بهترین رفتار با پدر و مادر بد اخلاق
شاید خیلی از ما پدر و مادری داشته ایم که به هر دلیلی آنطور که باید و شاید با ما مهربان نبوده اند، کتکمان می زدند، با تحکم رفتار می کردند و اهل فحاشی بودند.
به گزارش اقتصاد آنلاین، با گذر از این موضوع که شاید معضلات اجتماعی باعث بروز چنین رفتارهای ناهنجاری از سوی والدین شود باید به این نکته نیز توجه کرد؛ احتمالا پدران و مادران ما نیز والدینی داشته اند که همینگونه با آنها برخورد می کردند. حال پیش از اینکه ادامه این مطلب را بخوانید ابتدا کمی تامل کنید و از خود بپرسید "آیا من نیز برای فرزند خود ادامه راه والدینم را خواهم رفت یا برای جبران آن همه نا ملایمتی از آن ور بوم افتاده و محبت هایی خارج از چارچوب به فرزندم دارم؟ یا در صدد درمان خود و برخورد صحیح با فرزندم بوده ام؟"
برای اینکه اگر والدین هستیم پاسخ این پرسش ها را بدانیم و اگر فرزند، راه درست هدایت برخورد با والدین بد اخلاقمان را، با ما همراه شوید.
والدین سمی
پدر و مادرها هم آدماند و نقصهایی دارند. ناآگاهی یکی از بزرگترین این نقصهاست که باعث میشود در رفتار با فرزندانشان دچار خطا شوند. فرزندانی هم هستند که والدین آنها در شرایط بحرانی مثل اعتیاد و بیماریهای روانی آسیبهایی به آنها وارد کردهاند که رد و نشان آن در دوران بزرگسالی آنها همچنان باقی مانده است.
والدین سمی نوشته سوزان فوروارد،درمانگر و نویسنده آمریکایی، کتابی است که سعی میکند به همهی کسانی که این تجربه را از سر گذراندهاند، کمک کند تا با این زخمها رودررو شده و با راهکارهای کتاب، خود را از بند گذشته رهایی دهند. سوزان فوروارد کتاب دیگری با نام مادران سمی و باجخواهی عاطفی دارد که آن هم با همین موضوع بسیار مورد توجه قرار گرفته است.
فوروارد در بخشی از کتاب والدین سمی می نویسد:" سامانهی تربیتی والدین مجموعهای از باورها و رفتارهای آنهاست. بر اساس این باورهاست که میزان آزادی کودکان و نحوهی کنترل انها ذر خانواده تعیین میشود. این سامانهی تربیتی با تاثیر از بافت فرهنگی خانواده از خانوادهای به خانوادهی دیگر تغییر میکند. سبک زندگی به بیان ساده، شیوهی زندگی و بر اساس الگوهای رفتاری شامل جهانبینی، ارزشها و عادات است. خانواده اولین محیطی است که میتوان سبک زندگی را در میان اعضای آن مشاهده کرد و تعارض میان آنها را تشخیص داد.
مهارتهای والدینی به عنوان یکی از مهمترین ارکانی که سلامت بشر و جامعه به آن وابسته است، مورد بیتوجهی قرار گرفته است. اساس روش تربیتی نه بر پایهی دانش و آموزش صحیح، بلکه بر پایهی اصول تجربی، احساسی یا باورها و آموختههای غلط و کهنه است. این مسائل پیچیدهتر میشوند وقتی که مفهوم پدر و مادر در بسیاری فرهنگها چنان تقدسی دارد که نقد رفتار آنها و بررسی مهارتهایشان با احساس گناه همراه است. اما والدین هم انساناند و مثل تمام انسانها، ضعف و نقص دارند. . حس پدر و مادر تا حدی غریزی و فطری است و تحت تاثیر شرایط محیطی و تربیت و امکانات قرار میگیرد. ممکن است در دوران کودکی خود، پدر و مادری ناآگاه، بیمار یا سرکوبگر داشتهاند و در نتیجه در شیوهی فرزندپروری خود دچار اشتباه و تقصیر شوند.
فرهنگ جامعه هم در نوع برخورد والدین با فرزندان نقش مستقیمی دارد. فرزندان این والدین، از همان کودکی درمییابند که والدینشان از قدرت خود استفاده میکنند تا آنها را وادار به اطاعت کنند. ترس چنان در وجود این دسته از کودکان ریشه میدواند که در بزرگسالی حتی با وجود موفقیت شغلی و اجتماعی، ضعف هویتی گمگشتگی و اعتمادبهنفس پایینی دارند و از زندگی و موفقیتهای خود لذتی نمیبرند. این کتاب تلاش میکند تا با بررسی روشهای تربیتی ناسالم، راهحلهایی در اختیار فرزندان این دسته از والدین قرار دهد."
