کمبودهایی که بیماران را به تهران میکشاند
بیمارستانها و مراکزدرمانی تهران همچنان پذیرای تعداد بیشماری از بیماران شهرهای دیگر است. بیمارانی که بهدلیل کمبود امکانات درمانی مجبورند شهر و دیار خود را رها کنند و از نقاط دور و نزدیک برای درمان به تهران بیایند.
همانهایی که علاوه بر کمبود امکانات درمانی از پرداخت هزینههای بالای درمانی و البته اقامت در شهر تهران هم ناتوان هستند.به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از شهروند ، داستان بیماران شهرهای دیگر و کمبود امکانات درمانی در شهرستانها از مشکلات قدیمی و ریشهدار نظام درمانی کشور است، مشکلی که در خلال سالهای متمادی بر پیچیدگیهای آن اضافه شده و رفتهرفته به یکی از گرههای کور نظام سلامت کشور تبدیل شده است. گره کوری که به نظر میرسد طرح تحول نظام سلامت هم نتواسته گرهگشای آن باشد. هرچند مسئولان و متولیان وزارت بهداشت معتقدند که اجرای طرح تحول نظام سلامت بخش زیادی از مراجعههای بیماران سایرشهرها به تهران کاهش داده است، اما واقعیت این است که این طرح هم با وجود تمام مزایای خود دردی از این بیماران دوا نکرده است. اما به راستی طرح تحول نظام سلامت چقدر در کاهش مراجعات بیماران از شهرهای دیگر به تهران موفق بوده است. این طرح اگرچه، هزینههای درمانی بهویژه در بخش بستری را به شدت کاهش داده و از این حیث رضایتمندی عمومی را نسبت به خدمات سلامت کشور ارتقا داده ولی همچنان در بخش خدمات سرپایی نتواسته به موفقیت چشمگیری دست پیدا کند. مشکلات و کمبودها در بخش خدمات سرپایی یکی از دلایل اصلی مراجعه این بیماران به مراکزدرمانی تهران است. بیمارانی که کمبود پزشکان متخصص و نبود امکانات و تجهیزات پزشکی آنها را مجبور میکند تا برای پیگیری روند درمان خود به تهران بیایند. این دسته از بیماران که تعدادشان کم نیست، علاوه بر درد و رنج بیماری، فشار مالی زیادی را متحمل میشوند. فشار مالی که بخشی از آن به بالابودن هزینههای خدمات سرپایی درمان مربوط میشود و بخش دیگر آن به دلیل هزینه های سنگین سفر و اقامت در تهران است.
البته مراجعه بیماران به تهران فقط به بخش خدماتدرمانی سرپایی خلاصه نمیشود، چراکه هستند بیمارانی که در تختهای بیمارستانهای دولتی و خصوصی تهران بستری هستند، درحالی که کیلومترها با محل زندگی خود فاصله دارند. فاصلهای معنادار که باید آن را نمودی از عدم تحقق عدالت در حوزه سلامت دانست. عدالت در سلامت موضوعی است که هرچند یکی از اهداف اصلی طرح تحول نظام سلامت است و بارها مسئولان بلندپایه وزارت بهداشت از آن بهعنوان یکی از دستاوردهای این طرح یاد کردهاند ولی با نگاهی گذرا به بیمارستانهای تهران و دیدن تعداد بالای بیماران سایر شهرها در این مراکزدرمانی بهتر میتوان درخصوص تحقق این هدف سخن گفت. گرفتاریهای درمان در تهران کیوان، همراه یکی از همین بیماران است. او از شهر سیلوانه در آذربایجانغربی برای درمان سوختگی دستوپای برادرش به تهران آمده است. کاوه برادر کیوان به خاطر یک بیاحتیاطی هردو دستش را از دست داده و اکنون برای انجام عمل پیوند پوست در بیمارستان سوانح سوختگی شهید مطهری تهران بستری است. کیوان و کاوه حالا سهماه میشود که از خانه خود در سیلوانه دورند، سیلوانه یکی از غربیترین نقاط ایران است که با ترکیه و عراق هممرز است. کیوان درحیاط کوچک بیمارستان شهید مطهری درحالی که پکهای عمیقی به سیگار