چیکار کنیم تا جرات ریسک کردن پیدا کنیم؟
روانشناسی ریسک پذیری هم مانند هر رفتار دیگری میتواند خوب یا بد باشد. یعنی درباره آن یک حکم کلی وجود ندارد.
روانشناسی ریسکپذیری را چگونه می بیند؟!
به گزارش اقتصاد آنلاین؛واقعیت این است که همه ما ذاتاً به میزانی خطرپذیر هستیم. وقتی از ریسک پذیری بالا یا پایین خودمان یا دیگری صحبت می کنیم، در مورد یک ویژگی شخصیتی حرف می زنیم. کودکان قدرت ریسک پذیری فوق العاده ای دارند. شاید ساعت ها وقت خود را صرف انجام کاری کنند و بعد از هر بار عدم موفقیت دوباره و دوباره آن کار را تکرار خواهند کرد. به عنوان مثال، اولین باری را فرض کنید که می خواستید راه رفتن را بیاموزید. یک کودک ممکن است بارها زمین بخورد. ولی هرگز از ترس آسیب دیدن، از ادامه راه، دست نمی کشد. اگر هر یک از ما در زمان کودکی ریسک پذیر نبودیم، الان نمی توانستیم حتی راه برویم.
پیشرفت ما انسان ها در گرو پذیرش خطرها و ریسک پذیری است
اصطلاح ریسک پذیری (Risk-taking) یکی از اصطلاحات رایج در گفتگوهای روزمرهی ماست.
برخی ریسک پذیری را به مسائل مالی محدود می کنند. مثلاً برای رسیدن به ثروت بیشتر، پول خود را در کاری سرمایه گذاری کنی؛ با اینکه می دانی ممکن است سرمایه اولیه ات را هم از دست بدهی. ولی ریسک کردن در قسمت های مختلف زندگی بشر به چشم می خورد.
در این زمینه بخوانید؛
چجوری ادعامونو تو مذاکره ثابت کنیم؟
هرگز به خاطر این موارد عذرخواهی نکنید!
چجوری بر احساس قربانی شدن در ذهنم غلبه کنم؟
ریسک پذیری از زمانی که ما نوزاد هستیم با ما همراه بوده. حتی بیش از هر زمان دیگری! اگر به یک کودک نگاه کنید، می بینید که در ابتدا از هیچ چیز نمی ترسد؛ او دوست دارد همه چیز را امتحان کند. عاشق هیجان است. اما به مرور زمان با القای ترس از سوی بزرگترها، او نیز کم کم از ریسک کردن فاصله می گیرد. هم چنین ریسک کردن به یک دوره خاص از زندگی انسان ها محدود نمی شود. یعنی حتی انسان های اولیه هم ریسک می کردند. مثلاً زمانی که برای کشف دنیای جدید یا شکار، تا کیلومترها از غار خود دور می شدند. امن ترین محل برای زندگی آنها غار بود. آنها می دانستند که بیرون از آن با خطر حمله حیوانات وحشی مواجه می شوند. ولی این خطر را می پذیرفتند. بنابراین خطر کردن بخشی از زندگی روزمره ما انسان ها از لحظه تکامل ما است؛ اگر در آن روزها اجدادمان قدرت ریسک کردن نداشتند، هرگز نمی توانستند به بقای خود ادامه دهند و نسل انسان منقرض می شد. این توانایی بشر موجب شده، او به جامعه پیچیده امروزی دست یابد.
به طور کلی ریسک پذیری، تحمل ریسک یا اشتهای پذیرش ریسک، یک صفت شخصیتی است؛ به این معنی که شما مایل هستید که چه مقدار از ریسک را برای یک سطح پیشبینی شده از سود مالی و یا غیرمادی بپذیرید.
ریسک پذیری یک ویژگی و صفت شخصیتی است. اما ریسک کردن یک عمل است و مانند بسیاری از مهارتهای دیگر، میتوانیم برای بهبود آن تلاش کنیم. وقتی از ریسک پذیری بالا یا پایینِ خودمان یا دیگران صحبت میکنیم، در مورد یک ویژگی شخصیتی فردی حرف میزنیم.
روانشناسی ریسک پذیری هم مانند هر رفتار دیگری میتواند خوب یا بد باشد. یعنی درباره آن یک حکم کلی وجود ندارد. ضمن اینکه ارتقا و رشد این ویژگی در هر فرد تحت تاثیر عوامل تربیتی، محیطی و شخصی فراوان است. پس نمیتوان گفت که ریسک پذیری اصولا رفتاری درست است یا خیر. باید بدانید که ریسک پذیری در روانشناسی به دقت تحلیل میشود و روانشناسان معتقدند که این رفتار میتواند مزایا و در عین حال مضراتی را به فرد تحمیل کند.
