چرا اونا که بهم اهمیت نمیدن رو دوست دارم؟
کسانی که به طور مستمر احساس میکنند کسی دوستشان ندارد، بیش از حد نرمال به نظر دیگران اهمیت میدهند. طوری که همه امورات زندگیشان بر پایه نظر و سلیقه دیگران اداره میشود و گویی رباتی هستند که هیچ میل و ارادهای از خود ندارند. حتی گاهی اوقات...
به گزارش اقتصاد آنلاین، متاسفانه امروزه «خودکمبینی» یکی از اختلالات شایعی است که بین اقشار مختلف به وضوح مشاهده میشود و شاید بتوان فقدان جذب محبت کافی در سنین کودکی را یکی از زمینهسازهای این اختلال عنوان کرد؛ در واقع کسانی که از خودکمبینی رنج میبرند، خودشان را دوست ندارند و بیشتر از اینکه عشق و محبت را دریافت کنند، دهنده آن هستند.
خود کم بین ها در اغلب موارد از افسردگی حاد رنج میبرند و دایم با این احساس که هیچکس آنها را جدی نمیگیرد، کلنجار میروند. علاوه بر این، تا زمانی که راهکارهای تقویت عزت نفس را نیاموزند در هیچکاری موفق نخواهند بود. از اینرو، شاید بتوان به صراحت گفت که اولین گام فهرست کردن خصوصیات مثبت و انجام کارهای خیر (به صورت ناشناس) است.
اینکه در اداره امور و بدون احساس دین، از دیگران کمک بگیریم نیز گام بزرگی در تقویت عزت نفس به شمار میرود؛ در واقع نیازی نیست که در صورت ناتوانی جسمی و روحی، همه کمکهای اطرافیان را جبران کنیم؛ چراکه بهبود روابط و بازسازی شخصیت میتواند بخش بزرگی از توجه و کمک اطرافیان را جبران کند. همچنین ما میتوانیم بدون احساس خجالت، تعریف و تشکر دیگران را بپذیریم و کمی با اعتمادبهنفستر برخورد کنیم تا به مرور، بخشی از وجودمان شود.
بهتر است قبل از انجام هر کاری از خود بپرسیم که «آیا این کار را چون طرفم را دوست دارم انجام میدهم یا برای اینکه می خواهم او مرا دوست داشته باشد؟»، در این صورت میتوانیم تفاوت بین محترم شمردن خواستههای خود و برآوردن نیازهای دیگران را دریابیم.
باید بیاموزیم که کارها را به خاطر دلایل خود و نه به خاطر دیگران انجام دهیم. از همه مهمتر، نمیتوانیم از دیگران چیزی را دریافت کنیم که خود از آن محروم هستیم؛ به عبارتی اگر از خودکمبینی رنج ببریم، نمیتوانیم از اطرافیان انتظار داشته باشیم که به ما احترام بگذارند و علایقمان را جدی بگیرند.
2 راهکار اساسی برای رهایی از فکر اینکه کسی دوستمان ندارد
راهکارهایی را در این زمینه تقدیمتان میکنیم که به کمک آنها خواهید توانست روابط خود با دیگران را ببهود بخشید؛ هرچند به نظر ما حتی در صورتی که نتوانستید جایگاهی مانند دوستتان در میان دوستان کسب کنید، نباید ناراحت باشید و خود را وابسته به محبت یا توجه آنها بدانید. لطفا توجه بفرمایید:
الف. ایجاد تغییر و اصلاح در شناخت خود از خویشتن:
باید شناخت خود از توانایىها، استعدادها، ویژگىهاى شخصیتى خویش را اصلاح کنید و با واقعیت تطبیق دهید. پس:
1. در برابر آینه ایستاده، جلوههاى رفتارى خوشایند، حالات بدنى و برداشتهاى مثبتى که از وضعیت ظاهرى خود دارید، یادداشت کنید و روزى چند بار با صداى بلند بخوانید، مانند این جمله: «من خوش قامت هستم» و... .
2. فهرستى از ده لغت یا عبارت - که بیانگر ویژگىهاى مثبت شخصیت شما است - تهیه کنید و روزى چند بار آنها را در قالب جمله کاملى بخوانید ؛ مثلاً بگویید: «من باهوش هستم» و... .
3. خاطرات و تجارب جالب خود را براى دوستان صمیمى تعریف کنید.
4. هرگز به اندیشه و شناختهاى آزار دهنده (مانند احساس حقارت، ناتوانى، بىکفایتى، شرمندگى و...) اجازه ندهید فضاى ذهن شما را اشغال کنند. به محض ورود این افکار، ذهنیتهاى مطلوب و ویژگىهاى مثبت خود را با صداى بلند تکرار کنید.
