تهران پرخطرترین استان زلزلهخیز
نتایج یک پژوهش علمی درباره اولویتبندی استانهای کشور بر مبنای ریسک لرزهای نشان میدهد :
بر اساس تازهترین پژوهشی که پژوهشکده ساختمان و ابنیه فنی و مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی درباره اولویتبندی استانهای کشور بر مبنای ریسک لرزهیی انجام داده است، استانهای سیستان بلوچستان، هرمزگان و خراسان شمالی براساس شاخصهای سازهیی مربوط به کیفیت ساختمانها، سه استان مازندران، قزوین و گیلان بر اساس شاخصهای لرزهیی و همچنین استانهای مازندران، چهارمحال بختیاری و گیلان نیز بر اساس شاخصهای طبیعی از خطرپذیری بیشتری برخوردار هستند در حالی که تهران به لحاظ شاخص تراکم جمعیتی با تفاوت بسیار زیادی از سایر استانها در صدر جدول خطرپذیری قرار دارد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل ، تاکنون بارها درباره زلزله بزرگ و احتمال وقوع آن در تهران سخن به میان آمده است و کارشناسان زیادی در این باره سخن گفتهاند و این سخنان تا جایی ادامه یافت که از 12 سال قبل ضرورت تدوین نقشه گسلهای فرعی و اصلی کلانشهر تهران در دستور کار مسوولان وزارت راه و شهرسازی، شهرداری و شورای شهر قرار گرفت تا سرانجام مشخص شود که ساخت و ساز در کدام مناطق از ریسک بالا برخوردار است تا از اجرای آن به خصوص در مقیاس بلندمرتبهها جلوگیری شود یا ضوابط فنی خاصی در ساختمان آن رعایت شود و در نهایت اوایل تیرماه گذشته نقشههای پهنههای گسلی در محدوده شهر تهران با همکاری نهادهای مختلف از جمله شهرداری، وزارت راه و شهرسازی و سایر نهادهای مسوول به شورای عالی معماری و شهرسازی فرستاده شد و این نهاد هم در نهایت نقشههای پهنههای گسلی شهر تهران، حریم و محدودههای آن را در بیست و هفتمین روز مرداد ماه امسال به تصویب رساند. اما این موضوع تاکنون در هیچ یک از استانهای کشور بهطور جدی در دستور کار قرار نداشته است. دستاندرکاران تدقیق نقشه گسلهای تهران امیدوارند، ابلاغ این نقشهها بتواند سایر استانها را برای توجه به این مساله مهم جلب کنند.
به همین دلیل نیز علی بیتاللهی، رییس پژوهشکده ساختمان و ابنیه فنی و مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به تازگی پژوهشی در حوزه خطرپذیری استانهای کشور بر اثر زلزله به انجام رسانده است که به نظر میرسد در ترغیب استانها به تعیین نقشه گسلها نقش ویژهیی داشته باشد. نتایج این تحقیق بهطور اختصاصی در اختیار این روزنامه قرار گرفته است. در مقدمه این تحقیق آمده است: «خطر زلزله در کشور ما امری انکارناپذیر است، بهطوری که رویدادهای سترگ لرزهیی به وقوع پیوسته در طول چند دهه اخیر تنها نمودی کوچک از ابعاد و دامنه این حادثه طبیعی در پهنه ایران زمین است، رخداد زلزلههایی نظیر طبس، آوج و بوئین زهرا، رودبار، بم، زرند، کجور، قشم، سیلاخور و... با توجه به دامنه تلفات جانی و خسارتهای مالی آن، بیتردید موجباتی را فراهم کرده است که تمام مسوولان و مدیران کشور در هر رده مدیریتی و با هر تخصصی، سطح بالای خطرپذیری لرزهیی را در گستره میهن عزیزمان، به عنوان یک اصل و یک واقعیت پر اهمیت مد نظر قرار دهند و بنا بر مسوولیت و جایگاه و حوزه شمول وظایف خود، برنامههای اجرایی را برای کاهش ابعاد خطرپذیری لرزهیی تدوین و به اجرا در آورند.
