حذف واژه طلاق از شناسنامه زنان مطلقه غیراخلاقی است؟/ این لایحه توهین به شأن زنان است
اکثر آدمها بعد از اینکه در زندگیشان ضربهای میخورند از اینکه نمیتوانند گذشته را از ذهنشان پاک کنند، عذاب میکشند. اما واقعیت این است که هنوز هیچ دستگاه و علم قابلاستفاده و کاربردی برای پاککردن بخشهایی از ذهن انسان به بازار عرضه نشده و همین هم شده که در ذهن ما، خاطرات خوب و بد درهم است.
با همه اینها اما انگار همانقدر که علم روزبهروز پیشرفت میکند، قوانین هم بینصیب نمانده و مدام بهروز میشوند. تا جایی که حتی اگر علم هم راه علاجی برای درمان پیدا نکند، قوانین دست به کار شده و راه چارهای پیدا میکنند! درست مثل لایحهای که به مجلس رفته تا در صورت تصویبش مثل ثبت اختراع، واژه طلاق از شناسنامه زنان مطلقه پاک شود؛ تا به این ترتیب اثبات شود که اگر هنوز دستگاه خاطرهپاککنی ساخته نشده، پاککن که اختراع شده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند، واقعیت این است این طرح که هنوز در مراحل بررسی قرار دارد، توجه صاحبنظران و کارشناسان زیادی را به خود جلب کرده است. آیا برای رفع مشکلات زنان مطلقه باید هویت و بخش ثبتشدهای از زندگیشان را حذف کرد یا برای کمک به بهبود شرایط این زنان مطلقه راهکار دیگری را جایگزین کرد؟ این پرونده به دنبال این است که با بررسی نظر موافقان و مخالفان این طرح به این پرسش که آیا حذف واژه طلاق از شناسنامه زنان مطلقه کار غیراخلاقی است یا خیر، پاسخ دهد.
لایحه جنجالی
ماهیت اصلی قوانین، حمایت از هر حقوقی است که در شرایط مختلف ضایع میشوند. یک بار در جهت حمایت از کارگران، بار دیگر برای بازنشستگان، یک زمان برای مجردها و یکروز هم برای مطلقهها. حالا هم از ماه پیش خبر رسیده که دولت در نظر دارد لایحهای را به مجلس بدهد که واژه طلاق از شناسنامه زنان مطلقه حذف شود. اینها را حمید درخشاننیا، رئیس سازمان ثبتاحوال کشور به رسانهها گفت و در اینباره اظهار کرد: «درحالحاضر فقط واژه طلاق از شناسنامه خانمهایی که عقد کردهاند اما دوشیزه هستند، حذف میشود. حذف واژه طلاق از شناسنامه خانمهای مطلقه نیاز به قانون دارد که هر چند یک بار در مجلس شورای اسلامی مطرح و رد شد، اما ما پیشنویس آن را تهیه کردهایم.»
این سازمان درحالی این طرح را تدوین کرده است که در صورت تصویبشدن همه زنان مطلقه میتوانند نام همسر سابق خود را از شناسنامهشان حذف کنند. با این حال اما این لایحه هنوز در مراحل اولیه بررسی، موافقان و مخالفان زیادی دارد. برخیها معتقدند که زنان بعد از طلاق به همسر قبلی خود تعلق ندارند، بنابراین واژه طلاق در شناسنامه اثرات روانی بدی روی ذهن زنان مطلقه میگذارد و عدهای دیگر اعتقاد دارند که حذف واژه طلاق از شناسنامه زنان مطلقه، پاککردن صورت مسأله است و علاوهبر کمک به ترویج فرهنگ فریب و دروغگویی از لحاظ عرفی و اخلاقی کار درستی نیست.
