سناریو تعیین نرخ ارز چگونه نوشته شود؟
اقتصاد ایران سالهاست که روی دور بد آوردن است. رکود حاکم بر بخشهای مختلف و اساسی کشور نفس را در سینه بسیاری از فعالان اقتصادی حبس کرده و جای جولان و تکاپوی اقتصادی را دیگر نمیدهد.
حال برای برداشته شدن این مشکلات و خروج از این بن بست چه باید کرد؟ در بسیاری از کشورهای دنیا واقعی کردن اقتصاد مدنظر قرار گرفته است. دخالت دولتها در نرخگذاریها و به نوعی تصدیگری دیگر نه تنها در کشور ما بلکه در هیچ اقتصاد دیگری موثر واقع نخواهد شد. یکی از بزرگترین مشکلاتی که اقتصاد کشور با آن مواجه شده و این روزها خواسته بسیاری از فعالان بخش خصوصی نیز هست، واقعی کردن نرخ ارز است. البته این موضوع تنها منحصر به نرخ ارز نیست، زیرا سالهای متمادی است که در کشور ما از شیر مرغ تا جان آدمیزاد گرفته، اموراتشان با سوبسید میگذرد. روشی که امروزه به یک برگ سوخته تبدیل شده و این سوبسید در کشورهای توسعهیافته تنها به صنایع و تولیدکنندگانی تعلق میگیرد که بدون شک به حمایت دولت نیاز دارند. از سوی دیگر باید ریشهیابی کرد که چرا در ایران برای هر موضوع و کار سوبسید در نظر گرفته شده است. از دیدگاه من این پول نفت است که بیش از هر چیز دیگری به این مشکلات دامن زده است. نفت محور بودن اقتصاد کشور و تامین منابع از این طریق بلای جان ما شده است. تعیین نرخ ارز و عدم سامان بخشیدن به این بازار دلایل مختلفی میتواند، داشته باشد. یکی از دلایل آن نداشتن شهامت در میان مدیران و کسانی است که مناصب دولتی دارند. آنان از متشنج کردن افکار عمومی هراس دارند و از تابوشکنی گریزانند. اینکه مردم درمورد آنان چه فکر میکنند و عملکردشان را چگونه ارزیابی میشود بخشی مهمی از مشکلات تغییر و تحولات در این بخش را تشکیل میدهد. تعیین نرخ ارز در بیشتر ادوار گذشته همواره تابع همین طرز تفکر تاریخ گذشته بوده و ادامه این روند به نفع هیچ فردی نخواهد بود. البته دولت یازدهم در بسیاری از بخشهای اقتصاد از جمله بازار ارز رویکردی متفاوتی ارائه دادهاند. اما این عملکرد و روند کافی نیست. بسیاری از فعالان اقتصادی از کابینه اقتصادی آقای روحانی انتظار داشتند کمی شجاعانهتر به دل مشکلات اقتصادی بزنند اما اینگونه نشد. از سوی دیگر خیلیها انتظار داشتند بعد از اینکه رییسجمهور دولت تدبیر و امید انتخاب شد، برای اینکه یک علامت مثبتی به جامعهیی که به او رای داده بود، نشان دهد، نرخ ارز را پایین بیاورد و به تعبیر غلطی که در اذهان وجود دارد، پایینآوردن نرخ ارز منجر به ارزانشدن و کمشدن تورم شود که این از نظر اقتصادی و علمی فرضیه درستی نیست. کسانی که در بخش اقتصاد دولت یازدهم کار میکنند این موضوع را به درستی درک کردند و تصمیمات درستی هم گرفتند که آن تصمیمات منجر به کنترل تورم و ثابتماندن نرخ ارز شد. در آن دوره ما به راحتی نمیتوانستیم بشکههای نفتمان را راهی بازارهای جهانی کنیم و نفت زیادی نیز در اختیارمان نبود و در خزانه دولت خبری از پول نفت نبود. با وجود تمام این مشکلاتی که وجود داشت، دولت خود را کنترل کرد و نرخ ارز را به نوعی ثابت نگه داشت؛ به این امید و با این سیاست که ثبات در اقتصاد، نه فقط درمورد نرخ ارز بلکه درمورد مسائل دیگر نیز میتواند کمککننده باشد. اما هیجانزدگی و اتخاذ تصمیمات بدون مطالعه آسیبهای جدی نیز به همراه خواهد داشت. اینکه ثابت ماندن نرخ ارز یا تغییر در آن به نفع اقتصاد کشور هست یا نه، بالاخره باید پاسخی قانعکننده و منطقی به دنبال داشته باشد. اما من میگویم تنها راه بیرون آمدن از این مشکلات ادامهدار واقعی کردن نرخ ارز، یک بار برای همیشه است. اکنون زمان آن رسیده که با ایجاد ثبات در این بازار و از میان برداشتن نوسانات به سمت واقعی کردن آن گام برداشت که البته در این مسیر کمک از امکانات نفتی را نیز میطلبد. برای اینکه بدانیم نرخ واقعی ارز چقدر است، باید به تدریج نفت را از اقتصاد بیرون بکشیم و بگذاریم صادرات غیرنفتی تکلیف ما را روشن کند. به این ترتیب خواهیم دید نرخ واقعی ارز این نیست و باید افزایش پیدا کند. در قانون برنامه قبلی هم راجع به این موضوع تصمیمگیری شده بود که نرخ ارز با فرمولی، متناسب با مابهالتفاوت تورم داخلی و تورم بینالمللی، سال به سال ارتقا پیدا کند. این کار به آن صورت انجام نشده گرچه دولت تاحدودی این کار را کرده است. یعنی خیلی نامحسوس اجازه داده نرخ ارز مقداری بالا رود. اما هنوز آن ترس و عدم شهامت وجود دارد و شاید هم نوعی خردمندی باشد که این کار نباید یکباره انجام شود. در عین حال همان تصمیماتی که درباره نرخ سوخت گرفتند که یکباره انجام دهند، درمورد نرخ ارز هم -نه به آن شکل- اما تا حدودی باید انجام دهند. اگر بگذارند نرخ ارز ثابت بماند باز هم آن مابهالتفاوت جمع میشود، آنوقت ناچار میشوند در یک تصمیمگیری ناگهانی این کار را انجام دهند که در این صورت باز آن تجربه تلخ تکرار میشود. در شرایط فعلی هم باید اجازه داد نرخ ارز ارتقا پیدا کند. دونرخی بودن رابرداریم و اجازه دهیم امکان سوبسید نیز به خاطر جلوگیری از فساد و بسیاری مسائلی که در اقتصاد کشور ما مطرح است، از بین برود. زمانی هم که ارز تکنرخی شد به تدریج براساس ضوابطی معقول و تاییدشده توسط متخصصان اقتصادی نرخ ارز بالا رود. *عضو هیات نمایندگان اتاق تهران