عملگرایی لیز تراس به حذف بیپروای اصول بازار آزاد منجر نشود / تخفیف بزرگ قبوض انرژی و نه حذف سیگنالهای قیمتی!
تیم لیز تراس در طول مبارزات انتخاباتی برای رهبری حزب محافظه کار، در توییتی قول داده بود که «از روز اول به میدان بیاید.» این پست به صورت گسترده مورد تمسخر قرار گرفت و به سرعت اصلاح شد، اما به طور ناخواسته ابعاد مشکلات پیش روی نخست وزیر جدید بریتانیا را نشان داد. خانم تراس که اکنون ساکن شماره ۱۰ خیابان داونینگ است، شغل بزرگی را انتخاب کرده است.
اقتصادآنلاین – اکرم شعبانی؛ به گزارش اکونومیست، بحران انرژی در بریتانیا در صدر اولویتها قرار دارد، همانطور که برای دولتها در سراسر اروپا به همین صورت است؛ مخمصه بریتانیا اما وخیمتر از نقاط دیگر است، تا حد زیادی به این دلیل که بیش از سایر کشورها به گاز وابسته است. تورم در این کشور در حال حاضر دو رقمی است؛ برخی پیشبینی کردهاند که ممکن است در سال ۲۰۲۳ تورم این کشور از ۲۰ درصد هم فراتر برود. اندکی پیش از پیروزی خانم تراس، اتاق فکر بنیاد رزولوشن پیشبینی کرد که کاهش درآمد واقعی، مجموع رشد حقوق از سال ۲۰۰۳ را از بین میبرد.
اقدام صنعتی، شبکه حمل و نقل و سیستم قضایی کیفری را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. بخشهایی از خدمات بهداشت ملی آشفته است: تقریبا ۱۰۰۰ بیمار در روز بیش از ۱۲ ساعت در بخش اورژانس در انتظار میمانند. زیربنای همه امور، چالش احیای رشد و بهرهوری بریتانیا است که در رکود ۱۵ساله خود مانده و استانداردهای زندگی را کاهش داده و کیفیت خدمات عمومی را تضعیف کرده است. هیچکس نمیتواند تمام این مشکلات را در مدت زمانی که تا انتخابات بعدی باقی مانده است، حل کند. اما آیا خانم تراس حداقل میتواند شروع به تغییر اوضاع کند؟
برخی افراد دلایل زیادی برای مشکوک بودن به این مساله دارند. سابقه تراس در دولت کم است. او کمترین سطح حمایت را در میان نمایندگان خود نسبت به رهبران محافظهکار انتخاب شده تحت سیستم فعلی دارد. او تابستان پایانناپذیری را با وعدههایی به تعداد کمی از اعضای حزب رای دهندگان که نمیتواند به آنها عمل کند، سپری کرده است. او مانند بقیه اعضای حزبش این ادعا را مطرح میکند که برگزیت یک کالای بیآلایش است و فرسودگی محض ۱۲ سال متوالی دولت محافظهکار در کابینه وفادارانش نمایان میشود. جاکوب ریس موگ وزیر بازرگانی به لحاظ کارآمدی از جمله افرادی است که باید در موزه گذاشته شود، نه آنکه مسئولیت هیچ کاری به او سپرده شود.
و با این حال دست کم گرفتن خانم تراس اشتباهی است که مخالفان او اخیرا هزینه آن را پرداختهاند. از همین رو اکونومیست، نظر خود را در مورد اینکه تقویت رشد اقتصادی باید هدف اصلی دولت باشد، به اشتراک میگذارد. نخست وزیران میتوانند با بیان پیامهای ساده به خوبی شرایط را تنظیم کنند. بوریس جانسون، سلف بینظیر و بیتفاوت خانم تراس، توانست «همسطحسازی» را که هدف او کاهش نابرابریهای منطقهای است، بخشی از زبان سیاسی خود قرار دهد. خانم تراس میتواند همین کار را در خدمت رشد انجام دهد.
او رگهای از رادیکالیسم دارد که با جدیت مشکلات پیش روی بریتانیا مطابقت دارد. او نسبت به ارتدوکسهای خزانهداری، وزارت دارایی قدرتمند بیتاب است و در این مسیر با کواسی کوارتنگ وزیر خزانهداری جدید همگام خواهد بود. او آماده است تا نحوه انجام کارها از مقررات آب و برق گرفته تا پولرسانی بانک مرکزی را زیر سوال ببرد. او همچنین به اندازه کافی باهوش است که از زمان دیوید کامرون تاکنون جایگاه خود را در کابینههای مختلف حفظ کرده است و خانم تراس عادت مفیدی دارد که از جنبه مثبت غافلگیرکننده است: در طول مبارزات رهبری، او به شکل قابل توجهی به عنوان یک مجری عمومی پیشرفت کرد.
