x
۱۵ / تير / ۱۴۰۰ ۱۱:۵۴
عضو کمیسیون اصل ۹۰ مجلس مطرح کرد؛

زشت و زیبای کارنامه وزارت نفت در خط لوله نفت گوره-جاسک

میرسلیم گفت: رونق دادن به اقتصاد پهنه مکران و سواحل جنوب، با احداث پتروپالایشگاه و پالایشگاه‌های نفت خام ارسالی از طریق این خط لوله به عنوان خوراک معنا پیدا می‌کند، لذا این خط لوله نباید در همین نقطه متوقف شود.

کد خبر: ۵۴۲۶۴۹
آرین موتور

 گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فارس، «طرح انتقال نفت خام از گوره به جاسک» شاید یکی از آخرین پروژه‌هایی باشد که فاز زودهنگام آن در اواخر دولت دوازدهم افتتاح خواهد شد. مبداء این خط لوله منطقه گوره شهرستان گناوه استان بوشهر است که پس از عبور از استان‌های بوشهر، فارس و هرمزگان، از ۶۰ کیلومتری غرب شهر جاسک به ترمینال و تأسیسات دریایی صادرات و واردات که در آینده احداث خواهد شد متصل می‌شود. این خط لوله در اندازه 42 اینچ و در طول تقریبی یک هزار کیلومتر تعریف شده است 

اهمیت احداث این خط لوله از دو جنبه مورد بحث و بررسی است: 1- احداث این خط لوله باعث رونق سواحل مکران می‌شود 2- با احداث این خط لوله، ایران تنگه هرمز را دور می‌زند و می‌تواند بخشی از نفت خود را از مبادی صادراتی دیگری جز خارک صادر کند. در این بین هر چند فضای رسانه‌ای غالب درباره این خط لوله عموما با دید حمایتی و مثبت بوده است اما بد نیست کمی هم درباره توجیه‌پذیری این طرح در شرایط فعلی صحبت شود.

در این راستا سوالات متعددی مطرح است: آیا احداث صرف خط لوله باعث رونق سواحل مکران می‌شود؟ اگر نه برنامه وزارت نفت برای رونق این منطقه از مسیر توسعه صنایع پایین‌دستی چیست؟ چرا وزارت نفت فعلی در این حوزه گامی برنداشته و وزارت نفت دولت سیزدهم باید چه اقداماتی را انجام دهد؟

در واقع نقد اصلی به طرح فعلی از این جهت است که این طرح در پارادایم خام‌فروشی نفت تعریف شده است و وزارت نفت هیچ برنامه مشخصی برای استفاده از ظرفیت این خط لوله برای توسعه پتروپالایشگاه‌ها، پتروشیمی‌ها و صنایع تکمیلی در سواحل مکران ندارد. همانطور که میدانید توسعه این واحدها علاوه بر ایجاد ارزش افزوده و اشتغالزایی فراوان در این منطقه از جنبه امنیتی نیز برای ایران حائز اهمیت است، زیرا به افزایش جمعیت در مناطق ساحلی ایران در سواحل دریای عمان کمک می‌کند.

در نتیجه به اعتقاد کارشناسان وزارت نفت در برنامه‌ریزی‌های خود ابتدا باید بحث توسعه زنجیره ارزش با احداث پتروپالایشگاه‌ها و صنایع تکمیلی که امری زمان‌بر هستند را در دستور کار قرار میداد و پس از تعیین تکلیف این موضوعات به صورت موازی احداث این خط لوله را نیز تکمیل میکرد به گونه‌ای که موعد بهره‌برداری از آنها نزدیک بهم باشد.

اما در این طرح اساسا وزارت نفت دولت تدبیر و امید نسبت به این موضوع بی‌توجه بوده است. بدین صورت حتی اگر دولت سیزدهم نیز با سرعت قابل توجهی برای توسعه زنجیره پایین‌دستی اقدام کند به ثمر نشستن این طرح‌ها و ایجاد رونق در سواحل مکران و از طرفی اقتصادی کردن پروژه خط لوله گوره-جاسک مدت‌ها به طول می‌انجامد.

