سرگردانی صنعت مرغ در استان فارس؛ آرامش بازار مرغ فدای سامانههای بومی نشود!
چند سالی است که موضوع سامانه سپاری در حوزه تامین و توزیع مرغ کشور نقل محافل مختلف این صنعت مهم شده و در این زمینه نام سامانههای مختلفی مطرح شده است که از تجربه استان اصفهان و متعاقباً استان چهارمحال و بختیاری با سامانه رهتاب الهام گرفته شده و اکنون در بیش از ۲۰ استان کشور، ۶ سامانه با مجوز قرارگاه رصدخانه وزارت جهاد کشاورزی فعال هستند.
به گزارش اقتصاد آنلاین، در این بین از حدود سه سال پیش با درخواست سازمان جهاد کشاورزی استان فارس و با مجوز و تایید قرارگاه رصدخانه وزارت جهاد کشاورزی، سامانه رهتاب در فارس مستقر شد و اقدامات لازم برای هوشمندسازی بازار مرغ این استان را انجام داد و توانست نیازمندیهای این استان در حوزه معاملات مرغ زنده و همچنین مدیریت جریان گوشت مرغ در حوزه مصرف داخلی و صادرات و واردات استانی را پوشش دهد. اما به دلایل مختلف، که عمدتاً ناشی از سنگاندازیها و کارشکنیهای برخی عوامل بازار بوده، هنوز ساماندهی کامل بازار مرغ در این استان انجام نشده و صرفاً شفافسازی بازار امکانپذیر شده است. یکی از مصادیق عدم تکمیل این طرح، گران بودن قیمت مرغ مصرف کننده در استان فارس است که در سطح کشور جزو بالاترین قیمتها به شمار میآید.
با این حال اما با یک تصمیم عجیب از سمت استانداری فارس، سامانهای به نام سهتاک، بدون هیچ رزومه موفقی در کشور به عنوان جایگزین رهتاب در این استان معرفی شده و این سامانه بدون اخذ مجوز از وزارت جهاد کشاورزی شروع به فعالیت نموده است. لذا در ادامه با بررسی ابعاد مختلف این موضوع، به چالشهای احتمالی که اهالی صنعت مرغ و شهروندان استان فارس، به عنوان یکی از استانهای قطب تولید مرغ در کشور، با آن رو به رو میشوند، خواهیم پرداخت و به نقش مهم وزارت جهاد کشاورزی در ساماندهی این موضوع در سطح کشور اشاره خواهیم نمود.
سامانههای هوشمند: راهحل دیجیتال برای توزیع عادلانه کالاها
سامانههای هوشمند پلتفرمهای دیجیتالی هستند که بهمنظور توزیع عادلانه کالاهای تنظیم بازار و خدمات مرتبط با آن طراحی شده اند. هدف اصلی این سامانهها، تسهیل فرآیند خرید برای مصرفکنندگان و کاهش نابرابری در دسترسی به کالاهای اساسی است. با استفاده از این سامانهها، کالاها بر اساس نیازهای گروههای مختلف اجتماعی و حمایتی به طور دقیقتر و عادلانهتری توزیع میشوند و امکان کاهش زمان انتظار برای خرید کالاهای تنظیم بازار و همچنین جلوگیری از احتکار و قاچاق کالا فراهم میشود. در این میان کالای مرغ نیز به عنوان یکی از مهمترین کالاهای اساسی در این سامانهها توزیع میشود.
از دیدگاه بسیاری از ناظران و عوامل زنجیره تأمین، تبدیل و توزیع مرغ گوشتی، سامانهها با فراهم کردن امکان نظارت دقیق و لحظهای مراحل تامین، توزیع و فروش مرغ از تولید تا مصرف، باعث افزایش شفافیت در زنجیره تأمین این کالا شده و خواهند توانست امکان مدیریت بهتر عرضه و تقاضای مرغ را ایجاد کنند. کارشناسان همچنین به نقش مؤثر سامانهها در کنترل نوسانات قیمتی مرغ اشاره کردند. در نتیجه، رضایتمندی تامینکنندگان و مصرفکنندگان افزایش یافته است، زیرا تامینکنندگان میتوانند بهموقع به نیازهای بازار پاسخ دهند و مصرفکنندگان نیز به مرغ با کیفیت و قیمت مناسب دسترسی پیدا کنند. لذا بسیاری از فعالان بازار معتقد هستند که صرفا یک سامانه باید در سطح کشور نیز اجرایی و عملیاتی شود و تنها مختص به چند استان نباشد و نهایتا به صورت کامل و یکپارچه اجرا شود.
