x
۱۸ / دی / ۱۴۰۰ ۱۳:۲۵
اکونومیست بررسی کرد؛

چگونه با آقای پوتین صحبت کنیم / درگیری های روسیه و اوکراین فرصتی برای تقویت اروپا

چگونه با آقای پوتین صحبت کنیم / درگیری های روسیه و اوکراین فرصتی برای تقویت اروپا

معمولا نشانه بدی است اگر پیش از آغاز گفت و گوها یکی از طرفین نیروهای خود را برای حمله آماده باش کرده باشد. این نظریه ممکن است زمانی که دیپلمات‌های روسی هفته آینده با همتایان خود در آمریکای شمالی و اروپایی با قریب به ۱۰۰ هزار نیروی آماده برای حمله به اوکراین، اثبات شود. آینده کشوری که خود را بخشی از غرب می بیند و همچنین نقش آمریکا به عنوان لنگر امنیت اروپا درخطر است. با نزدیک شدن به بحران، خطر محاسبه اشتباه در حال افزایش است.

کد خبر: ۵۹۷۴۳۳
هلوو

به گزارش اقتصاد آنلاین، ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه، پیش از این خواسته های خود را برای مذاکراتی که بین روسیه و آمریکا در تاریخ ۱۰ ژانویه در ژنو آغاز می شود و دو روز بعد برای نشست شورای ناتو روسیه به بروکسل منتقل و در نشست سازمان امنیت شرکت می کند و پس از آن مذاکرات  به پایان می رسد، ارائه کرده است. تاریخ آغاز این عملیات ۱۳ ژانویه در اروپا تعیین شده است. آقای پوتین می‌خواهد ناتو از گسترش بیشتر خود در همه جا، و نه فقط در اوکراین و گرجستان، دو کشور شوروی سابق، چشم پوشی کند. آمریکا دیگر نباید از متحدان خود با سلاح های هسته ای تاکتیکی و موشک های کوتاه و میان برد محافظت کند. روسیه در واقع خواهان وتوی استقرار و تمرینات نیروها در بخش‌های شرقی قلمرو ناتو و قطع همکاری نظامی با همه کشورهای شوروی سابق است.

بسیاری از این خواسته‌ها آنقدر زیاده خواهانه و به قدری برای امنیت اروپا مضر هستند که ممکن است واقعاً اولتیماتومی باشد برای رد شدن پیش‌نویس آن و بهانه‌ای برای تهاجمی دیگر به اوکراین. اگر آقای پوتین واقعاً مشتاق جنگ باشد، این کار را خواهد کرد. با این حال، دیپلماسی قوی هنوز می تواند او را متوقف کند و به توقف نزاع طولانی و خصومت روابط بین روسیه و غرب کمک کند. حتی اگر مذاکرات شکست بخورد، ناتو می‌تواند قوی‌تر، متحدتر و شفاف‌تر در مورد تهدیدی که با آن مواجه است ظاهر شود.

شک نکنید که آقای پوتین خواهان این بحران است. شاید او خواهان شکست اوکراین است، زیرا اگر این مذاکرات به یک دموکراسی پر رونق تبدیل شود، این امر به عنوان نقص ادعای او مبنی بر غیرقابل اجرا بودن ارزش‌های غربی در روسیه ارتدوکس و اسلاو است. او همچنین ممکن است قصد تجزیه و تضعیف ناتو و ایجاد دشمنی در خارج از کشور را به منظور توجیه سرکوب در داخل داشته باشد  - مانند گروه حقوق مدنی مموریال که درست قبل از سال جدید به اتهام ساختگی بودن تعطیل و به عنوان یک عامل خارجی در نظر گرفته شد». آقای پوتین از توافقات امنیتی که روسیه  پس از جنگ سرد امضا کرد، پشیمان شده است. او معتقد است که امروز روسیه قوی‌تر و آمریکا در حال افول است و چالش چین آمریکا را منحرف کرده است. به هر دلیلی، به نظر می رسد او عجله دارد تا میراث خود را با تجدید و  افزایش حوزه نفوذ روسیه تثبیت کند.

بعضی چیزها در این میان به نفع اوست. او دست بالای مهاجم را دارد و جدول زمانی و دامنه حمله را در صورت وجود کنترل می کند. همه می دانند که اوکراین برای او بیشتر از هر کشور دیگری در ناتو دارای اهمیت است، به این معنی که غرب برای دفاع از آن نیرو اعزام نخواهد کرد.

اما همه چیز طبق خواسته او پیش نمی رود. اوکراین به اندازه عراق پرجمعیت است. اگرچه نیروهای روسیه باید بتوانند آن را در نبرد شکست دهند، اما حفظ بخش‌هایی از خاک در آنجا می‌تواند بهای بالایی داشته باشد، به‌ویژه اگر اوکراینی‌ها دست به شورش بزنند. در قزاقستان، در مرز جنوبی روسیه، از آقای پوتین خواسته می‌شود تا در سرکوب یک خیزش مردمی کمک کند - که حواس‌پرتی از موضوع اوکراین و مدرکی  برای اثبات تمایل و علاقه او به سرکوب است. به این دلایل، او ممکن است مجبور شود جاه‌طلبی‌های خود را مهار کند و مثلاً فقط مناطقی در اطراف دونتسک را تصرف کند که قبلاً توسط نیروهای نامنظم مورد حمایت روسیه کنترل می‌شده، یا یک پل زمینی به کریمه که در سال ۲۰۱۴ ضمیمه شده است، مورد بهره برداری قرار گیرد. حالا می توان از تردیدهای او در مورد اینکه تا کجا پیش می رود بهره برداری کرد.

