تاریخچه پول؛ از فیات تا کریپتو
پول به عنوان یک مفهوم سنگ بنای تمدن بشری و توسعه اقتصادی بوده است. پول روشی برای ذخیره ارزش است و همچنین به عنوان وسیله مبادلهای عمل میکند که به افراد اجازه میدهد کالاها و خدمات خود را مبادله کنند.
اقتصادآنلاین – حسین عسکری؛ پول اساساً یک واحد حساب است و میتواند اشکال مختلفی مانند سکه، ارز کاغذی، ارز مجازی یا داراییهای دیجیتال داشته باشد.
در واقع، پول از کالاهای ساده مبادلهای به ارزهای دیجیتال تبدیل شده است.
امروزه پول به صورت ارز فیات توسط بانکهای مرکزی صادر میشود که پس از آن افراد، مشاغل و سایر نهادها از این پول برای مصارف مختلف استفاده میکنند.
پول امروزی عمدتاً دیجیتال است و این مفهوم را برجسته میکند که پول در نهایت ساختار جامعه است. این بدان معناست که پول یک داستان مشترک است که توسط انسانها برای تسهیل تجارت و خلق ارزش ایجاد شده است.
بدون شک، مبادله کالاها، خدمات و... تنها در صورتی میتواند تسهیل شود که طرفین به یکدیگر اعتماد داشته باشند.
پول ممکن است با اعتماد مستقیم یا غیرمستقیم کار کند. در مورد دوم، معاملات امروزه از طریق یک نوع موجودیتی که به طور خنثی و در عین حال دارای ارزش بارگذاری شده است، فعال میشود.
اگر یک پول اعتبار لازم را نداشته باشد و نتوان به آن اعتماد کرد، ارزش ذاتی ندارد. این تصدیق افراد است که صرفاً ارزش آن را تعیین میکند.
این باور به پول قدرت میدهد و آن را به یک وسیله مبادله تقریبا ایده آل تبدیل میکند. یکی از نمونههای اولیه آن، سیستم پولی جزیره یاپ است که به «سنگهای رای» معروف است، نمونهای از پول کالایی که بزرگترین و سنگین ترین پول جهان است.
ارزش این سنگ با توجه به تاریخچه و ویژگیهای آن تعیین میشد. ویژگی منحصر به فرد این سیستم پولی این است که سنگها به صورت فیزیکی در حین معاملات مبادله نمیشدند. در عوض، مالکیت از طریق یک سیستم سنت شفاهی و حافظه تا زمانی که جامعه این انتقال را تصدیق میکرد، منتقل میشد.
میتوان گفت، پول محصول نهادهای سیاسی است، جایی که دولت و بانکهای مرکزی به ترتیب قدرت تنظیم و خلق پول را دارند. بانکهای مرکزی میزان پول در گردش را کنترل میکنند و ممکن است پول جدیدی ضرب کنند. در حالی که توانایی دولت برای کنترل پول برای قدرت و اقتدار آن بسیار مهم است، اعتماد انسان به پول در نهایت به تسهیل این فرآیند کمک میکند.
جدا از ارزش پول ایجاد شده توسط اعتماد به دولت و اقتصاد، ارزش آن نیز از نیاز و تقاضای آن ناشی میشود. در نهایت، تصور این است که پول کمیاب است و در یک عرضه محدود در دسترس ما است. با این حال، پدیدههایی مانند تورم، کاهش تورم، رکود تورم و ابر تورم مستقیماً این ایده که ارزش پول ثابت است را کم رنگ میکند.
پول چگونه تکامل یافت؟
پول از کالاهای ساده مبادلهای به ارزهای دیجیتال تبدیل شده است. پول به عنوان وسیلهای برای تسهیل تجارت و همکاری بین غریبهها ظاهر شد. با گسترش و پیچیده شدن جوامع بشری، نیاز به یک وسیله مبادله مشترک بیش از پیش اهمیت یافت.