نخستین گام مهم در اجرای برنامه کاهش خطرپذیری لرزهیی در سطح ملی، ردهبندی استانهای کشور از نظر خطر زلزله، برای تنظیم جدول زمانی اجرای برنامه و همچنین به دلایل محدودیتهای کارشناسی و اجرایی و مالی کشوری است. بر اساس این نیاز و این ضرورت ظرف دو سال و نیم اخیر مجموعه اقداماتی آغاز و پس از گردآوری اطلاعات و دادههای پایه و پردازش و تجزیه و تحلیل آنها، اقدام به اولویتبندی استانهای کشور بر اساس سطح خطرپذیری لرزهیی آنها شد. تمام مراحل تحلیل و پردازشهای این پژوهش، با استناد به دادهها و آمارهای منتشره نهادهای رسمی کشور نظیر سازمانهای هواشناسی، نقشهبرداری، زمینشناسی، مرکز لرزه نگاری کشوری و مرکز آمار صورت گرفته است.»
بیتاللهی در توضیح بیشتر از ضرورت انجام این تحقیق میگوید: «این پژوهش با معلوم کردن جایگاه خطر لرزهیی هر استان و ارائه نتیجه نهایی به مسوولان و مدیران ارشد کشور برای برنامهریزی و زمانبندی عملیات اجرایی کاهش خطرپذیری لرزهیی در مقیاس ناحیهیی یا استانی انجام شده است. در واقع هدف ما در این مطالعه ردهبندی استانهای کشور از نظر میزان خطر زلزله و خطرپذیر بودن آنها نسبت به یکدیگر است. نتیجه مطالعه بهطور خلاصه این است که بدانیم کدام استان از استانهای کشور از نظر خطر زلزله در جای اول و کدام استان در جای آخر قرار دارد و جایگاه استانهای دیگر چگونه است.»
روش این تحقیق تعیین شاخصهایی برای اولویتبندی و ردهبندی استانهاست که آن شاخصها در افزایش یا کاهش خطرات زلزله در هر گستره به طور قابل ملاحظهیی نقش دارند. پس از تعیین شاخصها، برآورد مقادیر عددی آنها و ترکیب تمام آنها با همدیگر و به دست آوردن مقدار نهایی با اعمال ضریب اهمیت برای هر استان است. مقدار نهایی به دست آمده بیانگر وضعیت نامطلوب خطرپذیری لرزهیی تمام استانهای کشور خواهد بود.
شاخصهای اصلی نیز برای تعیین جایگاه خطرپذیری لرزهیی استانها در این مطالعه شامل عوامل و مولفههای لرزهیی یعنی گسلها و زمین لرزهها و پهنههای خطر زلزله به عنوان منشا خطر، وضعیت ساختمانها به عنوان عامل اصلی ایجاد تلفات جانی و خسارتهای مالی در هنگام وقوع زلزله، جمعیت به عنوان اصلیترین و حساسترین و مهمترین مولفه در معرض خطر و عوامل تشدیدکننده دامنه خطر نظیر پارامترهای مورفولوژیکی و اقلیمی هستند.
او درباره شاخصهای دخیل در ردهبندی خطرپذیری لرزهیی استانهای کشور توضیح میدهد: بهطور خلاصه عناوین شامل 1- مقدار متوسط کمینه دمای میانگین سالانه در هر استان، 2- نسبت مساحت اراضی مرتفع (بالاتر از 1800 متر) به مساحت کل استان، 3- نسبت مساحت اراضی پرشیب (شیب بالای 20 درجه) به مساحت کل استان (که موارد 1 تا 3 را در دسته شاخصهای طبیعی قرار دادیم)، 4- مقدار تراکم گسلش در هر استان، 5- مقدار تراکم زلزله در هر استان، 6- نسبت مساحت پهنههای خطر بسیار بالا و خطر بالای زلزله نسبت به مساحت کل استان (که موارد 4 و 5 و 6 جزو شاخصهای لرزهیی هستند)، 7- شاخص کیفی ساختمانها که در واقع نسبت ساختمانهای اسکلتدار به ساختمانهای بدون اسکلت بنایی و خشتی و گلی بوده در سطح شهری و روستایی و کل استان (که این شاخص را در گروه شاخص سازهیی جای میدهیم)، 8- تراکم جمعیت هر استان در دو حالت جمعیت کل و جمعیت آسیبپذیر زیر 6 سال (که این شاخصها در گروه شاخص جمعیتی جای میگیرد)، است.
