خوزستان تشنه است / چه باید کرد؟
با وجود آنکه رییسجمهوری در سخنان دیروز خود خشکسالی و تشدید گرما را عامل بحران کمآبی استان خوزستان دانست، آنچه مسلم است مشکلات عدیده آب در این استان ریشه در دههها برنامهریزی کوتهبینانه و ساختار غلط حکمرانی آبی داشته است.
اقتصادآنلاین- عاطفه حسینی؛ نمیتوان تخمین زد چه میزان از سوءمدیریت و بیکفایتی وضعیت استان خوزستان، پرآبترین استان کشور را به جایی رسانده تا شهروندان بعضی از شهرستانهای اهواز برای مطالبه اولیهترین نیاز خود یعنی آب، با لبهای خشکیده به خیابانها بیایند و فریاد "انا عطشان" سر دهند. اعتراضاتی که سبب شد اسحاق جهانگیری خطاب به عبدالرضا رحمانیفضلی وزیر کشور، محمدباقر نوبخت رییس سازمان برنامه و بودجه کشور، رضا اردکانیان وزیر نیرو و کاظم خاوازی وزیر جهاد کشاوزی دستور دهد معاونان خود را به سرپرستی رییس ستاد مدیریت بحران به اهواز بفرستند تا با حضور در نشست ستاد مدیریت بحران استان خوزستان، رسیدگی فوری به مسائل مردم را در دستورکار قرار دهند.
در توصیف وضعیت منابع آبی استان خوزستان باید گفت میزان ورودی آب به سدهای این استان در سال آبی جاری ۱۳ میلیارد و ۴۰۰ میلیون متر مکعب بوده که نسبت به دراز مدت در حدود ۴۳ درصد کاهش ورودی آب وجود داشته است، همچنین از مجموع دو هزار و ۸۰۰ روستایی که تحت پوشش آبفا خوزستان است، حدود ۸۰ تا ۹۰ روستا تحت تنش آبی قرار گرفتهاند. وضعیت کیفیت آب آشامیدنی در خوزستان نیز تکاندهنده است و به گفته استاندار این استان چه در شرایط پرآبی و چه در کمآبی، آب شرب سالم در استان خوزستان وجود ندارد و در تابستان شوری آب تا حدی بالا میرود که تطابقی با استاندارد ملی ندارد. تمام این موارد در کنار گرمای ۵۰ درجه هوا، پنجمین پیک کرونا و مشکلات معیشتی، زنــدگی را برای مردم این استان پهناور بسیار سخــت و طاقت فرسا کرده است.
میتوان لیست بلندی تهیه کرد از عوامل و سیاستهای کلانی که منابع آبی استان خوزستان را در این وضعیت بحرانی قرار داده است، اما بسیاری از کارشناسان طرحهای انتقال آب، اصرار بر رسیدن به خودکفایی غذایی و سدسازی بیرویه را از مهمترین دلایلی میدانند که دیگر رمقی برای رودخانههای استان خوزستان نگذاشتهاند.
در سالهای اخیر بسیاری از کارشناسان حوزه محیطزیست و همچنین مردم استان خوزستان همواره وزارت نیرو را متهم کردند وظیفه مهمی همچون اصلاح نظام قیمتگذاری آب را کنار گذاشته و اولویتش انتقال آب به فلات مرکزی ایران است، اولویتی که پس از نابودی کارون در حال نابودی کرخه است. از یکسو سرچشمه آبهای خوزستان که رودهای کارون و کرخه است و از رشته کوههای زاگرس نشات میگیرد، منبع اجرای پروژههای انتقال آب به برخی استانهای مرکزی از جمله اصفهان و یزد شده است و از سوی دیگر از آب دریاهای جنوب برای انتقال به فلات ایران استفاده میشود.
کرامت حافظی، فعال حوزه محیطزیست در گفتوگویی در این باره توضیح میدهد: " هیچ آب مازادی در کشور برای انتقال وجود ندارد و در صورت انتقال رودها و چشمههای آب شیرین کشور، علاوه بر نابودی محیط زیست، تعارضهای اجتماعی نیز به وجود میآید. نمیشود آب را از دهان فردی تشنه گرفت و آن را برای صنعت و کشاورزی غیر اقتصادی جای دیگر، آن هم با هزینه کلان بیت المال تلف کرد و بعد از آن از فرد تشنه نیز انتظار اعتراض نکردن داشت."