نکات تاریک و روشن کارنامه رهتاب در صنعت مرغ استان فارس
طبق گزارشها، رهتاب از اوایل سال ۱۴۰۱ و به درخواست سازمان جهاد کشاورزی استان فارس و با مجوز و تایید رصدخانه وزارت جهاد کشاورزی در این استان شروع به فعالیت نموده است. با توجه به رزومه موفق این سامانه در استانهای همجوار فارس، مانند اصفهان و چهارمحال و بختیاری در آن برهه زمانی، انتظار میرفت تا بتواند در این استان نیز به ساماندهی بازار مرغ کمک نموده و در جهت رونق تولید و مصرف مرغ این استان موفق عمل کند. در همین راستا، رهتاب در ابتدا کار خود را با مدیریت تامین و توزیع مرغ زنده آغاز نمود و واحدهای پرورش مرغ گوشتی و کشتارگاههای طیور استان فعالیت خود را در این سامانه آغاز نمودند. در آن زمان با وجود مقاومت برخی از عوامل، روزانه تولیدات مرغداران استان در رهتاب عرضه شده و کشتارگاهها به صورت مستقیم و بدون واسطه از طریق میزکار خود مرغ زنده مورد نیاز را خریداری میکردند.
پس از آن با هدف ساماندهی زنجیره تامین مرغ از واحد مرغداری تا واحدهای صنفی خرده فروشی، رهتاب تلاش نمود تا تولیدات گوشت مرغ کشتارگاههای استان را نیز در قالب سامانه توزیع نماید تا بدینترتیب امکان شفافسازی کل جریان توزیع و حذف نقش مخرب عوامل غیرارزش آفرین از بازار فراهم شود. اما طبق شنیدهها با وجود رضایت عوامل صنعت مرغ استان نسبت به اجرای این طرح، در طول بیش از ۳ سال فعالیت رهتاب در استان فارس، کارشکنیها به انواع و اقسام مختلفی صورت گرفته و جلوی اجرای کامل این سامانه گرفته شده است. این کارشکنیها که عمدتاً به نقش آفرینی مخرب واسطههای غیرارزشآفرین استان و گاهاً عدم علاقه برخی تشکلهای خصوصی استان نسبت به شفافسازی در صنعت برمیگردد، باعث شد تا رهتاب برخلاف سایر استانها، نتواند زنجیره توزیع مرغ استان فارس را از ابتدا تا انتها هوشمندسازی نماید و ارزش آفرینی خود را برای این بازار تکمیل کند. با این وجود براساس گزارش رسمی عملکرد سالانه شرکت رهتاب، این سامانه توانسته است در سال ۱۴۰۲ در استان فارس چیزی در حدود ۲۴۰ هزار تن مرغ زنده و گرم به ارزش بیش از ۱۵ همت را به صورت هوشمند توزیع و واسطههای غیرارزشآفرین را حذف نماید که طبیعتاً این امر به صرفهجویی اقتصادی در صنعت مرغ این استان کمک شایانی نموده است.
و اما نقطه عطف این کارشکنیها به حدود دو سال پیش برمیگردد که مفهومی به نام «استقرار سامانه بومی» مطرح شد که بر این اساس برخی تلاش نمودند تا با جلوگیری از فعالیت رهتاب جا را برای فعالیت سامانههای دیگری باز کنند؛ صرفاً با این استدلال که سامانههای بومی صلاحیت بیشتری برای فعالیت در این استان را دارند. مفهومی که کاملاً در تضاد با رویکرد کلی وزارت جهاد کشاورزی بوده و طبق مصوبات، تنها سامانههای مورد تایید این وزارتخانه صلاحیت فعالیت در حوزه تنظیم بازار استانهای کشور را دارند.
رهسا، اولین تلاش برای استقرار سامانه بومی در استان فارس
علی رغم اینکه رهتاب دارای مجوز از سازمان جهاد کشاورزی استان فارس و همچنین دارای قرارداد رسمی فعال با تشکلهای خصوصی استان بوده است، در سال ۱۴۰۲ سامانهای تحت عنوان «سامانه رهسا» در راستای بومیسازی سامانه توزیع مرغ فارس ایجاد شد. سامانهای که با الگوگیری از ویژگیها و عملکردهای سامانه رهتاب، اقدام به کپیبرداری از محتواهای این سامانه نمود و درصدد شروع فعالیت برآمد. در واقع این سامانه بومی، فاقد مجوز وزارت جهاد کشاورزی و هرگونه مجوز امنیتی بود که صرفاً با حمایتهای تعدادی از عوامل بخش دولتی و خصوصی استان راه اندازی شد. اما با اثبات کپی برداری از سوی مراجع قانونی، ادامه فعالیت این سامانه از وزارت جهاد کشاورزی ممنوع شد و متعاقبا فعالیت این سامانه متوقف شد.
البته این پایان ماجرا نبود...
رهتاب یا سهتاک؟ کدام یک میتواند نیازهای استان فارس را برآورده کند؟
اکنون در این میان، استان فارس سامانه ای تحت عنوان سهتاک را که سامانهای به اصطلاح بومی است جایگزین رهتاب نموده و واضح است که استفاده از چنین سامانهای به جای رهتاب میتواند چالشهایی را به وجود آورد. از آنجا که این سامانه بستر جمع آوری دادههای صنعت و فعالیت عوامل زنجیره تامین استان است و هر گونه اخلال در عملکرد سامانه منجر به تنش و نهایتا بحران در حوزه امنیت غذایی استان خواهد شد، سامانه سهتاک میتواند از لحاظ امنیت دادهها با مشکلات و چالشهایی روبرو شود؛ چرا که مطابق با بررسیهای انجام شده این سامانه مجوزهای امنیتی لازم را ندارد. از سوی دیگر، سهتاک در مقابل سامانه رهتاب از نظر قابلیت مقیاسپذیری و پشتیبانی محدودتر خواهد بود و در توانایی این سامانه برای پوشش زنجیره تامین مرغ استان پهناور فارس تردیدهای جدی وجود دارد.