از دیدگاه سیاسی رئالیستی، مفاهیمی مانند ارزش و مالکیت در تعاملات انسانی از روزهای اولیه خود نقش داشتند. اولین اشکال پول، اشیاء مبادلهای مانند سنگ و دام بود. این اشیاء برای تسهیل تجارت مورد استفاده قرار میگرفتند و بر اساس سودمندی، کمبود، تقاضا و عرضه ارزش گذاری می شدند.
با بزرگتر شدن سکونتگاههای انسانی و اختصاصی شدن محیط اطراف انسان پس از انقلاب کشاورزی، مفاهیمی مانند اقتصاد، تجارت و در نهایت پول به وجود آمد. استفاده از پول کالایی را میتوان در تمدنهای باستانی ردیابی کرد، جایی که کالاها به عنوان ارز مورد استفاده قرار میگرفتند. با این حال، ظهور ارز فلزی به عنوان یک وسیله مبادله جدید بود که تأثیر قابل توجهی بر تکامل پول داشت.
پول فلزی ابزار ضروری در توسعه ساختارهای سیاسی متمرکز و ظهور دولتهای مدرن بود. پول فلزی به حاکمان اجازه داد تا بوروکراسیها و ارتشهای لازم برای حفظ کنترل بر سرزمینهای بزرگ را بسازند. استفاده از پول همچنین تجارت و بازرگانی را تسهیل کرد و منجر به ثروت و رشد بیشتر شد. این امکان را برای توسعه نرخهای ارز یکسان فراهم کرد که باعث رشد بیشتر اقتصادی و تجارت شد.
در روزهای اولیه بانکداری، زرگرها پول طلا و سایر فلزات را در خزانههای خود ذخیره میکردند و رسیدهایی را صادر میکردند که میتوانست به عنوان نوعی پرداخت استفاده شود. این رسیدها به زودی به پول تبدیل شد. افراد از گواهینامههای کاغذی برای نشان دادن ارزش کالا استفاده میکردند که در نهایت منجر به توسعه پول کاغذی شد که امروزه نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
تا حدود ۵۰ سال پیش، پول فقط فیزیکی بود. در عصر مدرن، پول فیات به شکل پول دیجیتال با استفاده از ثبت الکترونیکی تراکنشهای بانکی به شکل غالب مبادله ارزش تبدیل شده است. پول فیات توسط دولت و بانک مرکزی حمایت میشود و بر اساس اعتماد مردم به موسسات مذکور ارزش گذاری میشود. در واقع، دولت قدرت کنترل عرضه پول را دارد. دولت میتواند ارزش پول فیات را از طریق سیاستهای پولی، مانند چاپ پول بیشتر یا افزایش نرخ بهره، افزایش یا کاهش دهد.
پول فیات امروزه معمولاً توسط کالایی مانند طلا پشتیبانی نمیشود یا به ذخیرهای از سایر ذخایر فیزیکی مرتبط نیست. اساساً، ارز فیات غیرقابل تبدیل است و نمیتوان آن را برای یک کالا بازخرید کرد زیرا ارزش ذاتی ندارد.
پول در عصر دیجیتال شکلهای جدیدی مانند کارتهای اعتباری، داراییهای دیجیتال، ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) و ارزهای دیجیتال به خود گرفته است. پرداختهای موبایلی و بانکداری آنلاین نیز به طور فزایندهای محبوب شدهاند.
علاوه بر این، از زمان اختراع بیت کوین (BTC) در سال ۲۰۰۸، ارزهای دیجیتال سیستم ارزهای فیات را به چالش کشیدهاند.
پذیرش گسترده فناوریهای پرداخت موبایلی و ماهیت آتی ارزهای دیجیتال، نحوه تعامل ما با پول را تغییر داده است و نشاندهنده ماهیت در حال تحول پول و نقش آن در جامعه است.
