x
۰۸ / مرداد / ۱۴۰۱ ۲۲:۰۴

افسردگی پس از ازدواج چرا به سراغ عروس ها می آید؟

افسردگی پس از ازدواج چرا به سراغ عروس ها می آید؟

علت افسردگی بعد از ازدواج چیست؟ بسیاری از افراد بعد از ازدواج دچار نوعی افسردگی میشوند که افسردگی زنان بعد از ازدواج بیشتر از مردان است. در این شرایط چه باید کرد؟!

کد خبر: ۶۵۷۱۸۶
آرین موتور

افسردگی بعد ازدواج چیست و چه علل و درمانی دارد؟

به گزارش اقتصاد آنلاین، افسردگی نوعی واکنش نسبت به رفتار های عاطفی سرد است و ازدواج می تواند تاثیر مستقیمی بر افسردگی داشته باشد. تحقیقات انجام شده نشان داده است که برخی از خانم ها بعد از ازدواج دچار افسردگی شده اند.

تاثیرات ازدواج بر افسردگی زنان

امروزه افسردگی نه به عنوان یک بیماری، بلکه یک واکنش نسبت به حالت های عاطفی سرد یا تحت فشار یا حالت های عاطفی گرم و پذیرا تعریف می شود. از سوی دیگر اخیراً دانشمندان با توجه به افزایش مراجعه به پزشکان برای تعیین افسردگی و همچنین افزایش فروش داروهای ضدافسردگی پس از برگزاری جشن هایی که تمام مردم در آن به شادی پرداخته اند، نتیجه گرفته اند که وقتی تنش عصبی از محدوده ای خاص تجاوز کند، بدن مجبور می شود تعادل و تناسب خود را در بخش های دیگر حفظ کند، از این رو بسیاری معتقدند که افسردگی یک واکنش است.

افسردگی

این واکنش ها می تواند در بسیاری از جریان های زندگی وجود داشته باشد، به گونه ای که برخی از افراد پس از ازدواج یک نوع احساس خلاء کرده یا مادران پس از زایمان احساس افسردگی می کنند، بنابراین عمده دلایل اعلام شده افسردگی، یک واکنش است که نیازمند درمان دارویی و محیطی است. همچنین صنعتی شدن زندگی، تغییر سریع انسان ها و مواجه شدن انسان ها با اخبار خوب و بد دنیا با توجه به افزایش ارتباطات انسانی، در حالات و احساسات انسان و بروز افسردگی مؤ ثر است.

نتایج تحقیقات ملی و بین المللی نشان می دهد که زنان دو برابر مردان دچار افسردگی می شوند. روانشناسان بر این باورند که زنان به علت نداشتن شرایط یکسان اجتماعی در جامعه، بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی و اضطراب قرار دارند، بنابراین اضطراب نیز در زنان بیش از مردان دیده می شود که 60 درصد این افسردگی و اضطراب ها در زنان و مادران به صورت علایم جسمانی و بیماری بروز می کند.

از سوی دیگر پژوهشگران معتقدند <وضعیت تا هل> یکی از ثابت ترین فاکتورهای ابتلا به افسردگی و اختلال افسردگی شدید است و بیشترین میزان ابتلا به آن در طول زندگی در افرادی که به تازگی همسر خود را از دست داده اند دیده می شود، این در حالی است که زنان بیوه بیش از مردانی که همسر خود را از دست داده اند افسردگی را تجربه می کنند.

علت افسردگی زنان بعد از ازدواج

همچنین زنان مجرد نیز درجات پایین تری از افسردگی را در مقایسه با زنان متا هل دارند، در حالی که مردان مجرد افسردگی بالاتری نسبت به مردان متاهل دارند. همچنین روانشناسان معتقدند که <افسردگی یک قطبی> که یکی از انواع شایع افسردگی است در افراد فاقد رابطه بین فردی نزدیک و مطلقه بیشتر دیده می شود، حتی اگر از طلاق یا جدایی فرد مدت زمان زیادی گذشته باشد، فرد در معرض خطر بیشتری برای افسردگی قرار دارد، این در حالی است که اختلاف افسردگی در افرادی که تنها زندگی می کنند دو برابر افرادی است که با دیگران زندگی می کنند.

