x
۰۱ / شهريور / ۱۴۰۱ ۱۹:۳۹

زندگیم تکراری شده چیکار کنم؟ + راه رهایی از یکنواختی و تکراری بودن زندگی

زندگیم تکراری شده چیکار کنم؟ + راه رهایی از یکنواختی و تکراری بودن زندگی

مدام کارهای قدیمی را تکرار می‌کنید اما به نظر می‌رسد که به جایی نمی‌رسید؟ چیزهایی که قبلا برایتان جذاب بوده، شما را هیجان‌زده نمی‌کند؟ به‌جای آنکه به‌سمت اهدافتان گام بردارید، یک‌ جا گرفتار شده‌اید؟

کد خبر: ۶۶۲۶۲۸
آرین موتور

چگونه زندگی را از یکنواختی نجات دهیم؟

به گزارش اقتصاد آنلاین؛ همه این احساسات می‌تواند انسان را تا مرزِ ناامیدیِ مطلق پیش ببرد. همه ما در دوره‌هایی از زندگی احساس کرده‌ایم که در چرخه یک‌نواخت زندگی گرفتار شده‌ایم.در واقع، اصلا غیرطبیعی نیست اگر گاهی حس کنیم کارها را از روی عادت انجام می‌دهیم، درجا می‌زنیم یا اینکه در یک نقطه گرفتار شده‌ایم؛ اما راه امیدوارکننده‌ای هم هست. کارهایی هست که با انجام‌دادن‌شان می‌توانید بفهمید چرا در چرخه یک‌نواخت زندگی گرفتار شده‌اید و چطور دوباره انگیزه و هیجانتان را به‌دست بیاورید.

نشانه‌هایی که به شما می‌گویند دچار یک‌نواختی شده‌اید

یک‌نواختی چیزی است که ممکن است در ابتدا متوجهش نشوید. این حس به‌آرامی و با گذشت زمان ایجاد می‌شود. ممکن است هر روز همان کارهای همیشگی را انجام بدهید، اما در نهایت، یک روز به این نتیجه برسید که به هیچ‌جا نمی‌رسید و فقط وقت‌تان را تلف می‌کنید. ۵ نشانه از نشانه‌هایی که به شما می‌گوید به یک‌نواختی رسیده‌اید را با هم مرور می‌کنیم.


در این زمینه بخوانید؛

چطور همیشه پر انرژی باشیم؟ + راز افرادی که با انرژی و مثبت هستند

راههایی برای داشتن زندگی شاد و انرژی مثبت

حال خوب من و شما رو این چیزهاست که خراب میکنه


۱. روزها هیچ فرقی باهم ندارند

ممکن است تمام روزها برایتان تکراری شده باشند. در بعضی از مواقع هم ممکن است نتوانید به یاد بیاورید که در کدام روز هفته هستید؛ دوشنبه است یا جمعه؟ شاید هم این موضوع برایتان مهم نباشد چون روزهای هفته را نمی‌توانید از هم تشخیص بدهید و فرقی ندارد که دوشنبه باشد یا جمعه.

۲. احساس می‌کنید فقط روزها را به شب می‌رسانید

تنهایی

یک‌نواختی یعنی فقط صبح را به شب رساندن. هر روز به‌سختی تلاش می‌کنید تا یک قدم به جلو بروید. هیچ هیجان و منبع الهام‌بخشی هم ندارید.

۳. هیچ انگیزه‌ای ندارید

شاید بخواهید کارهای جدیدی انجام بدهید یا فعالیت‌های خلاقانه‌ای در سر داشته باشید، اما به نظر می‌رسد انگیزه‌ای ندارید. این‌طور که معلوم است نمی‌توانید هیچ کار جدیدی را شروع کنید.

۴. احساس ناکامی رهایتان نمی‌کند

ممکن است حس کنید زندگی کسالت‌بار و خسته‌کننده است. با وجود اینکه دوست دارید چیزهای جدید را امتحان کنید اما نمی‌دانید که باید از کجا شروع کرد.

۵. از تغییر می‌ترسید

همیشه هم این‌طور نیست که دوست نداشته باشید تغییری در زندگی‌تان اتفاق بیفتد، نه. ممکن است خواهان تغییر باشید اما ناراحتی‌های موقتیِ در پی آن به ترس از تغییر می‌انجامد. می‌دانید که تغییر در درازمدت شما را خوشحال‌تر می‌کند، اما وضعیت فعلی را ادامه می‌دهید، چون مجبور به تحملِ هیچ درد و شکستی نخواهید بود.

