اعتراض به تحریف در سریال «معمای شاه»
آنتن «سیما»، هرازگاهی، با حاشیه گره میخورد. یکبار «سرزمین کهن»، بار دیگر «در حاشیه» و حالا هم، «معمای شاه».
ماجرای «معمای شاه» البته قدری متفاوت از دو سریال دیگر است. اینبار صحبت از اعتراض صنوف یا اقوام نیست؛ بحث و دعوا بر سر «تحریف» است.
معمای تصویر دختران لهستانی به گزارش «اقتصاد آنلاین » به نقل از شرق ، مسئله رسانه ملی ماجرای پخش سریالهایی که گاه اعتراض برخی از اقوام را برمیانگیزد نیست. گاه، برخی از سریالهایی که زمان و هزینه زیادی صرف ساختشان شده است هم میتوانند انتظارات را برآورده نکنند و حتی نقدهای جدی را در پی داشته باشند. محمدرضا ورزی از آن دست کارگردانانی است که سریالهایی با محوریت روایت تاریخ معاصر ایران را روانه آنتن تلویزیون کرده. «تبریز در مه»، «سالهای مشروطه» و... بخشی از آثار او در رسانه ملی است. اما «معمای شاه»، تازهترین سریال او که زمان زیادی صرف ساخت آن شد و جزء پروژههای الف ویژه تلویزیون محسوب میشود، از زمان پخش تاکنون بازتابهای متفاوتی داشته است. تازهترین واکنش به روایت تاریخی این سریال را خسرو سینایی، کارگردان و نویسنده صاحبنام، به وقایع تاریخی این سریال داشته است. در قسمت پنجم این سریال در یکی از سکانسها، تصویری از دختران تنفروش لهستانی نشان داده میشود که سربازان آمریکایی از آنها بهرهکشی میکنند. سینایی در گفتوگویی با اشاره به تصویری از دختران تنفروش لهستانی گفت: رابطه مردم ایران و لهستان براساس تاریخ یک رابطه همراه با تقدیر و تشکر بوده است و مردم لهستان در همهجا از میهماننوازیای که ایرانیها از لهستانیها در جنگ جهانی دوم داشتند، قدردادنی کرده و سپاسگزار بودهاند. او ادامه داد: نمیتوان گفت تصویری که در سریال معمای شاه نشان داده شده؛ دروغ است. قطعا وقتی آدمهایی از سیبری و از جنگ و فلاکت به یک کشور میآیند و حتی نان برای خوردن ندارند، دست به کارهای مختلفی میزنند که شاید بسیاری از آنها صحیح نباشد. وی ادامه داد: مهم این است که ما در نشاندادن و بهتصویرکشیدن اتفاقات تاریخی چه زاویه نگاهی را انتخاب میکنیم و دوربینمان کدام قسمت را درشت میکند. نباید یادمان برود که در تصویر رویدادهای تاریخی یک موضوع را بهدرستی موشکافی کرده و قبل و بعد آن و علل و عوامل آن را نیز بیاوریم تا نتیجهای که نشان داده میشود، غیرمنصفانه و یکسویه نباشد. اما روابطعمومی سریال معمای شاه انتقادات سینایی را بیپاسخ نگذاشت و گفت: طبیعتا تنفروشی و فحشا یکی از پیامدهای زشت و ناگوار جنگ است و با توجه به نمایش اشغال کشور ایران از سوی متفقین در معمای شاه، این موضوع نیز با هدف نمایش پسزمینههای اجتماعی اشغال کشورمان در این اثر تلویزیونی گنجانده شده است. البته با توجه به چارچوبهای تلویزیون تلاش شده تا این امر به شکلی حداقلی صورت گیرد و برهمیناساس در سریال صرفا اشارهای گذرا به این مسئله شده و تأکید تصویری بر این موضوع صورت نمیگیرد. آنچه در این بخش به تصویر کشیده شده، کاملا منطبق بر واقعیتهای تاریخی بوده و در آثار تاریخی متعدد مورد تأکید قرار گرفته است. انتقاد فرزند کاشانی یکی دیگر از انتقادها به این مجموعه از سوی فرزند آیتالله کاشانی مطرح شد. در نامه انتقادی او مطرح شده بود که سازندگان سریال قصد دارند بر ایستادگی آیتالله کاشانی در برابر مداخله بیگانگان سرپوش بگذارند! کاشانی همچنین «محمدرضا ورزی»، کارگردان این سریال، را به دروغپردازی در سریالهای «پدرخوانده» و «کاخ تنهایی» متهم کرده بود. ابوالحسن مختاباد، منتقد موسیقی، هم با انتقاد از چگونگی نشاندادن روحالله خالقی در سریال گفته بود: «در سریال پیرمردی فرتوت را نشان میدهد که از دیدن نمایش بیرون آمده و در سرسرای سالن تئاتر عدهای تماشاگر دورهاش کردهاند درحالیکه قد او از همه کوتاهتر است. سپس دیالوگی بین او (بازیگر نقش روحالله خالقی) و محمدرضا شریفینیا و سعید نیکپور و امیریل ارجمند بعد از دیدن نمایش هملت برقرار میشود که از کار آقای خالقی تعریف و تمجید میکنند. اما مشکل در اینجاست که روحالله خالقی در آن تاریخ (سال ١٣٢٠) بیش از ٣٥ سال نداشته و قالبکردن مردی با گریم بالای ٦٥ سال به جای خالقی عملا نوعی دیگر از تحریف تاریخ است که به سراغ این سریال آمده. ضمن آنکه روحالله خالقی فردی بلندقد بود و استفاده از هنرپیشهای کوتاهقد بهجای او هم باز تحریفی دیگر است. حال با چنین وضعیتی که دستاندرکاران سریال حتی ظاهر کار را هم رعایت نمیکنند، چگونه میتوان به محتوای آنها اعتماد کرد؟ نباید نگاه ایدئولوژیک داشت دراینبین هستند کسانی که ماجرا را از زاویهای دیگر میبینند. فرهاد توحیدی، از نویسندگان سینما و تلویزیون، در گفتوگویی در پاسخ به این پرسش که اساسا در نگارش و ساخت آثار تاریخی زاویه نگاه کارگردان یا نویسنده چه تأثیری در روایت داستان دارد؟ گفت: طبعا در نگارش یک اثر تاریخی نباید نگاه ایدئولوژیک داشت. گاهی شخصی که از این زاویه به وقایع نگاه میکند، از سر ایمان به ایدئولوژی این کار را انجام میدهد و تصویر خودش را از آنچه واقعیت نام دارد عرضه میکند. گاهی نیز اتفاق بدتری میافتد و از سر ایمان هم به آن نگاه نمیشود. او در پاسخ به این پرسش که نظرش درباره سریال معمای شاه چیست؟ اضافه کرد: «حقیقت این است که بخش کوچکی از سریال را دیدم اما نگاه این مجموعه به وقایع را دوست نداشتم. همچنان که آثار قبلی آقای ورزی را دنبال میکردم و جنس کارهای او من را به پیگیری سریال تشویق نمیکند». توحیدی ادامه داد: به نظر من بحث صورت تاریخ نیست. بههرحال در آثار تاریخی ممکن است تفسیر خودتان را از رویدادها داشته باشید اما آنجایی که برای خوشایند این و آن ناچار به تحریف اثر باشید پذیرفتنی نیست. نجفی چه میگوید؟ محمدعلی نجفی، کارگردان و البته ایفاگر نقش قوام؛ در «معمای شاه»، که خود سابقه ساخت سریال موفق «سربداران» را در کارنامه دارد، از زاویهای دیگر به ساخت آثار تاریخی نگاه میکند. او در گفتوگو یی با اشاره به اینکه اساسا کارگردان، معلم تاریخ نیست، گفت: گاهی کارگردان برای بیان اتفاقی ظرف موردنظرش را در زمانی خاص قرار میدهد و برایناساس، مقطعی از تاریخ را انتخاب میکند. طبعا برای پیگیری سریالی تاریخی باید ببینید کارگردان از ساخت اثر و بیان مفهوم کارش چه منظوری داشته است؟ مثلا فرض کنید در سریالی مثل معمای شاه بخواهیم خاندان پهلوی، بهویژه اشرف پهلوی را نشان بدهیم و همه ما میدانیم که خصوصیات رفتاری و ظاهری او چگونه بوده است. طبعا نمیتوان بهراحتی آن را در رسانه ملی نشان داد. او ادامه داد: رفتن سراغ تاریخ به این منظور است که حرفی که دغدغه کارگردان است بیان شود. حالا از این نظر که در بیان حرفش و ارتباط با مخاطب موفق میشود یا خیر موضوع دیگری است. نجفی درباره شخصیتپردازی در سریالهای اینچنین اضافه کرد: در پرداخت شخصیتهای تاریخی نمیتوان نگاه کاملا سفید یا سیاه از شخصیتها ارائه داد. شخصیتها طبعا خاکستری هستند؛ گاهی پررنگ و گاهی هم کمرنگ میشوند. تاریخ و زاویه نگاه هنرمند نکته تأملبرانگیز در ترسیم سریالهای تاریخی زاویه نگاهی است که کارگردان در روایت قصه یا پرداختن به شخصیتهایی خاص انتخاب میکند. نمونه موفقی که عمدهترین ساختههایش را در قالب آثار تاریخی ارائه کرد، علی حاتمی است؛ همو که روایتش را از تاریخ معاصر تحسین کردند و بیان هنرمندانه او را ستودند. اینکه کارگردان از چه زاویهای به تاریخ نگاه میکند و قصد دارد در قالب داستانش چه وجهی از تاریخ را برجسته کند، اتفاقی است که در هر اثر نسبت به اثر دیگر متفاوت است. سریال «معمای شاه»، البته فاقد زاویه نگاه کارگردان در روایت قصه و پرداختن به شخصیتهایی خاص است. «معمای شاه» مردمپسند کارگردان سریال «معمای شاه» گویا در برابر منتقدان تنهاست؛ چراکه نشانههایی از استقبال مخاطب عام از این سریال به چشم میخورد. با گذشت قسمتهای ابتدایی سریال، میزان استقبال مخاطبان رضایتبخش بوده؛ آنقدر که استیکرهای سریال در فضای مجازی در بین مردم دست به دست میشود. «ورزی» در دسترس نیست صحبت از چگونگی نگاه به تاریخ در سریال معمای شاه است. شاید محمدرضا ورزی که همراه با گروهی مدتها، زمان صرف تحقیق و پژوهش آن کرده است، بهتر پاسخ بدهد.