راهکارهای بهینه برای بحران کم آبی
ایجاد آبراه خلیجفارس- دریای خزر برای تامین آب مناطق مرکزی کشور با نقدهایی جدی مواجه بوده و راهکارهایی که به استناد پژوهشهای انجام شده به عنوان گزینه جایگزین ارائه میشود، قابل تامل است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از مهر، دریاچههای کویری ایران، کانال لوت، ایران رود و آبراه خلیج فارس- دریای خزر، نام طرحهایی است که از دیرباز، پیشنهاد اتصال مناطق داخلی ایران را به دریای خزر و آبهای آزاد در جنوب کشور، مطرح کردند. این ایده اتصال (ایجاد آبراه)، از یک قرن پیش در روسیه مطرح شد. در ایران برای نخستین بار در سال ۱۳۴۶، این ایده از سوی هومن فرزاد در کتاب «پروژه دریاچههای کویری ایران» مطرح شده است.
ایده ایجاد آبراه، موافقان و مخالفان متعددی دارد. موافقان طرح به بهبود موقعیت ژئوپلیتیکی ایران، افزایش درآمدهای ناشی از تجارت در کانال آبی، ایجاد اشتغال، اتصال آسیای میانه به آبهای آزاد و در نتیجه کسب درآمد ترانزیتی برای کشور، بهبود آب و هوای ایران، کاهش هزینه حمل و نقل داخلی و جهانی کالا و تأمین آب مورد نیاز کشور، بهعنوان فواید ایجاد کانال اشاره دارند.
از طرفی، ایده اتصال مذکور، مخالفین جدی نیز دارد. مخالفان، عمدتاً، بر نفوذ آب شور دریا به سفرههای آب شیرین زیرزمینی و نابودی منابع آبی کشور، نابودی اکوسیستم دریای خزر و سایر اکوسیستمهای داخلی ایران، امکان نفوذ نظامی بیگانه، هزینههای بسیار بالای احداث و نگهداری و پیچیدگیهای فنی اجرا، تاکید دارند.
غیر از ایجاد آبراه، جایگزینی برای تأمین آب وجود دارد؟
هدف اصلی از کلیه طرحها (طرح دریاچههای کویری ایران، طرح کانال لوت، طرح کانال ایرانرود و طرح آبراه خلیج فارس - دریای خزر)، تأمین منابع آب مناطق مرکزی و خشک ایران و همچنین ایجاد بهره اقتصادی ترانزیتی است. اگر از این منظر به موضوع نگاه کنیم، پاسخ به این سوال که آیا میتوان گزینههایی جایگزین برای تأمین آب و بهرهمندی از مزایای ترانزیت اقتصادی معرفی کرد، میتواند ما را از سردرگمی پرداختن یا نپرداختن به موضوع آبراه، رها سازد. زیرا «مضرات و معایب» این آبراه متوجه هیچکدام از کشورهای ذینفع (روسیه، هند، پاکستان و …) نیست و تنها «منفعت» های آبراه مذکور، به اینگونه کشورها میرسد و بنابراین فضاسازی رسانهای یا فشارهای سیاسی نباید ما را از پرداختن عمیق به معضلات زیست محیطی کانال مذکور منع کند.
دکتر مسعود ملک فر، پژوهشگر حوزه آب با بررسی کلیه جوانب (مضرات و مزایای کلیه طرحهای یاد شده)، معتقد است که میتوان گزینههایی جایگزین برای تأمین منابع آب شیرین، حل معضل تنش آب در ایران، ایجاد امنیت در حوضه منابع آبی ایران و همچنین گزینههای جایگزینی برای بهرهمندی اقتصادی از ترانزیت بینالمللی کالا از خاک ایران ارائه کرد؛ بنابراین نیازی به ایجاد چنین آبراهی با هزینههای سنگین، مخاطرات زیست محیطی، امنیتی و …، در وضعیت اقتصادی فعلی ایران، نیست و براساس کلیه جوانب اجرای هیچیک از طرحهای چهارگانه مذکور، توصیه نمیشود.