افزایش مراحل ازدواج
واکنشها نسبت به موضوع حذف واژه طلاق از شناسنامه زنان مطلقه متفاوت است و این روزها با توجه به لایحهای که از طرف سازمان ثبت احوال به مجلس رفته، همچنان بازار اختلافنظرها را درخصوص تصویب یا رد آن داغ کرده است. با همه اینها اگر بخواهیم از دیدگاه زنان مطلقه به ماجرا نگاه کنیم، اگر این لایحه حتی قانونی هم شود، باز هم این یک انتخاب شخصی است. اگرچه بدونشک تعداد زیادی از زنان مطلقه به دلیل مشکلات و مسائلی که در محیطهای کاری و زندگی اجتماعی برایشان پیش آمده، موافق این هستند که با حذف واژه طلاق از شناسنامهشان محیط و حریم امنتری را برای خودشان میسازند. اما این ماجرا ابعاد دیگری نیز در زندگی زنان مطلقه دارد و در برخی از مواقع نیز میتواند مورد سوءاستفاده قرار بگیرد و باعث پایهگذاری ازدواج دوم زنان مطلقه برمبنای دروغ باشد. هر چند این طرح تاکید دارد که حذف واژه طلاق از شناسنامه زنان مطلقه قصد کتمان ازدواج سابق یک زن را ندارد و حتی این امکان فراهم خواهد بود تا در صورت لزوم مردان از ثبتاحوال استعلام بگیرند. از نظر برخی از مخالفان این طرح، استعلام از ثبتاحوال شبیه به گواهی عدمسوءپیشینه است و درواقع توهین به زنان محسوب میشود. درنهایت بدونشک اگر فرهنگ استعلام از ثبتاحوال قبل از ازدواج دختران و پسران در جامعه جا بیفتد، علاوه بر عمومیت پیداکردن در جامعه یک مرحله دیگر نیز به مراحل ازدواج اضافه خواهدکرد.
امروز در صفحه «یک پرسش چند پاسخ» در رابطه با لایحه حذف واژه طلاق از شناسنامه با کارشناسان گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
پیشینه
حذف نام همسر با اثبات دوشیزگی
«طلاق» این واژه دوبخشی کار سادهای نیست. جدایی همسران از یکدیگر اگرچه شکل کاری قانونی دارد و در سالهای اخیر تابوی طلاق در جامعه شکسته شده اما هنوز هم نگاه عرف جامعه به زنان مطلقه چندان مطلوب نیست. با همه اینها اما در سالهای اخیر آمارهای طلاق نشان میدهد که طلاق در جامعه ایران رو به افزایش است. اتفاقی که باعث به وجود آمدن آسیبهای اجتماعی زیادی برای زنان و مردان مطلقه میشود. یکی از مشکلات جدیای که بعد از طلاق برای زنان پیش میآید، بحث زندگی آینده آنها با برچسبی است که عنوان «زن مطلقه» یا «بیوه» را یدک میکشد. زنانی که بنا به هر دلیلی در ازدواجشان شکست خوردهاند و درنهایت زندگیشان به جدایی از همسر رسیده، از یک طرف نگران کار و حضور در فعالیتهای اجتماعی هستند و از طرف دیگر نگران روزی که بخواهند برای دومین بار ازدواج کنند. در جامعه ایرانی واژه طلاق بار معنایی سنگینی دارد و به آن اندازه که فرهنگ طلاق در کشور جا افتاده هنوز زنان مطلقه، بار معنایی طلاق را در جامعه به دوش میکشند. همین هم شد که در کنار قوانین طلاق، قوانین دیگری نیز برای کاهش آسیبهای اجتماعی همسران بهخصوص زنان تصویب شد. حذف نام زوج از شناسنامه زنان یکی از این اتفاقات است که در سال ٩٣ اجرایی شد، البته در رابطه با همه زنان مطلقه صدق نمیکند. اگرچه این قانون سالهاست که در قوانین ثبت و احوال کشور وجود دارد اما خیلی از مردم از آن خبر نداشتند. بر این اساس همانطور که در فرهنگ ما باکرهبودن دختر اهمیت ویژهای در ازدواج دارد، حذف نام مرد از شناسنامه زن نیز منوط به نامه پزشکی قانونی درخصوص اثبات دوشیزگی است. بنابراین اگر در دوران عقد جدایی انجام شده باشد و دوشیزهبودن زن مطابق احکام قضائی و سند طلاق قابل استنباط باشد، در صورت ثبتشدن ازدواج، زن میتواند با مراجعه به ادارات ثبت احوال نسبت به حذف نام همسرش اقدام کند. در کنار این اما در برخی از موارد نیز پیش میآمد که زنان مطلقه با پرداخت پولهای میلیونی میتوانستند قانون را دور بزنند و نام همسر خود را از شناسنامهشان حذف کنند.
