x
۱۵ / بهمن / ۱۳۹۴ ۰۹:۲۰

آموزش؛ سدی در برابر آسیب‌های اجتماعی

آموزش؛ سدی در برابر آسیب‌های اجتماعی

بروز رفتارهای پرخطر بین نوجوانان را می‌توان یکی از مهم‌ترین معضلات اجتماعی‌ای نام برد که هیچ‌گاه شاید به‌طور جدی در دستورکار مسوولان قرار نگرفته است.

کد خبر: ۱۱۴۹۶۶
آرین موتور
پدیده‌یی که هر چند بسیاری از رسانه‌ها به آن پرداختند اما نکته تاریک انتشار گزارش‌هایی پیرامون رفتارهای پرخطر در میان نوجوانان این بوده است گه هرگز نتوانستند آنچنان که باید و شاید آمار درستی از این‌گونه رفتارها ارائه دهد. گذشته از این موضوع، یکی از موانع بررسی علل افزایش رفتارهای پرخطر بین نوجوانان فقدان اطلاعات آماری دقیق در خصوص اختلالات ذهنی نوجوانان است. در کشور ما هیچ‌گونه آماری از نرخ بیماری‌های روانی جمعیت 15سال وجود ندارد و تمام آمارهای ارائه شده مبنی بر سلامت روان جامعه برای افراد بالای 18سال است، بنابراین تقریبا می‌توان گفت که هیچ اطلاعاتی از نوجوانان زیر 18سال در دسترس نیست تا براساس آن برنامه‌ریزی خاصی صورت پذیرد. رفتارهای پرخطر به‌طور کلی به رفتارهایی گفته می‌شود که مبادرت به آنها سلامت جسمی، روانی، اجتماعی فرد و مجموعه افراد پیرامون وی را به خطر می‌اندازد که از آن جمله می‌توان به رفتارهایی مانند خودزنی، خودکشی، مصرف موادمخدر، مشروبات الکلی، فرار از خانه، رفتارهای بی‌محابانه جنسی در سنین پایین، خشونت و به کار بردن روش‌های مختلف برای ابراز عقیده که در تضاد با ارزش‌ها و هنجارهای جامعه قرار دارد، اشاره کرد. موارد یادشده جزئی از طبیعت نوجوانان محسوب می‌شود زیرا در شرایط سنی به‌سر می‌برد که به‌شدت احساس آسیب‌پذیری کرده و بر همین اساس قدرت ریسک‌پذیری بالایی پیدا می‌کند. بنابراین مبادرت به رفتارهای ریسک‌پذیر و پرخطر در نوجوانان بالاست.
نکته دوم این است که باوجود این شرایط خاص و ویژه سنی، ما برای دانش‌آموزان برنامه‌هایی در زمینه پیشگیری از بروز رفتارهای پرخطر نداشته‌ایم یا اگر هم برنامه‌ریزی‌هایی در این خصوص صورت گرفته است، توجه کافی به نحوه اجرای این برنامه‌ها وجود نداشته است. در سال‌های گذشته رفتارهای پرخطر در میان نوجوانان به‌طور کل انکار می‌شد و این مساله با این استدلال صورت می‌گرفت که مسوولان وقت آموزش و پرورش مطرح کردن و پذیرش وجود رفتارهای پرخطر در میان دانش‌آموزان را باعث ایجاد نگرانی و استرس در خانواده‌ها عنوان می‌کردند. هرچند در سال‌های اخیر گشایش‌هایی در این زمینه صورت گرفته است اما هنوز هم مسوولان با مطرح کردن چنین مشکلاتی درخصوص دانش‌آموزان چندان موافق نیستند. از این گذشته، در سطح کلان‌تر نیز می‌توان گفت که مسائلی چون کاهش سطح امید و نشاط در جامعه در کنار افزایش فاصله طبقاتی می‌تواند از طریق ایجاد حس یاس و سرخوردگی زمینه را برای بروز رفتارهای پرخطر فراهم کند. علاوه بر این، نباید فراموش کرد که بخشی از رفتارهای پرخطر می‌تواند ناشی از رفتارهای روانشناختی نوجوانان باشد که عدم