خبر بد برای سیاستمداران طرفدار سقف قیمت انرژی! / اگر کاهش مصرف انرژی میخواهید، به یافتههای اقتصاد توجه کنید
در سرتاسر اروپا، دو سوال وضعیت سیاسی زمستان را تعیین می کند. قبوض انرژی برای من چقدر افزایش خواهد یافت؟ و دولت برای محافظت از من چه خواهد کرد؟ سیاستمداران فرانسوی و اسپانیایی، در تلاش برای پناه گرفتن در برابر طوفان تجمعات مردمی، قیمت گاز و برق را محدود کرده یا به اشکال دیگری کاهش دادهاند. با توجه به اینکه قیمتهای آتی عمدهفروشی گاز برای اوایل سال ۲۰۲۳ همچنان در حال افزایش است – به بیش از ۳۰۰ یورو (۲۹۹ دلار) در هر مگاوات ساعت رسیده در حالی که تابستان گذشته کمتر از ۳۰ یورو بوده است – و همچنان چراغ قرمز شاخصهای اقتصادی اروپا روشن است، تعداد بیشتری نیز از این روند پیروی خواهند کرد. این چشمانداز برای ناامیدی اقتصاددانان کافی است.
اقتصادآنلاین – اکرم شعبانی؛ به گزارش اکونومیست، سیاستمداران میخواهند از رایدهندگان در برابر صورتحسابهای کلان محافظت کنند، اما همچنان باید مصرف انرژی را کاهش دهند تا از خاموشیها جلوگیری کنند و درآمدهای نفت و گاز روسیه را کاهش دهند. سقف قیمتی به رای دهندگان کمک میکند، اما این رویکردی ناکارآمد خواهد بود و انگیزه کاهش مصرف انرژی را نیز کم میکند. با این حال، تا همین اواخر، اقتصاددانان بر این باور بودند که تاثیر آنها بر مصرف سوخت جزیی و بر گاز نامشخص است. مجموعهای از تحقیقات نشان داده که مصرفکنندگان تا حدود زیادی نسبت به قیمتهای بالاتر بنزین واکنش نشان نمیدهند: آنها باید با خودروی شخصی خود را به محل کار برسانند، و حتی اگر هزینه این کار برای آنها بالا باشد، باز هم آن را انجام خواهند داد. در این تحلیل، سقف قیمتها تفاوت زیادی در مصرف انرژی ایجاد نمیکند.
با این حال، مجموعه جدیدی از مطالعات دیدگاه مرسوم را متحول کرده و نشان میدهد که قیمتها واقعا دارای اهمیت هستند. تفاوت نتیجهای از تغییر در روشهای تحقیق است. نسل قبلی مطالعات، دادههای کل مانند فروش هفتگی و قیمتها را در یک منطقه تجزیه و تحلیل کرده و تقاضای مصرفکنندگان فردی و یا حتی الگوهای رانندگی را مورد بررسی قرار نداده است. این یک ایراد است چرا که اطلاعات مهم هنگام تجمیع دادهها از بین میرود. افزایش خفیف در میانگین هفتگی قیمت میتواند افت قیمتها را در ابتدای هفته پنهان کند. اگر این افت قیمت منجر به تقاضای بیشتری شود، تجزیه و تحلیل کل ممکن است نشان دهد که قیمتهای بالاتر منجر به مصرف بیشتر و نه مصرف کمتر میشود. قیمتها در پمپهای بنزین به صورت مجزا تعیین نمیشوند. آنها پاسخی به تقاضا هستند و رابطه قیمت و تقاضا را دو طرفه میکنند که تفکیک این موضوع هم مشکل است.
تحقیقات جدیدتر در مورد تجزیه و تحلیل دادههای خرد نتایج قابل توجهی به همراه داشته است. برای ارزیابی نحوه واکنش مصرفکنندگان به قیمتهای بالاتر بنزین، لورنس لوین از شرکت پرداخت ویزا، و نویسندگانش به تراکنشهای روزانه کارت از ۲۴۳ شهر آمریکا در اواخر دهه ۲۰۰۰ پرداختند. آنها پاسخ قابل توجهی پیدا کردند. با افزایش ۱۰ درصدی قیمت بنزین، مصرف حدود ۳ درصد کاهش یافت. آنها همچنین نشان دادند که اگر از دادههای کل استفاده میشد، نتیجهگیری این بود که افت بسیار کمتر بوده است. کریستوفر کنیتل از موسسه فناوری ماساچوست و شینوسکه تاناکا از دانشگاه تافتس، با نگاهی به یک برنامه ژاپنی صرفه جویی در مصرف سوخت، از دادههای دقیقتری استفاده کرده و نتایج مشابهی را با جزییات بیشتر بدست آوردند: رانندگان نه تنها با رانندگی کمتر به قیمتهای بالاتر پاسخ دادند، بلکه همچنین برای صرفهجویی در مصرف سوخت با دقت بیشتری رانندگی کردند.