نظر مخالف (غیر اخلاقی است)
طیبه سیاووشی شاهعنایتی- عضو کمیسیون فرهنگی مجلس| شناسنامه بخشی از هویت گذشته، حال و آینده ما است. دفترچهای که از تولد تا وفات گرفته تا ازدواج و گاهی هم طلاق در آن ثبت میشود. اما تمایل برخی از افراد به دستکاریکردن این سند که حافظ هویت و زندگی هر فردی است، به نظر کاری اخلاقی نیست. اگرچه زنان مطلقه زیادی تمایل به حذف نام شریک قبلیشان از شناسنامه دارند اما این مطالبه مردمی باید همه زوایای پیدا و پنهان ماجرا را ارزیابی کند. طیبه سیاووشیشاهعنایتی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس یکی از مخالفان قانونیشدن این طرح است و دراینباره میگوید: «حذف واژه طلاق از شناسنامه زنان مطلقه سالهاست که وجود دارد. اما طرحی که بهتازگی به مجلس آمده با قانونیشدن و عمومیتدادن به همه زنان مطلقه فصل جدیدی از مشکلات و آسیبهای اجتماعی را در جامعه به وجود خواهد آورد. من معتقدم ازدواج و طلاق اتفاقی است که در زندگی یک زن افتاده و ثبت هم شده، بنابراین دلیلی ندارد این بخش حذف شود. اگرچه میدانم که تا پیش از ارایه این طرح عمومی به مجلس هم زنان زیادی میتوانستند از طریق راههای قانونی مختلف نام همسران سابق خود را از شناسنامههایشان حذف کنند اما این موضوع برای همه زنان مطلقه مصداق نداشت، به این معنی که درواقع در سالهای گذشته زنانی که از این موضوع ناراحت بودند، به انتخاب خودشان میتوانستند به سازمان ثبت احوال یا حالا هر سازمان دیگری متوسل شوند و این کار را انجام دهند اما تصویب چنین قوانینی باعث عمومیت پیدا کردن این اتفاق خواهد شد.»
سیاووشیشاهعنایتی معتقد است که معمولا در کشور ما خیلی چیزها به صورت شفاف وجود ندارد و اگر بخواهیم روند شفاف ثبت طلاقها را هم عوض کنیم، ضربه بزرگی به اجتماع خواهیم زد. او دراینباره میافزاید: «خیلی از زنان نیز با این موضوع موافق نیستند، چراکه درحال حاضر مسائل و مشکلات مهمتری در حوزه زنان وجود دارد که باید به آنها توجه ویژهتری نشان داد. بههرحال آنقدر فضاسازی در این زمینه سریع انجام شد که اصلا مشخص نیست این طرح از کجا ریشه گرفته است. با همه اینها درحال حاضر هم خانمهایی که فکر میکنند واژه طلاق در شناسنامهشان در زندگی آینده یا شرایط کاری برایشان مشکل ایجاد میکند، میتوانند همین الان هم با مراجعه به دادگاه یا سازمانهای مختلف آن را حذف کنند.»
این نماینده مجلس با تاکید بر اینکه مصایب و مشکلات در حوزه زنان فراتر از این موضوعات است، بیان میکند: «ما باید به صورت ریشهای مسائل را حل کنیم. خشونت و تعرض به حقوق زنان نشأتگرفته از همین نوع نگاههاست. نگاهی که هنوز فرهنگ طلاق را نپذیرفته و تصور میکند به زنان مطلقه در محیط کار شکل دیگری نگاه میشود. درنهایت من با این طرح مخالف هستم و معتقدم این پروسه توهین به شأن زنان محسوب میشود. طلاق به نظر ما از بین رفتن بنیان مقدس خانواده است، بنابراین وقتی آن تقدس الهی برهممیخورد چرا باید زندگی دنیوی را به این اندازه محدود خوب و بدهای یک اتفاق کنیم؟!»
سیاووشیشاهعنایتی در پایان با بیان اینکه تاکید بر قانونیکردن حذف واژه طلاق از شناسنامه زنان کار بیهودهای است، دراینباره اظهار میکند: «حذف واژه طلاق کاری بیهوده و غیراساسی است. وقتی قوانین را بررسی کنیم واقعا متوجه میشویم که اصلا لزومی ندارد به این مسأله حتی ورود پیدا کنیم. بنابراین بهتر است لایحه امنیت زنان یا مبارزه با خشونت علیه زنان مطرح شود، چراکه جای خالی قوانین برای اینگونه مسائل خیلی بیشتر از واژه طلاق برای زنان مطلقه احساس میشود.»
