آگاه۲
وی ایکس
لاماری ایما/ آرین موتور
x
آهن ۱۰۰
فونیکس
فردا موتور
۲۸ / آبان / ۱۳۹۵ ۰۹:۱۴
یک خانه‌تکانی در بازیگران بخش نمایشی «دورهمی» اتفاق افتاده است

محمد نادری: در سری جدید «دورهمی» نخواهم بود

محمد نادری: در سری جدید «دورهمی» نخواهم بود

محمد نادری در مورد دلیل حضور نداشتن در بخش جدید «دورهمی» تاکید کرد جنس کار به گونه‌ای بود که شاید در طولانی مدت تماشاگر را خسته می‌کرد و او در مقام بازیگر مایل نبوده به تکرار بیفتد.

کد خبر: ۱۵۹۰۳۳
آرین موتور

نادری اگرچه تحصیلات آکادمیک و خاستگاهش تئاتر است، اما با نقش هوشنگ در سریال «شمعدونی» و نقش‌های کاپیتان و جانی در برنامه «دورهمی» به عموم مردم معرفی شد.

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از خبرآنلاین، او اما بر صحنه تئاتر توانایی‌هایی از خود نشان می‌دهد که قاب تلویزیون به دلایلی از جمله نبود متون جذاب قادر به استفاده از آن‌ها نیست. نادری تا 12 آذر با نمایش «طپانچه خانم» به نویسندگی محمدامیر یاراحمدی و کارگردانی شهاب‌الدین حسین‌پور در نقش هوشنگ روی صحنه سالن چهارسوی مجموعه تئاتر شهر خواهد بود.

آن‌چه در ادامه می‌خوانید گفت‌و‌گویی است با او که از هوشنگِ «طپانچه خانم» تا هوشنگِ «شمعدونی» و از کاپیتان و جانیِ «دورهمی» تا غلامحسین بنانِ «معمای شاه» می‌گوید.  

شما در اجرای نمایش «طپانچه خانم» در سی و چهارمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر حضور نداشتید چه شد که برای اجرای عمومی به گروه پیوستید؟

من آن زمان درگیر ضبط قسمت‌های نمایشی برنامه «دورهمی» بودم. اواخر شهریور ماه سال جاری بود که شهاب‌الدین حسین‌پور پس از ایجاد تغییر و تحولاتی در تیم بازیگرانش با من تماس گرفت و پیشنهاد بازی در نقش هوشنگ را داد. بعد از آن که متن را خواندم با وجود آن که بسیار دوستش داشتم، اما با موافقت کارگردان تغییراتی در نقش ایجاد کردیم و به همین دلیل آن‌چه اکنون روی صحنه می‌بینید با اجرای جشنواره متفاوت است.

بخشی از جذابیت «طپانچه خانم» به زبان جذاب آن و ساختار محکم طرح داستانی‌اش برمی‌گردد. می‌خواهم بدانم آن‌چه محمد نادری را به بازی در این اثر ترغیب کرد چه بود؟

متاسفانه آن‌چه اکنون شاهدش هستیم این است که در صحبت‌های متداول روزانه‌مان، واژه‌هایمان به شدت محدود شده است. خیلی از کلماتی که دورانی در زبان فارسی کاربرد داشتند اکنون مهجور شده‌اند و چیزی هم به جایشان نیامده است.

شاید لازم باشد نمایش‌هایی از این دست بیشتر اجرا شوند تا به ما یادآوری شود چه واژه‌هایی داشته‌ایم که بعضا بسیار زیبا بوده‌اند و می‌توانستند معناهایی را منتقل کنند که این روزها بار آن را استیکرها به دوش می‌کشند و واژه‌هایی که عمدتا فرنگی‌اند و خواه ناخواه با زبان فارسی ترکیب شده‌اند.

البته حضور من در نمایش «طپانچه خانم» صرفا به دلیل زبان آن نبود. اکثر کارهایی که زیر شاخه آثار تاریخی به شمار می‌آیند با شکلی کهنه و کلیشه‌ای اجرا می‌شوند که مرا چندان به خود جذب نمی‌کنند، اما زمانی که با شهاب‌الدین حسین‌پور در مورد شیوه اجرا صحبت کردم کارگردانی و طرز تفکرش در مورد نحوه اجرا جذبم کرد.

حسین‌پور دوری از شیوه رئالیستی و نزدیکی به بازی فرمالیستی را از ما خواست. زمانی که این شیوه اجرا در کنار آن ادبیات و زبان قرار می‌گیرد نمایش متفاوتی را شکل می‌دهد که شاید کمتر دیده باشید و این‌ها چیزهایی بود که مرا به حضور در «طپانچه خانم» مجاب کرد.