17 درصد جمعیت سال 2020 را سالمندان تشکیل خواهند داد، این در حالی است که بسیاری از سالمندان فکر می کنند افسردگی ویژگی طبیعی دوره سالمندی است و از این که به آنها برچسب افسرده زده می شود، احساس نگرانی می کنند، به گونه ای که خود را به خاطر بیماری شان سرزنش کرده و از اینکه از دیگران کمک بخواهند خجالت می کشند.

زمانی که از سالمندان درباره افسردگی سوال می شود، بسیاری از آنها افسردگی یا غمگینی خود انکار می کنند و حتی ممکن است نسبت به درمان مقاومت نشان دهند، چرا که می ترسند به آنها برچسب دیوانه زده شود.

این در حالی است که عدم تشخیص افسردگی بر زندگی اشخاص سالمند اثرگذار بوده و باعث درد جسمی، ناراحتی بدنی، افزایش کناره گیری اجتماعی، روابط ناخوشایند، محدود شدن نقش های اجتماعی شغلی، کناره گیری زودهنگام از فعالیت های لذت بخش و کاهش مراقبت از خود می شود و در نتیجه بعضاً به بحران ناگهانی خودکشی منجر می شود. بنابراین ضرورت دارد که افسردگی سالمندان توسط درمانگران و دیگر متخصصان بهداشت روانی تشخیص داده شود و اقدامات درمانی صورت گیرد.

گاهی اوقات اجبار برای ازدواج از راه یک عامل بیرونی صورت می گیرد. چند مورد از این اجبارها عبارتند از:

اصرار والدین: خانواده فرد را قانع می کنند با شخصی ازدواج که برایش جذاب نیست یا شرایط خوبی ندارد.

شکست عاطفی: وقتی فردی به تازگی از یک ناکامی عشقی بیرون آمده شاید برای فراموش کردن ارتباط قبلی به ازدواج با فردی دیگری تن دهد و بعد از این انتخاب پشیمان شود. در هر دو حالت اجبار بیرونی به همان دلیل که واقعیت های فردی دیده نشده اند و یک عدم رضایت وجود دارد، احساس سرخوردگی یا افسردگی پیش می آید. وقتی با بی میلی، عدم رضایت فردی یا بدون توجه به واقعیت های موجود وارد ازدواج می شویم احتمال بروز اختلافات بین فردی، تعارضات و بگو و مگوها افزایش می یابد و ممکن است افسردگی و اضطراب دیده شود.

مجردی تمام شد :ازدواج با محدودیت هایی همراه است. بعضی وقت ها ممکن است به دلیل تغییر نقش ها فرد محدودیت هایی را احساس کند. به هر حال این هم جزو ویژگی های نقش جدید است. یعنی فرد آزادی دوران مجردی را از دست می دهد و باید نظمی را رعایت کند، تعهد داشته باشد، نظر طرف مقابل را بپرسد، دور برخی از دوستی ها خط بکشد و... در صورتی که میزان سازگاری فردی با فضاهای جدید خوب نباشد همین موضوع می تواند آزاردهنده و افسرده کننده شود.

وابستگی زیاد به والدین : همه ما والدین مان را دوست داریم اما در مورد برخی از افراد این وابستگی به قدری زیاد است که نگران کننده می شود و پس از ازدواج به صورت نوعی «اضطراب جدایی» بروز می کند. شخصی که سال ها با والدینش در ارتباط تنگاتنگ بوده بعد از ازدواج باید به صورت غیر مستمر با والدینش در تماس باشد و چنانچه این وابستگی خیلی شدید باشد ناخودآگاه احساس کسالت و افسردگی سراغش می آید.

بعد از ازدواج پدر و مادر دیگر در دسترس نیستند و مرتب نمی توان با آنها در ارتباط بود. در نتیجه شاید فرد ناگهان احساس کند پدر و مادرش را از دست داده و چقدر دلش می خواهد باز هم بچه والدینش باشد.

مسئولیت های زندگی : بعضی از دلایل بروز افسردگی بعد ازدواج پنهان هستند، یعنی فردی ازدواج می کند و پس از مدتی بدون اینکه متوجه شود، احساس کسالت و افسردگی سراغش می آید. بعد از ازدواج نقش ها تغییر می کند. فرد باید باور کند که قرار است مسئولیت های جدیدی را بپذیرد و نقش های تازه ای داشته باشد. بهتر است نسبت به عملکردهای این نقش آگاهی های بیشتری به دست آورد.

