قرار مرگبار برای فروش سکههای عتیقه
دو برادر زمانی که برای خرید سکههای عتیقه وارد برج نوساز شدند، نمیدانستند سرنوشتی شوم در انتظارشان است. دزدان برای سرقت پولهای دو برادر، یکی از آنها را کشتند و برادر دیگر را راهی بیمارستان کردند.
این در حالی است که چندی پیش نیز به شیوهای مشابه مردی جوان قربانی خرید سکههای عتیقه شد.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از جام جم ، ساعت 19 چهارشنبه دختری جوان در تماس با پلیس گفت: در حال رفتن به خانه مان بودم که مردی ناشناس از طبقه سوم برج نوساز از من خواست با پلیس تماس بگیرم و درخواست کمک کنم. وقتی متوجه لباسهای خونی او شدم، به یقین رسیدم حادثهای تلخ رخ داده است . با حضور ماموران در برج نوساز در حوالی میدان هروی تهران، آنها با جسد غرق در خون مرد میانسال و جسد نیمهجان مردی دیگر در طبقه سوم روبهرو شدند. با انتقال مرد 42 ساله به بیمارستان شهدای تجریش، موضوع به بازپرس جنایی تهران اعلام شد. با حضور تیم جنایی در محل، تحقیقات برای مشخص شدن علت درگیری و قتل مرد میانسال به نام بهرام آغاز شد. پزشک جنایی با معاینه جسد، علت مرگ او را اصابت هشت ضربه چاقو از پشت و ضربات شدید به سرش اعلام کرد. در ادامه تیم جنایی به سرپرستی قاضی سعید احمدبیگی برای راز گشایی از جنایت در برج نوساز به بیمارستان رفته و تحقیقات از مرد مجروح آغاز شد. مرد میانسال که خود را تیمور معرفی میکرد در بازجوییها گفت: مقتول برادرم بهرام است. او در کار خرید و فروش اشیای قیمتی و عتیقه بود. یک ماه قبل من با مردی به نام سیروس آشنا شدم که
ادعا کرد کسی را میشناسد که سکههای قدیمی طلا دارد که زیر قیمت میفروشد. موضوع را به برادرم گفتم که او مخالفت کرد و گفت یا این افراد کلاهبردار هستند یا سکهها تقلبی است. کسی سکه طلای عتیقه را زیر قیمت نمیفروشد. وقتی حرفهای برادرم را به سیروس منتقل کردم او چند سکه به من داد و از من خواست آنها را نشان بهرام بدهم. برادرم وقتی سکهها را دید نظرش عوض شد و گفت سکهها اصل است و میتوانیم با آنها وارد معامله شویم. وی اضافه کرد: با سیروس تماس گرفتم که او مدعی شد صاحب سکهها گفته باید سکهها را آب کرده و تبدیل به شمش طلا کنیم. به همین خاطر از ما خواست در روز قرار دستگاه برش و چند قالب شمش طلا سر قرار بیاوریم. سیروس گفت وقتی محموله سکهها به تهران رسید قرار معامله را میگذارد. او شنبه گذشته با من تماس گرفت و درخواست کرد پول را آماده کنیم تا برای آخر هفته با پول نقد سر قرار برویم. من و بهرام نیز دار و ندارمان را فروختیم و توانستیم 120 میلیون تومان پول نقد تهیه کنیم. صبح چهارشنبه سیروس تماس گرفت و برای عصر قرار گذاشت. ساعت 17 او همراه دوستش به دنبال ما آمد و به خانهای نوساز در اطراف میدان هروی رفتیم. ابتدا فکر کردم