گاهی اوقات ممکن است احساساتی که گفتیم زودگذر نباشند. اگر این احساسات دائمی شوند، ممکن است علامتِ مسائل جدی‌تری مثل اختلالِ افسردگی مداوم (PDD) باشند.

اختلالِ افسردگی مداوم خفیف‌تر از افسردگی است، اما اغلب همیشگی است و نشانه‌هایی خفیف‌تر از آن دارد. مردم معمولا سال‌ها چنین حسی را تجربه می‌کنند، بدون آنکه بدانند آنچه گرفتارش شده‌اند در واقع نوعی افسردگی است. نشانه‌های این نوع از افسردگی عبارت‌اند از:

احساس ناخوشی؛

کاهش انرژی؛

ازدست‌دادن علاقه به زندگی.

اگر مشکوک به چنین نشانه‌هایی هستید، حتما با یک روان‌شناس باتجربه مشورت کنید.

پیدا کردنِ دلیلِ یک‌نواخت شدنِ زندگی

یکنواختی زندگی زندگی زناشویی

ممکن است متوجه شوید که در چرخه یک‌نواخت زندگی گرفتار شده‌اید، اما ندانید گام بعدی چیست. آنچه باید به خاطر بسپارید این است که همه مثل هم این احساس را تجربه نمی‌کنند. قبل از هر چیزی باید بفهمید چه چیزی باعث نارضایتیِ شما از زندگی شده است. برای این کار می‌توانید از یک مشاور یا روان‌درمانگر کمک بخواهید.

احساسِ یک‌نواختی ممکن است دلایل بسیاری داشته باشد. مهم‌ترین دلایل این احساس عبارت‌اند از:

وجودِ مشکلات در روابطِ عاطفی با شریک زندگی؛

مشکلات شغلی؛

وضعیت سلامتی؛

مشکلات خانوادگی؛

دوستان؛

نداشتن سرگرمی؛

مشکلات مربوط به خانه و محل سکونت.

هر وقت علت اصلی احساستان را کشف کردید، خودتان را سرزنش نکنید. به‌راحتی می‌توانید مشکل را حل کنید؛ پس سعی کنید به چنین احساساتی اهمیت ندهید. ممکن است به خودتان بگویید: «من که زندگی خوبی دارم» یا «حق ندارم چنین احساساتی داشته باشم» اما این افکار سمی نتیجه معکوس دارند و شما را گرفتار می‌کنند. ممکن است به‌نظرتان چیزها همان‌ طور که هستند خوب باشند. اگر این‌طور نیست، شاید زمان آن رسیده که تغییراتی ایجاد کنید و دوباره نشاط را به زندگی برگردانید.

خودمراقبتی برای خروج از یکنواختی

بعد از اینکه احساسات‌تان را پذیرفتید، نوبت به امتحان کردن راه‌هایی برای خلاص‌شدن از این احساسات می‌رسد. روش‌های مختلفی برای حذف احساسات منفی و حرکت رو به جلو وجود دارد. در ادامه، به شما ۶ راه معرفی می‌کنیم.

۱. مراقب خودتان باشید

هر وقت حس کردید در یک نقطه گرفتار شده‌اید، سعی کنید با مراقبت از خود بر این حس غلبه کنید. مهربانی به خود برای حفظ سلامت روان ضروری است. می‌توانید این کار را با یک ارزیابی سریع از اینکه چقدر از خودتان مراقبت می‌کنید، شروع کنید. کافی‌ست که این سؤالات را از خودتان بپرسید:

غذا خوردن

آیا خوب غذا می‌خورم؟

به‌اندازه کافی می‌خوابم؟

با کسانی که به من اهمیت می‌دهند و از من حمایت می‌کنند، به‌اندازه کافی وقت می‌گذرانم؟

اگر متوجه شدید که آن‌طور که باید به خودمراقبتی توجه نکرده‌اید، وقتش رسیده که به موضوع رسیدگی کنید. غذای سالم، خواب کافی، ورزش روزانه و حمایت اجتماعی، همگی برای سلامت جسم و روان ضروری هستند. بنابراین، به‌دنبال راه‌هایی برای مهربانی با خودتان باشید. خودمراقبتی انرژی لازم را برای تمرکز و هیجان در زندگی فراهم می‌کند.