اولین اثری که موجب دیده شدن شما در تلویزیون شد نقش هوشنگ در سریال «شمعدونی» به کارگردانی سروش صحت بود. هوشنگِ «طپانچه خانم» و هوشنگ «شمعدونی» از نظر شما تنها در نام مشترک‌اند یا شباهت دیگری هم دارند؟

هوشنگِ «طپانچه خانم» مردی است که به خاطر مطامع مالی و میل به تصاحب ثروت اخترالسلطنه با او ازدواج کرده است. در حالی که از آن سو با قُمری کلفت تهرانی اخترالسلطنه هم ارتباط دارد و او را تهییج می‌کند که ماه‌منیر دختر اخترالسلطنه را مسموم کند.

هوشنگ از نظر من یک دون ژوان است که تلاش می‌کند زیرکانه به اهداف خود برسد و فاصله بسیار زیادی با هوشنگ مظاهری ساده‌دل ِ «شمعدونی» دارد که بیش از هر چیز براساس راهنمایی‌های کودک درونش حرکت می‌کرد.

خیلی از هنرمندانی که خاستگاهشان تئاتر است پس از شناخته شدن در عرصه تصویر به تئاتر به چشم ریکاوری نگاه می‌کنند و مابین کارهای تصویرشان برای تجدید قوا به آن برمی‌گردند. حضور روی صحنه تئاتر برای شما هم این گونه است یا زمانی که پیشنهاد تصویر نداشته باشید به سراغ تئاتر می‌آیید؟

ایده‌آل من این است که سالی حداقل یک یا دو کار تئاتر در کنار کار تصویر داشته باشم. اتفاقی که در تئاتر به واسطه تمرین‌های طولانی مدت برای بازیگر رخ می‌دهد پدید آمدن امکان کشف توانایی‌های ناشناخته است. امکانی که در کار تصویر چندان وجود ندارد. از سوی دیگر رودررویی با تماشاگر امکان منحصر به فرد تئاتر نسبت به تصویر است و روی صحنه بازخورد هر آن‌چه هستید را در لحظه از مخاطب می‌گیرید اما بسیاری از بازیگران جوان و پیشکسوت این نکته را تایید می‌کنند که این روزها به واسطه مسائل اقتصادی ناگزیرند کار تصویر را در الویت قرار دهند. حضور در تلویزیون و سینما برای بازیگر شهرت بیشتر و قراداد مالی بهتر به همراه می‌آورد اما ایده‌آل من همچنان این است که حتما سالی یک یا دو کار تئاتر داشته باشم.    

شما در سریال «شمعدونی» که با آن بسیار هم دیده شدید نقشی بالاتر از سن واقعی خود را ایفا می‌کردید. مسئله‌ای که جدا از نشان دادن توانایی‌هایتان خطر افزایش پیشنهاد نقش‌هایی در آن سن و سال و نه هم سن خودتان را به همراه دارد. این موضوع مشکلی در انتخاب نقش برای‌تان ایجاد کرده است؟

در تئاتر تاکنون چنین مشکلی نداشته‌ام. الان که در «طپانچه خانم» بازی می‌کنم مشغول تمرین نمایش «حادثه در ویشی» متنی از آرتور میلر به کارگردانی منیژه محامدی هم هستم که از دی ماه در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه می‌رود. در آن نمایش نقش سرهنگی آلمانی را بازی می‌کنم که کاملا با هوشنگِ «طپانچه خانم» متفاوت است. پس این تنوع نقش در تئاتر کاملا دیده می‌شود.

در دنیای تصویر نیز همان طور که اشاره کردید خوشبختانه یا متاسفانه اولین نقشی که با آن شناخته شدم با خودم تفاوت سنی داشت و بعد از آن برایم بسیار پیش آمد که کسانی مرا حضوری می‌دیدند و باورشان نمی‌شد بازیگر آن نقش باشم. از این که در نقش‌هایی بالاتر از سن خودم بازی کنم استقبال می‌کنم، اما در دنیای تصویر شرایطی وجود دارد که شاید برای شروع بهتر باشد نقشی هم سن و سال خودتان را بازی کنید و بعد از آن شخصیت‌های متفاوت را امتحان کنید چون زمانی که بازیگری با نقشی دیده می‌شود متاسفانه سایر پیشنهادها به آن نقش نزدیک می‌شوند.

من از بازی کردن در نقش افراد مسن‌تر از خودم هم استقبال می‌کنم، اما دوست دارم نقش‌های هم سن یا حتی جوان تر از خودم را هم بازی کنم.

