از هوش کلامی چه می دانید؟ + راه های تقویت
بر اساس نظریهی هوشهای چندگانه، انسانها دارای انواع مختلفی از هوش هستند. هوش هیجانی، هوش عددی، هوش موسیقایی، هوش فضایی، هوش کلامی و ….
هوش کلامی چیست و چطور تقویت میشود؟
به گزارش اقتصاد آنلاین، ما بیش از همه به هوش کلامی خود وابسته هستیم. در واقع با کلمات فکر میکنیم و حرف میزنیم. هوش کلامی توانایی تحلیل اطلاعات و حل مسائل به کمک استدلالات مبتنی بر زبان است. استدلالات مبتنی بر زبان میتواند شامل خواندن، شنیدن کلمات، مکالمه، نوشتن و حتی فکر کردن باشد. از کلاسهای درس گرفته تا مراودات اجتماعی، پیامک و ایمیل، دنیای پیرامون ما به کمک شنیدن و خواندن کلمات ساخته میشود.
آموزش کودکان خردسال معمولا بر پایهی استدلالات غیرکلامی است. زیرا سرعت پیشرفت مهارتهای گفتاری و زبانی در این کودکان متفاوت است. کودکان پیشدبستانی بیشتر وقت آموزش خود را صرف نقاشی، آواز خواندن، بازی و درست کردن کاردستی میکنند. این فعالیتها با حداقل دستورالعملهای کلامی قابل انجام است.
وقتی کودکان به مدرسه میروند، اهمیت هوش کلامی به طرز چشمگیری افزایش مییابد. حتی از بچههای کلاس اولی هم خواسته میشود به دستورالعملها گوش کنند و آنها را انجام دهند (مثلا از آنها خواسته میشود که در صفهایی قرار بگیرند). کودکی که دستورالعملها را به طور دقیق متوجه نشود، از بقیهی گروه عقب میماند. در همان زمان از کودکان سؤالاتی میپرسند و آنها باید پاسخ بدهند و کمکم کودکان شروع به استفاده از زبان نوشتاری میکنند.
با بزرگتر شدن کودکان و استفادهی بیشتر آنها از کتابها، ویدئوها و مکالمات داخل کلاس، استدلالات کلامی اهمیت چشمگیری پیدا میکند. با فرا رسیدن مقطع راهنمایی و دبیرستان تکالیف و کارهای مربوط به مدرسه دامنهی گستردهتری مییابد. این امر نیازمند هوش کلامی بالای دانشآموز است. خواندن و دستور زبان به استدلال کلامی نیاز دارند. حتی اگر سایر دروس مانند فیزیک و ریاضی نیز به صورت گفتاری یا نوشتاری آموزش داده شوند، باز هم استدلال کلامی دانشآموز مورد نیاز است.
در دانشگاه و محیط کار، هوش کلامی عامل کلیدی برای آموزش و درک فرمانهاست. بیشتر کارها نیاز به آموزش یا آزمون زبانی دارند و در اکثر کارها دستورات کلامی به فرد منتقل میشوند.
هوش کلامی چگونه اندازهگیری میشود؟
هوش کلامی معمولا به وسیلهی یک آزمون کامل هوش یا IQ مورد ارزیابی قرار میگیرد. هوش کلامیِ پایهای نیز توسط آزمونهای هوش مختصر یا ارزیابیهای زبانی قابل تشخیص است. وقتی پیشرفت هوش کلامی در فرد آهسته باشد، درمانهایی شامل گفتاردرمانی، برنامههای مخصوصی برای خواندن و … میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
تقویت هوش کلامی
تسلط ما بر کلمات و هوش کلامی مهمترین مهارتی است که باید آن را توسعه دهیم. یادگیری سایر مهارتها در سایهی استفاده از زبان میسر میشود. در زمان کودکی بیشترین تمرکز کودکان بر روی یادگیری مهارتهای کلامی است. توانایی حرف زدن، فهمیدن حرف دیگران، خواندن و نوشتن شامل همین مهارتها میشود. کودک در هر جایی که متولد و بزرگ شود، باید هزاران ساعت را صرف یادگیری زبان بومی خود کند. کودک کمکم پیچیدگیها، لطافت و دامنهی گستردگی زبان را فرا میگیرد. با این حال معمولا وقتی مهارت کلامی افراد به سطح مشخصی رسید، روند تقویت این مهارت متوقف میشود.
