یارانه پنهان انرژی؛ تله شوم اقتصاد ایران/ دروغهایی که در مورد یارانه گفته میشود
در قسمت دهم برنامه اقتصاد ایران در گذار از بحران به بحث مربوط به یارانهها در ایران پرداخته شد. هرچند میزان یارانه پنهان در ایران به چیزی در حدود ۶۰ درصد تولید ناخالص داخلی کشور رسیدهاست. اما بررسی آمار و ارقام حاکی از این است که این سیاست نه تنها نتوانسته به حمایت از دهکهای پایین درآمدی کمک کند، بلکه با ایجاد کسری بودجه و تورم، فشار مضاعفی را به این گروه وارد کردهاست. در کنار این موضوع کاهش بودجه عمرانی، رشد صنایع انرژیبر و قاچاق مسائلی است که توسعه اقتصادی در ایران را با چالشهای جدی روبرو ساختهاست.
به گزارش اقتصادآنلاین، یارانه تخصیصی دولت تنها به حاملهای انرژی سالانه مبلغ ۲ میلیون میلیارد تومان است که چیزی حدود۶۰ درصد تولید ناخالص داخلی و بیش از چهار برابر بودجه عمومیدولت است. نکته قابل توجه دیگر این است که ایران با اختصاص بیش از۸۴.۶ درصد یارانه به حاملهای انرژی، رتبه دوم جهان در نرخ پرداخت یارانه به حاملهای انرژی را بعد از کویت دارد. با یک حساب سر انگشتی و تقسیم این مبلغ به جمعیت کشور، به عدد ۲۵ میلیون تومان به ازای هر نفر در سال میرسیم. یعنی در هر سال دولت به ازای هر نفر ۲۵ میلیون تومان فقط برای حاملهای انرژی پرداخت میکند. اما بررسیهای آماری نشان میدهد که تنها ۷۰۰ هزار تومان از این مبلغ به ازای هر نفر به پایینترین دهک درآمدی میرسد.
انواع یارانه
یارانه به معنای پرداخت مستقیم یا غیرمستقیم دولت به فرد، بنگاه یا نهاد است. پرداختهای غیرمستقیم به صورت یارانه کالایی و یا کاهش قیمت کالاهاست اما یارانه مستقیم همانطور که از اسمش مشخص است، به معنای پرداخت مستقیم به فرد، بنگاه یا نهاد است.
علل تخصیص یارانهها
به طور معمول در کشورهای مختلف دنیا سه دلیل برای پرداخت یارانه وجود دارد. علت اول شکست بازار، به معنای کافی نبودن تولید یک کالا در مکانیزم بازار است که دولت برای حمایت از آن یارانه پرداخت میکند. مانند امنیت، تحقیق و توسعه و یا انرژیهای تجدید پذیر. علت دوم کالا یا خدماتی است که اثر خارجی و نتیجه اقتصادی آنها قابل محاسبه و رویت نیست و برای همین ممکن است در جامعه بر روی آنها سرمایه گذاری نشود. مانند آموزش رایگان و بهداشت ارزان. دلیل سوم هم بازتوزیع مناسب درآمدها در جامه با گرفتن مالیات از افراد ثروتمند و پرداخت یارانه به افراد فقیر است.
منابع تامین یارانهها
بر اساس مبانی اقتصادی، منبع تامین یارانهها مالیاتی است که از مردم گرفته میشود؛ بنابراین در تمام دنیا محل هزینه کرد یارانهها مورد توجه وحساسیت مردم بودهاست، به نحوی که غالباً مخالف افزایش یارانهها در بخشهای مختلف هستند؛ زیرا این واقیت را درک کردهاند که یارانه بیشتر متناظر با پرداخت مالیات بیشتر است.
اما در ایران شرایط متفاوت است. مالیات تنها نزدیک به ۳۰ درصد بودجه کشور را تشکیل میدهد و سهمی در تامین یارانهها ندارد. به بیان دیگر تخصیص یارانهها از محل مالیات نبوده و اصلاً ذیل بودجه دولت قرار ندارد. نفت و تورم دوگان تامین منابع یارانهها در ایران هستند. دولت با تحویل نفت و گاز رایگان به پالایشگاهها و نیروگاهها به وسیله نفت مقداری از این منابع را تامین میکند اما به دلیل کافی نبودن این منابع، اقدام به تامین آن با گرفتن مالیت پنهان که نام دیگر آن تورم است میکند. تورم حاصل استقراض دولت از بانک مرکزی است و بخاطر اینکه ارزش داراییهای نقد مردم را کاهش میدهد از آن به عنوان مالیات پنهان یاد میشود. در واقع دولت یارانههایی که به مردم می دهد را با این کار پس میگیرد. ظاهر سیاست پرداخت یارانه و یا اعطای برق و گاز مجانی است اما در باطن شاید بیشتر یارانه پرداختی به وسیله تورم پس گرفته میشود.
