نماینده مجلس: موج مهاجرت پزشکان و پرستاران، مهندسان و حقوقدانان را داریم
یک نماینده مجلس میگوید: اکنون موج مهاجرت پزشکان و پرستاران، مهندسان و حقوقدانان را داریم. همچنین اقداماتی در برنامه هفتم انجام میشود که این موضوع را تقویت می کند. کانون وکلای دادگستری را هم در حد تصمیم گیری برای صنف میوه و ترهبار تنزل میدهند؛ این کارها ظلم در حق چه کسی است؟ در حق عدالت است؛ عدالت دو بال دارد. یک بال آن قضاوت و بال دیگر وکالت است؛ وکالت یعنی این که یک پناهگاه و ملجاء امنی برای مردم غیر از حکومت وجود داشته باشد که به آنجا مراجعه و از خود دفاع کنند و این وکیل کسی نیست که زیر مجموعه حکومت و قوه قضاییه و کارمند آن باشد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از جماران، جلیل رحیمی جهان آبادی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گفت: اخراج اساتید دانشگاه چه ۱۰۰ نفر چه ۵۰ نفر باشد، امروز در آستانه بازگشایی دانشگاهها فضای روانی ای در دانشگاهها ایجاد کرده است که بسیار نامناسب است. دو نفر از اعضای هیئت علمی از خراسان که هر دو آنها اهل سنت هستند به من مراجعه کردند و گفتند هر دو اخراج شده اند. به عنوان کسی که چندین سال نماینده مجلس هستم و نمیدانم بعد از نماینده مجلس رابطه من هم با دانشگاه قطع میشود و اخراج میشوم یا خیر، با دیدن رزومهی این دو نفر افسوس خوردم. آنها دو نخبه فکری در حوزه کاری خودشان بودند که یکی در رشته کشاورزی و دیگری علوم سیاسی است.
اخراج یا قطع همکاری با برخی اساتید دانشگاه در حالی به گوش می رسد که محمدعلی زلفیگل، وزیر علوم در حاشیه جلسه چهارشنبه هیأت دولت گفت: دانشگاه قواعد خاص خود را دارد و دانشگاه براساس آن قواعد اداره میشود. طبیعی است که یک عضو هیات علمی علاوه بر نظم و انضباط علمی باید نظم آموزشی و پژوهشی، اداری و فرهنگی را هم رعایت کند.
در این خصوص با جلیل رحیمی جهان آبادی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به گفت و گو نشستیم که مشروح آن در پی می آید:
نظر شما به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه و نماینده مجلس در خصوص اخراج برخی اساتید چیست؟
اگر به وضعیت کشورهای توسعه یافته جهان نگاهی داشته باشیم؛ چه خود ایالات متحده آمریکا که به عنوان کشور سردمدار جهان توسعه یافته غرب است و چه کشورهای اروپایی، بخش عمدهای از ظرفیتی را که اینها امروز دارند از طریق جذب نخبگان مهاجر ایجاد کردهاند. در مقابل، کشورهای جهان سوم یا کشورهای در حال توسعه یکی از اساسیترین ضعفهایی که دارند این است که نیروهای نخبه فکری خود را از دست میدهند و نمیتوانند زمینه زیست و شرایط علمی مناسبی را برای این افراد ایجاد کنند و این افراد معمولا به کشورهای غربی مهاجرت میکنند؛ برای اینکه شرایط مناسبتری را برای خود فراهم میبینند.
ما اگر بخواهیم جلوی این آسیب و درد عمیق را بگیریم که به سرنوشت خیلی از کشورهای در حال توسعه دچار نشود و نخبگان از آن کشور مهاجرت نکنند؛ یک راهکار این است که ما نسبت به فضای دانشگاهها، اساتید دانشگاه، پژوهشگران، نخبگان، پزشکان، مهندسان و حقوقدانان در بخشهای مختلف نگاه عاقلانهتری باید باشد.
