آگاه۲
وی ایکس
لاماری ایما/ آرین موتور
x
قیمت آهن
فونیکس
فردا موتور
۱۰ / آبان / ۱۴۰۱ ۱۰:۴۲
پاسخ به مشکلات روابط زناشویی؛

شوهرم مسئولیت کارهای خونه رو به عهده نمی گیره / باید حواسم به همه چی باشه / هر دو شاغلیم و به برابری اعتقاد دارم / چه کار کنم + پاسخ روانشناس

نحوه برخورد با شوهر بی مسئولیت چگونه است؟ اگر همسر شما مسئولیت کارهای خانه را به عهده نمی گیرد چگونه می توانید بدون اینکه گارد بگیرد او را متوجه زشتی رفتارش کنید؟

کد خبر: ۶۷۷۹۴۷
آرین موتور

به گزارش اقتصادآنلاین، اگر در زندگی مشترک یکی از طرفین از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند، تمام بار مسئولیت زندگی بر دوش یک نفر افتاده و او را از پا در خواهد آورد. با افزایش تعداد زنان شاغل نقش همکاری مشترک برای اداره زندگی پررنگ تر شده است، اما اگر همسر شما از زیر مسئولیت های خانه شانی خالی کرد، تکلیف چیست؟ به بیان دیگر نحوه برخورد با شوهر بی مسئولیت چگونه است؟

پرسش: آقای دکتر، شوهر من یک همسر فوق‌العادست، اما تها مشکلی که من از روز اول باهاش داشتم اینه که ذره‌ای از مسئولیت کارهای خونه رو به عهده نمی‌گیره و منم دیگه از این فشار خسته شدم. قضیه فقط پخت و پز و تمیزکاری نیستا، بدیش اینه من همش باید حواسم به همه چی باشه، یعنی برنامه‌ریزی و کلا هرررر کاری که برای مدیریت موفق یه خونه و خونواده لازمه با منه و فقط زمانی که مستقیم ازش بخوام یا خودم راهنماییش کنم کمک می‌کنه. من اصلا دلم نمی‌خواد تا آخر عمرم اینطوری زندگی کنم، ما هر دو شاغلیم و منم واقعا به برابری ۵۰-۵۰ معتقد هستم. میشه لطفا راهنمایی کنید که چطور باید در مورد این مساله با همسرم صحبت کنم؟

پاسخ: دوست عزیز، بله این کاملا درسته که خانم‌ها اکثرا، علاوه بر اینکه بیشتر کارهای خونه رو به عهده دارن، سازمان‌دهی و برنامه‌ریزی‌هاش رو هم باید انجام بدن؛ مثلا این خانم‌ها هستن که حواس‌شون هست کجا نیاز به نظافت داره، فلان ماده غذایی داره تموم میشه و باید مجددا خریداری بشه، فلان روز قراره جلسه اولیا تو مدرسه فرزندشون برگزار بشه و... قطعا این حجم از مسئولیت جسمی و ذهنی، فشار و خستگی زیادی به بار میاره و قسمت بدتر ماجرا اینجاست که هیچ رد پایی هم از خودش باقی نمیذاره؛‌ در واقع، خاصیت مسئولیت‌های خونه اینه که باعث میشه کسانی که هیچوقت این وظایف رو انجام ندادن، واقعا فراموش کنن که یک نفر توی خونه، داره برای رسیدگی به این کارها زمان میذاره و انرژی مصرف می‌کنه! انگار با خودشون فکر می‌کنن که طبقات یخچال خود به خود تمیز می‌مونن، یا مثلا شیشه‌ها خودکار گردگیری میشن!

پس با توجه به این خاصیت، برای اینکه بتونید مکالمه مثمرثمری در این باره با همسرتون داشته باشید و اون رو خیلی زود شوهر بی مسئولیت خطاب نکنید.  اول از همه باید بررسی کنید که مشکل از «ناآگاهی» ایشون میاد یا به «انگیزه و سلیقه‌اش» بر می‌گرده؟ منظورم از ناآگاهی اینه؛ ایشون ممکنه با خودش فکر کنه که همین الان هم، مسئولیت‌ها به شکل برابری تقسیم شده و هیچ ایده‌ای از فشار زیادی که رو دوش شما گذاشته نداشته باشه؛ در این صورت، تنها کاری که لازمه بکنید، اینه که ایشون رو از اشتباه در بیارید. اما به نظر من، بهتره به جای اینکه مستقیما بهش بگید که چقدر از ماجرا پرته، موقعیتی رو فراهم کنید که همسرتون خودش متوجه ماجرا بشه. حالا چطوری؟

مثلا می‌تونید به مدت یک هفته همه چیز رو یادداشت کنید، یعنی دقیقا بنویسید که هر کدوم‌تون چه کارهایی انجام میده و به چه وظایفی رسیدگی می‌کنه. بعد از همسرتون بپرسید که نظرش در مورد تقسیم وظایف بین‌تون چیه؟ مثلا بگید: فکر می‌کنی من این هفته چقدر از زمانم رو صرف مدیریت کارهای خونه کردم؟ خوبی این روش و این نحوه شروع مکالمه، اینه که پاسخ‌هایی کاملا عینی و شفاف داره و از بحث و استفاده از جملات سمی، مثل: تو هیچوقت... من همیشه... پیشگیری می‌کنه.