در هفتههای اخیر نیز انتشار تصاویری تکاندهنده از خشک شدن تالاب هورالعظیم به دلیل عدم تامین حقآبه محیط زیستی رود کرخه، رودی که هورالعظیم زندگی خود را از آن میگرفت واکنشهای بسیار گستردهای را به دنبال داشت. بسیاری از کارشناسان تامین نشدن حقابه تالابهای خوزستان را یکی دیگر از تبعات طرحهای انتقال آب میدانند که تبعات زیست محیطی بسیاری را بر اکوسیستم خوزستان تحمیل کرده است.
اما با توجه به اینکه انتقال آب بین حوضهای سالهاست محل بحث و مناقشه فعالان محیطزیست و مسئولان بوده است، به تازگی مدیرعامل شرکت مدیریت منابع آب ایران در واکنش به این انتقادات تاکید کرد: ورود آب به رودخانه زاینده رود در اصفهان ارتباطی به رودخانههای خوزستان ندارد و در مقابل بر نقش کشاورزی ناکارامد در بروز خشکسالی، بخشی که نود درصد از آب کشور را مصرف میکند و راندمان آن به ۵۰ درصد هم نمیرسد، در ایجاد بحران آب نه تنها در استان خوزستان بلکه در کل کشور اشاره کرد.
در دهههای اخیر به سبب اتکا به اقتصاد نفتمحور، ایران همیشه از یک سیستم کشاورزی بهشدت ناکارآمد مبتنی بر آبیاری و مصرف بیشازحد از منابع محدود آب، رنج برده است. اقدامات پوپولیستی سیاستگذاران ایرانی، مانند پرداخت یارانههای کلان در بخش آب و انرژی برای حمایت از کشاورزان، محکوم به شکست بوده و بهای کاملا ارزان آب هیچ انگیزهای برای افزایش بهرهوری تولید در این بخش ایجاد نکرده است. این درحالیست که اگر طرح تجهیز مزارع و باغات به آبیاری نوین به طور کامل محقق میشد، اکنون شاهد شرایط بد اقتصادی کشاورزان در اثر خشکسالی نبودیم که البته ریشه آن را هم باید در نظام قیمتگذاری اشتباه آب جست و جو کرد.
از طرفی دیگر در حالی که در روزگاری نه چندان دور، شاهد رفت و آمد کشتیها در رودخانه کارون به عنوان شریان اصلی حیات در خوزستان و تامینکننده آب اهواز بودیم، حالا این رودخانه به دلیل سد سازیهای بیحساب و کتاب در شرف خشک شدن قرار دارد. سدها به خودی خود محل ایراد نیستند، سازههای مهندسی بتنی در دل کوه هستند که مدیریت منابع آب و تامین برق از جمله مهمترین اهداف احداث آنها هستند. اما محرومیت خوزستانیها از آب و برق در بیشتر روزهای تابستان و حتی زمستان، نشان میدهد ساخت این سدها نه تنها کمکی در این زمینه به خوزستان نکرده است، بلکه باعث نابودی محیطزیست این استان شده است.
شاید سد گتوند یکی از بارزترین مثالها برای شکست سیاست اصرار بر ساختوساز بیرویه سدها باشد. سدی که بر روی رودخانه کارون با هدف تامین بخشی از برق مورد نیاز کشور و تنظیم آب کشاورزی پایین دست احداث شد، اما دستاوردی جز حل شدن میلیونها تن نمک در آب ذخیره شده پشت این سد و قربانی کردن نخلها و کشاورزی استان خوزستان نداشت. این سد که بلندترین سد خاکی کشور و آخرین سد روی رودخانه کارون در خوزستان است، به کارخانه شورابهسازی تبدیل شد که آب شیرین را شور کرد، به پایین دست فرستاد و کابوس کشاورزان شوربخت این منطقه شد.
حسن روحانی، رییسجمهوری که به محیطزیست نگاهی فانتزی نداشت و از همان زمان تبلیغات انتخاباتی خود برای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری توجه ویژهای به مشکلات زیست محیطی کشور از خود نشان داد، حالا در آخرین روزهای دولتش برای آنکه مردم در پر آبترین و ثروتمندترین استان ایران دیگر تشنه نمانند، ضمن تشکر و قدردانی از صبر و تحمل مردم عزیز خوزستان، به سازمان برنامه و بودجه کشور دستور داد اعتبار اختصاص یافته به استان خوزستان فورا و به صورت ۱۰۰ درصد مبلغ مصوب، تخصیص داده شود. اقدامی تک بعدی و ناکافی که امید چندانی برای رهایی خوزستان از دوگانه نفت و محرومیت در سالهای آینده ایجاد نمیکند.