x
۰۴ / مرداد / ۱۳۹۹ ۱۰:۵۱

چرا قیمت دلار سلیمانیه و دبی مهم است؟

چرا قیمت دلار سلیمانیه و دبی مهم است؟

اگر پیگیر اخبار بازار ارز باشیم، احتمالا علاوه بر قیمت دلار در بازار غیررسمی تهران، قیمت دلار در برخی شهرهای خارج از کشور همچون دبی، استانبول، سلیمانیه، هرات و... هم به گوش ما خورده است.

کد خبر: ۴۵۵۰۳۸
آرین موتور

به گزارش اقتصادآنلاین، قیمت دلار در سلیمانیه و دبی چه اهمیتی دارند؟ اصلا چرا باید در چنین بازارهایی ریال و دلار مبادله بشوند که قیمت ریالی آن در خبرها بیاید؟ شاید چنین اخباری برای اولین بار وقتی داغ شد که اقای جهانگیری، دولت دهم را متهم کرد که در بازار استانبول و دبی ارز فروخته است. چرا بانک مرکزی باید در دبی و استانبول و... ارز بفروشد؟ برای پاسخ به این سوالات باید با دو مفهوم آشنا شد: نقش بانک مرکزی ایران در بازار ارز و کارسازی ارزی.

نقش بانک مرکزی ایران در بازار ارز

حفظ ثبات اقتصاد کلان از جمله اهداف بانک های مرکزی در همه کشورهاست. با توجه به تاثیر نوسان های بازار ارز در اقتصاد کلان، بانک های مرکزی همواره ثبات بازار ارز را نیز از جمله اولویت های خود قرار می دهند. در این چارچوب بانک مرکزی متکی بر ذخایر ارزی خود همواره بازار ارز را تحت نظر داشته و سعی در کاهش نوسان بازار دارد. به عنوان مثال در هنگام شوک های فصلی افزایش یا کاهش تقاضای ارز، بانک مرکزی به منظور جلوگیری از نوسان قیمت، اقدام خرید یا فروش ارز می کند. باید توجه داشت که خالص ارز تزریق شده توسط بانک مرکزی در بازار در این چارچوب در بلندمدت صفر است و بانک های مرکزی فقط در نقش نوسان گیر بازار عمل می کنند.

بانک مرکزی در ایران به مانند همه بانک های مرکزی وظیفه بالا را باید انجام دهد؛ اما به موجب ساختار خاص تامین مالی دولت، بانک مرکزی ایران نقش مضاعفی را در بازار ارز ایفا می کند. بخشی از درآمدهای دولت ایران ناشی از فروش نفت است. ارز حاصل از فروش نفت، توسط بانک مرکزی در بازار عرضه می شود. در نتیجه خالص دخالت بانک مرکزی ایران در بازار ارز نمی تواند صفر باشد. این حجم از ارز، بخش قابل توجهی از ارز صادراتی کشور است. بر مبنای شماره 99 فصلنامه نماگرهای اقتصادی بانک مرکزی ، در سال 98 صادرات کشور 59.3 میلیارد دلار بوده که 29 میلیارد دلار آن مربوط به صادرات نفتی بوده است. به دیگر بیان حدود 50 درصد صادرات و تامین ارز کشور در سال 98 مربوط به صادرات نفت بوده است. باید در نظر داشت که سهم 50 درصدی صادرات نفت در سال 98 در شرایط تحریم فروش نفت رقم خورده و سهم صادرات نفتی در سال 96 (قبل از خروج آمریکا از برجام و اعمال تحریم ظالمانه فروش نفت) نزدیک به 70 درصد (68.5 میلیارد دلار از 98 میلیارد دلار صادرات) بوده است. با توجه به سهم بزرگ صادرات نفتی و نقش پررنگ درآمد ارزی حاصل از آن در عرضه ارز، بانک مرکزی علاوه بر نقش تنظیم‌گری بازار ارز؛ نقش فروشنده عمده ارز را نیز بر عهده دارد.

بانک مرکزی ایران با وجودی که پرقدرت ترین بازیگر بازار ارز است؛ اما به تنهایی نمی تواند قیمت ارز را تعیین و تثبیت کند. در برهه های تاریخی متعدد بانک مرکزی به رغم تمایل سیاست مداران از تحمیل یک قیمت خاص (مثلا قیمت 4200 تومانی برای دلار در ابتدای سال 97) به بازار ناکام بوده است. بخش مهمی از ارز مورد نیاز کشور توسط دیگر صادرکنندگان تامین می شود و سیاست گذاری بانک مرکزی در بازار ارز باید به گونه ای باشد که بتواند در تکمیل نقش دیگر صادرکنندگان در بازار ارز، ثبات را در این بازار حاکم کند.