اما حالا اگر این مشکل از اختلاف سلیقه آب بخوره، کارتون کمی پیچیده‌تر میشه، الان خدمتتون توضیح میدم: من تو دوران دانشجویی، برای مدت کوتاهی، همخونه‌ای داشتم که بعد از غذا خوردن، ظرف‌های کثیف رو توی سینک رها می‌کرد. مسئله اصلا تنبلی یا سواستفاده نبود، ایشون کلا اعتقادی به این موضوع نداشت که بعد کثیف‌ کردن ظروف غذا، باید بره اونها رو بشوره تا روی هم ظرف‌ها روی هم تلمبار نشن و برخلاف من، هیچ مشکلی با منظره دهشتناک‌ از یه سینک مملو از ظروف کثیف نداشت. به همین‌ دلیل، چاره‌ای برای من جز شستن هر باره ظرف‌ها باقی‌ نمی‌موند چون اگه با اون‌ بود، تا اونقدری ظرف‌ها رو نمی‌شست که دیگه ظرفی برای غذا خوردن نباشه!

احتمال رد کردن تقاضا را به صفر برسانید

خب تو چنین شرایطی، یعنی وقتی آدم‌ها، در مورد اینکه چی درست و عادلانه‌ست با همدیگه اختلاف عقیده داشته باشن، اوضاع گیج‌کننده میشه. پس اگر همسر شما هم، حواسش باشه و بدونه که شما خیلی بیشتر از ۵۰ درصد از مسئولیت‌ها رو به عهده دارید، در عین حال، در نظر ایشون، هیچ دلیل منطقی برای تغییر این شرایط وجود نداشته باشه، دیگه برای اینکه مکالمه‌تون به نتیجه برسه، نمیشه که از در اینکه چی عادلانه‌ست و تقسیم برابر محسوب میشه وارد بشید. به جاش، باید موضوع رو به شکلی که همدلی و مهربونی ایشون رو برانگیخته کنه مطرح کنید. چون اگر بگید، «به نظرم این اصلا منصفانه نیست که من همه کارها رو انجام بدم»، ایشون هم ممکنه با خودش فکر کنه: «مگه من ازت خواستم؟ خب نکن!»، اما اگر بهش بگید: «اگر تو انجام این کارها بهم کمک کنی بار زیادی رو از روی دوشم برمیداری و من واقعا به کمکت نیاز دارم» در این حالت احتمالش خیلی کمتره که ایشون در مقابل‌تون گارد بگیره، در نتیجه، رد کردن خواسته‌تون براش خیلی سخت‌تر میشه.

در باره تمام جزئیات با هم حرف بزنید

راستی، دو تا نکته هست که به نظرم خیلی مهمه تو این گفتگو رعایت کنید: اول اینکه حواس‌تون باشه که تا حد ممکن، دقیق و شفاف، در مورد تمام جزئیات با هم حرف بزنید که تا حد ممکن، با یک بار حرف زدن، این موضوع رو ببندید؛ چون عملا بی‌فایده‌ست که میزان زیادی انرژی رو صرف به توافق رسیدن، سر یک قرارداد کاملا انتزاعی کنید، با این عنوان که «پس از این به بعد بیشتر کمک کن»، اونوقت مثلا دو هفته بعد متوجه بشید که منظور شما از کمک کردن، این بود که ایشون حواسش به تمیز نگه داشتن خونه باشه در حالیکه اون با خودش فکر کرده باشه که باید تو آب دادن گل‌ها فقط همکاری کنه! پس چی شد؟ کارهایی که در انجام دادنشون نیاز به کمک دارید رو ریز و دقیق عنوان کنید و هر دوتون در موردش به توافق برسید. یادتون باشه، پایه‌های یک تغییر پایدار، دقیقا بر‌ مبنای همین مقیاس‌های کوچیک ایجاد میشه.

و دوم، بهتون توصیه می‌کنم که قبل از صحبت با همسرتون، بررسی کنید که آیا دل‌تون می‌خواد این مکالمه، اوضاع فعلی رو بهتر کنه یا صرفا دلتون می‌خواد‌ دق و دلی گذشته و خستگی‌هاتون رو سر پارتنرتون خالی کنید؟ البته هر دوی اینها میتونه هدف شما باشه ولی خیلی مهمه که تکلیف شما با خودتون مشخص باشه؛ چون زمانی که یک نفر، متوجه خشم پنهانی که طرف مقابل، داره تظاهر به عدم وجودش می‌کنه میشه، تعاملات بین آدم‌ها، به سرعت، به حاشیه و بحث بیهوده کشیده میشه، در نهایت، قطعا همونطور که زندگی زیر یک سقف، از یک خواسته «متقابل» شکل می‌گیره، تلاش برای حفظ کردنش هم به همین منوال پیش میره.

ارسال نظرات
صندوق طلای کیان «گوهر»
x