۲. روتین زندگی‌تان را تغییر بدهید

اگر هر روز یک روتین را دنبال می‌کنید، رها شدن از یک‌نواختی سخت‌تر خواهد بود. انسان‌ها بنده عاداتشان هستند و گاهی حس یک‌نواختی از کسالت ناشی می‌شود. بنابراین، بهتر است به‌دنبال راه‌هایی برای تجربه چیزهای جدید در زندگی روزمره باشید. چند راه برای انجام این کار عبارت‌اند از:

با افراد جدید مکالمه کنید: صحبت با افراد جدید راهی بی‌نظیر برای گسترش روابط اجتماعی است. به‌علاوه، چیزهای جالبی درباره اطرافیانتان یاد می‌گیرید.

سرگرمی داشته باشید: زمانتان را با انجام‌دادن فعالیت‌هایی که دوست دارید سپری کنید. فرقی نمی‌کند معاشرت با دوستان را انتخاب کنید یا یک سرگرمی ساده داشته باشید؛ زمانی را در طول هفته به این کارها اختصاص بدهید و برای آن انرژی مصرف کنید.

دوست رفیق

چیزهای جدید را امتحان کنید: مسیر جدیدی برای رفتن به محل کار انتخاب کنید. یک تئاتر جدید ببینید. در یک کلاس جدید ثبت‌نام کنید. با انجام دادن چنین کارهایی می‌توانید دنیای اطرافتان را دوباره کشف کنید و شور و نشاط را به زندگی‌تان بازگردانید.

غیرقابل‌پیش‌بینی باشید: اگر از زندگی خسته شده‌اید، سعی کنید در لحظه زندگی کنید. کارهایی بدون برنامه‌ریزی قبلی انجام بدهید. به تجربه‌های جدید پاسخ مثبت بدهید و از انجام کارهای غیرمنتظره نترسید.

۳. از خانه بیرون بروید

محققان دریافته‌اند که وقت‌گذرانی در طبیعت بر مغز تأثیر مثبتی دارد. پیاده‌روی در طبیعت باعث می‌شود کمتر افکار منفی به ذهن راه بیابند و کمتر به افسردگی دچار شویم. علاوه بر این، وقت‌گذرانی در طبیعت به کاهش استرس و افزایش سلامت روان کمک می‌کند.

طبیعت‌گردی نه‌تنها به بهبود سلامت روان کمک می‌کند، بلکه خلاقیت را هم افزایش می‌دهد. بنابراین، دفعه بعدی که احساس خفگی کردید، پیاده‌روی کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا افکار منفی را از ذهن‌تان دور کنید.

هر زمان که به دامان طبیعت پناه بردید، سعی کنید به محیط اطرافتان توجه کنید. به چیزهای جدید فکر کنید و از زیبایی‌های طبیعت لذت ببرید. اگر نمی‌توانید هیچ‌کدام از این کارها را انجام بدهید، ورزش کردن را امتحان کنید.

۴. برای خودتان هدف پیدا کنید

وقتی احساس کنید که واقعا هیچ کاری نیست که انجام بدهید، راحت‌تر به چاه افسردگی سقوط می‌کنید. انتظار برای چیزهای جدید و حس هدفمند بودن باعث ایجاد انگیزه می‌شود. تعیین اهداف در زندگی فردی و شغلی، حس هدفمند بودن را تقویت می‌کند. با وجود این، لازم نیست هدف‌های بزرگ و درازمدت داشته باشید؛ همین‌که برای روز تعطیل برنامه‌ریزی کنید هم یک قدم رو به جلو برداشته‌اید.

