شگفتی های قلعه های قرون وسطی +عکس
در گذشتههای دور، قلعهها پر از شور زندگی، صداهای بلند، انواع بوها، لردها و بانوان نامدار، خدمتکاران بیشمار، شوالیههای خشمگین و دلقکهای شعبدهباز بود.
به گزارش historyhit، قلعهها که اساساً پس از سال ۱۰۶۶ در انگلستان و وِلز ساخته شدند، سیستم جدید فئودالیسم را استحکام بخشیدند. در این سیستم، مردم در قبال وفاداری، حمایت و استفاده از زمین، برای نجیبزادگان و اشرافیان کار میکردند و میجنگیدند.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از فرادید، یک قلعهی قرون وسطایی به عنوان یک دژ و خانه به شکل موثری نماد قدرتِ لرد بود و با سلسلهمراتب و جشن و سرورهایی که در آن برگزار میشد، نمایانگرِ قشرهای مختلفِ مردم قرون وسطی بود. اما زندگی در یک قلعهی قرون وسطایی واقعاً به چه شکل بود؟ آیا مانند تصورات ما آمیخته با جلال و شکوه و تجمل بود یا سرد و سخت و تاریک بود؟ در ادامهی این مطلب، با زندگی در قصرهای قرون وسطی بیشتر آشنا میشوید.
مردم مدتزمان زیادی در قلعهها زندگی نکردند
قلعهها خانه بودند، اما سکونتگاههای دائمی باقی نماندند. ارباب و بانو و خدمتکارانشان که بین ۳۰ تا ۱۵۰ نفر بودند، همراه با تختخوابها، ملافهها، پردههای نقشدار، ظروف غذاخوری، شمعدانها و صندوقهایشان از قلعهای به قلعهی دیگر نقل مکان میکردند؛ به این معنا که درب بیشتر اتاقهای قلعه بسته بود.
قلعهها بسته به اینکه چه زمانی از سال باشد، شلوغ یا خلوت بودند. جشنهایی از قبیل عید پاک و کریسمس زمانِ شلوغ شدن قلعهها بود، چون مهمانها ماهها در قلعه میماندند. در مواقع دیگر سال مثل نزدیک شدن به زایمانِ بانوی خانه یا پس از آن، قلعه زیاد شلوغ نبود.
گاهیاوقات، ارباب به تنهایی برای کسب و کارهای دیگر فراخوانده میشد و خدمتکاران او از قبیل اسبدار و پیشکار همراه ارباب به سفر میرفتند. در غیاب ارباب، امور روزانهی داخلی توسط بانوی قلعه اداره میشد.
قلعهها اتاقهای زیادی داشتند
سالن بزرگ قلعه چیلینگهام
قلعههای مختلف طبیعتاً تعداد اتاقهای مختلفی داشتند. قلعههای قرون وسطی و قلعههای کوچکترِ آن دوران به طور کلی شامل یک برج کوچکتر میشدند. قلعههای بزرگتر و کاخها محیطهای خیلی بیشتری داشتند، مثل: اتاقهای بزرگتر، اتاقهای خواب، اتاقهای نشیمن، حمام و اشکاف لباس، اتاق دربان و اتاق نگهبان، آشپزخانه، آبدارخانه، محل نگهداری مواد خوراکی و شرابخانه، نیایشگاه، کتابخانه و اتاق ویژه آرایش و جامهپوشی، انباری و زیرزمین، انبار یخ، کبوترخانه، آپارتمان و گاهیاوقات حتی زندان زیرزمینی.
تالار بزرگ، نقطهی کانونی قلعه و گرمترین و تجملیترین جای قلعه بود و مکان پذیرایی و برگزاری مهمانیهای رقص و بازی و شعرخوانی بود. به طور کلی، صاحبان قلعه سوئیتهایی با حمام و توالت و اتاق اختصاصی داشتند که در دسترس مهمانها بود. معمولاً اتاقهای ارباب و بانو، ایمنترین بخش قلعه بود و با دقت از آنها نگهبانی میشد. در برخی قلعهها، اتاقهای ارباب و بانو در یک ساختمان مجزای حفاظتشده بود.
قلعهها لزوماً سرد و تاریک نبودند
اگرچه قلعههای اولیه پنجرههای کوچکی داشتند و به همین دلیل فضای داخلی آنها سرد و تاریک بود، قلعههای پس از آن، پنجرههای بزرگی داشتند که نور بیشتری را وارد قلعه میکردند. شومینه تا اواسط قرون وسطی اختراع نشده بود، بنابراین تا پیش از آن، تمام آتشها روباز بودند، در نتیجه دودشان زیاد و گرمایشان در اثر پراکنده شدن کم بود. تالار بزرگ قلعه به طور کلی یک آتشدان یا اجاق باز و بزرگ داشت که گرما و نور قلعه را تامین میکرد. پردههای قالیچهنما نیز به شکل عایق عمل میکردند و جلوی به هدر رفتن گرما را میگرفتند.