میزند، از مشکلات و سختیهای این چندماهه به «شهروند» میگوید: «الان نزدیک به ٣ماه است که برادرم دراین بیمارستان بستری است، هنوز هم درمانش ادامه دارد و دکترها به من گفتند که باید دو عمل پیوند پوست برای دستش انجام دهند. فکر میکنم یکماه دیگر باید در تهران بمانیم، دلم برای خانواده و شهرم تنگ شده، در این مدت هم نتوانستم سر کار بروم، نمیدانم وقتی به سیلوانه برگردم، بازهم میتوانم در کارگاه ریختهگری مشغول شوم یا نه؟» او درباره علت بستریشدن برادرش میگوید: «کاوه خیلی بازیگوش و شیطون است، ٤ماه پیش اواسط تابستان بود که در مزرعه مشغول کار بودیم، یک لحظه دیدم که کاوه از دکل برق بالا رفته، نمیدانم چی شد که به شدت به زمین پرتاب شد، تمام بدنش سیاه شده بود، بلافاصله او را به بیمارستان ارومیه بردیم، آنجا به ما گفتند که شدت سوختگی خیلی بالاست و آنها نمیتوانند برایش کاری انجام دهند، از همانجا به تبریز رفتیم، ٢هفته در بیمارستان سوانح سوختگی تبریز بستری بود، دستهایش به کلی سیاه شده بود، خیلی سعی کردند که حداقل یکی از دستهایش را حفظ کنند، ولی فایدهای نداشت، هر دو دست کاوه را از زیر آرنج قطع کردند، بعد هم دکترهای آنجا به ما گفتند دیگر نمیتوانند کاری برایش انجام دهند و باید برای ادامه درمان به تهران اعزام شود، من هم همراه کاوه به تهران آمدم و الان هم بیش از ٣ماه است که در این بیمارستان هستیم.»
کیوان که فارسی را با لهجه غلیظ کردی حرف میزند، صحبتهایش را اینگونه ادامه میدهد: «در این مدت من چند هفتهای را خانه یکی از اقوام بودم، چند روزی هم به مسافرخانه رفتم، البته بیشتر در بیمارستان کنار برادرم هستم، چون کاوه هر دو دستش را از دست داده و به همین دلیل هم نمیتواند کارهایش را انجام دهد.» کیوان در پاسخ به این پرسش که درمان برادرش در این مدت برای او و خانوادهاش چقدر هزینه داشته است، میگوید: «بیمارستان تبریز از ما فقط ١٠٠هزارتومان گرفت و این بیمارستان هم تا الان حرفی از پول نزده، البته خودم از حسابداری پیگیری کردم و به من گفتند با دوعمل دیگر برادرم، در کل باید چیزی درحدود یک تا یکونیممیلیون تومان به بیمارستان بدهم، با توجه به کارهایی که این بیمارستان برای برادرم انجام داده، رقم زیادی نیست، تازه بخشی از این هزینه هم برای همراه است ولی هزینه اقامت خودم در این مدت در تهران چند برابر پول بیمارستان شده، پول رفتوآمد به بیمارستان، غذا، جای خواب همه اینها در تهران خیلی بالاست، اگر ارومیه بیمارستان مجهز سوانح سوختگی داشت، ما این همه هزینه و دربهدری نداشتیم، حتی اگر تبریز هم بودیم، هزینهها به اندازه تهران نبود.» توصیه پزشکان برای مراجعه بیماران ازشهرهای مختلف به تهران رضا ٤٢ساله یکی دیگر از بیمارانی است که مجبور شده برای درمان به تهران بیاید. او مشکل تنگی دریچه قلب دارد و برای انجام معاینات و تست قلب ٥روزی است که در بیمارستان سینای تهران بستری است. رضا که از شهر نور به تهران آمده، درباره علت بستریشدنش در این بیمارستان به «شهروند» میگوید: «من چند وقتی است که تنگی دریچه میترال دارم، اوایل این بیماری زیاد اذیتم نمیکرد، ولی الان چند ماهی است که تنگینفس و تپش قلب پیدا کردم، پزشک معالجم در نور که چندین سال است برای کنترل و درمان این بیماری پیش او میروم، پس از مشاهده این عوارض و انجام معاینات به من گفت که برای درمان باید بستری شوم، ولی نه در بیمارستان نور.»