رییس پژوهشکده ساختمان و ابنیه فنی و مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در مورد علت انتخاب این شاخصها توضیح میدهد: هر چه محدوده سردتر و مرتفع باشد، عوارض و سوانح مرتبط با زلزله و نیز سختی امداد و نجات بیشتر خواهد بود، هر چه محدوده وسیعی از استان را گستره پرشیب در بر گرفته باشد، به همان اندازه نواحی ریزش سنگی و رانش زمین در دامنهها بیشتر و امکان مسدود شدن جادهها و مواردی از این قبیل بیشتر خواهد بود، هر چه تراکم گسلش و تراکم زلزله و پهنه خطر بالای زلزله بیشتر باشد منطقه لرزه خیزتر و خطرپذیری لرزهیی استانها بالاتر خواهد بود، هر چه کیفیت ساختمانهای استان نازلتر باشد، تلفات جانی و مالی زلزله بهمراتب بیشتر و دامنه خطرپذیری لرزهیی بالاتر خواهد بود و در نهایت هر چه تراکم جمعیت در یک استان بیشتر باشد، خطر تلفات جانی زمین لرزه نیز بالاتر خواهد و لذا خطرپذیری لرزهیی کل استان افزونتر خواهد بود که در جدول به آن پرداخته شده است. بهنظر میرسد که عوامل مذکور عوامل اصلی و مهم در برآورد خطرپذیری لرزهیی در مقیاس استانی باشد.
او ادامه میدهد: کشور ایران از ویژگیهای متنوع جغرافیایی و زمینشناسی برخوردار است. بحرانهای طبیعی مختلفی را تجربه کرده، در گذر زمان دستخوش حوادث و سوانح طبیعی بسیاری به خصوص زلزله بوده که خسارتهای اقتصادی و تلفات جانی بسیار زیادی را در برداشته است. برای کاهش خسارتهای مالی و تلفات انسانی باید ریسکها یا خطرپذیریهای لرزهیی را شناسایی کرده و آنها را مدیریت کرد. تحقق این هـدف با برنامه کاهش خطرپذیری لرزهیی ممکن است.
بیتاللهی ضرورت توجه به دو نکته را در ارائه تحقیق حاضر ضروری دانسته و میگوید: اول آنکه اگر استانی در رتبهبندی بهعمل آمده در این تحقیق در ردیف آخر قرار گیرد معنی آن این نیست که از خطر زلزله بهدور بوده و زلزلهیی در آن روی نخواهد داد، و دومین نکته این است که اولویتبندی بهعمل آمده در این پژوهش یک اولویتبندی نسبی است، بدان معنی که وضعیت استانهای از نظر شاخصهای مورد نظر و همچنین شاخص کلی نهایی، نسبت بههم ارزیابی شدهاند و نتیجهگیری این نکته که اگر استانی در رتبه مناسبتری باشد بهمعنی وضعیت مطلوب و کاملا مناسب آن استان از نظر خطرپذیری لرزهیی باشد، نتیجهگیری درستی نخواهد بود و بلکه بدان معنی است که آن استان نسبت به استانهای دیگر کشور ایران وضعیت مناسبتری دارد.
تهران در صدر فهرست خطرپذیری لرزهای
گروه شاخصهایی که در محاسبات تحقیق حاضر وارد شده است عبارتند از: الف- شاخصهای طبیعی (شامل شاخص اقلیمی برودت هوا، شاخص ارتفاع و شاخص شیب زمین) . ب- شاخصهای لرزهیی (شامل شاخصهای تراکم گسلش، تراکم وزنی زلزلهها و شاخص پهنهبندی خطر زلزله) . پ- شاخصهای سازهیی (شامل شاخص کیفیت لرزهیی ساختمانهای مسکونی کل استان) . ت- شاخص جمعیتی (شامل شاخص تراکم جمعیت کل استانهای کشور) . رییس پژوهشکده ساختمان و ابنیه فنی و مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی درباره ترتیب اهمیت گروههای شاخص یاد شده در محاسبات انجام یافته این تحقیق توضیح میدهد: اهمیت اول و وزن بالاتر به شاخص سازهیی داده شد.