استاندارد طلا چه بود؟
استاندارد طلا تا سال ۱۹۷۱ در بسیاری از کشورها مورد استفاده قرار می گرفت. این یک سیستم پولی بود که در آن ارزش پول یک کشور به طلا متصل میشد، به این معنی که پول کاغذی را میتوان برای طلا با نرخ ثابت بازخرید کرد.
برخی معتقدند که کنار گذاشتن استاندارد طلا باعث بی ثباتی اقتصادی و تضعیف قدرت دولت شد. در مقابل، دیگران این تغییر را برای یک اقتصاد جهانی پویاتر ضروری میدانند.
استاندارد طلا به دلیل انعطافپذیری محدود سیاست پولی آن کنار گذاشته شد. بانکهای مرکزی نتوانستند عرضه پول را برای پاسخ به شرایط اقتصادی تنظیم کنند. دلار ایالات متحده در سال ۱۹۷۱ از استاندارد طلا حذف شد و عملاً پول را به نوعی بدهی تبدیل کرد. در مقایسه با طلا، ارزش دلار آمریکا بیش از ۹۵ درصد از سال ۱۹۷۱ کاهش یافته است.
مهمتر از همه، ارزش طلا در سال ۱۹۷۱ به ۳۵ دلار در هر اونس رسید، در حالی که ارزش آن ۵۰ سال بعد به نزدیک به ۲۱۰۰ دلار در هر اونس افزایش یافت. این اختلاف نشان دهنده کاهش قابل توجه قدرت خرید دلار است.
این تضاد در پیامدهای بسیاری که دولت، افراد و جامعه از آن زمان تاکنون متحمل شدهاند منعکس شده است. این لغو منجر به نوسانات بیشتر ارز و فقدان انضباط مالی در بین دولتها شد و باعث بیثباتی اقتصادی و فشارهای تورمی در سراسر جهان شد. در واقع، از دست دادن استاندارد طلا منجر به تغییر قدرت اقتصادی از دولت به بازار و کاهش بیشتر حاکمیت دولت و نفوذ بر سیاست پولی آن شده است.
علاوه بر این، لغو استاندارد طلا به طبقات متوسط و پایین آسیب رسانده است. فشارهای تورمی ناشی از فقدان انضباط مالی به طور نامتناسبی بر افرادی که تمکن مالی کمتری دارند تأثیر گذاشته و منجر به نابرابری اقتصادی بیشتر شده است.
برخی دیگر لغو استاندارد طلا را گامی ضروری به سوی یک اقتصاد جهانی انعطافپذیرتر و سازگارتر میدانند، که در آن قدرت دولتی تضعیف نشد، بلکه صرفاً به دلیل ابزارهای جدید در مجموعه ابزار سیاست پولی تغییر کرد. در این موضع، لغو استاندارد طلا به یک سیستم مالی منعطف اجازه داده است که دولتها را قادر میسازد تا به طور موثرتری به بحرانهای اقتصادی واکنش نشان دهند و سیاستهایی را برای تقویت رشد اقتصادی دنبال کنند.
همچنین ممکن است استدلال شود که این تغییر فرصتهای جدیدی را برای تحرک اقتصادی و ایجاد ثروت از طریق گسترش اعتبار و رشد بازارهای مالی باز کرد.
تفاوت بین سیستم پایاپای و سیستم پولی چیست؟
سیستم پایاپای سیستمی است که در آن کالاها و خدمات با کالاها و خدمات دیگر مبادله میشوند. سیستم مبادلهای دارای محدودیتهایی بود، مانند فقدان معیار استاندارد ارزش و دشواری انجام مبادلات. سیستم پولی سیستمی است که در آن از پول به عنوان وسیله مبادله استفاده میشود. پول یک معیار ارزش استاندارد را فراهم میکند و تسهیل تجارت را آسان میکند.