او صحبتهایش اینگونه ادامه میدهد: «پزشک معالجم به من گفت اگر میخواهی روند درمانی مطمئن و مفیدی داشته باشی، باید به تهران بروی به همین دلیل به توصیه او به بیمارستان سینا آمدم، الان هم چند روزی هست که در این بیمارستان تحت درمان هستم، البته او با تعدادی از پزشکهای این بیمارستان آشناست و کارهای پذیرش من را هم خودش انجام داد.» رضا در پاسخ به این پرسش که فقط به دلیل توصیه پزشک معالجش به تهران آمده یا دلایل دیگری هم در این تصمیمگیری دخیل بوده، میگوید: «البته نظر پزشک معالجم برای من اهمیت دارد ولی واقعیت این است که من با خانواده و چند تن از دوستان و آشنایان هم مشورت کردم و درنهایت به این نتیجه رسیدم که برای درمان به تهران بیایم.» او ادامه میدهد: «در اینکه امکانات و تخصص پزشکان در تهران نسبت به سایر شهرها مناسبتر است، شکی نیست و همه این را میدانند، البته وضع بیمارستانهای نور نسبت به گذشته خیلی بهتر شده ولی باز هم به پای امکانات بیمارستانهای تهران نمیرسد.» رضا در صحبتهایش به مشکلات مالی بیمارانی که از نقاط دور و نزدیک به تهران آمدهاند، هم اشاره میکند و میگوید: «به جز دوری از خانه و خانواده، هزینههای درمانی و اقامت در تهران هم بسیار بالاست، ولی با این حال خیلیها ترجیح میدهند که برای درمان به تهران بیایند، در شهر خود ما و در میان اقوام تا جایی که من یادم هست همه به تهران آمدهاند، درهمین بیمارستان تمام هماتاقیهای من از اهواز، سمنان و یزد هستند، حالا کسی که توان مالی کمتری دارد مثل من به بیمارستانهای دولتی تهران میآید و آنکه توان بیشتری دارد، بیمارستانهای خصوصی را انتخاب میکند.» بیماران سرطانی، روانی و سوانح سوختگی در صدر مراجعه به بیمارستانها کمبود تخت و بیمارستان در شهرهای مختلف مشکل جدی در نظام درمانی کشور است و نمیتوان انتظار داشت که طرح تحول بتواند تمام مشکلات درمانی و بهداشتی کشور را یکشبه مرتفع کند. این طرح فقط باعث شده تا برخی از شاخصهای درمانی ارتقا پیدا کند. اینها را عبدالرحمان رستمیان نایبرئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس به «شهروند» میگوید. او با بیان اینکه با آغاز طرح تحول اقدامات خوبی در جهت افزایش حضور پزشکان متخصص در شهرستانها انجام شده، درعین حال تأکید میکند: «این اقدامات به معنای بینیازی شهرها از خدمات درمانی شهرهای بزرگ نیست، چراکه جبران کمبود تخت، بیمارستان و تجهیزات پزشکی در شهرها حداقل به ١٠سال زمان نیاز دارد، به همین دلیل هم بیمارستانهای شهرهای بزرگی مانند تهران همچنان شاهد هجوم بیماران شهرستانی است.» او ادامه میدهد: «براساس آماری که از بیمارستان شریعتی تهران به دست آمده، بیش از ٥٠درصد از بیماران بستری در این مرکز درمانی از شهرستانهای اطراف تهران هستند، اسلامشهر، شهریار و دیگر شهرستانهای اطراف تهران با کمبود تخت بیمارستانی مواجه هستند، با این وضع چگونه میتوان انتطار داشت که مراجعه بیماران شهرستانی از نقاط دوردست به تهران کاهش پیدا کند.» رستمیان معتقد است که بخشی از شلوغی بیمارستانهای دولتی در تهران به دلیل کاهش هزینههای درمانی است و به همین علت هم بسیاری از بیماران شهرستانی که تا قبل از اجرای این طرح به دلیل هزینههای بالای درمان جرات نزدیکشدن به بیمارستانها را نداشتند، با خدماتدرمانی و بیمارستانها آشتی کردند.
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس میگوید: «برای کاهش میزان مراجعه بیماران شهرستانی به تهران باید به تختهای مورد نیاز در شهرستانها توجه شود، باید در مرکز هر استان و یا در شهرهایی که دسترسی به آن برای تمامی مردم آن استان راحت است؛ مرکزدرمانی سرطان، روانپزشکی و سوانح سوختگی دایر شود، این سه مورد از مهمترین کمبودهای شهرستانها در بخش خدمات بستری است، به همین دلیل هم بیشترین مراجعان به بیمارستانهای تهران را همین افراد تشکیل میدهند.» نایبرئیس کمیسیون بهداشت همچنین به موضوع اعزامهای کاذب به تهران هم اشاره میکند و دراینباره میگوید: «یکی از مشکلات ما فرهنگ سلامت و درمان مردم است، بخشی از مراجعات و اعزامها به تهران به دلیل خواست خود بیماران است، درحالی که واقعا نیازی به این کار نیست و بیمار میتواند درهمان مرکزدرمانی محل سکونت خود بستری شود و خدمات مناسب درمانی را دریافت کند، این موضوع نیاز به فرهنگسازی دارد، بهویژه برای بیماران سرپایی، انصافا با آغاز طرح تحول نظام سلامت حضور پزشکان متخصص و فوقتخصص در شهرستانها افزایش چشمگیری داشته و دیگر وضع مانند سابق نیست که بیماران برای تشخیص بیماری و درمان سرپایی لازم باشد، حتما به تهران بیایند.