دلیل اینکار کیفیت نامناسب سازهیی علاوه بر خسارتهای سنگین اقتصادی، عامل اصلی تلفات جانی در رویداد زمین لرزههای سترگ نیز است و لذا پرواضح است که وزن بالاتری را در محاسبات بخود اختصاص دهد. اما در ادامه به شاخص جمعیتی وزن بیشتری داده شد، به این دلیل که تلفات جانی زلزلهها، از زیانبارترین و جبرانناپذیرترین پی آمدهای زلزله است و با توجه به کیفیت نه چندان قابل قبول ساختمانهای کشور (اعم از شهری و روستایی)، فاکتور تراکم جمعیت نیز هوضوح دارای اهمیت میشود که در واقع خطرپذیری جانی و انسانی استانها را نسبت به هم در رویدادهای لرزهیی نشان میدهد.
او با اشاره به اینکه شاخصهای طبیعی در جایگاه آخر از نظر اهمیت و وزن البته در خطرپذیری لرزهیی قرار میگیرند، میافزاید: اما شاخصهای لرزهیی به عنوان عامل و ضریب عمل میکنند و در همه شاخصها ضرب میشوند. معنی کار این است که وقتی شاخص لرزهیی صفر باشد تمام مقادیر را صفر خواهد کرد و این یعنی خطرپذیری لرزهیی وجود ندارد. بهعبارت دیگر میتوان گفت که شاخص لرزهیی رکن اصلی محاسبات انجام یافته در تحقیق حاضر را تشکیل میدهد و اصلیترین پارامتر است. با توجه به اولویتبندی انجام یافته بر مبنای میزان ریسک لرزهیی در مقیاس استانی و بر اساس پارامترهای ذکر شده، استانهای مازندران و گیلان، هرمزگان، خراسان شمالی، تهران و چهارمحال بختیاری جزو استانهای با خطرپذیری بسیار بالا دستهبندی میشوند.
سازه؛ تاثیرگذارترین عامل تلفات زلزله
یکی از تاثیرگذارترین و مهمترین عوامل بروز تلفات و خسارات در اثر وقوع زلزله، کیفیت و روش ساخت و ساز و میزان مقاومت ساختمانها در برابر زلزله است. بنابراین بررسی کیفیت ساخت و ساز و تدوین برنامهیی برای بهبود کیفیت ساختمانها از مهمترین مسائل مربوط به کاهش خطرپذیری لرزهیی در کشور است. رییس پژوهشکده ساختمان و ابنیه فنی و مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با اشاره به محدودیتهای اقتصادی و لزوم اختصاصدهی بهینه بودجه موجود برای نائل شدن به بیشترین اهداف کاهش خطرپذیری لرزهیی در کشور، نیاز به اولویتبندی فعالیتهای مطالعاتی و اجرایی در این زمینه را بسیار ضروری دانسته و میگوید: توجه به این موضوع راه را برای صرفهجوییهای منطقی و عملکرد بهینه خواهد گشود. البته برای ارزیابی صحیح و قابل اطمینان از وضع موجود ساخت و سازهای استانهای کشور در این تحقیق تعداد ساختمانهای مسکونی موجود در هر استان بر اساس نوع سیستم ساختمانی از روی اطلاعات آماری موجود در گزارش آمارگیری نفوس و مسکن سال 1385 مرکز آمار ایران جمعآوری شد. سپس با انجام تحلیلهای تخصصی و بر اساس تحقیقات گذشته در خصوص آسیبپذیری لرزهیی سازهها، مقاومت نسبی لرزهیی ساختمانهای مختلف هنگام زلزله به دست آمده و بر مبنای آن میزان مقاومت لرزهیی ساختمانهای موجود در استانهای مختلف ارزیابی شد.
او ادامه میدهد: استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان و خراسان شمالی بر اساس شاخصهای سازهیی در رتبه اول تا سوم قرار دارند و سه استان تهران، قزوین و اصفهان به ترتیب سه رتبه آخر را به خود اختصاص دادهاند.
