در بیشتر موارد، نرخ رشد اقتصادی تغییر تولید ناخالص داخلی (GDP) یک کشور را اندازه گیری می کند. در کشورهایی که اقتصاد آنها به شدت به درآمدهای خارجی وابسته است، ممکن است از معیار تولید ناخالص ملی (GNP) استفاده شود. این معیار درآمد خالص حاصل از سرمایه گذاری خارجی را در نظر می گیرد.
درک نرخ رشد اقتصادی
که در آن GDP = تولید ناخالص داخلی است.
فرمول بالا نحوه محاسبه نرخ رشد اقتصادی را نشان می دهد.
با دنبال کردن این معیار در طول زمان، می‌توان جهت کلی اقتصاد یک کشور و میزان رشد (یا انقباض) آن را تشخیص داد. همچنین، می‌توان از این معیار برای پیش بینی نرخ رشد اقتصادی سه ماهه یا سال آینده نیز استفاده کرد.
نکات کلیدی
تغییرات نرخ رشد اقتصادی در طول زمان به عنوان شاخصی از جهت کلی اقتصاد یک کشور دنبال می شود.
به طور کلی، افزایش تقاضا منجر به افزایش تولید و نرخ رشد اقتصادی بالاتر می شود.
معمولاً افزایش نرخ رشد اقتصادی مثبت تلقی می شود. اگر اقتصادی دو فصل متوالی نرخ رشد منفی را نشان دهد، کشور رسماً در دوران کسادی قرار دارد. به بیان صریح‌تر، اگر اندازه اقتصادی نسبت به سال قبل 2 درصد کوچک‌تر شود، کل جمعیت آن در آن سال 2 درصد کاهش درآمد را تجربه کرده است.
در ایالات متحده، روند رشد تولید ناخالص داخلی در مارس 2009 و با خروج از کسادی بزرگ مجددا شروع شد. بدین ترتیب، رشد تولید ناخالص داخلی این کشور از نرخ افتضاح بیش از 4٪-، به طور پیوسته صعود کرد و در سال 2014 در رقمی نزدیک به 6٪ به اوج خود رسید. در سال 2018، رشد تولید ناخالص داخلی این کشور 2.9 درصد بود که نسبت به 2.2 درصد در سال قبل افزایش یافته بود.
اعداد مربوط به رشد اقتصادی ایالات متحده توسط دفتر فدرال تجزیه و تحلیل اقتصادی (BEA) محاسبه می شوند، این دفتر اعداد مربوط به تولید ناخالص داخلی را به صورت فصلی گزارش می کند که در آن نرخ رشد اقتصادی به عنوان رقم اصلی لحاظ می‌شود.
چرا اقتصادها گسترش می یابند یا منقبض می شوند؟
رشد اقتصادی را می توان با عوامل و رویدادهای متعددی تقویت کرد. معمولاً افزایش تقاضا برای محصولات منجر به افزایش متناظر در تولید می شود. نتیجه خالص آن درآمد بیشتر است.
جولای 2019
تاریخی که دهمین سال توسعه اقتصادی ایالات متحده، طولانی ترین روند در تاریخ این کشور را نشان می دهد.
پیشرفت های فناوری و توسعه محصولات جدید ممکن است تاثیرات مثبتی بر رشد اقتصادی داشته باشد. افزایش تقاضا از بازارهای خارجی نیز ممکن است منجر به فروش صادراتی بیشتر شود.
در هر یک از این موارد، درآمدهایی به داخل کشور سرازیر می‌شوند که اگر به اندازه کافی بزرگ باشند، باعث افزایش نرخ رشد اقتصادی خواهند شد.
انقباض اقتصادی تصویر معکوس این وضعیت است. مصرف کنندگان مخارج خود را کاهش می‌دهند، بنابراین تقاضا کاهش و تولید نیز همراه با آن کاهش می یابد. در بدترین حالت، اثرات گلوله برفی ایجاد خواهد شد. با کاهش تولید، مشاغل از بین می روند. تقاضا بیشتر کاهش می یابد. رشد تولید ناخالص داخلی برای سه ماهه بعد عددی منفی می‌شود.
نمونه هایی از نرخ رشد اقتصادی
در جولای 2019، ایالات متحده نقطه عطف اقتصادی مهمی را رقم زد. اقتصاد این کشور از ژوئن 2009 رشد مداومی را تجربه کرده بود به طوری که این دوره به طولانی‌ترین دوره رشد اقتصادی در تاریخ این کشور تبدیل شد.
اما در علم آمار، همه چیز نسبی است. در سال 2018 اقتصاد ایالات متحده 2.9 درصد رشد کرد. برخی از اقتصاددانان بر این باور بودند که این عدد برای مدتی طولانی سقفی برای رشد اقتصادی ایالات خواهد بود. آنها رشد 2.2 درصدی در سال 2019 و کاهش بیشتر آن را در سال 2020 را پیش بینی کردند.
در مقابل، نرخ رشد اقتصادی هند در سه ماهه اول سال 2019 به 5.8 درصد کاهش یافت که پایین‌ترین نرخ رشد در پنج سال اخیر این کشور بوده است. با توجه به رشد سریع این کشور در سال‌های اخیر، رکود شدید تولید صنعتی و افت فروش خودرو که هر دو عامل کاهش نرخ هستند، نگرانی‌های زیادی ایجاد کرد.
با این وجود، اقتصاددانان دولتی پیش‌بینی خود از رشد اقتصادی این کشور را برای کل سال مالی آینده که از 31 مارس آغاز می‌شود، به 7 درصد افزایش دادند که نسبت به رشد سالانه پیشین 6.8%افزایشی را نشان می‌دهد. دولت هند قصد دارد با مشوق های مالیاتی و سرمایه گذاری جدید اقتصاد را تقویت کند.