در سری جدید آیتم‌های نمایشی برنامه «دورهمی» حضور خواهید داشت؟

خیر. در سری جدید حضور نخواهم داشت و این تصمیم را از چند وقت پیش و زمانی که حضور در نمایش «حادثه در ویشی» را پذیرفتم گرفتم. حضور در این نمایش به این منزله بود که دیگر نتوانم در «دورهمی» باشم چون اجرای آیتم‌های نمایشی «دورهمی» به این صورت بود که باید ریِل تایم اجرا می‌کردیم و نمی‌شد کات بدهند یا سکانس‌ها را این طرف و آن طرف کنند. شیوه کار این گونه بود که باید از ساعت هفت غروب جلوی دوربین و تماشاگران حاضر در استودیو شروع به اجرا می‌کردیم  و بدون قطع تا هشت و نیم یا نه شب ادامه می‌دادیم. این اتفاق سه روز در هفته رخ می‌داد و به واسطه آن نمی‌توانستم پیشنهادهای تئاتر را بپذیرم، اما چون تصمیم گرفته بودم در سری جدید نباشم پیشنهاد بازی در «حادثه در ویشی» را قبول کردم.

چه شد که به این تصمیم رسیدید؟

این تصمیم به چند دلیل گرفته شد. لازم است بگویم که به شدت از پدید آمدن امکان کار با مهران مدیری خرسندم و این همکاری جزو افتخارات کارنامه هنری‌ام است، اما دوست نداشتم به تکرار بیفتم. جنس کار به گونه‌ای بود که شاید در طولانی مدت تماشاگر را خسته کند از این منظر که باز بخواهد منِ محمد نادری را ببیند. این تصمیمی بود که در حیطه بازیگری گرفتم و ترجیح دادم تکرار نشوم و این فرصت را داشته باشم که بتوانم در نقش‌های دیگر اعم از تئاتر یا تصویر بازی کنم. اتفاقی که رخ می‌دهد این است که وقتی شما با یک نقش دیده می‌شوید باور کردنتان در نقش‌های دیگر برای مخاطب دشوار می‌شود. بنابراین این تصمیم را گرفتم.

البته خبردار هم شده‌ام که دوستان برای سری جدید «دورهمی» یک خانه‌تکانی هم انجام داده‌اند و به جز سروش جمشیدی و سیامک انصاری بقیه بازیگران عوض خواهند شد.

از این که نقش کاپیتان و جانی را بازی کردید پشیمان نیستید؟

خیر به هیچ عنوان. در بدو امر مهراب قاسم‌خانی از من دعوت به همکاری کرد و من به شدت هر دو نقش را دوست داشتم اگر چه کاپیتان را بیشتر. آن گروه و آن ترکیب بازیگران نیز واقعا مثل خانواده من بودند ولی بازیگر ناچار است در نقطه‌ای رنج کار نکردن با مهران مدیری را به جان بخرد تا بتواند برنامه‌ای را که برای آینده کاری‌اش دارد اجرا کند.

مدتی با «دورهمی» مهمان مردم بودم و امیدوارم با توجه به آسیب‌هایی که این جنس از کار را تهدید می‌کند از جمله نبود فرصت تمرین، دیر رسیدن متن و نبود فرصت برای پخته کردن متن‌ها مردم حاصل آن را دوست داشته باشند هر چند که رفتن مهراب قاسم‌خانی هم به عنوان نویسنده‌ای توانا برای ما اذیت‌کننده بود، اما مخاطبان کمی و کاستی‌ها را بر ما می‌بخشایند.

الان که به سریال «معمای شاه» نگاه می‌کنید احساس‌تان از بازی در نقش غلامحسین بنان چیست؟

من چندان فرصت دنبال کردن این سریال را نداشتم، اما نکته این است که پذیرش حال و هوا و قصه آن دسته از آثار تاریخی که به زمان معاصر نزدیک هستند کمی برای تماشاگر دشوار است زیرا طیف‌های مختلف سیاسی از زوایای دید خود روایت‌های خود را دارند و همین نکته ساخت این گونه آثار را دشوار می‌کند.

به «معمای شاه» از دو منظر می‌توان نگاه کرد یکی منظر سیاسی و دیگری منظر هنر، اما من علاقه‌ای به صحبت در مورد هیچ کدام از این موارد ندارم و ترجیح می‌دهم از نقش خودم بگویم. دلیل اصلی من برای پذیرش این نقش افتخار قرار گرفتن در یک قاب در کنار اساتیدی هم‌چون جعفر والی بود و احساس کردم شاید این فرصت دیگر برایم پیش نیاید. طبیعتا مردم هم مختارند این سریال را دوست داشته باشند یا دوست نداشته باشند.

ارسال نظرات
صندوق طلای کیان «گوهر»
x