این صحبتها درحالی ازسوی نایبرئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس درخصوص دلایل مراجعه بیماران شهرستانی به بیمارستانها و مراکزدرمانی تهران مطرح میشود که احمد آریایینژاد دیگر عضو این کمیسیون نظرات متفاوتی دارد. او با بیان اینکه وقتی پزشکان ماهر و باتجربه در شهرستانها حضور ندارند، بیماران مجبورند برای حفظ سلامتی خود به تهران بیایند، دراینباره توضیح میدهد: «منظور از مهارت و تجربه فقط مباحث فنی و علمی نیست، در بسیاری از موارد بیمارستانها، مراکزدرمانی و پزشکان در شهرستانها به دلیل ترس از تشخیصهای اشتباه و یا نگرانی از سرنوشت بیمار به او توصیه میکنند که برای درمان به مراکزدرمانی تهران مراجعه کنند، درحالی که واقعا نیازی به این کار نیست. این نبود مهارت در نزد پزشکان باعث افزایش هزینههای درمانی برای نظام درمانی کشور و بیمار میشود.» آریایینژاد با اشاره به تاثیرات طرح تحول نظام سلامت در مراجعه بیماران شهرستانی به تهران میگوید: «متاسفانه طرح تحول نظام سلامت فقط هزینههای درمانی را کاهش داد ولی در دیگر ابعاد حوزه بهداشت و درمان دستاورد مشخصی نداشته است.»
او ادامه میدهد: «یکی از نکات مهم تغییر نگاه و فرهنگ مردم به مقوله سلامت و درمان است، موضوعی که همچنان مغفول مانده، وقتی روی فرهنگ سلامت مردم سرمایهگذاری شود، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد، پیشگیری هم که همواره مقدم بر درمان است، برای موفقیت نیاز به همین فرهنگسازی دارد، تمام نظامهای سلامت موفق در دنیا به این سمت حرکت کردهاند و از این طریق توانستند تحولی بزرگ در نظام سلامت خود به وجود آورند.» عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس با اشاره به مقوله عدالت درحوزه سلامت بهعنوان یکی از اهداف طرح تحول نظام سلامت و ارتباط آن با بهرهمندی همه مردم از خدمات بهداشتی و درمانی یکسان، دراینباره میگوید: «تحقق این مهم با اجرای طرح تحول با دوچالش مهم مواجه است، نخست آنکه اگر هدف از اجرای این طرح فقط بهرهمندی اقشار ضعیف و کمبرخوردار جامعه است، پس چرا این طرح در دسترس همه اقشار جامعه است، از طرف دیگر یکی از منابع این طرح ١٠درصد از محل هدفمندی یارانههاست، درحالی که دولت یارانه قشر برخوردار را قطع کرده ولی این افراد هم میتوانند از خدمات طرح تحول استفاده کنند، این موارد چالشهای مهمی در تحقق عدالت درحوزه سلامت هستند که باید برای آن چارهای اندیشید.» آریایینژاد تشویق نامحسوس مردم برای بستری در بیمارستانها را یکی دیگر از دلایل مراجعات زیاد بیماران شهرستانی به مراکزدرمانی تهران عنوان میکند و دراینباره میگوید: «به هر حال باید پذیرفت که کاهش هزینههای درمانی باعث شده حضور مردم در بیمارستانها بیشتر شود و در این میان بسیاری از مراجعات و بستریها واقعا غیرضروری است. این هم یکی دیگر از چالشهای طرح تحول است.» او ادامه میدهد: «اگر خدمات ما از حوزه درمان به سمت پیشگیری هدایت شود، بسیاری از این مسائل خودبهخود حل میشود، ولی مشکلی که هست، دیدهنشدن و زمانبربودن سرمایهگذاری در بخش پیشگیری است، البته مردم در بخش درمان هم نیاز به حمایت دارند، ولی حمایت و تمرکز درحوزه پیشگیری میتواند بسیاری از چالشهای مهم نظام سلامت را مانند همین معضل مراجعه بیماران شهرستانی به تهران برای همیشه مرتفع کند.»