گاز طبیعی نیز مانند بنزین یک کالای ضروری است. اما در اینجا نیز، تحقیقات جدید نشان میدهد که مصرف کنندگان وقتی قیمتها بالاتر است، مصرف را کاهش میدهند. ماکسیمیلیان آفهامر از دانشگاه برکلی و ادوارد روبین از دانشگاه اورگان، ۳۰۰ میلیون قبض انرژی را در کالیفرنیا بررسی کردند. در برخی از بخشهای ایالت طلایی، خانوارهای مشابه توسط دو شرکت گاز متفاوت تامین میشوند، که مکانیسمهای تنظیم قیمت متفاوتی را به کار میگیرند – چیزی شبیه به گروههای آزمون و کنترل که اغلب در تحقیقات پزشکی استفاده میشود را در اختیار محققان قرار میدهند. آنها دریافتند که افزایش ۱۰درصدی قیمت گاز منجر به کاهش متوسط ۲درصدی مصرف شده است. تنوع جالبی پشت این ارقام پنهان شده بود. در ماههای تابستان، به سختی واکنشی در برابر قیمتها وجود داشت، اما در فصل زمستان، خانوارها مصرف را تا ۴ درصد کاهش دادند.
تغییرات قیمتی کالیفرنیا در مقایسه با آنچه اروپا با آن مواجه است، اندک بود. نحوه واکنش خانوارها به شوکهای قیمتی بسیار به ندرت مورد مطالعه قرار گرفته است، که این به دلیل فقدان دادههای دنیای واقعی است. اوکراین یک استثناء است که آنا آلبرینی از دانشگاه مریلند و همکاران آن را مورد مطالعه قرار داده و افزایش قیمتها در سال ۲۰۱۵ پس از کاهش یارانهها را مورد مطالعه قرار دادهاند. آنها دریافتند که در میان خانوارهایی که بر روی گرمایش یا عایق کاری بهتر سرمایهگذاری نمیکنند، دو برابر شدن قیمتها منجر به کاهش ۱۶ درصدی مصرف شده است.
سیاستهای کمک به خانوارها برای مقابله با قیمتهای بالا نیز مورد مطالعه قرار گرفته است – و نتایج آن خبر بدی برای سیاستمدارانی است که قیمتها را محدود میکنند. در کالیفرنیا، جایی که یک برنامه دولتی قیمت نهایی گاز را برای خانوارهای فقیر در یک سال ۲۰ درصد کاهش داد، خانوارها مصرف خود را ۸.۵ درصد طی یک سال تا ۱۸ ماه آینده افزایش دادند. اوکراین راه بهتری برای کمک پیدا کرده است. خانوارهایی که برای پرداخت قبوض خود با مشکل مواجه هستند، میتوانند برای کمک نقدی درخواست بدهند. از آنجایی که چنین کمک نقدی ربطی به مصرف ندارد، انگیزه کوتاهتر کردن زمان حمام روزانه را حفظ میکند و بنابراین تاثیر قیمتهای بالا بر مصرف گاز را کاهش نمیدهد. یکی دیگر از گزینهها، راهحلی بین سقف قیمت و کمک نقدی است. یکی از ایالتهای اتریش اخیرا تخفیفی را بر روی ۸۰درصد اول مصرف یک خانوار معمولی اعمال کرده است، به این معنی که مردم برای کاهش هر میزان مصرف بیشتر از آن انگیزه دارند.
جایی برای غصه نیست
خانوارها تنها مصرفکننده گاز نیستند. در اوایل جنگ، کارخانهداران و تولیدکنندگان محصولات کشاورزی، مخالف انجام هر کاری بودند که ممکن بود عرضه را به خطر بیندازد، چرا که تغییر فرآیندهای تولید زمانبر بود و تلفات تولید میتوانست از طریق اقتصاد سرازیر شود. اما شواهد اولیه از صنایع لبنی و کود در آلمان نشان میدهد که حتی مصرف کنندگان پرمصرف هم به قیمتهای بالاتر پاسخ میدهند. کشاورزان از گرمایش گاز به نفت روی آوردهاند و آمونیاک، ماده گاز فشرده کود اکنون به جای اینکه در داخل کشور تولید شود، از طریق واردات تامین میشود.
با گذشت زمان، خانوارها و صنعت بیشتر با قیمتهای بالاتر سازگار میشوند به این معنی که با گذشت هر ماه، تقاضا برای گاز کاهش مییابد. اگر سیاستمداران اروپایی در مورد کاهش مصرف گاز جدی هستند، باید به آخرین تحقیقات توجه و از سقف قیمتی خودداری کنند. حتی منفعت شخصی هم برای انجام این کار وجود دارد. بدون قیمتهای بالا برای تشویق خانوارها و صنعت به کاهش مصرف انرژی، دولتها باید راههایی غیر از مکانیسم قیمت برای تخصیص منابع کمیاب بیابند. چه کسی میخواهد در میان عموم به عنوان سیاستمداری شناخته شود که سهمیهبندی را معرفی کرده است؟