در گزارشی که پیش روی شماست، به استناد بررسیهایی که توسط دکتر مسعود ملکفر، پژوهشگر حوزه آب انجام شده، توصیهها و راهکارهایی قابل تأمل جهت تأمین و جلوگیری از هدررفت آب به منظور تأمین امنیت در حوزه منابع آب و غذایی کشورمان ارائه شده است.
خشکی کویر لوت را میتوان برطرف کرد
طبق آخرین بررسیهای ماهوارهای شرکت Dutemp ، علت خشک شدن دریاچه لوت، ترکهایی است که در لایههای زیرین لوت، احتمالاً بر اثر زلزلههای شدید رخ داده است بهطوریکه سرچشمههای اصلی دریاچه لوت، از طریق همین شیارها، به لایههای زیرین و در نهایت به دریای عمان هدایت شدهاند. با توجه به تحلیلهای انجام شده بر روی اطلاعات ماهوارهای، حجم این آب، بهقدری است که میتواند چند ساله منطقه لوت را دوباره به دریاچه تبدیل کند تنها کافی است ترکهای مذکور را ترمیم کرد، تا آب به سطح لوت برگردد.
لازم است کلیه ترکها و گسلهایی که همچون مورد قبل، منابع آبی ایران را میبلعند سریعاً شناسایی و ترمیم شوند تا بار دیگر شاهد احیای دریاچههایی چون دریاچه لوت در ایران باشیم. پس از احیای دریاچههای آب شیرین مذکور، به علت تبخیر آب شیرین تا ۲ متر در مناطقی چون لوت، شدیداً توصیه میشود اکثر آب این دریاچههای تازه احیا شده، پس از تصفیه، بهوسیله لولههای انتقال آب، به منابع آبهای شیرین زیرزمینی، قناتهای کشور و سیستم آب شرب ایران، پمپاژ شوند. به این ترتیب میتوان گفت افزایش کارشناسانه مراکز تصفیه آب در کشور، حیاتی است.
راهکارهای تأمین آب نیمه شرقی کشور
برای تأمین آب مورد نیاز نیمه شرقی کشور، برداشت آب شور از کانال و شیرینسازی آن در طول مسیر یا در نقاط مصرفی است. این ایده با توجه به مسائل و چالشهایی که به تفصیل در خصوص ورود آب شور به ایران مطرح شد، نمیتواند مورد توجه قرار گیرد و از نظر کارشناسی قابل قبول نیست. دقیقاً سه طرح از چهار طرح بررسی شده در این گزارش (همه طرحها جز طرح آبراه خلیج فارس - دریای خزر)، بر پایه تأمین آب از دریاهای عمان و خزر تعریف میشوند که آبشان شور است.
چیزی که فراتر از کمبود آب، ایران را تهدید میکند سو مدیریت آب در کشور است.
در همین راستا باید احیای قناتها و مجراهای آبهای شیرین زیرزمینی کشور از اولویتهای حاکمیتی نه دولتی، برای حل همیشگی معضل آب شیرین باشد.
روش دیگر، تأمین آب شیرین از منابع آبی داخلی برای آبراه خلیج فارس- دریای خزر و در کنار آن تأمین آب برای مصارف شرب و صنعتی بود. البته باید توجه داشت که با توجه به میزان بالای تبخیر آبهای جاری در کشور (۷۰ درصد آبهای سطحی و بارشها در ایران تبخیر شده و به هدر میروند)، باید آبهای رودخانههای فصلی و دائم کشور، پس از تصفیه، از طریق پمپاژ به درون لولههای ویژه انتقال آب، مستقیم به درون سیستم آب شرب کشور و مازادش به درون قناتهای کشور در مناطق خشک و نیمه خشک، تزریق شود.
چگونه از هدررفت آبهای شیرین جلوگیری کنیم؟
مهمتر از جریان زیبای آب رودخانهها، مخصوصاً در فصل بهار و تماشای این منظره توسط مردم، جلوگیری از طی مسیرهای طولانی توسط این آبهای شیرین و در نهایت تبخیر شدن و هدر رفتن، بهصورت جذب در زمین است این مهم با جمعآوری این آبها در مبدا، تصفیه آنها و تزریق فوری آنها با پمپاژ مستقیم به درون قناتها، منابع آبهای شیرین زیرزمینی و سیستم آب شرب کشور، باید انجام شود.