سیستم مبادلهای اولین شکل تجارت (غیرمتمرکز) بود، در حالی که سیستم پولی یک سیستم مرکزی است که در آن پول به عنوان وسیله مبادله استفاده میشود. اساساً سیستمهای مبادلهای و پولی داستانهای مشترکی هستند که توسط انسانها برای تسهیل تجارت ایجاد شدهاند. هر دو رویکرد مستلزم اعتماد و تصدیق همه طرفهای درگیر در معامله است.
در سیستم مبادله کالاها و خدمات مستقیماً بدون استفاده از پول یا واسطه متمرکز مبادله میشد. مردم اقلامی را که بیش از حد داشتند با اقلام مورد نیاز یا دلخواه خود مبادله میکردند. این سیستم در تمدنهای اولیه قبل از اختراع پول رایج بود.
سیستم پولی امروزی معیارهای ارزشی استانداردی را ارائه میکند که تسهیل تجارت را آسانتر میکند. در مقابل، سیستم پایاپای فاقد یک برآورد استاندارد از ارزش بود، که منجر به مشکل در انجام مبادلات و معاملات متناسب شد. در حالی که سیستم مبادلهای عمدتاً محصول انسان بود، سیستم پولی امروزی نیز پیامد نهادهای سیاسی متمرکز است. به عنوان مثال، ایالتها و دولتها تصمیم گرفتند استاندارد طلا را لغو کنند و چارچوبهای سیاست پولی مدرن را جایگزین آن کنند.
ویژگی تمرکزگرایانه آن، سیستم پولی را از منظرهای مختلف آسیب پذیر میکند. در واقع، به یک دفتر کل مرکزی نیاز دارد که به سانسور حساس است و امکان تراکنشهای ناشناس را نمیدهد (مگر اینکه از پول نقد استفاده شود).
به عنوان گام بعدی در تکامل پول، ارزهای دیجیتال دارای مزایای متعددی نسبت به سیستمهای مبادلهای و پولی هستند. ارز رمزنگاری شده امکان تراکنشهای بسیار کارآمد و راحت را فراهم میکند. به طور مشابه، با سیستم پولی امروزی، اعتماد به ارزش پول با وجود نرخ تورم بالا و کاهش اعتماد به دولتها و بانک مرکزی یک عنصر اساسی باقی میماند. در نهایت، آنها دسترسی و استفاده از سیستم را کنترل میکنند.
برخلاف هر دو سیستم، ارز دیجیتال برای هر کسی باز است، تراکنشهای همتا به همتای سریع و بدون اعتماد را ارائه میدهد و سیستم امنیتی و حریم خصوصی بهتری را ارائه میدهد.
سیاست پولی چگونه بر تورم تأثیر می گذارد؟
سیاست پولی فرآیند بانک مرکزی برای مدیریت عرضه پول و نرخ بهره برای دستیابی به اهداف اقتصادی خاص است. اگر بانکهای مرکزی نرخهای بهره پایینی را تعیین کنند، پول زیادی را برای وامدهی در دسترس قرار میدهند که باعث فشار تورمی بر دستمزدها و قیمتهای مصرفکنندگان میشود یا بالعکس. بانکهای مرکزی امروزه ابزارهای جدیدی برای سیاست پولی به شکل CBDC های عمده فروشی و CBDC های خرده فروشی پیدا کردهاند.
یکی از اهداف اصلی بانک مرکزی حفظ ثبات قیمت است که به معنای کنترل تورم است. بانکهای مرکزی این کار را از طریق سیاستهای پولی خود انجام میدهند، که شامل دستکاری نرخ بهره برای تلاش برای تحریک اقتصاد است.
بانکهای مرکزی از سیاست نرخ بهره پایین برای کاهش هزینه استقراض پول استفاده میکنند. در نهایت، پول بیشتری در گردش جریان خواهد داشت، که به معنای پول بیشتر به دنبال همان مقدار کالا و خدمات است. این باعث میشود قیمتها بالا برود. روی دیگر سکه این است که سرمایه دیروز امروز ارزش کمتری دارد. به این می گویند تورم.
