نفرین نفت؛ چگونه ونزوئلا به این روز افتاد
ونزوئلا یکی از آخرین تجربههای است که نشان میدهد وابستگی اقتصاد به منابع طبیعی و اتخاذ سیاستهای پوپولیستی چه عواقبی را میتواند به همراه داشته باشد. کشوری که چندین دهه از نظر رفاهی هم سطح بسیاری از کشورهای توسعهیافته بود، به دلیل وابستگی به درآمدهای نفتی، اتخاذ سیاستهای سوسیالیستی و نابودی ظرفیتهای تولیدی، امروز به کشوری درمانده مبدل شدهاست.
تا حدود ۴۰ سال قبل، ونزوئلا ثروتمندترین کشور آمریکای جنوبی بود و کشورهای زیادی به وضعیت مطلوب و رو به رشد اقتصاد این کشور رشک میبردند. به طوری که در دهه ۱۹۸۰ بیش از یک میلیون نفر فقط از کلمبیا به این کشور مهاجرت کردند.
تصویر ونزوئلا در ۴ سال گذشته به کلی متفاوت از ۴۰ سال قبل بوده است. طبق آمار بانک جهانی از سال ۲۰۱۶ بیش از ۴ میلیون مرد، زن و بچه مسیرهای چند ده کیلومتری را با پای پیاده برای فرار از گرسنگی طی میکنند و در سایر کشورها به دنبال پناهی برای خود هستند. تورم در سال ۲۰۱۸ به چند صدهزار درصد رسیدهاست و بیش از ۸۰ درصد مردم زیر خط فقر مطلق قرار گرفتهاند.
ونزوئلا با ذخایر نفتی بالغ بر ۳۰۰ میلیارد بشکه نفت، بیشترین ذخایر نفت دنیا را در اختیار دارد. این کشور طی چندین دهه ارزانترین بنزین دنیا را داشته و برنامههای رفاهی آن برای بسیاری از کشورها رؤیایی دستنیافتنی بوده است.
علت این «سقوط» بزرگ چیست؟ برای پاسخ به این سوال باید گذشته را با نگاه اقتصادی مرور کنیم.
از سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۸۰ نفت مهمترین منبع رشد و توسعهی سریع ونزوئلا بود و این کشور را از نظر استانداردهای زندگی در مرتبهی اقتصادهای پیشرفته قرار داد. اما با سقوط قیمت نفت پس از ۱۹۸۰، مشکلات آغاز شد. به مدت دو دهه تورم در سطوح بالای ۵۰ درصد قرار داشت و نفت بیش از ۹۵ درصد از کل صادرات را تشکیل میداد. درآمدهای نفتی غالباً صرف سیاستهای رفاهی دولتها میشد و زیرساختها توسعه پیدا نکرد. رقابتپذیری کشور از بین رفت و اقتصاد کاملاً تکمحصولی شد.
زمانی که هوگو چاوز، رئیس جمهور محبوب این کشور در سال ۱۹۹۸ قدرت را در دست گرفت، قیمت نفت شیب صعودی داشت و به دولت این امکان را میداد که برای رفاه مردم برنامههای خارقالعادهای اجرا کند. چاوز در سال ۲۰۰۲ تمام صنعت نفت و بسیاری از صنایع دیگر را ملی کرد، کنترل واردات را به طور کامل در اختیار خود (دولت) گرفت، نرخ ارز را ثابت اعلام کرد و تا سالها در همان نرخ نگه داشت. همزمان نظام یارانهای وسیعی ایجاد کرد که در آن علاوه بر پایین نگه داشتن قیمتها، یارانهی نقدی و کالایی هم پرداخت میشد.
چاوز در اوایل سال ۲۰۱۳ از دنیا رفت و نیکلاس مادورو، با همان تفکر سوسیالیستی چاوز روی کار آمد. مادورو حتی هزینهی برنامههای رفاهی را افزایش داد تا فقر و نابرابری را کاهش دهد. مخصوصاً برنامهی وسیعی برای بهداشت و درمان فقرا اجرا کرد که هزینهی گزافی بر دوش دولت گذاشت.