مقایسه ایران با دیگر کشورها
در ابتدا بهتر است تصور ذهنی شایع در جامعه مبنی بر اینکه ایران جزء سه کشور برتر دنیا از نظر درآمدهای نفتی است را بررسی کنیم. با مقایسه سرانه تولید روزانه نفت ایران با دیگر کشورها میبینیم کویت با تولید بیش از ۷۰۰ هزار بشکه نفت به ازای هر یک میلیون نفر در روز، بالاترین سرانه فروش نفت را در جهان دارد اما ایران بعد از کشورهای قطر،امارات، عربستان،نروژ وحتی کانادا با تولید روزانه حدود ۴۹ هزار بشکه در روز به ازای هر یک میلیون نفر، رتبه هفدهم تولید سرانه نفت در دنیا را دارد. نمودار زیر سرانه تولید نفت به ازای هر یک میلیون نفر را در کشورهای نفتخیز نشان میدهد
برای درک بهتر و نتیجهگیری جامع تر و همچنین بررسی همزمان اثر نفت و گاز، اینبار میزان سرانه ذخایر نفت و گاز ایران را با دیگر کشورها مقایسه میکنیم. مقایسه نشان دهنده رتبه یازدهم ایران از نظر سرانه ذخایر نفت و گاز در جهان است.
بنابراین تصور داشتن نفت و گاز فراوان تصور غلطی است.
عملکرد بازتوزیعی یارانه در ایران
به لحاظ نوع پرداخت، یارانهها شامل دو نوع کالایی یا غیر مستقیم و یارانه نقدی یا مستقیم هستند. یارانههای کالایی شامل حاملهای انرژی، نان،شکر، اینترنت و... میشود. به صورت کلی یارانه نقدی به یارانه کالایی ترجبح دارد زیرا یارانه کالایی بر قیمت، به عنوان کلیدی ترین متغیر بازارها اثر میگذارد در حالی که یارانه نقدی چنین اثری ندارد. در یارانههای کالایی به عنوان نمونه ایران و ونزوئلا بالاترین میزان یارانه بنزین و برق را درجهان دارند و نکته جالب ماجرا این است که همین دو کشور بالاترین نرخهای نورم دنیا را نیز دارند. نمودارهای زیر قیمت بنزین و برق را با توجه به متوسط درآمد در کشورهای منتخب نشان میدهد:
در یارانه آب نیز وضعیت مشابهی داریم و با وجودی که بین کشورهای بسیار خشک هستیم، جزء بالاترین یارانهی آب دنیا را داریم.
اندازه یارانهها
یارانه نان در سال ۹۹ برابر با ۲۲ هزار میلیارد تومان معادل ۷۰۰ میلیون دلار بوده و احتمالاً با نرخ تضمینی جدید گندم به ۴۰ هزار میلیارد تومان میرسد. در حاملهای انرژی هم همان طور که در نمودار زیر میبینیم مجموعاً ۱۰۵ میلیارد دلار یارانه پنهان پرداخت میشود. با کنار هم گذاشتن این عدد با میزان درآمد نفتی ایران در سال ۹۹ که کمتر از ۱۰هزار میلیارد تومان بوده، مشخص میشود منبع پرداخت این یارانهها چیزی به جز نفت یا به بیان ساده تر همان ایجاد تورم در برابر پرداخت یارانه است.
به عنوان نمونه یکی از مشکلاتی که به خاطر تخصیص نامناسب یارانهها امروزه با آن مواجه هستیم مشکل خاموشی برق است.باتوجه به آمار موجود در شکل بالا، بیشترین یارانه در حاملهای انرژی که معادل ۴۲ میلیارد دلار است به گاز تعلق گرفته که این باعث مصرف بیش از اندازه این حامل انرژی و مصرف بی رویه و در نتیجه کمبود آن شده است.
یک تصور غلط در مورد یارانهها
در طول این مباحث ممکن است تصوری در ذهن خواننده ایجاد شود مبنی بر که شاید مقایسه میزان یارانه ما با کشورهای با درآمد سرانه بالا مقایسه خوبی نباشد. ما باید به خاطر درآمد سرانه پایین، یارانه زیادی برای حاملهای انرژی داشته باشیم. برای اثبات اشتباه بودن این تصور و پایین بودن قیمت حاملهای انرژی در کشور، نسبت درآمد سرانه به قیمت بنزین را در کشورهای جهان بررسی میکنیم.بر این اساس میبینیم ایران پایین ترین نسبت قیمت برق و بنزین به درآمد سرانه را در کل جهان دارد.