کارسازی ارزی

کارسازی ارزی را می‌توان مجموعه فرایندهایی نامید که ریال و ارز را به یکدیگر تبدیل می کند. این امر بصورت معمول توسط بانک یا صرافی به مثابه بازیگر واسطه صورت می گیرد. کارسازی ارزی در کم هزینه ترین حالت ممکن می تواند توسط یک بانک دارای شعب بین المللی صورت پذیرد. به دلیل عدم فعالیت بانک های بین المللی در ایران چنین شیوه ای در مبادلات خارجی ایران معمول نیست. کارسازی بانکی (از طریق شعب خارجی بانک ایرانی  یا رابطه ی کارگزاری بانک ایرانی با یک بانک خارجی) و کارسازی صرافی شیوه های رایج کارسازی ارزی در ایران هستند. تا پیش از دهه 90 شیوه غالب کارسازی ارزی در ایران، کارسازی بانکی بود. در این چارچوب واردکنندگان ارز خود را از بانک می خریدند و صادرکنندگان نیز ارز خود را به بانک می فروختند. بانک مرکزی نیز به مثابه بزرگترین عرضه کننده ارز کشور، به بانک ها ارز می فروخت. باید توجه داشت که در اینجا منظور از خرید و فروش ارز، مبادله اسکناس نیست؛ بلکه مبادله حواله های ارزی است. به عنوان مثال بانک مرکزی پول فروش نفت را در بانکی در آلمان دریافت می کرد و می توانست در قبال دریافت ریال از بانک های ایرانی، این ارز را به هر حساب مدنظر آن ها در دیگر بانک ها منتقل کند و آن ها نیز با استفاده از آن ارز، نیاز واردکنندگان را تامین کنند. با توجه به اینکه بانک ها و بانک مرکزی مانع جدی برای جابجایی پول در شبکه مالی دنیا نداشتند؛ عملا قیمت ارز در بازار بین بانکی ارز تعیین می شود؛ بدین معنا بانک ها و بانک مرکزی به پشتوانه امکان جابجایی پول در شبکه مالی دنیا، در تهران بر سر قیمت ارز چانه زنی و توافق می کردند و این قیمت عملا نرخ حاکم بر بازار ارز بود.

بانک مرکزی، صرافی ها و تحریم های دهه 90

پس از تحریم های مالی سال 90 بانک های کشور امکان حضور گسترده در شبکه مالی دنیا را ندارند و نمی توانند به راحتی بین حساب های مختلف در بانک های گوناگون خارجی پول جابجا کنند. همین امر برای بانک مرکزی نیز صادق است. در نتیجه عملا کارایی کارسازی بانکی مختل شده و بازار ارزی بین بانکی بی معنی می شود. در این شرایط تبادلات مالی کشور به سمت شبکه کارسازی صرافی رفت. مستقل از تمام معایب مترتب بر این شیوه کارسازی (هزینه ی بیشتر انتقال پول، ریسک برگشت خوردن حواله، عدم امکان کار کردن با شرکت های بزرگ و معتبر جهانی، محروم شدن واردکننده از دریافت اعتبار اسنادی و...) هزینه ی حضور بانک مرکزی در این شیوه بسیار بیشتر است. در کارسازی بانکی، بانک مرکزی با چند بانک مشخص مبادله می کرد؛ اما در شرایط فعلی صدها صرافی مجاز و غیرمجاز کارسازی ارزی را انجام می دهند و بانک مرکزی امکان مبادله با همه آن ها را ندارد. از دیگر رو رمز موفقیت بسیاری از این صرافی ها در شرایط تحریم، عدم شفافیت عملکرد بوده که همین امر امکان رصد آن ها توسط بانک مرکزی را دچار مشکل می کند. حال بانک مرکزی در شرایط تحریمی چگونه می تواند ارز حاصل از فروش نفت را بفروشد؟

با وجودی که تبادلات شبکه صرافی در سراسر دنیا پراکنده است؛ اما بخش قابل توجهی از مبادلات آن ها در بازار ارز برخی شهرهای خارج از ایران متمرکز است. این شهرها از قدیم به واسطه تجار و صرافان ایرانی، محل تبادل ریال با دیگر اسعار خارجی بوده اند. تا قبل از شرایط تحریم حجم مبادلات آن ها کم بود و از قیمت تعیین شده در بازار بین بانکی متاثر بودند؛ اما در شرایط تحریم و فروپاشی بازار بین بانکی ارز و افزایش حجم مبادلات در این بازارهای محلی، آن ها خود به راهبر قیمت ارز تبدیل شدند. دبی، سلیمانیه، استانبول و هرات از جمله این بازارهای خارجی هستند. تجار و صرافان در خلا شبکه کارسازی بانکی، در این بازارها ارز مورد نیاز خود را تهیه می کنند. پس از تحریم های مالی دهه 90، بانک مرکزی نیز ارز خود را در این بازارها به فروش می رساند و عملا با کنترل قیمت ارز در این چند بازار (که از یکدیگر مستقل نیستند)، نقش خود به مثابه فروشنده و تنظیم گر بازار ارز را ایفا می کند.  

با توجه به آنچه گفته شد، بهتر می توان درک کرد که چرا قیمت ارز دبی و... برای ما مهم است؛ زیرا تراکم حجم حواله های صرافان و تجار ایرانی در این شهرها بالاست و قیمت حواله ی این شهرها، وزن زیادی در بازار حواله دارد. در نتیجه قیمت ارز در این شهرها به مولفه تعیین کننده قیمت اسکناس در تهران بدل می شود(می دانیم که قیمت اسکناس در تهران در بسیاری از مواقع انعکاسی از قیمت بازار حواله است). در نتیجه فروش ارز توسط بانک مرکزی (به واسطه ی شعب و صرافی چند بانک دولتی) در این بازارهای خارجی، امری طبیعی است؛ زیرا مسیر بهتری برای تاثیرگذاری بر قیمت ارز و نوسان های آن در شرایط تحریم در اختیار بانک مرکزی نیست.

*تحلیلگر اندیشکده حکمرانی شریف

ارسال نظرات
x