محققان دریافته‌اند که انتظار برای یک چیز باعث می‌شود با مشکلات راحت‌تر کنار بیاییم. با انتظار وقایع هیجان‌انگیز و بزرگ، احساسات منفی راحت‌تر کنترل می‌شود و بااراده‌تر زندگی می‌کنیم. چند راه برای آنکه این حس انتظار را تقویت کنیم، عبارت‌اند از:

برنامه‌ریزی کنید: بعضی از مواقع رویدادهایی مثل اکران یک فیلم یا شروع تعطیلات باعث می‌شوند تا منتظر آینده باشید، اما همیشه هم این رویدادها اتفاق نمی‌افتند. در چنین مواقعی خودتان می‌توانید یک رویداد جدید ایجاد کنید. برای سفری یک‌روزه برنامه‌ریزی کنید یا با دوستانتان تماس بگیرید و آنها را برای آخر هفته به منزلتان دعوت کنید.

به خودتان چیزهای کوچک جایزه بدهید: برای ناهار به رستوران موردعلاقه خود بروید یا یک برنامه تلویزیونی هفتگی را دنبال کنید. با انجام این کارها، روزها را راحت‌تر سپری می‌کنید.

برای کمک به دیگران داوطلب شوبد: به‌دنبال راه‌هایی برای مشارکت اجتماعی باشید یا با عزیزانتان روی انجام کارهای خوب تمرکز کنید. مشارکت در فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی به زندگی‌تان معنا می‌بخشد و به سلامت روانتان هم کمک می‌کند.

۵. انگیزه خود را تقویت کنید

گاهی اوقات، رهایی از حس یک‌نواختی، خودبه‌خود اتفاق می‌افتد. ممکن است یک روز حس کنید در یک نقطه گرفتار شده‌اید اما ناگهان اتفاقی بیفتد و این احساس از بین برود. برای تقویت انگیزه می‌توانید کارهای زیادی انجام بدهید که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از:

انگیزه

قدم‌های کوچک بردارید: لازم نیست یک‌مرتبه کاری که دوست دارید را به سرانجام برسانید. همین که هر چند وقت یک‌بار یک گام کوچک بردارید هم کفایت می‌کند. پس‌از اینکه اولین گام را برداشتید، کم‌کم انگیزه پیدا می‌کنید و مراحل بعدی را هم طی می‌کنید.

به خودتان قول پاداش بدهید: تشویق کردن باعث افزایش انگیزه می‌شود، اما همیشه لازم نیست بقیه شما را تشویق کنند. برای شروع کارهای مهم به خودتان قول پاداش بدهید. لازم نیست پاداش بزرگی در نظر بگیرید. با چیزهای کوچکی که شما را خوشحال می کند شروع کنید. وقتی به خودتان جایزه می‌دهید بیشتر از قبل انگیزه می‌گیرید.

۶. کمال‌گرایی را سرکوب کنید

کمال‌گرایی باعث می‌شود تا در چرخه یک‌نواختِ زندگی گرفتار شوید. فرقی هم نمی‌کند که چقدر تلاش می‌کنید. در هیچ کاری عالی به نظر نمی‌رسید. اگر چنین افکاری رهایتان نمی‌کند، دچار کمال‌گرایی شده‌اید. در این صورت، باید فورا تمایلات کمال‌گرایانه را سرکوب کنید و بپذیرید که همه نمی‌توانند کامل باشند. به آنچه انجام داده‌اید راضی باشید. اگر نتوانید این احساسات و افکار را کنترل کنید، در یک نقطه ثابت می‌مانید. به‌جای اینکه همه‌چیز را به بهترین شکل بخواهید، بر انجام‌دادن کارها و حرکت رو به جلو تمرکز کنید.

به خودتان اجازه اشتباه بدهید. این واقعیت را بپذیرید که تمام تلاشتان را به کار بسته‌اید و به جلو گام بردارید. با گذشت زمان، حس کمال‌گرایی در شما از بین می‌رود و خلاقانه‌تر از قبل عمل می‌کنید.

سخن پایانی

حسِ یک‌نواختی ممکن است شما را ناامید کند، اما با کمی تلاش می‌توانید حس تازگی، ماجراجویی و هیجان را به زندگی‌تان بازگردانید. اگر درگیر حس‌ یک‌نواختی شده‌اید، ممکن است مشکلتان جدی‌تر از آنچه فکر می‌کنید، باشد. ناامیدی، ناتوانی در شاد بودن و لذت نبردن از کارها ممکن است نشانه‌های افسردگی باشند. در صورتی که در درازمدت این نشانه‌ها را در خود مشاهده کردید، حتما با یک روان‌شناس باتجربه مشورت کنید.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x