نظر موافق (غیر اخلاقی نیست)
جزییات روشن لازمه قانونی شدن این طرح است
روحالله بابایی صالـح- عضو هیأت رئیسه کمیسیون اجتماعـی مجلس| موضوع حذف واژه طلاق از شناسنامه زنان مطلقه در دورههای گذشته مجلس شورای اسلامی از طرف نمایندگان مطرح شده بود. با اینحال در آن زمان هم به دلیل مخالفت اغلب نمایندگان نتوانست کاری از پیش ببرد. درحال حاضر هم وضع به همین شکل است درواقع بسیاری از نمایندگان مجلس با ارزیابیهای مثبت و منفی از پیامدهای قانونیشدن این طرح معتقدند میبایست این لایحه جزییات بیشتر و تفکیک شدهای داشته باشد. روحالله بابایی صالح عضو هیأت رئیسه کمیسیون اجتماعی مجلس یکی از کسانی است که با چنین طرحی مخالفت ندارد اما معتقد است که این طرح هنوز منسجم نیست و نیازمند جزییات بیشتری است تا در صورت تصویب مورد سوءاستفاده قرار نگیرد و دراینباره میگوید: «در مورد طلاق اگر بخواهیم صحبت کنیم طلاق درواقع باید گفت که این فعل یکی از حلالهایی است که در آن اراده وجود دارد. بنابراین حذف واژه طلاق از شناسنامه زنان مطلقه را میتوان از جهات مثبت و منفی ارزیابی کرد. طلاق بنیان خانواده را از هم میپاشد و اگر پای فرزند در میان باشد تبعات بیشتری خواهد داشت اما در مورد حذف واژه طلاق اگر بخواهیم از دیدگاه مثبت ارزیابی کنیم باید گفت این موضوع فرصتی را فراهم میکند که از بار سنگین معنایی این واژه که بر دوش زنان مطلقه سنگینی میکند کاسته شود. زنان مطلقه میتوانند راحتتر ازدواج کنند البته نه به این معنی که به همسر دوم شان دروغ بگویند بلکه به این معنا که بتوانند با روحیه بهتری زندگی جدیدشان را شروع کنند.»
بابایی صالح معتقد است پذیرفتن یک زن مطلقه برای ازدواجی مجدد بستگی به نوع نگاه مردان به این موضوع دارد و در اینباره میافزاید: «حذف واژه طلاق از لحاظ روحی تاثیرات مثبتی روی ذهن زنان مطلقه میگذارد. درواقع اصل موضوع این طرح هم برداشتن برچسب مطلقه به زنانی است که از همسر خود جدا شدهاند. با همه اینها در جامعه ما آمار طلاق زیاد شده است و باید به این موضوع توجه کنیم که این طرح اگر قانونی شود نباید مورد سوء استفاده قرار بگیرد. یعنی اینکه زنان تصور کنند حالا که خیلی راحت میتوانند نام همسر سابق را از شناسنامهشان حذف کنند خیلی راحت تن به ازدواج و طلاق دهند. اگر این موضوع در جامعه باب شود امتیاز مثبتی برای زنان محسوب میشود و آن وقت شاید آسیبهای بیشتری به بدنه جامعه بهخصوص در حوزه ازدواجها و طلاقها وارد شود.»
این نماینده مجلس در پایان با تأکید بر اینکه این لایحه هنوز در مرحله بررسی قرار دارد بیان میکند: «طرحهایی که برای قانونی شدن به مجلس راه پیدا میکنند نیازمند بررسی دقیق است و میبایست جزییات بیشتری در این لایحه تدوین شود. مثلا مثل همین قانونی که برای دوشیزگانی که از همسران شان جدا میشوند و میتوانند با مراجعه به مراجع قانونی و اثبات این موضوع نام همسر خود را از شناسنامههایشان حذف کنند. من معتقدم که باید تبصرهها و شرایط خاصی را برای این طرح قایل شویم تا در صورت قانونیشدن و در مرحله اجرا با مشکلات بیشتری برخورد نکنیم.»
نظر کارشناس
این طرح تصمیمگیری مردان برای زنان است!