تصویر 1- مسیر خط لوله گوره-جاسک

چرا احداث خط لوله گوره-جاسک قدرت مانور ایران در خلیج فارس را افزایش می‌دهد؟

سوالی دیگری که در این حوزه مطرح است ناظر به تقابل آورده امنیتی این طرح در مقایسه با اولویت‌های کشور است. سوال این است که آیا در شرایطی که کشور با محدودیت منابع مالی مواجه است، هزینه‌کرد دو میلیارد دلاری در این طرح برای تنوع در مبادی صادرات نفت خام ایران آن هم در شرایط تحریمی که صادرات نفت ایران افت شدیدی کرده، نسبت به سایر اولویت‌های کشور فوریت داشته است؟ البته بحث فوریت داشتن این طرح هیچگاه به طور کلی ضرورت ایجاد تنوع مبادی صادراتی برای ایران را زیرسوال نمی‌برد.

در حال حاضر تنها مبدا صادرات نفت ایران از طریق جزیره خارک در خلیج فارس بوده که این موضوع از جهت امنیتی می‌تواند برای کشور بحران‌زا باشد. در واقع در حال حاضر گلوگاه اصلی ایران برای صادرات نفت خام مربوط به تنگه هرمز است که در صورت ایجاد درگیری احتمالی ظرف چند ساعت مسدود خواهد شد.

با مسدود شدن تنگه هرمز تنها مسیر ایران برای فروش نفت بسته می‌شود درحالیکه سایر کشورها مثل عربستان مسیرهای جایگزینی برای فروش نفت خود از مسیری غیر از خلیج فارس و تنگه هرمز ایجاد کرده‌اند. ضمنا باید توجه داشت که عمده پایگاه‌های آمریکا نیز در خلیج فارس متمرکز بوده و در صورت وقوع تنش در این منطقه تمامی زیرساخت‌ها و کشتی‌ها از جانب طرفین دعوا دچار تهدید جدی خواهند شد.

در نتیجه با توجه به وجود استحکامات قوی نیروهای مسلح در منطق جاسک و سواحل مکران ایجاد مبدا دوم صادراتی نفت ایران در بندر جاسک با احداث خط لوله گوره به جاسک می‌تواند از جنبه امنیتی جایگاه ایران را تقویت کند. این نکته را هم در نظر داشته باشید که آمریکایی‌ها هم هیچ وقت تمایل نداشته‌اند که منطقه نزاع با ایران را از خلیج فارس به سمت دریای عمان و شمال اقیانوس هند گسترش دهند و حتی در این سال‌ها نقطه ایستایی خود را از مدار 10 درجه اقیانوس هند عقب‌تر برده و 1500 کیلومتری از ساحل ایران در دریای عمان فاصله گرفته‌اند.

غفلت وزارت نفت از توسعه صنایع پایین‌دستی نفت در سواحل مکران

با همه این تعاریف برای بررسی بیشتر طرح خط لوله گوره-جاسک از جنبه اقتصادی و امنیتی و ماموریت‌های دولت سیزدهم در بالفعل کردن ظرفیت‌های این طرح ملی با سیدمصطفی آقامیرسلیم عضو کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی به گفتگو نشستیم.

مشروح این مصاحبه به شرح زیر است:

به عنوان سوال اول اهمیت احداث خط لوله گوره به جاسک چیست؟ آیا لازم بود در شرایط فعلی، طرحی برای تنوع در مبادی صادراتی ایران اجرایی شود؟

میرسلیم: «اجرای هر طرحی مزایا و معایب خود را دارد که در مطالعات اولیه (امکان‌سنجی و مفهومی) این مزایا و معایب محک خورده و لازم است گزینه بهینه برای اجرا انتخاب شود. به طور کلی دو استدلال در توجیه این طرح مطرح می‌شود. اول اینکه این طرح باعث رونق سواحل مکران می‌شود. دوم اینکه از جهت تنوع مبادی صادرات نفت خام به تقویت امنیت انرژی ایران کمک می‌کند.

درباره موضوع اول، رونق دادن به اقتصاد پهنه مکران و سواحل جنوب، با احداث پتروپالایشگاه و پالایشگاه‌های نفت خام ارسالی از طریق این خط لوله به عنوان خوراک معنا پیدا می‌کند، لذا این خط لوله نباید در همین نقطه متوقف شود. متاسفانه در 8 سال گذشته اقدامی راهبردی و جدی برای احداث تأسیسات پایین‌دستی در مکران و سواحل جنوب انجام نشده است و بخش‌های غیردولتی و خصوصی در جاسک فعال نشده‌اند.

