چگونگی آزادسازی سهام عدالت/ آینده صندوقهایETF چه خواهد شد؟

یک اقتصاددان با بررسی پیامدهای واگذاری داراییهای دولت در بازار سرمایه به مردم توصیه کرد سهام عدالت خود را آزاد کرده و مدیریتش را خودشان برعهده بگیرند.
اقتصادآنلاین – صبا نوبری؛ به دنبال تصمیم دولت برای فروش داراییهای خود در بازار سهام در قالب صندوقهای قابل معامله یا ETF، انتقادهای زیادی به این شیوه عرضه و دخالت دولت در این بازار وارد شد.
در همین راستا علی مروی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و رییس اندیشکده حکمرانی شریف در لایو اینستاگرام اقتصادآنلاین به بررسی این سیاست و نقش دولت در بازار سهام پرداخت که شرح آن در ادامه میآید؛
هدف دولت از این اقدام دقیقا چه بوده است؟
با این کار دولت قصد دارد از بازار سرمایه پول جمع کند ولی نمیخواهد مدیریت را واگذار کند. دلیل آن هم روشن است چون صندلیهای هیات مدیره بانکها و بیمهها طلایی هستند و هیچ وزیری دوست ندارد اختیار آنها از دستش خارج شود چون امکانات زیادی دارد.
این موضوع که دولت با این کار به دنبال جبران کسری بودجه خود است، صحت دارد؟
این موضوع درست است اما تمام واقعیت ماجرا نیست. شروع کار با این هدف بود که دولت کسری بودجهش را پوشش بدهد چون به واسطه تحریمها و کرونا فشار روی بودجه دولت شدید است و یکی از راههای پیش روی دولت این است که سهام شرکتهای خود را واگذار کند که بحث جدیدی هم نیست زیرا پس از ابلاغ سیاستهای اصل 44 بنا بود دولتها روز به روز مداخله خود را در اقتصاد کمتر کنند و حضورشان در بنگاهها کمتر شود و خصوصیسازی واقعی رقم بخورد. این کار پشتوانه درخواستی به قدمت یک دهه دارد. علاوه بر آن کسری بودجه هم مزید بر علت شده ولی همواره در این سالها دولتها هیچ وقت دوست نداشتند صندلیهای مدیریتی را از دست بدهند و این دولت هم ابتکاری به خرج داد و آن این بود که هم بتواند منابع را جمع کند، هم گزارشی بدهد که چقدر سهام واگذار شدهاست و هم برای اینکه مدیریتش را از دست ندهد از ETFها استفاده کرده است.
در واقع دولت نمیخواهد از مدیریت این داراییها بگذرد یا مالکیتشان؟
این واگذاریها شبیه سهام عدالت است به این صورت که مردم که ETFها را میخرند و مالکیت به طور مستقیم به مردم منتقل میشود ولی مدیریت با دولت خواهد بود. در دنیا مرسوم است که مالکیت چیزی با دولت باشد ولی برای اینکه مدیریت ارتقا یابد آن را به بخش خصوصی بسپارند که در اینجا برعکس این موضوع اتفاق افتاده است.
آینده این صندوقها به چه صورت خواهد بود؟
در گام اول چون دولت تخفیف خیلی خوبی میدهد (همان 20درصد تخفیف نسبت به میانگین 30روز گذشته ارزش آن سهام که در صندوقها که در عمل تخفیف خیلی بیشتری است چون میدانیم چند وقت است بورس در حال افزایش است و 20درصد تخفیف نسبت به میانگین 20روز گذشته نسبت به همان روز بسیار زیاد است) برای افرادی که میخواهند بخرند بسیار جذاب خواهد بود. مکانیزم ETFها این است که واحدهایشان ارزشی دارد و قیمتش در بازار تعیین میشود ولی هر صندوق یک سری سهام دارد که یک روش محاسبه این است که ارزش تک تک اقلام داخل سبد را به دست بیاوریم و با به دست اوردن میانگین وزنی ارزش ذاتیاش را محاسبه کنیم که به آن NAV میگویند.
مدیران این صندوقها کار اصلی شان این است که با فرایند صدور ابطال این واحدها (یعنی اگر تقاضا بالا برود واحد جدید صادر کنند و اگر عرضه بالا برود این واحدها را باطل کنند و سهام را داخل بازار عرضه کنند) سعی میکنند تفاوت این NAVو ارزش واحدها را کم کرده و به هم نزدیکشان کنند اما اتفاقی که در رابطه با این صندوقها برای دولت میوفتد این است که دولت چون نمیخواهد مدیریتشان را از دست بدهد با کاهش ارزش واحدها سهام را باطل نمیکند چون به مرور سهام از دستش خارج میشود و با این کار تفاوت NAV و ارزش واحدها بیشتر شده و در ادامه دیگر جذابیت اولیه را نخواهند داشت.
