آلایندگی نفت کوره ۱۰برابر استانداردهای جدید / مدیریت انرژی اقدامی برای بهینه سازی انجام نداد
۷۰ درصد نفت کوره ایران تا پیش از اعلام ممنوعیت تردد کشتیهای با سوخت دارای گوگرد بالا، توسط امارات متحده خریداری میشد و در فجیره به صورت یونکر برای سوخت کشتیها مورد استفاده قرار میگرفت.
به گزارش اقتصادآنلاین، درحالحاضر صادارت نفت کوره به امارات کاهش شدید پیدا کرده و شاید در مواقع پیک مصرف گاز در کشور، در برخی از نیروگاهها ناگزیر به استفاده از نفت کوره باشیم.
غلامحسین حسن تاش کارشناس ارشد موسسه مطالعات انرژی در گفتوگو با اقتصاد آنلاین در خصوص موضوع مدیریت سوخت در کشور میگوید: وزیر وقت نفت در سالهای ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ یعنی هشت سال پیش، از کمبود گاز زمستانی اظهار نگرانی میکرد و مرتب اعلام میکرد که تعویض ۲۰ میلیون بخاری گازی در کشور در دستور کار قرار گرفته است.
امروز و در سال ۱۴۰۰ نیز این مشکل همچنان وجود دارد و اقدامی برای بهینهسازی انجام نشده است.
*سال ۲۰۲۰ سازمان جهانی IMO (نهاد بینالمللی کشتیرانی) تردد کشتیهایی که از نفت کوره با گوگرد بالا در سوخت استفاده میکردند را ممنوع کرد. از آنجا که در پالایشگاههای ایران نفت کوره با گوگرد بالا در حجم قابل توجهی تولید میشد؛ ایران با چالش عدم صادرات این فرآورده مواجه شد. برای صادرات این فرآورده چه راهکاری وجود دارد؟
نفت کوره صادراتی ایران عمدتا و شاید بیش از ۷۰ درصد توسط امارت خریداری میشد و در فجیره به صورت بونکر برای سوخت کشتیها مورد استفاده قرار میگرفت. همانطور که اشاره کردید، با اعمال استانداردهای جدید طبیعتا کشتیها دیگر نمیتوانستند از این نفت کوره استفاده کنند و صادرات آن با مشکل مواجه شد. البته یک نکته مهم اینجا وجود دارد و آن این که اعلام و اعمال این استانداردها ناگهانی نبود و از قبل اعلام شده بود و زمان اجرایی شدن آن نیز مشخص بود و باید به موقع برای اصلاح آن اقدام میشد.
نکته مهم دیگری که باید توجه داشت این است که اصولا نفت کوره بیارزشترین فراورده پالایشگاهی است که در دنیا سعی میکنند تولید آن را به حداقل ممکن کاهش دهند و در ایران هم باید به موقع اصلاحات فرآیندی لازم در پالایشگاهها انجام میشد که هم سهم نفت کوره کم شود و هم نفت کوره استاندارد تولید شود که متاسفانه نشده است و کشور در این زمینه با مشکل مواجه است.
به این نکته نیز توجه کنید که اصولا در سطح جهان دیگر کشتیهای جدید بر مبنای سوختهای نفتی ساخته نمیشوند و سوخت کشتیها در حال شیفت کردن به سمت LNG یا "گازطبیعی مایع شده" است یعنی حتی به فرض این که ما مشکل استاندارد نفت کوره را هم حل کنیم باز هم در بلندمدت با مشکل بازار مواجه خواهیم شد ولذا اصلاح فرآیندهای پالایشی برای کاهش تولید نفت کوره از اولویت برخوردار بوده و هست.
تا جائی که من اطلاع دارم میزان ترکیبات گوگردی نفت کورههای تولید ایران به طور متوسط هفت تا ۱۰ برابر استانداردهای جدید است و البته این معضل در مور گازوئیل یا نفت گاز هم وجود دارد و صادرات آن نیز با همین چالش روبهرو است.