اگر نقش جدیدش را نپذیرفته باشد یا توان قبول مسئولیت ها را نداشته باشد، دچار سرخوردگی و ناکامی می شود. پس از زایمان هم حالت های مشابهی پیش می آید. مادر با مسئولیت های سنگینی روبرو می شود و شاید فکر کند که از پس مسئولیت بر نمی آید، تمام توجهات معطوف بچه است و توانایی نگهداری از بچه را ندارد. بدین ترتیب ممکن است وحشت زده شود و افسردگی را تجربه کند.

افسردگی بعد از ازدواج را چطور باید درمان کرد؟

برای درمان افسردگی بعد ازدواج مهم این است که در درجه اول بفهمیم افسرده ایم. باید کمی دقت کنیم و با شناسایی علائم به افسردگی پی ببریم. در مرحله بعد باید به دنبال دلایل باشیم. از خودمان بپرسیم که آیا به اجبار تن به ازدواج داده ام؟ اگر این طور است باید برای حل این موضوع کمک بگیریم. برای مثال اگر شما در اثر یک اجبار بیرونی به ازدواج تن داده اید و به خاطر اصرار والدین ازدواج کرده اید، کافی است بپذیرید که به هر حال اراده شما هم در این ازدواج اندکی سهم داشته و پذیرفته اید که این ازدواج را انجام دهید.

بنابراین با همین بینش باید بپذیرید که رفتاری را انجام داده اید و وقتی می پذیرید، رفتار پیش آمده را جذف می کنید. در نتیجه تلاش با فضای جدید کنار می آیید و واقعیت ها را به درستی می بینید.اگر واقعیت های رفتاری ناخوشایندی در رفتار طرف مقابل وجود دارد بهتر است ابتدا با گفتگو برای رفع آنها تلاش کنید. اگر صحبت های بین فردی کافی نیست باید از مشاوران خانواده و زوج درمان گران کمک گرفته شود.

در مجموع برای درمان افسردگی پس از ازدواج چند توصیه وجود دارد:​

مراجعه به مشاور: اگر ازدواج به دنبال فرار از یک عشق ناکام یا یک شکست عاطفی اتفاق افتاده باز هم توصیه می شود از مشاوره با یک کارشناس ارشد یا دکترای روانشناسی بالینی استفاده شود تا از رابطه قبلی بیرون بیاییم. هیجانات باید تخلیه شوند و اول تکلیف با رابطه قبلی معلوم شود، سپس رابطه جدید مورد توجه قرار گیرد.

برنامه ریزی: وقتی افسردگی به دلیل ازدواج اجباری نباشد، خودمان باید برای رفع آن تلاش کنیم. از دیگران کمک بگیریم و درباره دغدغه ها با همسرمان صحبت کنیم. اگر لازم است از کمک های فکری همسرمان بهرمند شویم. همدردی زوج ها با یکدیگر می تواند فشارها را کاهش دهد. داشتن برنامه ریزی و مشارکت در انجام کارهای خانه اقدام مفید دیگری است تا به مسئولیت های جدید راحت تر رسیدگی کنیم. طبیعی است که اوایل به دلیل وجود نقش های تازه مشکلاتی وجود داشته باشد اما با برنامه ریزی و نظم مشکلات تا حدود زیادی حل می شوند.

گذشت زمان: باید به خودمان وقت بدهیم به هر حال وارد فضای تازه ای شده ایم. بعضی از آدم ها بنابر ویژگی های فردی شان قدرت سازش بیشتری دارند و گروهی دیگر دیرتر سازش پیدا می کنند. پس بهتر است زوج ها به خودشان فرصت بدهند.

پذیرش مسئولیت ها: مسئولیت ها را با همه ویژگی های خوشایند و یا ناخوشایندشان بپذیریم. این پذیرش یک حس درونی است که هر فردی باید خودش آن را پیدا کند. اگر افسردگی پس از ازدواج در اثر وابستگی به والدین ایجاد شده باشد موضوعی است که به تحلیل و تعمق بیشتری نیاز دارد و برای حل آن باید از متخصصان کمک گرفت.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x