اینکه دولت این سهامها را که در واقعی عمومی است ارزانتر میفروشد کاری خلاف قانون نیست؟
از این منظر نمیتوان گفت خلاف قانون است ولی از منظر دیگر که در قانون سیاستهای کلی اصل 44 میگویند باید واگذاری به نحوی باشد که مدیریت به مردم منتقل شود اما با این روش مدیریت دست دولت میماند خلاف قانون است.
اگر دولت این داراییها از طریق بازار سرمایه عرضه کند بهتر نیست؟
یقینا بهتر است ولی زمانی که دولت میخواهد به سراغ واگذاری سهام شرکتها برود لیستی دارد که باید مطابق آن عمل کند و خیلی از این بانک و بیمهها در بورس هستند و قیمتشان روی تابلو مشخص است و اصلا نیاز به این فرایند اداری طولانی نیست و اگر دولت سهام خودش را به صورت خرد در ابزار عرضه کند بهتر است و چون ما هجوم زیادی داریم و این گونه عرضه خرد به خوبی پاسخگوی این استقبال و تقاضای مردم خواهد بود.
با این عرضه چه مبلغی برای دولت جمع آوری خواهد شد؟
بر اساس ارزش دولت تخمین زده است حدود 80تا90 هزار میلیارد تومان نقدینگی جذب خواهد شد البته برخی فکر میکنند وقتی از نقدینگی صحبت میکنیم دیگر نقدینگی جذب بورس شده و مشکل بمب نقدینگی حل شده است اما باید توجه کرد در صورتی نقدینگی واقعا جذب تولید میشود که پولی که از مردم گرفته میشود به درستی صرف افزایش تولید این شرکتها شود و صرف امورات دیگری نشود که به چرخه تقاضای کالاهای مصرفی برگردد.
این رشد و روند صعودی بورس تا کی ادامه خواهد داشت؟
سوال سختی است و پاسخ قطعی دادن به آن هم مشکل است اما شهود شخصی من این است که با توجه به حجم عظیم بمبنقدینگی که ما داریم گزینههایی که جذابتر باشد برای این نقدینگی وجود ندارد و این روند حداقل تا یک یا دو ماه آینده ادامه دارد و بقیه آن به اقدامات بعدی دولت بستگی دارد. اگر دولت اقدامات هوشمندانهای داشته باشد ممکن است تا پایان سال 99 و حتی اوایل سال آینده این روند صعودی بازار سرمایه ادامهدار باشد و باید تا جایی که ممکن است هیجان وارد شده به بورس را مدیریت کند و آن را در طول زمان پخش کند.
این ادعا که برخی میگویند این رشد حاصل دستکاری دولت است و میخواهد نقدینگی را جمع کند و بعد از آن بازار خواهد ریخت، چقدر درست است؟
دولت به این انداره که مردم فکر میکنند توانمند نیست که هر زمانی اراده بکند بتواند بورس را مدیریت کند یا نرخ ارز را کاهش یا افزایش بدهد. تحلیل ما این است که رشد بازار سرمایه کاملا غیر ارادی بود یعنی ممکن است که دولت در این موضوع موثر بوده باشد اما نمیتوان گفت فقط کار دولت بود. در واقع افزایش نرخ ارز و تورم شدید در سالهای اخیر با یک تاخیر زمانی خودش را در بورس نشان داد و نظر پیشروها به بازار جلب شد. در نتیجه بازدهی بیشتر شد و این گلوله برفی ادامه پیدا کرد تا به شرایط فعلی رسیدیم. مشکلی که در سالهای اخیر در خصوصیسازی داشتیم این بود که از طریق بورس صورت نمیگرفت و سالهای اخیر هم با وجود اولویتی که در قانون برای خصوصیسازی به بورس داده شده بود اما چون بازار سرمایه عمق نداشت این اتفاق نمیافتاد اما الان عمق و ظرفیت لازم را دارد دولت برای فروش داراییهایش اقدام میکند.
