هندوستان و آینده توسعه اقتصادی؟
اقتصاد هند طی سالهای گذشته مسیر بسیار خوبی را در پیش گرفته و بسیاری معتقدند میتواند برای مدتها این مسیر را ادامه دهد. اما چه عواملی در رسیدن به این موقعیت موثر بودند و این کشور تا چه زمانی فرصت دارد که این راه را ادامه دهد؟
اقتصادآنلاین – صبا نوبری؛ طی سه سال گذشته، اقتصاد هند بیش از ظرفیت خود اخبار بد را تحمل کرده است. به دنبال شیوع کرونا، بین ۲ تا ۷ میلیون نفر از مردم هند جان خود را از دست دادند. قرنطینه باعث شد اقتصاد هند به سرعت کوچک شود. تنشهای مذهبی نیز در این کشور قوت گرفت. حال موج گرما دارد شمال کشور را میسوزاند و بحران جهانی قیمت نفت و غذا کمر فقرای این کشور را خرد میکند.
اگر به عقب برگردیم، میبینیم که طی دهههای گذشته، گروههایی در هند تلاش میکردند که اقتصاد هند را تغییر داده و زندگی بیش از ۱.۴میلیارد نفر را بهبود داده و توازن قدرت را تغییر دهند.
پیشرفتهای تکنولوژیکی، تغییرات ژئوپولتیک و ایجاد موقعیتها و ابزارهای جدید برای حل مشکلاتی که سرسختانه طی سالهای گذشته وجود داشتند، بخشی از تغییرات سالهای گذشته بود که البته در این بین بزرگترین تهدید نیز، سیاستهای تحریکآمیز هند بود.
از سال ۱۹۹۱ که هند سیاست آزادسازی اقتصاد را در پیش گرفت، اقتصاد این کشور آمیختهای از ناامیدی و سرخوشی بود. از یک سو آیندهای همچون چین داشت، ابرقدرتی در حال ظهور که با نوابغ بزرگ رقابت میکرد و از سوی دیگر یک بمب جمعیتی بود که نمیتوانست دورنمایی امیدوارکننده برای نسل جوان خود فراهم کند.
طی یک دهه گذشته، اقتصاد هندوستان بیشتر از کشورهای دیگر رشد کرده است، هرچند همچنان سویهای از ناامیدی در آن وجود دارد؛ زیرا نه هنوز موج تولیدی که آسیای شرقی را در برگرفته، مهندسی کرده و نه زیرساختهای لازم را برای توسعه پایتخت فراهم کرده است؛ در نتیجه تنها چند شرکت غیررسمی و کوچک اندک مشاغل خوبی را ایجاد میکنند.
اما امروز که هندوستان تقریبا از کرونا عبور کرده است، نشانههایی از رشد در اقتصاد این کشور مشاهده میشود و با آنچه پیش از این در این کشور مشاهده شده قابل مقایسه نیست که یک تکنولوژی بومی رمز موفقیت آن است.
همزمان با کاهش قیمت استفاده از تکنولوژی، هند مجموعهای از خدمات الکترونیکی با حمایت دولت را ارائه داد که عملیاتهای بانکی، اخذ مالیات و پرداختها را شامل میشود و اقتصاد را وارد مرحله جدیدی کرده و به قرن ۲۱ وصل کرد. این سومین خیزش اقتصادی پس از آمریکا و چین در سطح جهان بود.
از طرف دیگر، در سطح جهان نیز شاخههای جدیدی از کسبوکارها در حال شکلگیری بود و صنعت فناوری اطلاعات طی دهه گذشته بسیار بزرگتر شده بود. بنابراین در کجای جهان بجز هند میشد نیم میلیون مهندس جدید پیدا کرد؟
البته که این تغییرات منجر به یک انفجار صنعتی به بزرگی آنچه در کره جنوبی یا چین رخ داد نشد که بتواند آنقدر شغل ایجاد کند که زمین کشاورزان از کشاورز خالی شود. این تغییرات مشکلات ساختاری همچون آبوهوای بد یا زمینهای غیرقابل کشت را حل نکرد. اما میتواند پاسخی به این پرسش باشد که هندوستان چگونه توانست عنوان سریعترین رشد برای یک اقتصاد بزرگ در سال ۲۰۲۲ را از آن خود کند و چرا این شانس را دارد تا بتواند این عنوان را برای سالهای متمادی نگه دارد. رشد تولید در هند ثروت لازم را برای سرمایهگذاری در سرمایه انسانی، از جمله مدارس و بیمارستانها فراهم کرده است.
