجا که براساس قانون باید متوسط نمرات ۳ سال متوسطه در کنکور لحاظ شود، مصوبه شورای سنجش و پذیرش دانشجو که اعمال معدل سال آخر را مجاز شمرده باطل است.»
مشکلات و تناقضهای اجرای قوانین شورای سنجش و پذیرش دانشجو کمیتهای است که وزرای علوم، آموزش و پرورش، بهداشت، دو نفر از روسای دانشگاههای دولتی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی، رئیس دانشگاه پیامنور، رئیس سازمان سنجش آموزش کشور و دو نفر از نمایندگان کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری از اعضای آن هستند.» حال سوال اینجاست که مصوبه کمیتهای با این اعضا و همچنین قانونی که به تصویب ۲۹۰ نماینده مجلس رسیده و همچنین از کانال شورای نگهبان گذشته است چرا باید آنچنان ناقص و شکننده اجرا شود که یک شهروند عادی با طرح شکایت بتواند رای ابطال آن را بگیرد؟ اینجاست که به درایت و تدبیر فرادستان آموزشی کشور باید شک کرد. نقص در اجرای قوانین و اجرای سلیقهای بخشی از قوانین، در کشور صرفا مختص یه این موضوع نبوده و تقریبا در اغلب زمینهها اینچنین سلیقهای با قوانین برخورد میشود تا جایی که با پیگیری یک یا چند نفر و اجرای قوانین بر اساس عدالت میشود جلوی خیلی از این اجراهای ناقص قوانین را گرفت. از یک طرف شاکی و تمام دانشآموزان شرکتکننده در کنکور که شرایطی همانند ایشان را دارند حق دارند و نمیشود بر اساس عملکرد ضعیفی که چند سال قبل داشتهاند، اکنون در کنکور این گونه مورد ستم واقع شوندو از طرف دیگر هم باید بین دانش آموزانی که دوران دبیرستان خود را با نمرات بالا و عملکرد خوب پشت سر گذاشتهاند، با دانش آموزان ضعیف و دارای نمرات و معدل پایین، فرق قائل بود. اکنون چگونه میشود این تناقض را حل کرد؟ چگونه میشود کاری کرد که به قول معروف «نه سیخ بسوزد نه کباب»؟ بیشک اجرای آنی قوانین بدون پیش بینی زیر ساختهای آن این چنین مشکلاتی را به بار خواهد آورد. همانند این را در اجرای ناگهانی نظام ۳-۳-۶ به وضوح میتوان مشاهده کرد. نظامی که باعث شد تا ۶ سال در کشور هر سال یک پایه حذف شده و مشکلات عدیدهای را برای معلمان و دانش آموزان و همچنین اولیای دانشآموزان ایجاد کند. نظامی که اجرا و تحقق آن باید حداقل ۱۲ سال طول میکشید را خواستند یک یا دو ساله به اجرا در آورند واین شد که میبینیم... .
موضوع کنکور و تاثیر معدل دانشآموزان در کنکور اگر قرار است معدل دانش آموزان در کنکور موثر واقع شود باید آن را برای چهار سال بعد اجرا کنند تا ظلمی در حق کسی نشود. یعنی اینکه قانون تصویب شده را برای دانش آموزانی اجرا کنند که در زمان تصویب قانون آماده ورود به پایه دهم بوده و از همان ابتدا تاثیر نمرات و معدل سه ساله دیپلم برایشان روشن شده باشد و قرار باشد که بعد از سه سال دیگر وارد فاز کنکور و مشکلات خاص آن شوند و دیگر دانش آموزانی که در پایه دهم به بعد هستند همان روال قبلی را طی کرده و مشمول قوانین قبل از صدور مصوبه باشند تا به مرور از گردونه آموزشی و کنکور خارج شوند. اگر دانش آموزی بعد از چند سال خواست دوباره در کنکور شرکت کرده و شانس خود را آزمایش کند شرایط وی بر اساس سال ورود به دبیرستان کاملا سنجیده شده و اگر سال ورودش قبل از تصویب قانون مزبور باشد دیگر مشمول این قانون نشود. و اگر بعد از تصویب آن باشد طبیعتا از همه چیز خبردار بوده و چنانچه اظهار بیخبری هم کند قصور از خود داوطلب میباشد. اگر قرار است چنین قانونی اجرا شود باید قبل از آن نقصهای موجود در برگزاری امتحانات دوره دوم متوسطه برطرف شود و امتحانات هر سه سال به صورت هماهنگ برگزار گردد تا موارد پیش نیاز قانون یاد شده رعایت شود، بعد به اجرای این قانون مبادرت ورزند. این مورد پیش آمده و اقدام اخیر این شهروند نشان از این دارد که فرادستان، میزان فهم و درایت مردم را دست کم گرفته و با تصویب قوانین من در آوردی و اجرای دیمی آنها عملا با شعور مردم بازی میکنند. این هموطن نشان داد که فهم و درایت مردم خیلی بالاتر و بیشتر از آن چیزی است که وزرا و روسای دانشگاهها فکرش را میکنند.
برگزاری کنکور از اساس بیپایه است البته در کل این موضوع کنکور از بنیاد نادرست و نابجاست و با تصویب قوانین دیگر برای آن کلا از حالت نادرست به حالت کاملا غلط سوق داده میشود. یعنی با هیچ منطقی سازگار نیست که داوطلبان بیایند و برای تصاحب صندلیهای دانشگاهها در رشته مورد نظرشان با سایر رشتهها به رقابت بپردازند. به عنوان مثال داوطلبی که میخواهد به رشته مهندسی عمران برود چه لزومی دارد با داوطلبی که میخواهد به رشته فیزیک یا ریاضی برود رقابت کند؟ اینجاست که نادرست بودن کنکور مشخص میشود. در واقع داوطلبان باید برای کسب شرایط لازم جهت حضور در دانشگاهها در رشته مورد نظرخود فقط با آن دسته از داوطلبانی رقابت نمایند که میخواهند در آن رشته مورد نظر ادامه تحصیل دهند. از طرف دیگر برخی رشتهها هستند که اصلا نیازی به برگزاری کنکور نداشته و خیلی از صندلیهایشان حتی بعد ازبرگزاری کنکور خالی میماند. لذا وجود کنکور فقط ایجاد مانع برای ادامه تحصیل علاقهمندان به اینگونه رشتههاست. از آن طرف رشتههایی چون پزشکی هستند که متقاضیان بیشماری دارند که منطق در اینجا این گونه حکم میکند که داوطلبان این رشته فقط در آزمون پزشکی یا مختص رشته مورد نظرشان شرکت کرده و با دیگر متقاضیان به رقابت بپردازند و در صورت کسب تراز یا نمره بالاتر از بقیه علاقهمندان بتوانند در رشته مورد نظر خود ادامه تحصیل دهند.