این درآمد باید صرف چه چیزی شود؟
این درآمد که برای دولت ایجاد میشود قطعا اول صرف پوشش کسری بودجه میشود چون از نان شب برای دولت واجب تر است و بعد از آن اگر چیزی باقی ماند صرف سرمایهگذاری در زیرساختها خواهد شد. اما ترس اصلی این است که این کار تبدیل به یک رویه شود. چون دولت میبیند که پول را جمع کرده، مردم مالک شدند ولی مدیریت دست خودش مانده است و این روش شیرین به بقیه وزرا و بخشها برسد که فاجعه بزرگی رقم خواهد خورد.
توصیه شما به مردم این است که در پذیرهنویسی این صندوق ها شرکت کنند؟
با توجه به تخفیف دولت در گام اول خرید این سهمها جذاب است چون میتوانند در کوتاه مدت مثل چند روز تا چند هفته سود کنند، تا زمانی که بازار به مداخله دولت در این عرضه واکنش نشان بدهد سودآور است ولی در میان مدت و بلند مدت خیلی قابل توصیه نیستند چون همواره ارزش واحدهایشان کاهشی میشود. پس در عرضه اولیه و پذیره نویسی سودآور است هرچند گزینههای جذابتری برای حرفهایترها وجود دارد.
ممکن است چندماه دیگر مشابه اتفاقی که برای سهام عدالت افتاد این سهام برای خرید و فروش باز نشود؟
یکی از مشکلات بازار سرمایه این است که نفوذ تسلط تصمیمات سیاسی رویش زیاد است و در سالهای گذشته ما شرایطی داشتیم که نماد برخی شرکتها برای مدتی بسته میشد؛ در زمان آقای شاپورمحمدی خیلی به ندرت این اتفاق رخ داد و که از اتفاقات خوب دوره ایشان بود. در مجموع احتمال این اتفاق صفر نیست ولی چون در سالیان گذشته رخ نداده دیگر یک عرف در بازار نیست.
شما پیشنهاد میکنید که مردم سهامشان را آزاد کرده و یا مدیریت آن را به دولت بسپارند؟
علیرغم اعتراضی که اکثر کارشناسان کرده بودند مبنی بر اینکه سهام عدالت را به خود مردم بدهند تا برای سهامشان تصمیم بگیرند و مدیریت به دست مردم باشد ولی دولت گفته کسانی که مالکیت دارند اگر میخواهند اختیار دست خودشان باشد باید در سامانه سهام عدالت اعلام کنند و اگر نروند معادل سپردن این اختیار به دولت است و دولت هم در قالب شرکتهای سرمایهگذاری استانی آنها را اداره خواهد کرد که اصلا عملکرد قابل تاییدی ندارند. در نتیجه بهترین کار این است که افراد مدیریت سهام را خودشان به دست بگیرند و حتما توصیه من این انتخاب گزینه آزادسازی سهام عدالت است.
دورنمای اقتصاد در سال 99 با شرایط موجود از نظر شما چیست؟
امسال سال بسیار سختی است و کاملا وابسته به این است که موج دوم کرونا در پاییز و زمستان برگردد یا نه که که البته احتمال بازگشت آن زیاد است و حتی گفته میشود موج اول شدیدنر از دومی باشد. اقتصاد ما دچار یک رکود تورمی است که شوک کرونا آن را تشدید کرده است و خیلی از کسب و کارها بهمن و اسفند را از دست دادند و ماه اول سال 99 را هم با همین رکود آغاز کردند. به واسطه کرونا هم به سمت عرضه و هم تقاضا شوک وارد شد و علاوه بر آن یک شوک مالی هم به سمت بودجه کشور وارد شد و منابع زیادی برای کرونا تخصیص داد و باید هم این تخصیصها را ادامه دهد. ماحصل همه اینها این است که ما انتظار داریم با برگشت کرونا همین رکود را در سال 99 داشته باشیم مگر اینکه برای بازار سرمایه تصمیم درست بگیرد.
بازار سرمایه تاثیری بر روی افزایش نرخ تورم خواهد داشت؟
به طور کلی کسری بودجه امسال دولت اثرات تورمی خود را سال بعد نشان میدهد اما امسال به واسطه رشد نقدینگی، تصمیمات دولت و کسری بودجه سال گذشته انتظار کمی افزایش تورم را داریم.
اما اثرات تورمی بازار سرمایه به این بستگی دارد که اگر منابعی که به بورس جذب میشود به سمت خرید کالاهای سرمایهای برود که اثر تورمی خواهد داشت یا صاحبان این بنگاه ها پولی که جذب میکنند را صرف سرمایهگذاری کنند که در این صورت اثر تورمی نخواهد داشت.