وی همچنین در وصف خانواده سالم می نویسد:" خانوادهی سالم، خانوادهای است که میان اعضای آن به ویژه والدین و فرزندان رابطهی دوستی حاکم باشد. برای رسیدن به رابطهی انسانی سالم، شیوههایی وجود دارد که والدین باید دانایی و مهارت لازم را داشته باشند تا بتوانند با این اصول پیوند روحی و فکری با اعضای خانواده برقرار نموده، نقش تربیتی خود را اعمال نمایند. والدین باید از شیوهها و راهکارهای مناسب در برقراری ارتباط با فرزندان آگاهی داشته باشند. برای مثال در دوران کودکی با محبت کردن، بازی کردن و... می توان به کودک شخصیت داد و با ایجاد امنیت روحی و روانی ارتباط موثری با او برقرار کرد، در حالی که در دوران نوجوانی وضع به گونهای دیگر است و با ایجاد عزت نفس، تقویت اعتماد به نفس و... می توان زمینههای رشد و کمال نوجوان را فراهم نمود و راه ارتباط با او را فراهم کرد."
نشانه های والدین سمی
۱. والدین سمی خودمدار هستند و گنجایش کمی برای همدلی دارند: آنها همیشه نیازهای خود را در اولویت قرار میدهند و احساسات و نیازهای دیگران را در نظر نمیگیرند. آنها به این فکر نمیکنند که رفتارشان چه اثری بر دیگران دارد و بهسختی میتوانند احساسات دیگران را درک کنند.
۲.بیادب هستند: آنها نمیتوانند حتی ذرهای به شما احترام بگذارند و با ادب و مهربانی رفتار کنند.
۳. ازنظر احساسی واکنشپذیر هستند: والدین سمی اغلب نمیتوانند احساساتشان را کنترل کنند. آنها غیرقابلپیشبینی هستند و همهچیز را بیش از اندازه بزرگ میکنند.
۴. کنترلگر هستند: آنها میخواهند به شما بگویند چه کاری باید انجام دهید و چه زمانی و چگونه باید آن را انجام دهید.
۵. خشمگین هستند: آنها خشن و پرخاشگر هستند یا پرخاشگری منفعل دارند و شما را با گوشهوکنایههای زیرلب، عمدی فراموشکردن مسائل یا با قهرکردن آزار میدهند.
۶. ایرادگیر هستند: هر کاری که میکنید، پدر یا مادر سمی هرگز از شما راضی نمیشوند. آنها در همهچیز عیب و ایرادی پیدا میکنند.
۷. حیلهگر هستند: با تغییردادن واقعیت سعی میکنند خودشان را خوب جلوه بدهند. آنها از احساس گناه، انکار و ناچیزشمردن برای رسیدن به خواستههایشان استفاده میکنند.
۸. سرزنشگر هستند: آنها مسئولیت رفتار و نقش خود را در ناکارآمدی خانواده نمیپذیرند و همه تقصیرها را به گردن شما میاندازند.
۹. پرتوقع هستند: آنها از شما انتظار دارند تا همه کارهایتان را کنار بگذارید و فقط به نیازهای آنها رسیدگی کنید. توجهی به شما، برنامه ریزی ها و نیازهایتان ندارند؛ فقط خودشان اهمیت دارند و شما باید هر کاری از دستتان برمیآید، برای نجات آنها انجام دهید.
۱۰. مایه آبروریزی هستند: رفتار ناشایستی دارند؛ برای نمونه لطیفههای نامناسب تعریف میکنند، وارد مشاجرههای فیزیکی میشوند و شوخیهای ناشایست میکنند و درکل طوری رفتار میکنند که خجالت میکشید آنها را بهعنوان والدینتان معرفی کنید.
۱۱. بیرحم هستند: والدین سمی کارهایی میکنند و چیزهایی میگویند که بهشدت بیرحمانهاند. آنها شما را مسخره میکنند، شما را با اسامی ناشایست صدا میکنند، نقطهضعفهای شما را خاطرنشان میکنند و عمدا موضوعاتی را پیش میکشند که به آنها حساس هستید.
۱۲. حریم را رعایت نمیکنند: آنها در مسائل شخصی شما دخالت میکنند و نمیپذیرند که شما فردی بالغ و کاملا مستقل هستید. آنها میخواهند مسائل شخصی زندگی شما را بدانند، به حریم خصوصی تان احترام نمیگذارند، ایمیلهایتان را باز میکنند، بدون دعوت به خانهتان میآیند، بدون اینکه از آنها بخواهید، نصیحتتان میکنند و در تربیت فرزندان تان دخالت میکنند.