کنترل استرس‌ها، تنش‌ها و اختلالات از جمله این محرک‌های روانی است و این در حالی است که همان‌طور که پیش‌تر نیز عنوان شد، هیچ اطلاعات و آماری درمورد نرخ بیماری‌های روانی در جمعیت 15سال‌مان وجود ندارد که به طبع کار بررسی علل و بروز رفتارهای پرخطر در میان نوجوانان و علی‌الخصوص دانش‌آموزان را بیش از پیش دشوار می‌کند. علاوه بر این، در نظام آموزشی ما در کنار محتوا و مطالب آموزشی، به هیچ عنوان برنامه‌یی برای این موضوع که دانش‌آموزان ما بتوانند رفتارهای پرخطر را شناسایی کرده و از همه مهم‌تر آنها را مدیریت کنند، نداریم. در تمام دنیا مهارت‌های اجتماعی در مدارس به نوجوانان آموخته می‌شود و این مساله‌یی است که دانش‌آموزان ما از فقدان آن رنج می‌برند. این درحالی است که در نظام آموزشی ما، آموزش مهارت‌ها به یک مجموعه توصیه‌های اخلاقی که توسط دیگر رسانه‌ها ازجمله صدا و سیما نیز تبلیغ می‌شوند، محدود می‌شود. بنا به ادعای مسوولان آموزش و پرورش، آموزش مهارت‌های اجتماعی تنها وظیفه این وزارتخانه نبوده و خانواده‌ها نیز باید در این زمینه کوشا باشند اما نکته مهم این است که مهم‌ترین جایگاه نظام آموزش است که باید روش‌های مهار رفتارهای پرخطر و عبور از بحران را به زبانی که برای نوجوانان قابل‌فهم باشد به آنها بیاموزند. ما شاهد آن هستیم که چندان به مساله پیشگیری توجه نمی‌شود. حتی همین امسال هم در بودجه ارائه شده به سازمان مدیریت جای خالی مباحث مربوط به پیشگیری احساس می‌شود. حتی اقداماتی که در گذشته توسط نهادهایی چون سازمان بهزیستی صورت می‌گرفت نیز دیگر انجام نمی‌گیرد، بنابراین به‌نظر بحث پیشگیری تا حد زیادی در کشور به دست فراموشی سپرده شده است و تنها مداخله زمانی صورت می‌گیرد که اتفاقی رخ داده باشد. حتی مساله اعتیاد که شاید کم و بیش به آن پرداخته شده باشد نیز در بودجه‌ها نگاه ویژه‌یی به آن وجود ندارد. نکته جالب توجه این است که ما در کشورمان سند پیشگیری هم داریم اما بودجه‌یی هرگز برای آن درنظر گرفته نشده است. از دیگر سو، خانواده‌ها نیز به‌دلیل درگیری‌های زیاد به‌خصوص فشارهای اقتصادی، امر آموزش و انتقال تجربه را به فرزندان‌شان انجام نمی‌دهند و انتظار دارند که آموزش و پرورش عهده‌دار این مسوولیت شود. در گذشته، بحثی در جامعه به نام آموزش‌های غیر رسمی مطرح بود که طبق آن، واعظینی وجود داشتند که اخلاقیات و برخی مهارت‌ها را به نوجوانان با زبان خودشان آموزش می‌دادند که متاسفانه درحال حاضر این مساله هم دیگر وجود ندارد، بنابراین مجموعه این عوامل باعث شده تا هر روز بر میزان رفتارهای پرخطر از‌سوی نوجوانان افزوده شود. این در‌حالی است که نباید از تاثیرات مخرب رسانه‌های مختلف ازجمله ماهواره و فضای مجازی غافل شد. این ازجمله عواملی است که باعث کاهش سن بلوغ در کشور شده و از آنجا که آموزش لازم و متناسب وجود ندارد این مساله می‌تواند به افزایش بروز رفتارهای پرخطر در میان نوجوانان بینجامد. * روان‌‍شناس
نوبیتکس
ارسال نظرات
x