نکته مهم تر اینکه به گفته ی عوامل استان فارس، سامانه سهتاک وابسته به یکی از کشتارگاههای طیور این استان است که خود عضوی از زنجیره تامین مرغ بهشمار میآید و مشخص نیست که چگونه این سامانه با در اختیار داشتن بستر توزیع مرغ کل استان و دسترسی به کلیه اطلاعات صنعت، و با وجود تعارض منافع قطعی پیش رو، قرار است با بیطرفی کامل از منافع مرغداران، کشتارگاهها و واحدهای صنفی استان حمایت کند. آیا این تعارض منافع پیش رو، خود یکی از شاخصهها و مصادیق ایجاد فساد در کشور نیست؟ و در نهایت سوال اینجاست که با چه منطقی سامانهای بدون رزومه موفق، جایگزین رهتابی میشود که به عنوان مبدع طرح هوشمندسازی فرآیندهای تأمین و توزیع کالاهای اساسی در کشور شناخته شده و توانسته تاکنون حدود ۸۰ همت کالا را در ۶ استان به صورت هوشمند توزیع نماید.
هر استان یک سامانه؟ چرا وزارت جهاد یکپارچه عمل نمیکند؟
آیا وزارت کشاورزی به این موضوع توجه داشته است که راهاندازی سامانههای جداگانه و مجزا در هر استان میتواند به بروز مشکلات متعددی منجر شود؟ مشکلاتی از قبیل عدم هماهنگی، هزینههای اضافی و مشکلات امنیتی؟ آیا عواقب تصمیمات منطقهای و استانی برای اجرای سامانههای بومی را کسی برعهده میگیرد و یا دود اعتماد به سامانههای بدون مجوز به چشم عوامل صنعت مرغ میرود؟
اکنون در شرایطی که همچنان بر سر فعالیت سامانههای مورد تایید وزارت جهاد کشاورزی کارشکنیها و موانع مختلفی ایجاد میشود، چرا باید اجازه داده شود که هر استان بهطور مستقل سامانهای جداگانه راهاندازی کند؟ آیا این سامانههای بومی مزیتی نسبت به سامانههایی مانند رهتاب دارند یا صرفا بهانهای برای منفعتطلبی برخی از عوامل استانها به شمار میآیند؟ از طرفی راهکار وزارت جهاد و سازمان جهاد کشاورزی استانهایی نظیر فارس، که با مقاومت عوامل تاثیرگذار و تصمیم گیرنده استانی روبهرو میشوند چیست و چگونه قرار است از سامانههای مورد تایید خود حمایت کنند؟
چرا رهتاب که توانسته در استانهای مختلفی نقش بسزایی در کاهش هزینهها، شفافیت و کنترل قیمتها ایفا کند و توانسته نظم و شفافیت را به بازار مرغ بیاورد به دلیل منافع عدهای خاص قربانی شود؟ چگونه ممکن است استانداری فارس با بیتوجهی به مجوزهای ملی وزارت جهاد، به طور مستقل عمل کند و سامانهای راهاندازی کند که در حال حاضر حتی نتوانسته کارنامه موفقی از خود نشان دهد؟
به نظر میرسد که وزارت جهاد کشاورزی باید هر چه زودتر برای جلوگیری از کپی برداری سامانههای جدید از سامانههای دارای مجوز دست به کار شود؛ زیرا اگر قرار باشد از ظرفیت شرکتهای دانش بنیان در بخش کشاورزی، دامپروری و طیور حمایت شود، نمیتوان اجازه داد از سامانههایی مانند رهتاب که به عنوان تنها سامانه دانشبنیان در حوزه تنظیم بازار کالاهای اساسی شناخته میشود، به راحتی توسط سامانههای دیگر «کپیبرداری» شود و در نهایت بدین شکل جای آن را بگیرد؛ این اقدام اساساً در تضاد با مفهوم «دانش بنیان» بوده و موجب حرکت معکوس کشور در مسیر پیشرفت و گسترش فناوریها خواهد بود.
انتظاری که فعالین بخش خصوصی و اهالی صنعت کشاورزی و شهروندان به عنوان مصرف کنندگان نهایی این کالاها از وزارت جهاد کشاورزی دارند این است که با جدیت بیشتری نسبت به اجرای طرح کارآمد و موثر خود، موسوم به طرح هوشمندسازی در استانهای کشور پافشاری نموده و با حمایت از سامانههای مورد تایید خود مانند سامانه رهتاب، به رفع هرچه بیشتر مشکلات و دغدغههای بخش تولید و مصرفکنندگان این کالاها کمک نماید.