*باتوجه به کمبود گاز آیا استفاده از این سوخت در نیروگاههای کشور منطقی است؟
همانطور که عرض کردم راه درست و اساسی این است که پالایشگران داخلی هرچه زودتر به سمت اصلاحات فرآیندی و نوسازی پالایشگاهها برای به حداقل رساندن نفت کوره و گوگرد زدائی از فرآوردهها حرکت کنند اما تا تحقق این امر و با توجه به جمیع جهات شاید استفاده از نفت کوره در بعضی نیروگاهها خصوصا در فصل سرما و کمبود گاز اجتناب ناپذیر باشد ولی باید حتی المقدور جوری مدیریت شود که در نیروگاه هائی که از شهرها دور هستند و بطور نسبی کمترین اثر را روی محیطزیست و خصوصا روی سلامت شهروندان میگذارند استفاده شود.
*درخصوص تامین سوخت نیروگاههای کشور بهویژه در فصل زمستان چه راهکاری وجود دارد؟
مشکل کمبود گاز زمستان، مشکل بالا بودن آلایندههای فرآوردههای نفتی و بسیاری دیگر از مشکلات بخش انرژی متاسفانه سرریز کوتاهیها و بیبرنامگیها و ندانم کاریهای گذشته است.
در بین این کوتاهیها از همه بیشتر در مورد مدیریت تقاضا و بهینهسازی مصرف کوتاهی شده است در صورتی که قوانین و مقررات لازم به حد کافی در این مورد وجود داشته است. به نظر من فوریترین و مهمترین مطلب، مدیریت تقاضا و مصرف، و بهینهسازی است. بعنوان نمونه شما اگر در اینترنت جستوجو کنید میبینید که وزیر وقت نفت در سالهای ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ یعنی هشت سال پیش، از کمبود گاز زمستانی اظهار نگرانی میکرد و مرتب اعلام میکرد که تعویض ۲۰ میلیون بخاری گازی در کشور در دستور کار قرار گرفته است. الان متوسط بازدهی حرارتی بخاریهای گازی موجود کشور حدود ۴۰ درصد است در صورتی که نسل جدید بخاریهای گازی در دنیا به راندمان یا بازدهی بیش از ۹۵ درصد رسیدهاند. حال شما تصور کنید که اگر این وعده محقق میشد و راندمان ۲۰ میلیون بخاری گازی دو و نیم برابر افزایش پیدا میکرد ما امروز شاهد چه کاهش عظیمی در اوج مصرف گاز در زمستان بودیم و نیز شاهد چه کاهش عظیمی در آلایندهها بودیم اما متاسفانه هیچ اقدامی نشد.
این اقدام فناوری خارق العاده و پیچیدهای هم نمیخواست و اگر فرض کنید یک سرمایهگذار این کار را میکرد و وزارت نفت حاضر میشد گاز آزاد شده (یا احیا شده ) را به قیمت گاز وارداتی از ترکمنستان، از این سرمایه گزار خریداری کند این سرمایه گزاری حداکثر ظرف دو سال بازگشت میشد ضمن این که بخاطر کاهش آلایندههای ناشی از این اقدام در سطح ملی، میشد از حمایتهای بینالمللی نیز برخوردار شد و طبعا آهن قراضه بخاریهای قدیمی جمع آوری شده هم کاملا بیارزش نبود. این تنها یک نمونه است. در مورد هوشمند کردن موتورخانهها یا شوفاژخانهها هم همین مساله مطرح بود که تازه شرکت ملی گاز ایران در آخرین سال دولت دوازدهم به یاد آن افتاد.
متوسط بازدهی تبدیل انرژی خود نیروگاهها هم بسیار پائین است و نیروگاههای گازی باید تبدیل به سیک ترکیبی بشوند و اقداماتی هم در آن بخش باید انجام شود.
به نظر من مهمترین اولویت بخش انرژی و دولت همین مساله بهینهسازی است و بقیه کارها انفعالی است.
همانطور که ملاحظه میشود درهم تنیدگی مسائل بخش انرژی امروز بسیار بیشتر از گذشته آشکار شده است اما مدیریت یکپارچهای بر این بخش اعمال نمیشود.