عوامل خطرزا در زلزله
در ردهبندی استانها از دیدگاه میزان خطرپذیری لرزهیی، شاخصهای لرزهیی به عنوان عامل و ایجادکننده خطر، ضریب وزنی بالاتر و اهمیت بیشتری دارند. بیتاللهی درباره دلیل این اهمیت میگوید: در صورت وجود پتانسیل خطر لرزهیی است که موارد و عوارض بعدی مد نظر قرار میگیرد، به عبارت دیگر اگر سطح خطر زلزله در یک استان کمتر باشد، میزان خطرپذیری لرزهیی کل در آن استان نیز بهطور قابل ملاحظهیی پایین خواهد آمد. بنابراین آگــــاهی و شناخت دقیق خطرزمینلرزه یکی از ارکان برنامههای کاهش خطرپذیری لرزهیی خواهد بود. در مبحث خطرپذیری لرزهیی، مطالعه گسلها، زمینلرزهها و نقشههای تحلیل خطر زلزله و تجزیه و تحلیل آنها، کمک زیادی در شناسایی خطر زمینلرزه و به تبع آن شناخت مناطق پرخطر کرده و در واقع گروه شاخصی که در این پژوهش تحت عنوان شاخص لرزهیی از آن نام بردهایم، ترکیبی از سه شاخص تراکم گسلها و زلزلهها و پهنههای خطر بالای زلزله است که در ذیل بدانها پرداخته شده است.
او میافزاید: نتایج به دست آمده نشان میدهد که استانهای مازندران، قزوین و گیلان بر اساس شاخصهای لرزهیی در رتبه اول تا سوم قرار دارند در حالی که سه استان اصفهان، یزد و مرکزی به ترتیب در سه رتبه آخر قرار گرفتهاند.
جمعیت و زلزله
حفاظت از جان انسانها محور اصلی برنامههای کاهش خطرپذیری لرزهیی است. برای دستیابی به این هدف، باید جمعیتهای در معرض خطر زلزله مشخص شود. بیتاللهی، اطلاع از نحوه پراکندگی و تجمع و تراکم جمعیت را بــرای برنامهریزیهای هدفمند کاهش خطرپذیری لرزهیی ضروری دانسته و میگوید: برای تعیین میزان در معرض قرارگیری انسانها در برابر خطر، توزیع و تراکم آنها در یک منطقه مورد بررسی قرار گرفته است. تقویت آمـادگی انسانها در برابر بحرانها به خصوص زلزله؛ مشارکت محلی و ملی آنها در برنامههای کاهش خطرپذیری و تقویت سطح دانش و به حداقل رساندن میزان آسیــبپذیری آنها و همچنین ارزیابی میزان تلـفات جانی در بحرانهایی نظیر زلزله، از مواردی است که با بررسی تراکم جمعیت سازماندهی میشود؛ زیرا منابع مالی و تخصصی برای انجام موارد ذکر شده کافی نبوده و باید از آسیب پذیرترین نقاط، یعنی پر تراکمترین آنها آغاز شود.
او میافزاید: گرچه عوامل بسیار زیادی در افزایش میزان آسیبپذیری انسان دخالت دارد، اما به هر حال تراکم جمعیت در یک منطقه پر خطر مساوی با کشته شدن انسانهای بیشتری است. بنابراین برای برنامهریزی در راستای برنامه کاهش خطرپذیری لرزهیی در حوزههای مختلف، باید دانست توزیع و تراکم جمعیت در یک منطقه پر خطر چگونه است؟ به همین منظور بررسی تراکم جمعیت در استانهای مختلف از مواردی است که در اولویتبندی استانهای کشور از دیدگاه اجرای برنامه کاهش خطرپذیری لرزهیی مد نظر قرار گرفت و بر این اساس سه استان تهران، گیلان و مازندران در اولویتهای اول تا سوم قرار گرفتند و استانهای سمنان، خراسان جنوبی و یزد نیز به ترتیب اولویتهای آخر را به خود اختصاص دادند.
خطرپذیری طبیعی
عوامل و شاخصهای متعدد طبیعی را میتوان بر شمرد که در افزایش یا کاهش ابعاد خطرپذیری لرزهیی در سطح استانها موثرند. از میان عوامل طبیعی متعدد مهمترین آنها را که شامل 1- کمینه دمای متوسط سالانه، 2- ارتفاع و 3- شیب بوده که در ردهبندی استانها مدنظر قرار گرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده از این تحقیق مازندران، چهارمحال بختیاری و گیلان در رتبه اول تا سوم شاخصهای طبیعی خطرپذیری قرار گرفته است و قم، خراسان جنوبی و تهران به ترتیب سه رتبه آخر را به خود اختصاص دادهاند.