با همه این حرفها، باید قبول کرد که فارغ از نگاه علمی به ریسک پذیری در روانشناسی و تحقیقات تخصصی، برای همه افراد لازم است که گاهی ریسک کنند و با به چالش کشیدن خود و خروج از ناحیه امنشان، آدرنالین را در بدنش بالا ببرند و هیجان را به زندگی خود وارد کنند. کسانی که از هواپیما با چتر نجات میپرند، افراد به شدت ریسک پذیری هستند.
کسی که تا به حال سوار دوچرخه نشده و نهایتا تصمیم میگیرد که این کار را امتحان کند هم ریسک را به اندازه خود میپذیرد.
ریسک پذیری زیاد بدن را به ترشح مواد شیمیایی هیجانآوری مانند آدرنالین و دوپامین عادت میدهد. مثلا دوپامین باعث میشود تا حس و حال خوبی در افراد وجود داشته باشد.
مطابق تحقیقات انجام شده در طی انجام ریسکهای زندگی و پذیرفتن خطرها، هورمونهای دوپامین و ادرنالین در مغز ترشح میشود. این دو هورمون مسئول احساس هیجان و خوشحالی هستند. لازم به ذکر است که هورمون دوپامین همان مادهای است که میتواند موجب اعتیاد افراد بشود. به همین دلیل است که کسانی که عادت به
در بسیاری از موارد ریسک پذیری را با بی عقلی و غفلت هم سنگ می شمارند. در حالی که این تعبیر اشتباه است.
انجام ریسک هستند تمایل دارند ریسکهای بیشتر و بزرگتری را انجام دهند تا دوباره همان حس خوب و هیجان را تجربه کنند و در این نقطه است که خطر کردن به یک رفتار خطرناک تبدیل میشود. اما ریسک پذیری هنری است که در حد متعادل آن، برای موفقیت در کار یا کشف جنبههای جدید از شخصیت خود لازم است.
توسعه کسب و کارها یا رو به رو شدن با ترسها بدون پذیرفتن ریسک امکان پذیر نیست. همه افراد از لحاظ روانی یک منطقه امن در زندگی خود دارند. منطقه امن مانند یک حصار است که فرد در آن احساس امنیت میکند، از لحاظ روحی در آرامش است و اضطرابی نداشته و تمایل به ترک آن ندارد. اما در منطقه امن چیز بیشتری از داشتههای قبلی عاید افراد نمیشود.
ریسک پذیری به این معناست که فرد از مرزهای منطقه امن خود فراتر برود و اتفاقات جدید را تجربه کند. خطر کردن رفتاری است که اگر دارای محدودیت و حد و مرز نباشد، پیامدهای خوبی به دنبال نخواهد داشت. اصول ریسک پذیری شامل مشخص کردن مرزهای خطر، انعطاف پذیری در نتایج و تحمل شکست در ریسکها، شناخت خصوصیات اخلاقی خود، شناخت ریسکهای بی فایده و ارزش ریسکها است.
مطالعات نشان داده است ریسک پذیری در دو نوع شخصیت بیشتر از سایرین است: افرادی که بسیار مضطرباند و افرادی که علاقهمند به تجربههای جدید هستند. به نظر میرسد افراد مضطرب بسیار محتاط عمل کنند تا منطقه امن خود بمانند. اما برعکس، این افراد برای جلوگیری از تجربه اضطراب بیشتر، اغلب ریسکها را میپذیرند. همچنین افرادی که تمایل به تجربه کارهای جدید دارند، اغلب به دنبال هیجان اتفاقات تازه هستند به همین دلیل ریسک پذیری بالایی دارند.
کسی که با ریسک پذیری به ترشح این ماده در بدن خود کمک میکند به تدریج معتاد میشود و همواره به دنبال فعالیتهایی میگردد که او را به رسیدن به همان حس و حال خوش راهنمایی میکنند.
مطالعه ریسک پذیری در روانشناسی نشان میدهد که اعتیاد به خطر کردن برای رسیدن به لذت، افراد را به پذیرش ریسکهای بزرگ و بزرگتر وادار میکند. به همین خاطر است که وقتی، افراد ریسک میکنند و به این کار عادت پیدا میکنند، مدام در پی برنامهریزی برای پذیرفتن خطرات عجیبتر و کلانتر میگردند.