با توجه به میزان بالای تبخیر آبهای سطحی در کشور و انتخاب مکانهای نامناسب (از نظر فاصله با مزارع کشاورزی) برای سدهای کشور، اکثر آبهای جمع شده در پشت سدها بهمنظور جلوگیری از هدر رفت و تبخیر، باید پس از تصفیه، با پمپاژ به درون لولههای ویژه انتقال آب، مستقیم به درون سیستم آب شرب کشور، قناتها و منابع آبهای شیرین زیرزمینی ایران، تزریق شوند.
آبهایی که به هر دلیلی و در هر فصلی، از کشور خارج و به درون دریای عمان و خلیج فارس یا دریای خزر میریزند باید مدیریت شده و از خروج شأن به این دریاها جداً جلوگیری شود؛ در مقابل، این آبها پس از تصفیه، از طریق پمپاژ به درون لولههای ویژه انتقال آب، مستقیم به داخل سیستم آب شرب کشور و مجرای قناتها یا آبهای شیرین زیرزمینی کشور، باید تزریق شوند.
آب دریای خزر و عمان در قناتها
با استفاده از روش علمی باران مصنوعی، باید میانگین بارندگی در کشور را افزایش داد (میانگینی که هر سال در کشور در حال کاهش است) و آبهای جاری حاصل از بارندگیها را با مدیریت صحیح و علمی، پس از تصفیه، بهطور مستقیم به درون مجرای آبهای زیرزمینی و سیستم آب شرب ایران تزریق کرد. گزینه دیگر، شیرینسازی آب دریای عمان و دریای خزر (شوری آب دریای خزر کمتر از دریای عمان است) و تزریق آب شیرین مذکور بهداخل مجرای آبهای زیرزمینی و قناتهای کشور است.
علاوه بر این، قطعاً شیرینسازی آب دریا و انتقال آب شیرین از طریق لوله به نیمه شرقی کشور، گزینهای مقرون به صرفهتر و منطقیتر از شیرینسازی آب دریا، ورود آن به کانال، تبخیر حجم عظیمی از آن در فضای آزاد (یعنی عملاً نابودی منابع مالی مصرف شده در شیرینسازی آب دریا) و سپس برداشت از باقیمانده آب کانال جهت آب شرب کشور است.
انتقال آب، بین حوضههای درون هر استان یا بین استانی نباید بهصورت انتقال آب به پشت سدهای استان مقصد باشد بلکه باید به صورت انتقال آب تصفیه شده از طریق لولههای انتقال ویژه مذکور به درون سیستم آب شرب، قناتها و مجراهای آبهای شیرین زیرزمینی استان یا منطقه مقصد باشد. توجه به این نکته ضروری است که استانهای مبدا، نباید استانهای خشک کشور باشند و استانهای مقصد نیز نبایستی استانهای بهرهمند از منابع آبی باشند.
با توجه به راهکارهای ارائه شده، چون کمبود و تنش آب در استانهای مبدا و مقصد دیگر از بین میرود در نهایت جنگ و تنش پنهان آب بین استانها برای همیشه خاتمه مییابد و دیگر هیچیک از استانها دچار معایب زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی حاصل از انتقال مذکور نمیشوند.
۹۵ درصد آب مصرفی کشاورزی تبخیر یا جذب زمین میشود!
از میزان منابع آبی که برای مصارف کشاورزی در نظر گرفته شده تنها ۵ درصد از آن به گیاهان و درختان میرسد و ۹۵ درصد در مسیر یا تبخیر میشود یا با جذب در زمین، بههدر میرود. پس از سیراب کردن منابع آبهای زیرزمینی و قناتهای کشور، بهمنظور جلوگیری از تبخیر آبهای باقیمانده پشت سدها، میتوان آبهای باقیمانده از طریق لولههایی ویژه، به حوضچههای سرپوشیده، در مناطق کشاورزی نزدیک و دور پمپاژ شوند.