5. هرگز تصور کمرو بودن را به ذهن خود راه ندهید و واژهها و عبارتهایى چون: «من خجالتى هستم»، «من کمرو هستم» و «من جرأت بیان ندارم» را به زبان نیاورید، بلکه جرأت و شهامت را به خود تلقین کنید، و با صداى بلند در طول روز، چندین نوبت بگویید: «من شهامت بیان این سخن، عمل و فعالیت را دارم.» اجازه ندهید خاطره شکستهاى قبلى به اندیشه شما راه یابد. موفقیتهاى گذشته را به خاطر آورید.
ب. اصلاح رفتار و تغییرات رفتارى
بکوشید در جهت مخالف کمرویى رفتار کنید؛ پس:
1. هرگز خود را سرزنش نکنید.
2. هنگام سخن گفتن، خود را گرفتار آداب و رسوم و تکلّفهاى بىمورد نسازید. ساده، راحت و عارى از هرگونه آداب خاصّ، هدفتان را بیان کنید. در فعّالیّتهاى آغازین، خواسته و هدف خود را به صورت یک جمله بنویسید و نوشته را بخوانید.
3. در احوالپرسی، پرسشها و مطالب اولیه را کوتاه و مختصر انتخاب کنید.
4. ارتباط بصرى با مخاطب را حفظ کنید.
5. همیشه سخن را با یک کلمه جالب آغاز کنید و از به کارگیرى کلمات پیچیده بپرهیزید. کلمات آغازین باید متدوال و جذاب باشند.
6. قبل از شروع ارتباط با دیگران و احوالپرسی، مطالب مورد کاربرد در احوالپرسی را نوشته، در ذهن مرور و تمرین کنید و شکل بیان و مهارت لازم را فراهم آورید.
7. هنگام سخن گفتن، به دیگران و قضاوت و حرکات و سکناتشان هرگز توجّه نکنید. گفتارتان را پىگیرید و با خونسردى به هدف بیندیشید.
8. موانع احتمالى و افکار و اعمال مزاحم را شناسایى و ذهن خود را براى مقابله با آن آماده سازید ؛ مثلاً اگر خنده مخاطبین شما، شما را از ادامه سخن باز مىدارد، شما نیز بخندید.
9. به کار خود پاداش دهید. یک نفس عمیق، به خود آفرین گفتن، یا باز گفتن تفصیلى و با آب و تاب آن براى نزدیکان، مىتواند پاداش به شمار آید.
10. در سخن گفتن از جزئیات بکاهید و اصل سخن را به صورت خلاصه و گویا بیان کنید.
11. هنگام صحبت برای جمع اجازه سوء استفاده به دیگران ندهید. کافى است به کار خود ادامه داده، در صورت روبهرو شدن با واکنش آنان، خود را در مقابل آنان احساس نکنید.
12. در انجام رفتارهاى اجتماعى کوچک و در محیطهاى دیگر - که بیشتر احساس راحتى مىکنید - فعال باشید. این کار را از سلام کردن، احوالپرسى، جواب سلام دادن، نگاه کردن، تعارف کردن و تعارف شنیدن آغاز کنید و با تمرین به کارهاى بزرگتر و مهمتر گسترش دهید.
13. با افراد فعّال و پر تحرکى که احساس خجالت نمىکنند، بیشتر مأنوس باشید و از خجالتىها فاصله بگیرید.
14. همیشه کلامى براى گفتن و عمل یا هنرى براى ارائه به جمع داشته باشید و آن را ارائه کنید. در جاهایى که کمتر احساس کمرویى مىکنید و شبیه کلاس است، فعّالتر باشید.
15. توجه داشته باشید تا زمین نخورید، راه رفتن نمىآموزید. پس باید نقد دیگران و تمسخر آنها باشد، تا شما مجال رشد بیابید. بنابراین از خنده های دیگران هرگز نهراسید. اگر به شما خندیدند، شما نیز مانند آنان بخندید و اعتماد به نفس خود را از دست ندهید و از خود نقطه ضعف نشان ندهید. در این صورت عظمت شخصیت شما بر دیگران آشکارتر خواهد شد و برایتان احترام بیشتری قائل خواهند بود.
در پایان باید یادآور شد، این مقصود اندک اندک به دست مىآید؛ نه با چند جلسه تمرین و خواندن چند جلد کتاب. اجراى پیوسته دستور العملها، تکنیکها و رفتارها لازمه رسیدن به این هدف است.