اثر یارانه ها بر دهک های مختلف
علی رغم اینکه توجیه اصلی سیاستگزاران برای تخصیص یارانهها حمایت از دهکهای پایین و قشر آسیبپذیر جامعه است، این گروهها کمترین بهره را از تخصیص یارانهها میبرند.درک بهتر این موضوع زمانی حاصل میشود که میزان بهرهمندی این دهکها به طور نمونه برای بنزین، برق و حتی دارو بررسی میکنیم.
نمودارها نشان دهنده شکست سیاست و هدف اصلی تخصیص یارانههاست به نحوی که در تمام حوزههای تخصیص یارانهها و حتی کالاهای اساسی به طور مطلق شاهد بهرهمندی بیشتر دهکهای بالاتر هستیم. ضعف سیاست زمانی مشخص میشود که دهک اول فقط ۷۰۰هزار تومان از یارانه سرانه حاملهای انرژی که برای او پرداخت شده بهره میبرد و بقیه آن سهم دهکهای بالا میشود. اوضاع زمانی بدتر میشود که بررسی دهکهای تحت پوشش نهادهای حمایتی هم نشان از تخصیص نادرست منابع میدهد. در حالی که ۷۳ درصد دهک اول تحت پوشش نهادهای حمایتی نیست، ۱۷ درصد دهک نهم و دهم تحت پوشش اینگونه نهادها هستند.
ارتباط یارانه و تورم(تله شوم اقتصاد ایران)
منشاء اصلی تورم در ایران کسری بودجه دولت است که موجب استقراض دولت از بانک مرکزی و یا همان خلق پول و در نتیجه ایجاد تورم میشود. از طرفی علت اصلی کسری بودجه دولت هم تخصیص مبالغ هنگفت به یارانهها در بودجه است. به بیان دیگر یارانهها مقصر اصلی ایجاد تورم در ایران هستند.
تبعات دیگر پرداخت یارانهها
پایین بودن قیمت نسبی هر کالایی باعث افزایش مصرف آن میشود. چنان که در موضوع یارانهها میبینیم، تخصیص یارانه بیش از حد به کالاها باعث ناچیز بودن قیمت و در نتیجه مصرف بی رویه آنها شده به نحوی که از نظر شدت مصرف انرژی ما را در جایگاه ششم دنیا قرار داده است و همین امر باعث شده تا نهمین تولید کننده دی اکسید کربن به نسبت GDP باشیم. نمودار زیر آلودگی ناشی از دیاکسید کربن در کشورهای جهان نشان میدهد:
پیامد مخرب دیگر تخصیص بیش از حد یارانههای کالایی، ایجاد قاچاق گسترده و سیستماتیک کالا که برآورد تقریبی آن چیزی حدود ۴۰ میلیارد دلار در سال است یعنی نزدیک به نیمیاز مبلغ کل یارانههای اختصاص یافته به حاملهای انرژی در کشور که همان طوری که گفته شد برابر ۱۰۵ میلیارد دلار است.اصلی ترین راه مبارزه با قاچاق واقعی سازی قیمتهاست و همان طور که تجربه تا کنون نشان داده استفاده از قوه قهریه در این زمینه اثر چندانی ندارد.
با تخصیص روبه رشد هر ساله درصد زیادی از بودجه دولت به یارانههای کالایی، دولت ناچار به کاهش بودجههای عمرانی میشود که باعث ناتوانی دولت در ایجاد توسعه و رشد اقتصادی در کشور میشود.
پرداخت یارانههای بالا به حاملهای انرژی، رشد کاریکاتوری صنایع انرژیبر را به بار آورده است. این صنایع که حتی جزء صنایع صادر کننده هم هستند به عبارت دقیق تر صادر کننده سوخت یارانهای هستند. تا زمانی که این قیمتها واقعی نشوند هیچ تلاشی برای استفاده از تکنولوژیهای صرفه جویی و استفاده مناسب از انرژی نمیشود. نتیجه اصلی این اتفاق کاهش کارایی و رشد اقتصادی در کشور است.
برنامه اقتصاد ایران در گذار از بحران هر هفته چهارشنبه ساعت ۲۰ بصورت زنده از اکانتهای اینستاگرام اقتصاد آنلاین، صادق الحسینی و علی مروی
Instagram.com/eghtesadonline.ir
Instagram.com/sadegh_alhossein