صادرات آب مجازی از طریق تولید و صادرات محصولاتی چون هندوانه، خربزه، خیار، گوجهفرنگی و … به خارج از کشور باید هرچه سریعتر متوقف شود. بهجای تولید محصولات آببر، باید به سمت تولید محصولات استراتژیکی چون گندم، جو، ذرت، سویا، دانههای روغنی، حبوبات و…، حرکت کرد. توجه ویژه به افزایش تراز مثبت تجارت آب مجازی از طریق واردات محصولات آببر و صادرات محصولات کم آبخواه با ارزش افزوده بالا، الزامی است.
تدوین الگوی کشت، متناسب با اقلیم مناطق مختلف کشور ظرف حداکثر یکسال آینده و قطع هر گونه تسهیلات اعم از یارانه، مشوقهای مالیاتی و … برای کشتهای نامتناسب با الگوی کشت، الزامی است. در همین راستا الزام به ممنوعیت کاشت محصولات تولیدی در فضای باز با قابلیت انتقال به فضای گلخانهای و توسعه کشت در محیطهای کنترل شده بهمنظور جلوگیری از تبخیرآب شیرین، میتواند بسیار مفید فایده باشد.
طبق بررسیهای کارشناسانه ارتقای بهرهوری و صرفهجویی در کلیه بخشهای مصرفکننده آب به ویژه در بخش کشاورزی، حیاتی است. حمایتهای حاکمیتی نه دولتی، برای تغییر آبیاری سنتی به نوین، حیاتی است. از سویی دیگر تصفیه فاضلابهای شهری، گزینه دیگری در تأمین آب است و بازسازی شبکه آب و فاضلاب در راستای کاهش هدر رفت آب، الزامی است.
لزوم برخورد قاطع با همسایگان برابر حق آب کشور
ایران با همسایگانی که آبهای مرزی مشترک دارد باید در مساله بهرهبرداری از آبهای مرزی با قاطعیت و محکم (نه سهلانگاری) برخورد کند تا حق کشورمان از آبهای مرزی هیرمند، هیرود، ارس، اروند رود و اترک، از دست نرود.
تغییر مکان فعالیتهای آببر، از مناطق خشک، باید هر چه سریعتر الزامی شود و همچنین اعمال جریمه سنگین برای استقرار واحدهای صنعتی با نیاز آبی بالا، در مناطق مواجه با چالش آب، باید اجرا شود. استقرار صنایع با مصرف بالای آب، بایستی در سواحل جنوبی کشور بهدلیل استفاده از منابع آب دریا، انجام پذیرد. از طرفی الزام فعالیتهای صنعتی در بهروزرسانی فناوری در راستای افزایش بهرهوری آب مصرفی، باید قانونی و اجرایی شود.
جلوگیری از حفر چاههای غیر مجاز در کشور و برخورد شدید قضائی با خاطیان نیز الزامی است. فرهنگسازی عمومی و ایجاد انگیزه در خصوص مدیریت مصرف آب شرب و جداسازی شبکه آب شرب از آب بهداشتی و فضای سبز، باید انجام شود.
آب همسایگان در ایران / مسیر ریلی به صرفه تر است
یکی دیگر از گزینههای تأمین منابع آب کشور، استفاده از منابع آبی کشورهای همجوار ایران است. خوشبختانه کشورهای تاجیکستان، ترکمنستان و مناطقی از شمال افغانستان از آب فراوان، برخوردارند و رودخانههایی با آورد سالانه قابل توجه در این مناطق جاری هستند. بهطوریکه علاوه بر نیازهای خود، دارای آب مازاد هستند که میتوانند در اختیار کشورهای دیگر قرار دهند. از منابع موجود آبهای برون مرزی، میتوان به حوضه آبخیز رودخانه آمودریا و سرشاخههای آن در کشور تاجیکستان و افغانستان و رودخانه مرغاب در کشور افغانستان اشاره کرد.