به نام شهروندان به کامدستگاههای تصفیه آب
در اقلیمی که تخصص کلمهیی فراموش شده محسوب میشود؛ هر خبری که از دهان کسی خارج شود مانند تیری رها شده است که به سختی میتوان جلو اثرات آن را گرفت.
«شایعه» را شاید بتوان یکی از جدیترین آفتهای امروز کشورهای جهان سومی دانست. امروز اگر هر یک از ما به عنوان یک شهروند به خیابان رفته و ادعا کنیم که هوایی که در حال تنفس آن هستیم به گازهای شیمیایی آغشته است؛ کمتر کسی به این فکر میکند که ادعای ما را بهطور دقیق آزمایش کرده و سپس آن را باور کند. ماجرای آلودگی آب تهران نیز از این قسم ماجراها مستثنی نیست؛ در حالی که اساسا نهادی مانند مرکز تحقیقات سرطان نه دستگاههای لازم برای اندازهگیری میزان مواد موجود در آب تهران را دارد و نه اساسا برای تعیین این آلودگی ساخته شده است، در روزهای گذشته با تحرکات خود موجب نگرانی در شهروندان را ایجاد کرده است. نکته قابل توجه لحن جوابیه این مرکز به جوابیه روابطعمومی وزارت نیروست که آنقدر با طعنه و کنایه همراه شده که به سختی میتوان حرفی اساسی و دقیق از لابهلای آن جست.
یکی از غیرقابلجبرانترین صدمههایی که اظهارنظر نهادهای غیرمتخصص درباره چنین موضوعهایی وارد میکند «لوث» شدن و بیاهمیت شدن اصل موضوع است. ماجرایی که هم درباره اتهامهای بیپایان فعالان محیط زیستی به سدسازی و هم بسیاری موارد دیگر تکرار شد و دست آخر تنها رهاورد آن از بین رفتن حساسیت در سطح جامعه نسبت به این مسائل بود. البته در فقره آلودگی آب تهران همهچیز به سادگی سدسازی نیست، بدون اینکه بخواهیم اتهامی به مرکز تحقیقات سرطان وارد کنیم؛ مهمترین سودی که از قبل چنین اخباری عاید میشود در جیب شرکتهای سازنده دستگاههای تصفیه آب خانگی خواهد رفت. شرکتهایی که تاکنون نیز چند اقدام در زمینه تولید شایعه برای فروش دستگاههای بیشتر انجام دادهاند. پیشنهادی که به نهادی تخصصی مانند مرکز تحقیقات سرطان میشود این است که فرضیه آلودگی آب تهران را نه با جریانسازی رسانهیی که در نهایت بینتیجه خواهد ماند و تنها گروهی خاص از آن منتفع خواهند شد؛ بلکه از مجاری دیگری که مستندتر و عملگرایانهتر باشند، پیگیری کند. *دبیر گروه انرژی