 الان مکران یک زمین بایر است و هیچ فعالیتی در آن مشاهده نمی‌شود. نکته دیگر اینکه اگر صرف رونق پهنۀ مکران مدّنظر است چرا با هزینه زیاد، نفت باید به مکران منتقل شود؟ درحالیکه می‌توانستیم با صرف هزینه کمتر از یک دلار در هر بشکه از طریق کشتی، این نفت را به سواحل مکران منتقل کنیم، همان کاری که همه پالایشگاه‌های اروپا، ژاپن، کره و چین انجام می‌دهند. پس اجرای صرف این خط لوله چه توجیه اقتصادی دارد؟

 پس از جنبه رونق ایجاد کردن فعلا اجرای این طرح توجیه‌پذیر نیست و با تعریف طرح‌هایی در حوزه پایین‌دستی باید طرح را تکمیل کرد. حال سراغ موضوع دوم برویم. همانطور که در سخنان رئیس جمهور گفته شد امسال قصد صادرات 2.3 میلیون بشکه نفت وجود دارد. خط لوله گوره-جاسک با ظرفیت ارسال یک میلیون بشکه نفت حدود 40 درصد ظرفیت صادرات را می‌تواند با دور زدن تنگه هرمز به صادرات برساند. در مورد بسته شدن تنگۀ هرمز از بعد نظامی با کارشناسان نظامی صحبت شود تا مشخص گردد که با گسترش موشک‌ها و پهپادها اصولا احداث یک اسکله کوچک چقدر می‌تواند امنیت صادرات را از جاسک تأمین کند؟

البته تنوع مبادی صادراتی فارغ از اینکه این پروژه نسبت به سایر پروژه اولویت داشت یا نه یک موضوع با اهمیتی است. چون خلیج فارس یک دریای محدود با عرض 200 کیلومتر است و از طرفی تنگه هرمز به عنوان مدخل ورودی این دریا بزرگترین پاشنه آشیل آن بوده که در عرض چند ساعت قابل مسدودسازی هست و بدین صورت صادرات نفت ما از خارک دچار مشکل می‌شود.

میرسلیم: سوال بنده این است که مگر الان تنگه هرمز را بسته‌ایم یا اساسا بستن تنگه هرمز امکان‌پذیر است که این طرح فوریت داشته باشد؟ البته در این حوزه باید از کارشناسان نظامی پرس وجو کرد ولی از جنبه اقتصادی فعلا هیچ تأسیسات پالایشگاهی و پتروشیمی و پایین‌دستی پتروشیمی و حتی ذخیرۀ نفت خام، در پایین‌دست در منطقه جاسک نداریم که بخواهیم خوراک آن را تأمین کنیم، پس از این جهت هم طرح فوریتی نداشت.

یعنی تنوع مبادی صادراتی موضوع مهمی است اما آیا در شرایط محدودیت منابع مالی دولت اجرای این طرح در مقابل سایر موضوعات اولویت داشت؟ اینها ناشی از اجرای تصمیمات غیراصولی است ولی به هر حال هر طرحی نقاط مثبتی هم دارد که می‌تواند طرح را با آنها توجیه کرد.

این طرح هر چند در موضوع دلایل توجیه اقتصادی طرح با ایراداتی همراه است اما در اجرای این طرح اقدامات خوبی در استفاده از توانمندی داخلی انجام شده و گفته شده که این خط لوله ایرانی‌ترین خط لوله کشور است. یعنی درصد استفاده از تجهیزات ایرانی در این طرح بالاست. نظر شما در این باره چیست؟

میرسلیم: این جانب به سهم خودم از کل متخصصان و نیروهای اجرایی که تلاش و کوشش گسترده‌ای برای استفاده از توانمندی‌های داخلی انجام داده‌اند تشکر می‌کنم و به اجرای شجاعانه و غیرتمندانۀ آنها افتخار می‌کنم. اما بنده اطلاعاتی در دسترس دارم که متأسفانه انکار و تحقیر این متخصصان در دستور کار برخی از مقامات عالی وزارتخانه بوده و کسانی برای واردات سینه چاک کرده‌اند به طوری که به بهانۀ تسریع در کار، اخیرا بخش قابل توجهی از کالاهایی که در داخل امکان تولید داشته از خارج وارد شده است. لذا نباید به این بهانه رویکرد استفاده از توانمندی داخلی در این طرح تضعیف شود.