اما این اعتبار به نام چه کسی ثبت خواهد شد؟ شانس در این بین نقش کلیدی داشت. هند نقشی در اختلافات و جدایی میان آمریکا و چین نداشت اما از آن سود بسیاری برد.
دولت آقای مودی نیز سهم زیادی داشته است. این کشور از انباشت فناوری و رفاه مستقیم حمایت کرده و بر کار دشوار کوچک کردن اقتصاد غیررسمی پافشاری کرده و راه حل های عملی نیز پیدا کرده است. دولت مرکزی استفاده انرژی خورشیدی و انرژی های تجدیدپذیر را آغاز کرده است. اصلاحات مالی، شناور کردن شرکتهای جوان و ورشکستگی شرکتهای بد را آسانتر کرده است. قدرت انتخاباتی آقای مودی تداوم اقتصادی را فراهم می کند. حتی مخالفان نیز انتظار دارند که او پس از انتخابات سال ۲۰۲۴ در قدرت باشد. خطر این است که در دهه آینده این سلطه به خودکامگی تبدیل شود.
یکی از خطرات، خصومت نفرت انگیز حزب Bjp با مسلمانان است که از آن برای تقویت پایگاه سیاسی خود استفاده می کند. شرکتها تمایل دارند از این موضوع چشم پوشی کنند و قضاوت کنند که آقای مودی میتواند تنشها را کنترل کند و فرار سرمایه محدود خواهد شد. با این حال خشونت و بدتر شدن حقوق بشر می تواند منجر به ننگی شود که دسترسی هند به بازارهای غربی را مختل می کند. تمایل حزب Bjp برای انطباق مذهبی و زبانی در یک کشور بزرگ و متنوع می تواند بی ثبات کننده باشد.
اگر حزب، هندی را به عنوان زبان ملی تحمیل می کرد، فشارهای جدایی طلبانه در برخی از ایالت های ثروتمندی که بیشتر مالیات ها را پرداخت می کنند، افزایش می یافت. کیفیت تصمیم گیری نیز ممکن بود بدتر شود. دولت تیز و انتقام جو، بوروکراسی را برای قلدری مطبوعات و دادگاه ها انتخاب کرده است. تصمیم نادرست برای منسوخ کردن اسکناس در سال ۲۰۱۶، جنبه هیجانی آقای مودی را نشان داد.
یک مرد قدرتمند فاقد کنترل و تعادل در نهایت می تواند نه تنها دموکراسی، بلکه اقتصاد را نیز به خطر بیندازد: به رئیس جمهور رجب طیب اردوغان در ترکیه فکر کنید که دیدگاه های عجیب او در مورد تورم باعث بحران ارزی شده است. با توجه به دوگانگی Bjp نسبت به سرمایه خارجی، کمپین برای تجدید ملی در معرض خطر پسرفت به سمت حمایت گرایی قرار دارد. این حزب عاشق چک های سفید سیلیکون ولی است اما نسبت به رقابت شرکت های خارجی در هند محتاط است.
یارانههای هدفمند امروزی میتواند به خودکامگی و دوستگرایی تبدیل شود - گرایشهایی که مدتهاست هند را عقب نگه داشته است. رسیدن به رشد ۷ یا ۸ درصدی هند در سال های آینده بسیار مهم خواهد بود و تعداد زیادی از مردم را از فقر نجات می دهد. این یک بازار جدید و پایگاه تولیدی گسترده برای تجارت جهانی ایجاد می کند و با ایجاد وزنه تعادل بزرگتر برای چین در آسیا، توازن قدرت جهانی را تغییر می دهد. سرنوشت، ارث و تصمیمات عملی فرصت جدیدی را در دهه آینده ایجاد کرده است اما همه چیز به مودی و دولت او برمیگردد که چگونه از این فرصت استفاده کنند.