هنگامی که یک بانک مرکزی پول چاپ میکند، به عنوان مثال، از طریق تسهیل کمی، ممکن است تورم بیشتر یا حتی ابر تورم ایجاد شود. این نشان میدهد که قیمتها به سرعت افزایش مییابد و مردم باید مقدار زیادی پول برای خرید کالاها و خدمات ضروری به ارمغان بیاورند.
به عنوان شکل دیگری از سیاست پولی، نرخهای بهره نیز میتوانند مقدار پول در گردش را کاهش دهد. این ممکن است رشد اقتصادی را در طول زمان افزایش دهد. با این حال، میتواند به کاهش تورم و رشد اقتصادی کمتر منجر شود زیرا پول کمتری در دسترس است.
امروزه، CBDC های عمده فروشی و خرده فروشی نیز میتوانند برای ایجاد سیاستهای پولی با تنظیم نرخ سود سپردههای ارز دیجیتال بانکها در بانک مرکزی مورد استفاده قرار گیرند. در واقع، با کنترل عرضه یک CBDC عمده فروشی، یک بانک مرکزی میتواند از آن به عنوان یک ابزار مستقیم برای سیاست پولی استفاده کند. علاوه بر این، یک بانک مرکزی میتواند نرخهای بهره را برای سپردههای خردهفروشی CBDC تعیین کند یا محدودیتهایی را برای تعداد CBDCهای خردهفروشی که افراد یا شرکتها دارند، اعمال کند، که عملاً بر عرضه و تقاضای یک ارز و در نتیجه بر نرخ تورم آن تأثیر میگذارد.
چگونه می توان تعیین کرد که آیا یک ارز دیجیتال تورم زا است یا خیر؟
ارزهای دیجیتال شکل نسبتا جدیدی از پول هستند و بسته به سیاست و طرح پولی بومی آنها میتوانند تورمی یا تورم زا باشند. برای واجد شرایط بودن یک ارز دیجیتال، باید پویایی عرضه، مشوق های تقاضا، استفاده از آنها و حفظ ارزش و ثبات آن را به دقت بررسی کرد.
مکانیسمهای پولی و پویایی عرضه توکنهای تورمی و کاهش تورم پیامدهای مهمی برای استفاده و ارزش آنها دارند. اگر یک ارز دیجیتال عرضه ثابتی داشته باشد، تمایل به کاهش تورم دارد، زیرا در صورت افزایش تقاضا، ارزش آن احتمالاً در طول زمان افزایش مییابد.
توکنهای کاهشدهنده تورم در ایجاد انگیزه در نگهداری و کاهش هزینهها مهارت دارند، که در نهایت منجر به افزایش کمیابی و پذیرش سریعتر توکن بهعنوان ذخیرهکننده ارزش میشود. این منجر به افزایش تدریجی قدرت خرید در طول زمان می شود. در نهایت، کاهش عرضه توکن سدی در برابر فشار تورمی ناشی از عوامل خارجی مانند سیاستهای دولت یا رویدادهای اقتصادی است که منجر به تورم، ابرتورم یا رکود میشود.
اگر ارز دیجیتال عرضه متغیری داشته باشد، بسته به نرخ ایجاد توکنهای جدید و سایر عوامل دخیل، میتواند تورمی یا تورم زا باشد. نشانههای تورمی ممکن است انگیزهای برای هزینهها باشد و از احتکار جلوگیری کند. این ویژگیها پذیرش چنین توکنی را به عنوان وسیله مبادله، در کنار تقویت نقدینگی آن تسهیل میکنند.
جالب توجه است که انعطافپذیری توکنهای تورمی نشان میدهد که نرخ تورم توکن را میتوان به گونهای تنظیم کرد که با نیازهای شرکت مطابقت داشته باشد، مانند انتشار توکنهای جدید یا به هر دلیل دیگری که توسط توکنومیک شرکت مذکور مشخص شده است.