مطالعات نشان دادهاند ارتباط محکمی بین موفقیت در رشتهی تخصصی فرد با دامنهی لغات و توانایی استفادهاش از کلمات وجود دارد. افرادی که بهتر و واضحتر خود را توصیف میکنند، افراد باهوشتر و محترمی به نظر میآیند. در نتیجه، این افراد احترام بیشتری را به خود جلب میکنند. با این تفاسیر چرا ما مهارتهای کلامی خود را افزایش ندهیم؟ چرا کاری را که در سالهای کودکی شروع کردهایم، ادامه ندهیم؟
مشکل همهی ما این است که گمان میکنیم مهارت کلامیمان نیازی به تقویت ندارد. وقتی که خواندن، نوشتن و حرف زدن را آموختیم، به سراغ یادگیری مهارتهای دیگر میرویم. در حالی که مهارت کلامی مهمترین ابزار در جعبه ابزار ذهن ماست. ما برای کارهای مختلف از آن استفاده میکنیم، ولی زمانی را برای تمیز کردن و بهبود آن اختصاص نمیدهیم. وقتی که ما این ابزار را توسعه دهیم، نتیجهی بهتری دریافت میکنیم. در ادامه به راههایی اشاره میکنیم که میتوانند مهارت کلامی را در فرد تقویت کنند.
۱. یک لغتنامه و اصطلاحنامه تهیه کنید
این دو باید مانند همنشین وفاداری بر روی میز شما قرار بگیرند. از لغتنامه برای یادگیری معنی و ریشهی کلماتی که به تازگی با آنها برخورد کردهاید، استفاده کنید. همچنین اگر در معنی کلمهای یا املای صحیح آن شک دارید، میتوانید از آن بهره ببرید.
در اصطلاحنامه مترادف و متضاد واژهها وجود دارد. وقتی که میخواهید چیزی بنویسید و دوست ندارید از کلمات تکراری استفاده کنید، اصطلاحنامه میتواند بسیار مفید باشد. میتوانید فایل لغتنامه و اصطلاحنامه را بر روی کامپیوتر خود داشته باشید، ولی اینها نباید جایگزین کتاب لغتنامه و اصطلاحنامه شود.
۲. مطالعهی خود را افزایش دهید
شاید دعوت به مطالعهی فردی که این مقاله را میخواند، کمی احمقانه به نظر بیاید! ولی دنیای پُر مشغلهی این روزها و بمباران اطلاعاتیِ ما توسط تلویزیون و اینترنت، کمی ما را از کتابها و مقالات دور کرده است. خواندن کتابهای نویسندگان بزرگ یکی از بهترین روشها برای بهبود توانایی ما در استفاده از کلمات است. رمانهای مدرن و کلاسیک، کتابهای برجستهی غیرداستانی، روزنامهها و مقالات موجود در مجلات معتبر منابع مناسبی برای ما هستند. چقدر شعر میخوانید؟ با خواندن اشعار جدید و اشعار مورد علاقهتان از مهارت بالای آن شاعر الهام بگیرید.
خواندن کارهای باارزش از دو طریق به ما کمک میکنند. اول اینکه فهم و دانش ما را در مفاهیم مختلف افزایش میدهند. در عین حال باعث افزایش دامنهی لغات و بهبود شیوهی بیان ما میشوند. اگر بتوانیم کمی سرعت مطالعهی خود را افزایش بدهیم، اطلاعات بیشتری به دست میآوریم. البته گاهی اوقات به نوشتههایی برخواهیم خورد که به علت پیچیدگی یا زیبایی زیادشان باید مجددا آنها را بخوانیم.
ما باید طعم کلمات و استعارات نویسنده را بچشیم. استدلالات او را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. زیر نکات کلیدی یا بخشی که دوست داریم در سبک نوشتن خود از آن تقلید کنیم، خط بکشیم.