زمانی که جوان بودیم کتابهای شهید مطهری را مطالعه میکردیم آمده بود که در نظام جمهوری اسلامی یک کمونیست در دانشگاه تهران بیاید اصول کمونیست را تدریس کند و بچههای انقلابی جواب بدهند. باور من بر این است که اگر نیروهای نخبه انقلاب و نیروهای معتقد به انقلاب که تعدادشان کم نیست و اگر به نیروهای جوان و تحصیل کرده این زمینه را بدهیم میتوانند در فضاهای فکری و در فضاهای سیاسی و دینی به هر نقدی پاسخ دهند. حال یک نقد پاسخ دارد و یا پاسخ ندارد؛ ولی اینکه ما بگوییم برای هر استادی و هر هیات علمی و هر نخبهای در کشور شرایط مناسب را برای او فراهم نمیکنیم و حقوق مناسب نمیدهیم و اگر نقدی داشت آن را از دانشگاه بیرون میاندازیم در این صورت این آسیب را ما میبینیم، نه غرب! چون غرب یک نیرو و میوه یک درخت آماده باروری ما را که در اختیارش قرار دادیم میچیند و خیلی از کشورهای غربی اینگونه هستند. ما باید جلوی این ضرر را بگیریم.
اخراج اساتید چه ۱۰۰ نفر چه ۵۰ نفر باشد، بسیار نامناسب است
دو نفر از اعضای هیئت علمی از خراسان که هر دو اهل سنت هستند به من گفتند که اخراج شده اند
اخراج اساتید دانشگاه چه ۱۰۰ نفر چه ۵۰ نفر باشد، امروز در آستانه بازگشایی دانشگاهها فضای روانی ای در دانشگاهها ایجاد کرده است که بسیار نامناسب است. دو نفر از اعضای هیئت علمی از خراسان که هر دو آنها اهل سنت هستند به من مراجعه کردند و گفتند هر دو اخراج شده اند. به عنوان کسی که چندین سال نماینده مجلس هستم و نمیدانم بعد از نماینده مجلس رابطه من هم با دانشگاه قطع میشود و اخراج میشوم یا خیر، با دیدن رزومهی این دو نفر افسوس خوردم. آنها دو نخبه فکری در حوزه کاری خودشان بودند که یکی در رشته کشاورزی و دیگری علوم سیاسی است.
باور من بر این است که این کار جز آسیب و ضرر و ایجاد فضای روانی نامناسب، مهاجرت بیشتر نخبگان و جز ضرر و زیانی که ما بیشتر در کشور متحمل آن میشویم هیچ حاصلی برای کشور ندارد و نمیدانم چه کسی به این افراد خط میدهد و کجا تصمیم گیری میکنند؟! ولی به عنوان فردی که ۲۳ الی۲۴ سال است هیئت علمی دانشگاه و ۷ الی ۸ سال نماینده مجلس هستم، می گویم که این کار یک نادرست و اشتباه است.
اگر فردی متخصص ما را نقد نکند، پس چه کسی باید ما را نقد کند؟!
اینکه بگوییم هر نقدی هم نوایی با دشمن است نادرست است
و این در حالی است مقام معظم رهبری هم درباره مهاجرت نخبگان که یک نوع خیانت محسوب میشود صحبت کرده بودند. اما چرا این توصیه و تاکید از سوی عدهای اجرایی نمیشود؟
باور من بر این است که این حرف یک حرف درست در کشور است که وقتی ما وارد جنگ و نبردی با دشمن میشویم با دشمن هم نوایی نکنیم؛ چه استاد دانشگاه و چه نماینده مجلس یا مردم عادی. اما این هم که ما بگوییم هر نقدی هم نوایی با دشمن است نادرست است؛ هر نقدی هم نوایی با دشمن نیست. هر نقدی وقتی با جامعه مطرح میشود حرف دشمن نیست؛ اگر نقد و ایراد و صحبت استاد دانشگاه در کلاس درس و پیرامون سیاستهای جاری و یا پیرامون سیاستهایی که در جامعه اعمال میکنیم، نباشد و نقد خود را بیان نکنند و اگر فردی متخصص نقد نکند، پس چه کسی باید ما را نقد کند؟!
من نماینده مجلس هستم چه کسی باید عملکرد بنده را نقد کند؟ هم مردم عادی و هم جامعه نخبه دانشگاهی این حق را دارد. من بر حسب وظیفه یا به یک نقد پاسخ دارم و یا پاسخ ندارم؛ که در این صورت میشنوم و قبول میکنم. باور من بر این است که این اقدامات غیر عقلانی، نادرست، خلاف امنیت کشور و مصالح کشور است و اوضاع کشور را از شرایطی که دارد بدتر میکند.
