وی ایکس
آگاه 3 مثقال طلا
لاماری ایما/ آرین موتور
x
فونیکس
آمارکتس
فلای تودی
۱۶ / خرداد / ۱۴۰۱ ۱۲:۵۵

بیوگرافی مریم مومن و زندگی خصوصی و ازدواجش + عکس و فیلم ها

بیوگرافی مریم مومن و زندگی خصوصی و ازدواجش + عکس و فیلم ها

در ادامه بیوگرافی کوتاه از مریم مومن یکی از ستاره های این روزهای سینمای ایران آورده شده است.

کد خبر: ۶۴۱۷۵۴
آرین موتور

به گزارش اقتصاد آنلاین، مریم مومن متولد ۶ مرداد ۱۳۷۷ در اردبیل، بازیگر سینما و تلویزیون است. او فارغ التحصیل لیسانس رشته بازیگری است که نخستین بار در پنج سالگی جلوی دوربین رفت تا اینکه با تئاتر ادامه داد و در بانوی عمارت به شهرت عجیبی رسید شیطونی و بازیگوشی دوران کودکی‌اش آنقدر زیاد بود که پدرش او را (اوغلوم) پسرم صدا می‌زد.

مریم مومن

ورود مریم مومن به دنیای بازیگری

نخستین بار در سال ۱۳۸۲ وقتی تنها ۵ ساله بود در فیلم کوتاه پسر عموی پدرش ایفای نقش کرد که از همانجا علاقه به بازیگری در وجودش شکل گرفت. تک فرزند خانواده است گرچه پدر نی نواز و هنرمند و مادرش اسب سوار است اما به شدت مخالف ورود وی به عرصه بازیگری و انجام کار هنری بودند. تنها کسی که از او حمایت کرد خاله‌اش بود که باعث ورودش به بازیگری شد.

مریم مومن

با تئاتر دانشجوی فعالیت هنری‌اش حرفه‌ای شد تا اینکه سال ۱۳۹۶ وقتی ۱۹ سله بود از قبولی در تست با سریال بانوی عمارت در نقس فخر الزمان جلوی دوربین رفت. پخش این سریال در پاییز ۹۷ از شبکه سه او و حسام منظور را بشدت معروف کرد.

درخشش مریم مومن در بانوی عمارت

داستان بانوی عمارت یک ملودرام عاشقانه‌ای از مقطع تاریخی دوره قاجار را روایت می‌کند که در لایه‌های زیرین آن به شرایط اجتماعی و سیاسی آن زمان نیز می‌پردازد.

مریم مومن

علاقه‌های عجیب مریم مومن

به سوارکاری علاقه دارد و برای سریال بانوی عمارت یاد گرفت از کودکی عاشق اسب یونیکورن (تک شاخ) است و اتاقش پر از عکس‌های این اسب رویایی است و از بچگی علاقه زیادی به لواشک و آلوچه خشک دارد و به گفته خود معتاد ایناست.

ازدواج مریم مومن

مریم مومن هنوز به‌طور رسمی ازدواج نکرده اما خودش تایید کرده است در یک رابطه عاشقانه‌ای قرار داد و دلش برای طرف که اسم اولش (س) هست قنج می‌رود! 

مریم مومن

ضربه مریم مومن از جدایی پدر و مادرش

من هیچ وقت ترجیح ندادم مادرم یا پدرم را بعد طلاق انتخاب کنم. زمانی که بردنم دادگاه و گفتند دوست داری با مادرت زندگی کنی یا پدر، من از حد فشار خون دماغ شدم یادمه قاضی به حالم گریه کرد و در نهایت به مادرم سپرده شدم. با این حال جایگاه الان زندگی ام را مدیون قلب مهربان بابام و زحمت‌های مامانم هستم.

ارسال نظرات
کیان طلا
x