اتاقهای خصوصیترِ قلعه از قبیل اتاق خواب مجهز به تختهایی بودند که پرده و شومینه یا آتشدانهای سیار داشتند. در دیوار این اتاقها تورفتگیهای مربعشکلی به نام استراحتگاه چراغ تعبیه شده بود که درون آنها فانوس یا شمع قرار میدادند.
اتاقهای خدمتکاران معمولاً بالای آشپزخانه بود. این اتاقها کوچک بود و حریم خصوصی نداشت، اما گرم بود و نسبت به بخشهای دیگر قلعه، بوهای خوشایندتری در آنها به مشام میرسید.
دوکِ بِری پایین، سمت راست نشسته و پشتش به آتش است، لباس آبی پوشیده و کلاه خز به سر دارد. چند نفر از آشنایان دوک در حال نزدیک شدن به او هستند و همزمان خدمتکاران مشغول پذیرایی و ساقیها در حال سرو نوشیدنی هستند، دو نوچه در مرکز نقاشی از پشت دیده میشوند. در انتهای میز یک نانوا مشغول کار است. اثر برادران لیمبورگ (1402-1416)
کودکان در قلعه بازی میکردند
در قلعهها کودکان زیادی از طبقات بالای جامعه حضور داشتند. اگرچه هنجارهای اجتماعی در خصوص کودکان با هنجارهای امروز تفاوت داشت، کودکان آموزش میدیدند و به آنها عشق ورزیده میشد. شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد کودکان اسباببازیهایی از قبیل اسباب و اثاثیه مینیاتوری داشتند که احتمالاً زندگی آیندهی کودکان را به آنها آموزش میداد. تختخواب این کودکان از جنس پر بود. علاوه بر این کودکان، کودکانی هم بودند که نقش خدمتکار داشتند. کودکان طبقهی ثروتمند به قلعه فرستاده میشدند تا در آنجا زندگی کنند و آداب معاشرت و رفتار و شیوهی ادارهی دربار را بیاموزند. کتب قرون وسطی مخصوص کودکان پر از قوانین بیشماری بود که نحوهی رفتار را به آنها آموزش میداد، مثل پاک نکردن بینی با رومیزی و تف نکردن روی زمین در معرض دید دیگران.
در قلعهها لزوماً سربازهای زیادی وجود نداشت
سال 1385 نیروهای فرانسوی-اسکاتلندی به رهبری ژان دوُ وین به قلعه وارک حمله میکنند. نسخهای از رویدادنامه فرواسارت. هنرمند: ناشناس
در زمان صلح، یک قلعهی کوچک در مجموع دوازده سرباز یا کمتر از آن داشت. این سربازها مسئولِ رسیدگی به کارهایی از قبیل نظارت بر دروازه، درب ورودی قلعه، پل متحرک و گشتزنی اطراف دیوارها بودند. آنها از پاسبانی دستور میگرفتند که جانشین مالک قلعه بود و اتاقهای خودش را داشت. سربازان نیز در یک خوابگاه زندگی میکردند.
در زمان حمله یا جنگ، تا جای ممکن در قلعه سرباز وجود داشت. برای مثال، سال ۱۲۱۶ در محاصرهی بزرگِ قلعهی داوِر، ۱۴۰ شوالیه و حدود ۱۰۰۰ گروهبان (سرباز کاملاً مجهز) درون قلعه برای دفاع در مقابل نیروهای فرانسوی وجود داشت. دفاع با شمشیر، نیزه و تبر انجام میشد، در حالی که شلیک کمانهای بزرگ از بالای باروها یا از میان حفرههای درون دیوارههای ضخیم از فاصلهی دور به دشمن اصابت میکرد. در زمان صلح، شوالیهها مهارتهایشان را تقویت میکردند، تجهیزات جنگی مانند منجنیق درست میکردند و استحکامات قلعه را تقویت میکردند.
قلعهها خدمتکاران زیادی داشتند
قلعهها مملو از خدمتکار بود. شیکترینِ آنها پادوها و دخترکان خدمتکار بودند که در فاصلهی نزدیکتری با ارباب و بانوی قلعه خدمت میکردند. خدمتکاران معمولی ردههای مختلفی داشتند از مباشر، ساقی و مهترِ ارشد گرفته تا مشاغل پایینتری مانند پسری که سیخ را میچرخاند تا گوشت روی آتش کباب شود و آن نگونبختی که کارش تمیز کردن چاه توالت بود!
آشپزخانهای در قلعه والنسای، ایندر، فرانسه
پایینترین ردهی خدمتکاران هرجایی از قلعه که پیدا میکردند میخوابیدند. کار از ساعت ۵:۳۰ صبح در تابستان آغاز میشد و معمولاً ساعت ۷ عصر به پایان میرسید. روزهای مرخصی کم و دستمزدها پایین بود. مستخدمان یونیفورم به تن داشتند و در تمام طول سال غذای آنها تامین بود. خدمتکار قلعه، شغل خواستنی آن دوران بود.
آشپزها بسیار پرمشغله بودند و ممکن بود در روز ناچار شوند برای بیش از ۲۰۰ نفر دو وعده آشپزی کنند. مواد اولیهی غذاها شامل قو، طاووس، چکاوک و حواصیل، همینطور گوشت گاو، خوک، خرگوش و آهو میشد.