موج مهاجرت پزشکان و پرستاران، مهندسان و حقوقدانان را داریم
اکنون موج مهاجرت پزشکان و پرستاران، مهندسان و حقوقدانان را داریم. همچنین اقداماتی در برنامه هفتم انجام میشود که این موضوع را تقویت می کند. کانون وکلای دادگستری را هم در حد تصمیم گیری برای صنف میوه و ترهبار تنزل میدهند؛ این کارها ظلم در حق چه کسی است؟ در حق عدالت است؛ عدالت دو بال دارد. یک بال آن قضاوت و بال دیگر وکالت است؛ وکالت یعنی این که یک پناهگاه و ملجاء امنی برای مردم غیر از حکومت وجود داشته باشد که به آنجا مراجعه و از خود دفاع کنند و این وکیل کسی نیست که زیر مجموعه حکومت و قوه قضاییه و کارمند آن باشد. وکیل فرد عادی تحصیل کرده است که به مردم کمک میکند تا از خود دفاع کنند؛ چه در مقابل حکومت و چه در مقابل اشخاص حقیقی و حقوقی دیگر. ولی این که شما کانون وکلا را در حد صنف میوه و تره بار و آرایشگاه تنزل دهید و بگویید شما در درگاه وزارت اقتصاد ثبت نام کنید و از آن جا مجوز بگیرید و اختیارات کانون وکلا را در گزینش و نمره بندی و امتیاز دادن و سنجش علمی نادیده بگیرید، این آسیب اساسی برای کشور ایجاد میکند. نمیدانم این تصمیمات از کجا ناشی و از چه تفکری ناشی میشود؟!
خیلی از تصمیمات اوضاع را بدتر، آسیبها را بیشتر و مردم و نخبگان را ناامیدتر میکند
اما به به عنوان کسی که تا ۶ الی ۷ ماه دیگر نماینده هستم و بعد از آن شهروند عادی هستم، به جرات میتوانم بگویم که امروز کشور شرایط نامناسبی را طی میکند و خیلی از این تصمیمات اوضاع را بدتر، آسیبها را بیشتر و مردم و نخبگان را ناامیدتر میکند. من ۲۳ الی ۲۴ سال در دانشکده حقوق هیئت علمی هستم؛ کمتر وکیلی را پیدا میکنید که عرق ملی نداشته و ایران دوست و وطن دوست و مردم دوست نباشد؛ کم تر وکیلی می توانید پیدا کنید که دلش برای این آب و خاک نتپد. ولی یک وکیل کسی است که در عرصه کاری خود و شغل خود باید فعالیت کند و از آن نباید انتظار داشت مانند کارمند قوه قضاییه و کارمند اداره دولتی رفتار کند.
باور من بر این است چه تصمیماتی که برای اخراج اساتید گرفته میشود و چه تصمیماتی که برای تضعیف قانون وکلای دادگستری به عنوان یک نهاد مستقل مردمی و مدنی در دفاع از حقوق مردم گرفته می شود و چه تصمیمات مشابهی که در امر حجاب و در امر مسائل دیگر گرفته میشود، کشور را به شرایط نامساعدتری سوق میدهد.
دانشگاه زمانی مرکز علم و تحقیق و تفحص است که ما آن را سیاست زده نکنیم
بسیاری این نظر را دارند که نباید سیستم آموزشی را سیاسی کنیم. اما شاهد بودیم که در موضوع اساتید وزیر علوم دخالتی در این امر نکرد بود و ظاهرا دستورات از بیرون صادر شد و این چهره آموزش را خدشه دار کرد حال این انتظار درست است؟
باور من بر این است که دانشگاه یک محیط علمی است و اجازه دهیم افراد با تفکرات علمی خود و با تفاوتهای فکری خود در دانشگاهها حضور داشته باشند. دانشگاه زمانی مرکز علم و تحقیق و تفحص است که ما آن را سیاست زده نکنیم. ما به عنوان سیاسیون و تصمیم گیرندگان توقع نداشته باشیم هر کاری میکنیم استاد دانشگاه از ما تعریف، تمجید و چاپلوسی کند. مثلا ما در حوزه کاری کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، باید از هر کارشناس روابط بین الملل استقبال کنیم که بیاید و در امور سیاست خارجی نقدی وارد کند. اگر هم در جایی تخریب میکند، من این آمادگی را دارم که در هر بخش سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران هر استادی که بحث دارد بنشیند و با آن مناظره کنم یا من را قانع میکند و یا من او را قانع میکنم، ولی این که ما بگوییم اگر کسی نقد کرد باید اخراج یا مجازات شود اشتباه است.