مشکل دیگر آقای پوتین این است که تهاجم او ناتو را متحد کرده و به آن هدف جدیدی داده است. اولتیماتوم او، همراه با تمایل او برای افزایش قیمت گاز روسیه در اروپا در سال ۲۰۲۱، قدرت را در دست کسانی که برای روابط نزدیکتر با کرملین تلاش می کنند، کاهش داده است. آمریکا نیز با به اشتراک گذاشتن اطلاعات دقیق در مورد تعداد زیادی از نیروهایی که در نزدیکی مرز اوکراین جمع شده اند، به تقویت توان اطلاعاتی اروپایی ها کمک کرده است. 

غرب باید در مذاکرات هفته آینده دو هدف داشته باشد: جلوگیری از وقوع جنگ در اوکراین در صورت امکان و تقویت امنیت اروپا. توقف تهاجم روسیه مستلزم تهدید تحریم های شدید اقتصادی و همچنین کمک تسلیحاتی به آن برای غیرقابل تصرف شدن اوکراین است. در عین حال، غرب می‌تواند با بیان واضح این موضوع که اگرچه روسیه هیچ وتوی رسمی در مورد عضویت در ناتو ندارد، اما نه اوکراین و نه گرجستان قصد عضویت در آن را ندارند، به پوتین اطمینان ببخشد.

اگر این اهداف به درستی انجام شود، هدف دوم، یعنی تقویت امنیت اروپا، می تواند تنش ها را بر سر اوکراین هم کاهش دهد. اگرچه برخی از خواسته های روسیه، اروپا را آسیب پذیر می کند و برخی دیگر می تواند مبنای گفتگوهایی باشد که به نفع هر دو طرف است. یک توافق منطقه ای در مورد استقرار نیروهای موشکی، یا اقداماتی جهت اعتمادسازی برای کاهش تهدید رزمایش ها را در نظر بگیرید. از قطب شمال گرفته تا امنیت سایبری و فناوری های موشکی جدید، هیچ کمبودی برای موضوع بحث وجود ندارد. مذاکرات به پایان خواهد رسید، وسعت بی اعتمادی میان دو طرف به همین اندازه بزرگ است، اما این لزوما یک نکته منفی نیست، زیرا آنها می توانند به یک مجمع مفید تبدیل شوند.  

مساله این نیست که آیا چنین گفت‌وگوهایی امکان پذیر است یا خیر - آنها به وضوح به نفع روسیه هستند - بلکه مساله این است که آیا پوتین واقعاً خواهان انجام این گفت‌وگوهاست؟ او اغلب طوری رفتار می کند که گویی امنیت روسیه به این بستگی دارد که غرب احساس امنیت کمتری کند. با این حال، مذاکرات موقعیت او را به عنوان یک رهبر جهانی افزایش خواهد داد. همچنین به او کمک خواهد کرد تا با این واقعیت کنار بیاید که روسیه نمی‌تواند با ترکیبی از قدرت های غربی مقابله کند.

تردیدهای عمیقی در مورد نیت واقعی آقای پوتین وجود دارد در هر صورت ناتو باید نشان دهد که آماده دفاع از اعضای خود است. لازم به ذکر است که آسیب پذیرترین کشورهای منطقه در حوزه بالتیک هستند. پس از تصرف کریمه توسط روسیه، قدرت های غربی ناتو شروع به چرخش نیروهای نظامی بیشتری در شرق کردند. به دلیل تهدیدهای روسیه، آماده سازی های فوری برای تقویت این چرخش ها باید آغاز شود. حتی اگر اوکراین قصد عضویت در ناتو را نداشته باشد روسیه، سوئد و فنلاند را به سمت عضویت سوق می دهد و متحدین باید آماده استقبال از آنها باشند. در نهایت آمریکا باید اطمینان حاصل کند که معامله‌ها هرگز بر سر کشورهای اروپایی انجام نشود و  این همان سبک روسیه است.

آقای پوتین می گوید که کشورش در معرض تهدید است اما در واقع اینچنین نیست. ناتو یک اتحاد دفاعی است و آنها حتی پس از فتح کریمه، از اعزام نیروهای جنگی دائمی به اروپای شرقی خودداری کرده اند. تهدید واقعی، شخص آقای پوتین است. وقتی او خواسته های خود را در جنگ و با تهدید نظامی اعلام می کند، غرب باید عزم خود را برای مقابله با این زیاده خواهی ها و تهدید های آقای پوتین جزم کند.

ارسال نظرات