ریسک پذیری در زندگی
ریسک پذیری در زندگی چیزی جز افزایش اعتماد به نفس نیست! زمانی که مطمئن باشید رهبری زندگی خود را به دست دارید و با اعتماد به نفس کامل در مسیر انتخابهای خود قدم بر میدارید، خطر کردن را در زندگی خود پیادهسازی کردید.
سوال اینجاست که چرا ریسک پذیری در زندگی ضروری است؟
علت این است که زندگی دائما با ابهام و عدم قطعیت در موقعیتهای مختلف ما را غافلگیر میکند. اگر قرار باشد مدام از ریسک کردن بهراسید و تنها تصمیماتی را بگیرید که از درستی آنها اطمینان صد درصدی دارید؟ آیا ارزشش را دارد به دلیل خطر نکردن در زندگی، دست از اهداف خود بکشید؟ پس ریسک پذیری در زندگی به خودی خود چیز بدی نیست بلکه بسیار هم قدم مثبتی به حساب میآید. فقط باید مطمئن باشید این خطر کردن، در راستای رسیدن به اهداف بوده و ترکشهای آن کمترین خسارت را به سایر جوانب زندگیتان وارد میکند. در این صورت یک روحیه ریسک پذیری قابل اطمینان را در خودتان تقویت کردهاید.
ویژگیهای افراد ریسک پذیر
۱.عاشق هیجان بالا هستند.
۲. به شغلهایی با چاشنی هیجان و خطر بیشتر گرایش دارند.
۳. ماجراجو و به دنبال کسب تجربههای جدید هستند. شاید همیشه این هیجان خطرناک نباشد اما برای آنها لذتبخش است.
۴. در سنین کم، بیشتر نسبت به هیجان علاقه نشان میدهند.
۵. روحیه کارآفرینی در آنها زیاد است.
تفاوت ریسک پذیری با ریسک کردن چیست؟
ریسک پذیری تا حدودی با ریسک کردن متفاوت است. ریسک کردن یک مهارت است؛ هر کس میتواند بسته به نیاز خود، در مورد آن مطالعه، تمرین و تجربه کند و آن را در کار و زندگی خود به کار ببرد. در حالیکه ریسک پذیری یک ویژگی شخصیتی است و ذاتاً در هر انسانی، کم و بیش وجود دارد.
ریسک کردن به معنای اقدام برای رسیدن به یک هدف یا تأمین یک نیاز است؛ در شرایطی که میدانیم ممکن است تبعات منفی هم داشته باشد.
افراد ریسک پذیر توانسته اند با توسعه فردی خود گوی سبقت در موفقیت را ازدیگران بربایند.
بنابراین، مهارت ریسک کردن به معنای جستجوی فرصتهای جدید، ارزیابی تبعات احتمالی، سنجش تبعات مثبت و منفی و مقایسه آنها با یکدیگر و در نهایت، انتخاب میان اقدام کردن و نکردن است.
زن ها ریسک پذیرتر هستند یا مردها؟
تحقیقات نشان داده، مردها بیش از زن ها به خطر کردن تمایل نشان می دهند. مردها وقتی تحت فشار روحی و استرس قرار می گیرند، بیش از زن ها خطر می کنند. برعکس در موقعیت های نگران کننده، زن ها تاحد امکان از خطر کردن اجتناب می کنند و محتاط تر می شوند. به همین دلیل وقتی مرد و زن در موقعیت های استرس زا کنار هم باشند، با کمک یکدیگر هوشمندانه تر عمل می کنند.
تفاوت رفتاری زن ها و مردها ژنتیک و ناشی از تکامل و بقای انسان است. مردهای دوران انسان های اولیه برای تامین غذای خانواده مجبور به شکار بودند. به همین دلیل ریسک پذیری بیشتری داشتند. زن ها نیز با رفتارهای محتاطانه و هوشیارانه باید خانواده را کنار یکدیگر حفظ می کردند.
همچنین زن ها هنگام تصمیم گیری درباره یک موضوع، دو برابر مردها دقت و تفکر می کنند. این مساله در تصمیم گیری های طولانی مدت مانند ازدواج خود را بهتر نشان می دهد. در حالی که مردها روش های ماجراجویانه را به کار می بندند.