دکتر محمدامین قانعیراد- رئیس سابق انجمن جامعهشناسی ایران| در سالهای اخیر که زنان در جامعه به دنبال احقاق حقوق خود بودهاند، هیچگاه در هیچ جنبش و سخنرانی و بیانیهای حرف از «حذف واژه طلاق از شناسنامه زنان مطلقه» به میان نیامده است. زنان جامعه به دنبال حقوق و برابری با مردان هستند اما بعد از سالها نادیدهگرفتن مطالبههایشان حالا به یکباره لایحهای از طرف دولت به مجلس رفته است که در هیچ بخشی از مطالبات زنان جای نداشته است. دکتر محمدامین قانعیراد رئیس سابق انجمن جامعهشناسی ایران با بررسی کلیات این لایحه در رابطه با این طرحمیگوید: «این تصمیمگیری مردان برای زنان است! با بسیاری از زنان که صحبت کنیم، خودشان چنین مطالبهای ندارند و حتی از این موضوع هم استقبال نمیکنند؛ چراکه زنان معتقدند چنین وضعیتی یک نوع بیاعتمادی نسبت به زنان را در جامعه به وجود میآورد. هرچند که موافقان این طرح معتقدند؛ حذف واژه طلاق از شناسنامه زنان مطلقه باعث کاهش آسیبهای روحی آنها و فرصت حضور فعالتر در جامعه و کسب موقعیتهای شغلی میشود اما از طرف دیگر همه اینها مشکلات و آسیبهای دیگری را به همراه خواهند آورد. بهعنوان مثال، یک زن مطلقه با حذف مهر طلاق از شناسنامهاش نمیتواند گذشته خود را پنهان کند، چراکه اولا اطرافیان و دوستان از این موضوع مطلع هستند و از طرف دیگر، اگر این زن تلاش کند که در محیط کار این موضوع را پنهان کند، همواره برای پنهانکاری دچار یک تنش روحی مستمر خواهد شد.»
در قرن بیستم اروینگ گافمن جامعهشناس آمریکایی کتابی به نام «داغ ننگ» در شاخه روانشناسی نوشت که در آن به «انحراف اجتماعی و برچسبزنی» میپردازد. در این کتاب درباره صفات و ویژگیها و پنهانکاریهایی که باعث میشود افراد یک جامعه داغ ننگی روی پیشانی خود داشته باشند، بهطور ویژه توضیح داده شده و درنهایت به این میرسد که پنهانکاری و ترس از روبهروشدن با واقعیت تنشهای ذهنی مستمری در افراد ایجاد میکند، اما واقعیت این است که برچسبزنی روی افراد جامعه از فرهنگ و باورهای مردم نشأت میگیرد. طلاق پدیده عجیب و غریبی نیست؛ در قانون و عرف جامعه طلاق وجود دارد و باید برای آن فرهنگسازی کرد. طلاق اتفاق عجیب یا ننگ بزرگی نیست که بخواهیم آن را پنهان کنیم. دکتر قانعیراد معتقد است که طلاق داغ ننگ نیست و دراینباره میافزاید: «طلاق جرم، خطا و ننگ نیست! چرا باید به زنان القا کنیم که قانون هم در حمایت از آنها دست به کار شده تا بتوانند با توسل به قانون همسر سابقشان را پنهان کنند. طلاق یک حادثه در زندگی است، مانند ازدواج که در جایی ثبت میشوند، طلاق هم ثبت میشود. بنابراین اگر بخواهیم این وقایع را که یک روزی در زندگی یک زن مطلقه ثبتشده حذف کنیم، در واقع به جامعه القا میکنیم که در زندگی چنین زنانی اتفاق بدی افتاده است. البته این به این معنی نیست که بگوییم طلاق خوب است و برای آن تبلیغات کنیم اما به هرحال طلاق اتفاقی قانونی و شرعی است و ممکن است به یک زندگی زناشویی پایان دهد.»