 احداث این خط لوله در مقاطعی با فراز و نشیب‌هایی همراه بوده است. مثلا در یکی دو سال اخیر روند پیشرفت طرح به شدت صعودی شده  که البته خیلی خوب است، درحالی که در گذشته بدین صورت نبوده است. در این بین شائبه ضعف مدیریت در ابتدای این طرح و حضور یک نماینده مجلس در رأس کار مطرح بود که شما هم در نامه به آقای زنگنه به آن اشاره کردید. آیا این موضوع به این طرح ملی آسیب زده است و دلیل عقب ماندگی طرح است؟

میرسلیم: به نظر می‌رسد ضعف مدیریت در سال‌های ابتدایی به همین دلیل بوده است. همین الان هم سوء مدیریت در این طرح وجود دارد و توسعۀ میادین نفتی مشترک که مهمترین ماموریت شرکت شرکت متن است تحت الشعاع یک خط لوله قرار گرفته که توجیه اقتصادی آن در شرایطی که منابع بودجه‌ای دولت به شدت محدود است زیرسوال است. هم اکنون نیز تعجیل بلاوجه، عوامل کیفی این طرح را متأثر نموده است و گزارش‌های نگران‌کننده‌ای از این فشار غیراصولی به گروه‌های اجرایی برای راه اندازی فوری بخشی از طرح وارد می‌شود به دست ما رسیده است.

یکی از ظرفیت‌هایی که این خط لوله فراهم می‌کند امکان توسعه پتروپالایشگاه‌ها و صنایع شیمیایی در جاسک است. هر چند که شما بحث انتقال نفت با کشتی را مطرح کردید اما به هر حال احداث این خط لوله حتی به عنوان یک توفیق اجباری می‌تواند بعدها بسترساز رونق سواحل مکران شود. در این حوزه چه اقداماتی انجام شده است و چه اقداماتی باید صورت بگیرد؟ به هر حال هدف احداث این خط لوله نباید صرفا به تسهیل‌خام فروشی محدود شود؟

میرسلیم: هدف باید همین باشد ولی این طرح فعلا فقط با هدف خام فروشی اجرا شده است، بخش‌هایی که می‌تواند برای احداث کارگاه‌های شیمیایی و مجموعه‌های پالایشگاهی مدّ نظر قرار بگیرد اصلا اجرا نشده است. زمین احداث پالایشگاه حتی تسطیح و آماده‌سازی هم نشده است. امیدوارم نسلی از مدیران در وزارت نفت بر سر کار بیایند که ادبیات توسعۀ پایین دستی را هم بدانند و هم باور داشته باشند. شخصا از دولت سیزدهم انتظار برپا شدن کارگاه‌های شیمیایی و مجموعه‌های پالایشگاهی را دارم.

اگر با ارفاق، ثمرۀ اقتصادی را بخواهیم برای این خط قائل باشیم، این ثمره اقتصادی از مسیر توسعه صنایع پایین دستی در منطقه محقق می‌شود که اما وزارت نفت اصلا تأسیسات پالایشگاهی و پتروشیمی برای آن در نظر نگرفته است. باید وزارت نفت پاسخ دهد که بدون این تأسیسات پایین دستی، هزینۀ حدود دو میلیارد دلاری احداث این خط و نگهداری و بهره‌برداری از آن را که منجر به هزینۀ انتقال چندین دلاری در هر بشکه می‌شود، چگونه می‌خواهد تامین کند؟ این خط که اصلا درآمدی ندارد».

در مجموع می‌توان کارنامه دولت و وزارت نفت درپروژه خط لوله انتقال نفت از گوره به جاسک را در دو بعد اقتصادی و امنیتی موردبررسی قرار داد. در بعد اقتصادی بی‌توجهی وزارت نفت به توسعه زنجیره ارزش در سواحل مکران از جمله ایرادات بزرگی است که می‌توانست این طرح را از جنبه اقتصادی نیز توجیه‌پذیر کند ولی این اتفاق نیفتاد و نسبت به این موضوع بی‌توجهی شد.

احتمالا این بی‌توجهی نیز ناظر به عدم اعتقاد وزارت نفت به احداث پالایشگاه‌ها و پتروپالایشگاه‌ها و اصرار این وزارتخانه به خام‌فروشی نفت بوده است که باعث تضعیف توجیه‌پذیری اقتصاد این طرح شده است. اما در بعد امنیتی احداث این خط لوله از جنبه تنوع مبادی صادرات نفت خام ایران و دور زدن تنگه هرمز و خلیج فارس بسیار حائز اهمیت می‌باشد که می‌تواند در تحولات و تنش‌های آتی خاورمیانه، وزنه و جایگاه ایران را به شدت تقویت کند.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x