نقش ریسک پذیری در زندگی ما چیست؟
تا به حال از خود سوال کرده اید چرا در یک جامعه تعدادی از افراد، موفق تر از بقیه هستند؟ یا در بین فرزندان یک خانواده چرا یکی موفق تر از فرزندان دیگر است؟ به نظر شما موفقیت تا چه حد با ریسک پذیری ارتباط دارد؟ فکر می کنید چرا چنین اتفاقی رخ می دهد؟ آیا این افراد از امکانات بیشتری نسبت به سایرین برخوردارند؟ برخی افراد به خاطر ترس از شکست دست به شروع کاری نمی زنند. چنین افرادی همیشه برای خود دلیل تراشی می کنند. آنها فکر می کنند: اگر بخواهم این کار را انجام دهم، فلان اتفاق بد رخ خواهد داد!
افراد ناموفق: تمام عمر خود را در فکر اگرهایشان صرف خواهند کرد. با حسرت به افراد موفق نگاه می کنند. عامل پیروزی افراد را شانس و امکاناتی که در اختیار داشته اند، می دانند.
افراد موفق: همواره به پیروزی می اندیشند. اگر با شکستی مواجه شوند، عوامل شکست را بررسی می کنند. سعی می کنند این عوامل را از سر راه بردارند. از شکست مانند اهرمی برای پیروزی استفاده می کنند. از قدرت هوش و تفکری که دارند به نحو احسن استفاده می کنند.
قدرت ریسک پذیری را درخود تقویت می کنند. استفاده از هوش و تفکر در کنار ریسک پذیری و نداشتن ترس از شکست از ویژگی های افراد موفق است.
ویژگی های افراد ریسک پذیر
۱- استفاده از هوش برای غلبه بر ترس
یکی از ویژگی های افراد ریسک پذیر که موجب می شود موفق تر از سایرین عمل کنند، این است که در مرحله ترس از انجام کار، هوش خود را به کار می گیرید. آن ها روش های برطرف کردن موانع را به خوبی تحلیل و راه حل مناسبی را ارائه می دهند. انسان می تواند یا درک صحیح از واقعیت های محیط اطراف و شرایطی که در آن جریان دارد تصمیمی درست و به موقع برای انجام برخی کارها بگیرد.
۲- فکر کردن به واقعیت ها
یکی دیگر از ویژگی های افراد ریسک پذیر فکر کردن به واقعیت ها است. این امر به آنها کمک می کند که شرایط را با تحلیلی درست بسنجند. ودر قبال آن بهترین تصمیم را بگیرند. بدیهی است که تصمیم گیری در چنین شرایطی موفقیت انسان را تضمین خواهد کرد.
۳- مثبت اندیشی
مثبت اندیشی ویژگی دیگری است که در افراد ریسک پذیر که معمولا افراد موفقی هستند به صورت واضح قابل مشاهده است. تحقیقات علمی نشان داده است که انسان افکار و اندیشه خود را به عرصه عمل می رساند. افراد ریسک پذیر در ذهن خود ناتوانی را راه نمی دهند. نمی شود در اهداف آنان جایی ندارد. هر زمان که می خواهند تصمیمی بگیرند و یا کاری را انجام دهند توانایی خود را غالب می بینند و به همین دلیل در انجام کارهای خود نسبت با سایرین موفق تر عمل می کنند.
۴- افزایش روحیه خلاقیت
یکی از دست آوردهای ریسک پذیری در زندگی فردی، افزایش روحیه خلاقیت است. افراد ریسک پذیر دائماً دنیاهای جدید را کشف می کنند. آن ها برای شناخت درست از این دنیاها با مسئل و مشکلات نیز مواجه می شوند. در این زمان ذهن خود را به درستی پرورش می دهند. برای عبور از مشکلات دست به اختراعات جدید می زنند و هر روز خلاقیتی جدید
پس رسیدن به موفقیت ارزش خطر کردن را دارد و افراد ریسک پذیر این خطر را به جان خریده اند.
از خود بروز می دهند. قطعاً افراد ریسک پذیر و شجاع هستند که می توانند به راحتی ایده ها و نظریات خود را مطرح و از آن بهره برداری کنند.
انسان تا زمانی که نخواهد خود را با چالش ها روبه رو کند و شرایط جدید و دشوار را تحمل کند، هرگز نمی تواند از عادت های هر روزه خود دست بردارد و در زندگی به پیشرفت برسد. حال آنکه با پشت سر گذاشتن این عادت ها و پذیرفت ریسک انجام کار های جدید نقاط ضعف و قوت خود را خواهد شناخت. با توسعه ذهن و شخصیت خود چالش ها را یکی پس از دیگری طی می کند و تجارب زیادی را کسب خواهد کرد. ذهن وی با حل کردن این چالش ها هر روز پیشرفت می کند و کامل تر می شود.