این دکتر جامعهشناس با تأکید بر اینکه رواج و عمومیت پیداکردن چنین موضوعاتی باعث ترویج فرهنگهای اشتباه میشود، بیان میکند: «وقتی طلاق از زمینه عینی (شناسنامه و سند ازدواج) پنهان میشود، در واقع به زنان مطلقه القا میکنیم که این موضوع را در زمینه ذهنی خود نیز پنهان کنند. چرا باید طلاق را به یک اسرار مگو تبدیل کنیم؟! وقتی برای حمایت از زنان مطلقه چنین طرحهایی از طرف مسئولان مطرح میشود و موافق نیز پیدا میکند، در واقع این فرهنگ را به جامعه تزریق میکند که طلاق امری بیانناپذیر است. در سالهای اخیر که جنبشها و سخنرانیهای زیادی از طرف زنان برای احقاق برخی از حقوق و رفع نابرابری با مردان انجام شد، هیچوقت چنین مطالبهای را نداشتند. بنابراین من معتقدم؛ این نوع تصمیمگیریها ناشی از نگاه مردسالارانه است؛ اجازه دهید زنان خودشان برای خودشان تصمیم بگیرند.»
تجربه دیگران
جداییهای جهانی
در همه کشورهای جهان طلاق موضوع چالشبرانگیزی است. اگرچه فرهنگ، اعتقادات و باورهای مردم در کشورهای مختلف جهان نگاههای متفاوتی را به این مقوله دارد، به همین خاطر طلاق در عرف و قوانین بسیاری از کشورهای جهان تابو نیست اما به دلیل مشکلات و آسیبهایی که به همراه دارد بدونشک قابلتوجه همه قانونگذاران، جامعهشناسان، روانشناسان و مردم است. با همه اینها در کشورهای پیشرفته دنیا اگرچه طلاق تابو نیست اما دولتها به دلیل کاهش اثرات منفی و آسیبهای روحی برای شهروندان اقداماتی انجام میدهند تا باعث کاهش طلاق و جدایی همسران از یکدیگر شود. مثلا حدود ٣٦سال پیش در آمریکا طرحی تصویب شد که براساس آن زنان و مردانی که قصد طلاق داشتند را وادار کرد تا قبل از ارایه دادخواست طلاق یک دورهای را جدا از یکدیگر زندگی کنند. این اتفاق باعث شد تا در طول این سالها آمار طلاق در آمریکا ٣٣درصد کاهش پیدا کند، چراکه خیلی از زنها و مردها پس از سپریکردن این دوران مشکلات جدایی و دوری از یکدیگر را درک میکردند و به همین خاطر از طلاق منصرف میشدند.
با همه اینها روال ثبت ازدواج در اغلب کشورهای جهان با ایران متفاوت است، چراکه در کشورهای پیشرفته معمولا آیدی کارتهایی برای شهروندان بهعنوان مدارک هویتیشان صادر میشود و شامل اطلاعات کلی از اشخاص است و جزییات و مسائل خصوصی که مربوط به هویت شهروندان میشود در مراجع و سازمانهای مختلفی ثبت میشود، مانند ازدواج که به صورت یک سند برای زن و مرد صادر و پس از جدایی درواقع این سند با حکم دادگاه باطل میشود. بنابراین در کشورهای خارجی هویت و مسائل شخصی افراد در سازمانهایی ثبت میشود. با همه اینها همه کشورها قوانین خاصی برای طلاق دارند. در زیر قوانین طلاق و ثبت آنها را مرور میکنیم.
استرالیا: در کشور توسعهیافته نیمکرهجنوبی برای ارایه درخواست طلاق تنها دادگاه باید حکم صادر کند، بنابراین زن یا مرد هر کدام که تمایل برای طلاق و جدایی داشته باشند، با مراجعه به دادگاه سوگندنامه و اظهارنامهای را تکمیل میکنند.
کانادا: تا نیم قرن پیش طلاق در کشور کانادا چندان پذیرفتهشده نبود. در آن زمان زن و مرد اگر قصد جدایی از یکدیگر را داشتند باید درخواست خود را به مجلس سنا میفرستادند تا در آنجا توسط کمیتهای ویژه بررسی شود. اما در چند دهه گذشته طلاق به امری عادی در این کشور بدل شده است. مراحل طلاق در این کشور نیز با ارایه دادخواست از طرف یکی از طرفین زندگی زناشویی یا هر دو صورت میگیرد. همزمان با این دادخواست که شامل حضانت فرزند، نفقه و تقسیم اموال است باید اعلامیهای از وضعیت مالی هر دو طرف تنظیم شود. درنهایت با حکم دادگاه سند ازدواج با حکم طلاق باطل خواهد شد.