دنیا همیشه به کام سیاستمداران شیرین نیست؛ قیمت نفت در سال ۲۰۱۴ افت شدیدی پیدا کرد و اقتصاد ونزوئلا در سه سال بعد ۳۰ درصد کوچک شد. اما این بار شرایط با دهه ۱۹۸۰ تفاوت بزرگی داشت؛ در طول ده سال قبل یعنی از سال ۲۰۰۳ به بعد تمام ظرفیتهای تولیدی کشور از بین رفته یا به شدت تضعیف شده بود. بدون پول نفت واردات امکان نداشت و بدون واردات کشور به سمت قحطی پیش میرفت.
راه حل مادورو برای حفظ قدرت خرید مردم تثبیت قیمت ارز و چاپ پول بود. رشد عرضه پول در سال ۲۰۱۳ به بیش از ۶۰ درصد و در سال ۲۰۱۴ به ۸۰ درصد رسید. همزمان که قیمت نفت کاهش پیدا میکرد، قیمت دلار در کشور با سرعت فزایندهای افزایش مییافت. راه حل مادورو واضحاً در حال شکست بود، اما کماکان بر آن پافشاری میکرد.
این سیاستها محمل فسادهای عظیمی شد؛ دولتیها به بهانهی واردات، دلار دولتی دریافت میکردند و در بازار آزاد به فروش میرساندند. حتی به این هم اکتفا نمیکردند؛ کالاهای یارانهای دولت را به مرز برده، به فروش میرساندند و ارز حاصل را به جیب میزدند. تمام این اتفاقات باعث شد کمبود کالا در کشور از چیزی که میتوانست باشد، بسیار شدیدتر شود.
از این به بعد فقط قیمتها بود که افزایش مییافت. تورم ماهانه در سال ۲۰۱۶ به ۵۰ درصد رسید (برای مقایسه خوب است بدانید بیشترین تورم ماهانه در ایران هیچگاه به ۱۰ درصد نرسیده است). دولت کماکان راه خود را میرفت، تورم هم همینطور! فقط در سال ۲۰۱۸ تولید ناخالص داخلی ونزوئلا یک چهارم کوچکتر شد و رشد پایه پولی به 73 هزار درصد رسید. کشور دچار «ابرتورم» شده بود.
بانک مرکزی ونزوئلا از سال ۲۰۱۶ انتشار آمارهای تورم را متوقف کرده است؛ به این امید که بتواند انتظارات مردم را کنترل کند. اما با روشهای دیگری میتوان تورم را تخمین زد. یکی از این روشها بررسی قیمت یک فنجان قهوه در میدان مرکزی پایتخت کشور است که در نمودار زیر نشان داده شده است. تورم سالانه ونزوئلا در ابتدای سال ۲۰۱۹ به حدود ۴۰۰ هزار درصد رسید. این یعنی قیمتها هر ماه حدوداً دو برابر میشود.
در سال ۲۰۱۸ دولت از کنترلهای ارزی خود دست برداشت، قیمت ارز را یکسانسازی نموده و ۵ صفر از پول ملی حذف کرد. هزینههای بودجه را به شدت کاهش داد و نرخ مالیات بر ارزش افزوده را بالا برد. در بازار پول اقدامات جدی انجام داد تا از رشد نقدینگی بکاهد. مجموعهی این اقدامات باعث شد تورم ماهانه ظرف چهار ماه از حدود ۲۰۰ درصد به ۳۰ درصد کاهش یابد و کشور از ابرتورم خارج شود. البته هنوز هم تورم اعداد بسیار بالایی دارد، مخصوصاً با وقوع بحران کرونا روند افزایشی پیدا کرده است.
داستان ونزوئلا بسیار به داستان نیم قرن اخیر ایران شباهت دارد. سیاستهایی که دولتها در این مدت اتخاذ کردهاند اکثراً از قواعد یکسانی پیروی میکند؛ عدالتخواهی و رفاه اجتماعی، بدون توجه به پیامدهای اقتصادی، و البته به پشتوانهی دلارهای بادآوردهی نفتی. این اقدامات ممکن است در کوتاهمدت وضع معیشتی مردم را تا حدی بهبود ببخشد، اما در بلندمدت حتما هزینههای زیادی دارد، هزینههایی که آیندگان خواهند پرداخت.
منابع:
Reilly, S. G. (2020). Hyperinflation in Venezuela: How to Address the Problem (Doctoral dissertation).
Miller, S. M. (2019). Hyperinflation and Seignorage in Venezuela. Mercatus Policy Briefs.
Abdou, D. M. S. (2020). Venezuela foreseen economic path under fire.
https://www.bloomberg.com/features/2016-venezuela-cafe-con-leche-index/
* کارشناس اقتصادی