اگر خوش شانس هستید و دوستی مشتاق مطالعه و خواندن دارید، میتوانید همراه یکدیگر با صدای بلند بخوانید. کودکان از طریق گوش دادن به والدین و معلمان و خواندن برای آنها یاد میگیرند. ما نیز میتوانیم همین کار را انجام دهیم و از آن لذت ببریم. میتوانید چیزی را برای دوست خود بخوانید و با یکدیگر به بحث و تبادل نظر پیرامون آن بپردازید. ببینید هر کدام از شما چه برداشتی از آن نوشته دارد؟ کدام یک از جنبههای سبک آن نویسنده را میپسندید؟ با کدام یک از نظرات نویسنده موافق هستید؟
۳. کلمات جدید را ضبط کنید
وقتی که به لغت جدیدی بر میخورید، سراغ فرهنگ لغت خود بروید و زمانی را برای یادگیری آن لغت اختصاص دهید. وقتی که لغات جدیدی آموختید، آنها را در داخل متنی استفاده کنید تا بهتر در خاطرتان باقی بماند. البته استفاده از برخی لغات خیلی مناسب مکالمات روزمره نیست و باعث ابهام در گفتار شما میشود. ولی مزیتِ داشتنِ دامنهی لغات گسترده این است که میتوانید برای بیان منظور خود، دقیقا همان کلمهی مناسب را به کار ببرید. مزیت دوم دانستن لغات، فهمیدن نوشتههای سنگینتر است.
مطالب زیادی وجود دارند که میتوانند شما را برای انتخاب سبک نوشتنتان راهنمایی کنند. ولی به طور کلی بهتر است جملات نوشتاری و گفتاریتان کوتاه و واضح باشند. اما چنانچه در موقعیتی قرار گرفتید که یک لغت غیرمعمول دقیقا میتواند منظور شما برساند، در استفاده از آن تردید نکنید.
۴. بنویسید و نوشتههای خود را ویرایش و بازنویسی کنید
همهی ما چیزهایی مینویسیم. این نوشتهها میتواند شامل پیامک، ایمیل یا داستان باشد. ما میتوانیم نحوهی نوشتن خود را بهبود ببخشیم. یک روش خوب برای تقویت نوشتن این است که وقتی چیزی مینویسیم، آن را بخوانیم و سؤالات زیر را از خود بپرسیم:
چیزی که نوشتهام، دقیقا منظور من را میرساند؟
آیا نوشتهی من برای خواننده روشن و قابل درک است؟
آیا میتوانم نوشتهی خود را مختصرتر یا دقیقتر کنم؟
ما باید دنبال کلمات و جملات زائد بگردیم. در بیشتر عکسهای دیجیتالی با بُرش اطراف عکس، میتوانیم بهتر روی موضوع اصلی متمرکز شویم. همانند عکسها در بیشتر نوشتههای خود میتوانیم با حذف چیزهای غیرضروری و تکراری، بر روی موضوع اصلی تمرکز بیشتری داشته باشیم.
۵. بازی با کلمات
کودکان زبان را به وسیلهی بازی با کلمات، تجربه، اشتباه کردن و تصحیح تدریجی اشتباهات یاد میگیرند. ما نیز باید با کلمات بازی کنیم و با آنها مانند دوست خود رفتار کنیم. بازی با کلمات مهارت کلامی شما را افزایش داده و نمرهی هوش شما را بالا میبرد.
بیشتر آزمونهای استاندارد IQ از پازل کلمات، جدول کلمات متقاطع و سایر معماهای کلامی استفاده میکنند. این بازیها تمرینات فوقالعادهای برای ذهن هستند. تمرین و تکرار میتواند عملکرد شما را در پازل کلمات و معماهایی از این دست بهبود ببخشد. خیلی از افراد اینگونه برای آزمون IQ تمرین میکنند و نمرهی خود را بالا میبرند.
۶. به صحبت کردن خودتان گوش کنید
همانطور که در مورد ۴ اشاره کردیم، میتوانید با خواندن مجدد نوشتههای خود و نگاه منتقدانه شیوهی نوشتن خود را بهبود ببخشید. شما باید دقیقا همین کار را در مورد گفتار خود نیز انجام بدهید. حتی اگر میتوانید از خودتان در حال صحبت کردن فیلم بگیرید و آن را دوباره مشاهده کنید. این کار جهت آمادهسازیتان برای سخنرانی یا صحبتهای مهم نیز بسیار کارآمد است. بیشتر افراد از مشاهدهی اشتباهات زیادی که در مکالمات روزمره دارند، متعجب میشوند.