۵- مقاومت بعد از شکست
این جمله را همه شنیده ایم که موفقیت ها بعد از شکست ها به دست می آیند. البته این امر زمانی محقق می شود که ما بعد از شکست و زمین خوردن مقاومت کنیم و از آن شکست درس عبرت بگیریم. یکی از ویژگی های بارز افراد ریسک پذیر مقاومت بعد از شکست ها است. این افراد عقب نشینی را نمی شناسند و با اعتماد به نفس بالا و با شجاعت به راه خود ادامه می دهند . آنان می دانند که موفقیت به راحتی به دست نمی آید و باید برای آن سخت تلاش کرد.
۶- تصمیم گیری درست
همانگونه که گفته شد یکی از ویژگی های افراد ریسک پذیر این است که بی مهابا تصمیم نمی گیرند. این افراد ابتدا نسبت به تصمیمات خود تفسیر هایی را ارائه می دهند. آنان خطرات کار خود را محاسبه می کنند و به موانع بر سر راه خود را به درستی شناسایی می کنند. از این رو است که افراد ریسک پذیر بر خلاف سایرین خطرات را به درستی محاسبه می کنند و این امر در موفقیت آنان تأثیر به سزایی خواهد داشت.
این را باید دانست در راه رسیدن به موفقیت همیشه خطراتی وجود دارند. ولی به این نکته نیز باید توجه کرد که بدون خطر و مانع هیچ پاداشی در انتظار شما نخواهد بود.
راه های تقویت ریسک پذیری
حالا که به اهمیت ریسک کردن در زندگی پی بردیم، خوب است این مهارت را تقویت کنیم. به نکات زیر برای تقویت ریسک پذیری دقت کنید:
۱- از شکست نترس!
شکست اجتناب ناپذیر است. هر چه قدر هم محتاطانه رفتار کنی، باز هم ممکن است شکست بخوری. پس از شکست هراس نداشته باش! باید بدانی که تنها یک راه در مقابل شکست داری و آن هم ادامه دادن است؛ این دقیقاً همان باوری است که افراد موفق دارند. این همان چیزی است که باعث تفاوت آنها می شود، نه شانس! همه افراد موفق تجربه هایی از شکست را نیز دارند. اجازه ندهید ترس شما را فلج کند. از هیجانی که برای رسیدن به یک هدف یا انجام کاری دارید، مراقبت کنید و آن را با ترس از بین نبرید.
۲- اهداف کاملاً روشن داشته باش!
لازم است اهدافتان کاملاً شفاف باشد؛ باید بدانید که در هر زمانی، از کدام مسیر حرکت می کنید. زیرا اگر شکست بخورید و ندانید که باید از چه مسیری حرکت کنید، می ترسید و ادامه نمی دهید. ولی اگر از قبل بدانید که راه شما در رسیدن به هدفتان چیست، شکست خود را می پذیرید و ریسک پذیری به شما کمک می کند تا از این مرحله عبور کنید. این جاست که شکست ها به پله های موفقیت تبدیل می شوند و شما از اینکه خطرهایی را پذیرفته اید، خشنود خواهید بود.
۳- به مخالفت اطرافیان توجه نکن!
مطمئناً افرادی که از سطح پایین تری از ریسک پذیری برخوردارند، هنگام مواجهه با خطرها یا موقعیت های خطرزا، با شما مخالفت می کنند. آنها انتظار دارند که شما هم مثل خودشان، با چنین شرایطی برخورد کنید. حرف های ناامیدکننده آنها، شاید به علّت عدم آگاهی از اهمیت ریسک پذیری باشد. شاید هم خطرات را بیش از آنچه هستند، می بینند و آنها را خیلی بزرگ جلوه می دهند. پس به حرف های شان گوش ندهید و راه خودتان را پیش بگیرید. البته اگر می خواهید واقعاً موفق شوید!
۴- از ریسک های کوچک شروع کن!
در ابتدا ، ذهن نیمه آگاه تان، در برابر پذیرش ریسک مقاومت نشان می دهد. برای افزایش قابلیت ریسک پذیری، از پذیرش ریسک های کوچک شروع کنید. به عنوان مثال می توانید از پذیرش ریسک های مالی بسیار کوچک شروع کنید. مثل خریدن یک کتاب یا ثبت نام در یک دوره آموزشی و سایر فعالیت هایی که می دانید ممکن است به پیشرفت شما کمک کند ولی شاید هم فقط هدر دادن وقت و پول باشد. با انجام این کار شما ریسک پذیری را در خودتان تقویت می کنید.