۱۳. شما را درگیر میکنند: والدین سمی اعتمادی ناسالم به شما دارند. آنها اطلاعات شخصی زیادی (مثلا اسرار و مشکلات زندگی زناشوییشان) را با شما در میان میگذارند و انتظار دارند مهمترین منبع پشتیبانی احساسی برای آنها باشید.
۱۴. همیشه با شما رقابت میکنند: نهتنها همیشه میخواهند حق داشته باشند، بلکه بهگونهای رفتار میکنند که گویی رقیب شما هستند؛ بنابراین بهجای اینکه برای موفقیت شما خوشحال باشند، تلاش میکنند آن را ناچیز بشمرند یا شما را نادیده بگیرند.
۱۵. وقتی با آنها وقت میگذرانید، با آنها حرف میزنید یا به آنها فکر میکنید، احساس بدی دارید: آخرین نشانه والدین سمی به احساسی که شما به آنها دارید، مربوط میشود و نه به کارهایی که آنها انجام میدهند. وقتی والدین سمیتان را میبینید، حالتان بد میشود. از حرفزدن با آنها وحشت دارید و حتی فکرکردن به آنها باعث میشود بدنتان منقبض و دلتان آشوب شود. شاید دوباره خاطرات بدتان را به یاد بیاورید. انرژی منفی آنها به همه کارهای شما صدمه میزند. اگر با والدین سمی بزرگ شده باشید، احتمالا تشویق نشدهاید که احساسات خودتان را داشته باشید و احتمالا متوجه آنها نمیشوید؛ پس حتما به احساساتتان توجه کنید و دقت کنید که آیا والدینتان خشم، ناراحتی، احساس گناه یا احساسات منفی دیگری را در شما بیدار میکنند یا خیر.
چگونه با والدین سمی خود رفتار کنیم؟
آگاهی به پذیرش منتهی میشود
اگر والدین سمی دارید، به خاطر داشته باشید که گناهی ندارید. هرقدر که بخواهند سرزنشتان کنند، شما هیچ تقصیری در این رفتار آنها ندارید. درک این نکته که والدینتان مشکلات مهمی دارند و تغییردادنشان ناممکن است، راه را برای پذیرش باز میکند و وقتی افراد را همانطور که هستند میپذیرید، خودتان را از قید تغییردادن آنها رها میکنید. فقط میتوانید ناراحت باشید که رابطه خوبی با پدر و مادرتان ندارید.
پذیرش این نکته نقش مهمی در رسیدن به آرامش دارد؛ اما بازهم داشتن والدین سمی اضطرابآور و دشوار است و شما به راهکارهایی برای پذیرش والدین ناکارآمد نیاز دارید. در ادامه به چند راهکار که میتوانند دراینزمینه به شما کمک کنند، اشاره میکنیم.
اصلاح رابطه با شما و رفتار و احساساتتان آغاز میشود. گاهی تنها کاری که میتوانید انجام دهید، این است که روی خودتان کار کنید. این به این معنی نیست که پدر و مادرتان تغییر خواهند کرد؛ اما شما میتوانید تغییر کنید. راهحل گاهی بخشیدن است و گاهی گفتوگو. وقتی با والدین سمی روبهرو هستید، باید چند نکته مهم را در نظر بگیرید:
۱. پدر و مادرتان مجبور نیستند اصلاح شوند تا شما حالتان خوب شود؛
۲. با جدایی فیزیکی از پدر و مادرتان آنها اصلاح نخواهند شد؛
۳. شما مانند پدر و مادرتان نیستید؛
۴. آن چیزهای آزاردهندهای هم نیستید که پدر و مادرتان شما را به آنها متهم میکنند؛
۵. مجبور نیستید پدر و مادرتان را دوست داشته باشید؛
۶. شاید اعتیاد یا سوءاستفادههای والدینتان شما را تحریک کند. برای آنها حدومرز بگذارید و فاصلهگرفتن از آنها را تمرین کنید؛
۷. شما نمیتوانید اعضای خانوادهتان را تغییر یا نجات دهید؛
۸. متضاد عشق، بیتفاوتی است و نه نفرت یا خشم؛
۹. متنفربودن از فرد دیگر با دوستداشتن خودتان تداخل ایجاد میکند؛
۱۰. خشم یا کینه حلنشده به شما آسیب میزند.
*پرسش از شما: آیا با والدینی خشن، بد اخلاق و سمی زندگی کرده اید؟ تاثیر رفتار آنها در زندگیتان چه بوده است؟