واحدهای این برج پر است اما وقتی وارد پارکینگ شدیم همدست او به اتاق نگهبانی رفت و نگهبان نیز کلید واحد را به سیروس داد. به طبقه سوم رفتیم و وارد واحدی نوساز شدیم. فقط در کف سالن یک فرش وجود داشت . آنجا منتظر شدیم نفر اصلی که صاحب طلاها بود بیاید. من با قالبهای شمش بازی میکردم که ناگهان چند مرد غریبه از آشپزخانه بیرون آمدند و به صورت من و بهرام آهک پاشیدند. برادر مقتول ادامه داد: نمیدانستم چه شده اماچاقویی را که همراهم بود، از زیر لباسم بیرون آوردم که یکی از آنها با چوب چند ضربه به سرم زد و من گیج شدم. یادم میآید برادرم پول را برداشت و به سمت در آپارتمان رفت که نتوانست در را باز کند، او سپس به سمت اتاق خواب رفت که چند ضربه با چوب به سرش زدند اما بهرام پولها را به آنها نداد تا این که چند ضربه چاقو به پشتش زدند و او نزدیک در تراس روی زمین افتاد. من هم بر اثر ضربات بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم، متوجه شدم دست و پایم بسته شده و نمیتوانم کاری کنم. خودم را به سمت جنازه بهرام کشیدم و با چاقویی که او را به قتل رسانده بودند دست و پایم را باز کردم و به تراس رفتم. چند دقیقهای خیابان را نگاه کردم، کسی درآنجا نبود
تا این که دختری جوان از تاکسی پیاده شد و از او خواستم با پلیس تماس بگیرد. در ادامه صاحب برج محل ارتکاب جنایت احضار و مدعی شد: نگهبان فقط وظیفه مراقبت از ساختمان را داشته و من کلیدی به او نداده بودم. فکر میکنم او از غفلت من سوء استفاده و کلیدهای آپارتمان را سرقت کرده است. با اظهارات برادر مقتول و صاحب ساختمان، تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی با دستور سعید احمدبیگی بازپرس ویژه قتل تهران تحقیقاتشان را برای شناسایی و دستگیری عاملان این جنایت آغاز کردند. احتمال سریالی بودن قتلها در پروندهای مشابه 27 آبانماه سه مرد جوان که برای خرید سکههای عتیقه قدیمی از نوشهر به تهران آمده بودند، در دام فروشندگان سکههای تقلبی گرفتار شدند و یکی از آنها به قتل رسید. یکی از پسران جوان که در جریان درگیری با فروشندگان عتیقه مجروح شده بود، به کارآگاهان جنایی گفت: همراه مقتول و دوست دیگرمان برای خرید سکه به تهران آمدیم و عصر چهار شنبه با مرد واسطه در خانهای ویلایی در میدان تجریش قرار گذاشتیم. دقایقی بعد پنج مرد دیگر وارد خانه شدند که مرد جوان مدعی شد فروشنده و دوستانش هستند. من برای خرید شام بیرون رفتم و ساعتی بعد
وقتی آمدم متوجه سر و صدا شدم. وقتی داخل رفتم شش مرد ناشناس از در شمالی خانه فرار کردند و دست و پای دو دوستم با پارچه بسته شده و مجروح شده بودند. وقتی با پلیس تماس گرفتم متوجه شدم جواد به قتل رسیده و قاسم نیز بشدت مجروح شده است. پسر جوان ادامه داد: مرد واسطه ابتدا سکههای طلا را به ما نشان داده بود و روز حادثه با سرقت 20 میلیون تومان پول جواد فرار کردند. این دو جنایت در حالی در تهران رخ داده که با توجه به شگرد و انگیزه دو جنایت به نظر میرسد این دو پرونده با هم در ارتباط باشد. نکته دیگر روزهای قتل است. هر دو جنایت روز چهارشنبه رخ داده بود. همچنین در دو پرونده عاملان جنایت دستان قربانیان خود را بسته بودند. در صورتی که فرضیه ارتباط این دو پرونده درست باشد، به نظر میرسد افرادی به بهانه فروش سکههای طلا،خریداران را به محل خلوت کشانده و آنها را به قتل میرسانند.
ارسال نظرات