همچنین ذکر این نکته حائز اهمیت است که طبقهبندی یک ارز دیجیتال به عنوان تورمی یا کاهشدهنده تورم میتواند تابع دیدگاههای متفاوتی باشد. به عنوان مثال، طبقه بندی بیت کوین به عنوان تورم یا کاهش تورم می تواند به عوامل متعددی بستگی داشته باشد. بیت کوین به دلیل استخراج مداوم توکن های جدید و ادغام بعدی آنها در عرضه، تورمی در نظر گرفته می شود.
با این حال، اقدامات ضد تورم، مانند هاوینگ، اثرات تورمی را در طول زمان کاهش میدهد. این امر در مورد آلتکوینها مانند اتریوم(ETH) نیز صدق میکند.
آینده پول چیست؟
بشریت در زمانهای با فناوریهایی زندگی میکند که منحنی توسعه پول را به نقطه عطف جدیدی تبدیل میکند. با ظهور ارزهای دیجیتال و کیف پول های رمزنگاری شده، پول همچنان به تکامل خود ادامه میدهد و به طور فزایندهای غیرمتمرکز، دیجیتال و باز میشود. از سوی دیگر، دولتها به شدت سرنوشت خود را با آینده پول در هم میپیچانند، به این معنی که آینده تلاشهای بیشتری را برای ایجاد حکومت سیاسی متمرکز و قوانین الزامآور در مورد استفاده از پول انجام خواهد داد.
پول تاریخچه طولانی دارد، از مبادله پایاپای تا ارزهای دیجیتال. بسیاری از ارزها در سراسر جهان دیگر به یک کالای فیزیکی یا ذخیره کالا وابسته نیستند.
در عوض، توانایی دولت برای مدیریت اقتصاد و کنترل تورم از طریق ارزهای فیات، آنها را پشتیبانی میکند. ارزش ارزهای فیات امروزه دیگر نه از کمبود آنها بلکه از اعتماد افراد به مقامات مرکزی که پول را ضرب می کنند ناشی می شود.
از زمان لغو استاندارد طلا، مشخص شد که ارزش و ثبات پول فیات میتواند تحت تأثیر تورم و عوامل دیگر، از جمله سیاستهای پولی و مالی سست، شیوههای بد مدیریتی و زوال ناخالص نهادی آسیب ببیند. مسلماً، آینده پول با آینده نهادهای سیاسی ارتباط تنگاتنگی دارد. دولت و بانکهای مرکزی به طور مستمر به دنبال ایفای نقشی حیاتی در ایجاد و تنظیم پول خواهند بود.
پول ناگزیر به تکامل خود ادامه خواهد داد و با ظهور روشهای پرداخت جدید، از جمله ارزهای دیجیتال و کیف پولهای دیجیتال، دیجیتالیتر میشود. مسلماً، استفاده از پول نقد همچنان رو به کاهش است، زیرا بسیاری از کشورها در حال حاضر به سمت جوامع بدون پول نقد، با یا بدون CBDC حرکت میکنند. نکته مهم این است که این تحول مداوم به سمت پول دیجیتالی دارای پیامدهای مهمی برای حفظ حریم خصوصی، امنیت و نابرابری اقتصادی است.
برای تضمین امنیت افراد، ممکن است اشکال جدیدی از مقررات و حکمرانی پدیدار شود یا یک سیستم پولی جدید جایگزین سیستم موجود شود. زمان نشان خواهد داد که آیا ارزهای دیجیتال در کنار فناوری Web3 و یک سیستم مالی غیرمتمرکز جدید (DeFi) جدایی کامل از پول و قدرت نهادی را برای بشریت به ارمغان خواهد آورد یا خیر. در نهایت، چنین جدایی ممکن است منجر به یک اقتصاد بدون نیاز به اعتماد و شفافیت شود.