یا مثلا سایت انتخاب مواضع خود را بیان می کند، امااین که شما نقد بر سیاست را نپذیرید و بخواهید این گونه رفتار کنید به ضرر کشور تمام خواهد شد.
نقد سایت انتخاب درست یا نادرست؛ اگر نادرست است بنشینیم و مناظره کنیم و از سیاست های دولت و سیاست خارجی دولت دفاع کنیم
از سایت انتخاب گفتید و شاهد بودیم این پایگاه خبری یک به سیاست خارجی نقد کرد و در نهایت از دسترس خارج شد. این در حالی است که دولت بارها اعلام کرده بود ما پذیرای نقد افراد هستیم.
اگر آن نقد نادرست است بنشینیم و مناظره کنیم و از سیاست های دولت و سیاست خارجی دولت دفاع کنیم و اگر نادرست است بپذیریم. چه اشکالی دارد که یک استاد دانشگاه یا نخبه و کانون صنفی نقدی را مطرح کند و این نقد را بپذیریم؟! به طور مثال، ما این قانون را مصوب میکنیم که کانون وکلای دادگستری و یا قانون قضات و دانشکدههای حقوق ایراد دارد، چه اشکالی دارد ما اگر این نقد را بشنویم و یا بررسی کنیم؟! اگر پاسخ داریم قانعشان کنیم و اگر پاسخ نداریم بپذیریم. این راهکار عقلانی کشور است. ولی اگر بگویید استاد دانشگاه هم نقد کرد اخراج میشود و یا کانون وکلای دادگستری هم اگر باب میل ما نبود محل تضعیف میشود، اما این شیوه درست کشورداری نیست.
من باورم بر این است که کشور را میشود عاقلانهتر و کم هزینهتر اداره کرد.
سکوت آقای وزیر علوم و عدم دفاع آن از استادان دانشگاهها قابل پذیرش نیست
ما در این یک سال اخیر منتظر بودیم وزیر کشور از مجوز تجمعات احزاب سخن بگوید، اما نه تنها هیچ خبری نشد بلکه شاهد بسته شدن سایت و اخراج اساتید بودیم و تا امروز نیز آنچه وعده داده شده بود محقق نشد در این میان نقش مجلس چه میتواند باشد؟
خیلی از این وظایف برای وزیر کشور نیست که در امور فرهنگی و دانشگاهها دخالت کند. اتفاقا وزیر کشور نباید حرفی بزند و تصمیمی بگیرد چون ارتباطی با وزیر کشور ندارد. ولی از آقای وزیر علوم انتظار میرود؛ سکوت آقای وزیر علوم و عدم دفاع آن از استادان دانشگاهها قابل پذیرش نیست. وزیر علوم جمهوری اسلامی ایران به همان میزان که باید نظام و اهداف و آرمانهای نظام را دغدغه داشته باشد، که دارد، باید برای امنیت فکری و شغلی و شرایط استاد دانشگاه و دانشجویان نیز دغدغه داشته باشد.
نسل جوان ما در دانشگاهها و اعضای هیئت علمی دانشگاههای آزاد و دولتی نگاهشان به وزیر است که باید از آنها دفاع کند. من به عنوان نماینده مجلس توقع داشتم وقتی اخراج اساتید مطرح میشود وزیر دفاع از استادان و از هیئت علمی خود دفاع کند و مانع این روند شود، ولی سکوت آقای وزیر به نحوی تایید کننده این روند است.
بعید میدانم از این مجلس اقدامی صورت بگیرد، اما ای کاش دفاعی صورت بگیرد
آیا از سوی مجلس اقدامی را شاهد خواهیم بود؟
بعید میدانم از این مجلس اقدامی صورت بگیرد، اما ای کاش دفاعی صورت بگیرد و ای کاش به فضای فکری دانشگاهها و اعضای هیأت علمی امنیت شغلی و کاری میدادیم که اگر نقدی دارند بیان کنند و اعتماد آنها را جلب کنیم. باور من این است که بخش قاطعی از نخبگان ما بیشتر از ما که مسئول هستیم این وطن و آب و خاک را دوست دارند.