مادرم به دروغ گفت معتادم
شش متهم که با شکنجه مرد معتاد در کمپ، مرگ او را رقم زده بودند در دادگاه کیفری محاکمه شدند. یکی از متهمان مدعی شد مادرش برای این که عروسی او به هم بخورد از مدیران کمپ خواسته او را زندانی کنند.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از جام جم، تحقیقات جنایی در این پرونده از ۵/۱ سال قبل و با قتل مردی در کمپ ترک اعتیاد آغاز شد. ماموران با حضور در کمپ و آغاز تحقیقات متوجه شدند مدیر آنجا و پنج مرد دیگر فراز را به شدت شکنجه کرده و باعث مرگ او شده‌اند.
شش متهم پرونده دستگیر و پرونده با صدور کیفرخواست به اتهام قتل عمد به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد . در جلسه محاکمه متهمان در شعبه دوم دادگاه کیفری، نماینده دادستان اعلام کرد باتوجه به محجوربودن تنها ولی دم مقتول، رئیس قوه‌قضاییه برای متهمان درخواست دیه کرده است.
وکیل اولیای دم هم برای متهمان درخواست اشد مجازات کردند. در ادامه رسیدگی به این پرونده پنج متهم پرونده پای میز محاکمه قرار گرفتند. مدیر کمپ مدعی شد پنج متهم دیگر پرونده به دلیل خصومتی که با مقتول داشتند او را کتک زده و او هم دو ضربه به فراز زده بود.
چهار متهم دیگر هم ادعا کردند با دستور مدیر کمپ او را کتک زده‌اند.
جلسه دادگاه به دلیل نبود وکیل ششمین متهم تجدید شد. در دومین جلسه رسیدگی به این پرونده، آخرین متهم پای میز محاکمه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: عاشق دختری شده بودم و مادرم مخالف ازدواج من با آن دختر بود. وقتی نتوانست مرا از ازدواج منصرف کند، نقشه عجیبی کشید و با کمپ تماس گرفت و اعلام کرد من معتادم و خواست مرا به آنجا ببرند. هرچه به مدیران کمپ گفتم معتاد نیستم، باور نکردند و وقتی دیدند جواب تست‌های اعتیادم منفی است، از تست یک نفر دیگر استفاده کرده و برایم پرونده‌سازی کردند.آنها مرا یک سال آنجا نگه داشتند و روز قتل با تهدید مدیر کمپ با یک لوله کوچک چند ضربه به دست و پای مقتول زدم.
رییس دادگاه: چه اجباری برای کتک‌زدن مقتول داشتی؟
متهم: اگر کتک نمی‌زدم مرا به جای او کتک می‌زدند. پیش از این سابقه کتک‌خوردن در کمپ را داشتم.
رییس دادگاه: چرا یک سال در کمپ بودی؟
متهم: مادرم هزینه‌ام را می‌داد تا مرا آنجا نگه دارند و نتوانم با آن دختر ازدواج کنم.
رییس دادگاه: هنوز با مادرت اختلاف داری؟
متهم: نه، الان رابطه مان خوب است و می‌خواهم ازدواج کنم. من مجبور شدم مقتول را کتک بزنم. در کمپ شرایط سخت بود و به جای غذا به ما کدو گندیده می‌دادند و سه در آهنی بین سالن و محوطه وجود داشت تا کسی فرار نکند.
در پایان جلسه وکیل متهم نیز در دفاع از او گفت: موکلم تحت اجبار مجبور به کتک‌زدن مقتول شده بود.
پس از آخرین دفاع متهم، قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.