آزمون فوری که خانم تراس با آن مواجه است، بحران هزینه زندگی است. واضح است که خانم تراس به سرعت از موضع مبارزات انتخاباتی خود مبنی بر مخالفت با «اعانهها» کنارهگیری کرده و مداخلهای بیش از ۱۰۰ میلیارد پوند (۱۱۵ میلیارد دلار) را در نظر دارد. محافظت از پرداختکنندگان قبوض یکی از سخاوتمندانهترین کمکهای او در اروپا خواهد بود، یک رویکرد معکوس خیرهکننده.
این مساله که خانم تراس برای کمک به قبوض انرژی تلاش کند، منطقی است. شوک قیمت برای خانوارها و بنگاهها نیاز به اقدام جسورانه دارد. اما نیاز نیست عملگرایی به کنار گذاشتن بیپروای اصول بازار آزاد و وظایف بودجهای تبدیل شود. بهتر است او بهجای از بین بردن سیگنالهای قیمت، به مصرف کنندگان تخفیف بزرگی ارائه دهد. این برنامه در ابتدا از طریق قرض گرفتن تامین مالی خواهد شد؛ دست و دلبازی که بانک انگلستان را مجبور میکند تا نرخهای بهره را حتی بیشتر افزایش دهد.
خواسته او برای شعلهور کردن رشد اقتصادی – به قول او ، ایجاد یک «ملت آرمان» - همچنان نیاز به ترسیم دقیق دارد. خطر این است که فرمول او بیش از حد به ترکیبی نمایشی از کاهش مالیات، مقررات زدایی و مخالفت با اتحادیه اروپا بستگی دارد. به نظر میرسد خانم تراس شرط بندی کرده که کاهشهای مالیاتی منجر به رشد بیشتر شود، در حالی که شواهد آن در بهترین حالت مبهم است. مشوقهای سرمایهگذاری هدفمند و معافیتهای مالیاتی تحقیق و توسعه پیشنهادشده توسط ریشی سوناک، رقیب سابق او برای رهبری حزب، منطقیتر است.
تعهد صریح او به لغو قوانین باقیمانده از اتحادیه اروپا تا پایان سال ۲۰۲۳، سران برگزیت را راضی نگه میدارد، اما کمک چندانی به کسب و کارهای بریتانیایی نمیکند. فرصتهایی برای انحراف از اتحادیه اروپا در زمینههایی مانند سیاست رقابت وجود دارد، اما استفاده از آنها مستلزم زمان و تلاش است، نه یک ضرب الاجل خودسرانه و آتشبازی. تشدید رویارویی با اروپا بر سر وضعیت ایرلند شمالی، نوعی رادیکالیسم پانتومیم طور خواهد بود. یک رادیکال واقعی به جای نمایش جسارت در خارج از کشور، شجاعت خود را با دادن مجوز به ساخت و سازها در داخل کشور نشان میدهد و ساخت خانه، آزمایشگاه و مزارع بادی را در مکانهایی که مورد نیاز است آسانتر میکند.
دولت کوچک یا سخنان بزرگ
این همان داستان دولت رفاه است که او در مورد آن بسیار اندک سخن گفته غیر از آنکه مایل به مالیاتهای جدید نیست و خدمات عمومی را کاهش نخواهد داد. یک رادیکال واقعی یک گفتوگوی صریح در مورد خدمات بهداشت ملی را آغاز میکند که به شدت در حال تخریب است، نه اینکه تکرار کند که مدیران زیادی در اختیار دارد. یک رادیکال واقعی زمان صحبت از تامین مالی دولت، افزایش مالیات بر ارث و پایان دادن به قانون قفل سهگانه که حقوق بازنشستگی ایالتی را شناور میکند، بر مواضع خود تکیه میکند.
چنین جسارتی کار را برای خانم تراس در راستای وانمودکردن به اینکه هنوز به مانیفستهای حزب محافظهکار که در سال ۲۰۱۹ پیروز شده بود پایبند است، سخت میکند. اما درخواستها برای برگزاری انتخابات عمومی دیگر فعلا نادیده گرفته میشوند: بریتانیا نمیتواند هفتههای سیاسی بیشتری را تحمل کند. اگر خانم تراس واقعا بتواند دولت و وزرای خود را بر روی هدف رشد متمرکز کند و سیاستهای دقیقی برای تشویق سرمایهگذاری و باز کردن قفل سرمایهها ارائه دهد، میتواند از انتظارات فراتر برود. اگر او خط مشیهای دهه ۱۹۸۰، کاهش مالیات و تشریفات اداری و نه هیچ چیز بیشتر را انتخاب کند، از او به عنوان یک مرتجع و نه یک رادیکال یاد میشود.